عمری باید بگذرد تا سریالی با تمی عاشقانه تولید شود،کارگردانش حسن فتحی باشد و بازیگرانِ بزرگی
همچون استاد نصیریان،شهاب حسینی عزیز.ترانه علیدوستی بانوی هنرمند و همیشه مهربان سینمای این
سرزمین و مصطفی زمانی در آن ایفای نقش کنند و آن وقت نمی دانم چطور و به چه قیمتی، نه البته از نظر
مالی،بتوان چاوشی بزرگ را هم راضی کرد تا برای این سریال فاخر بخواند و او هم سنگ تمام بگذارد...همه ی
اینها دست به دست هم داده است تا این روزها عاشقانه ای فاخر و البته در نوع خود بی نظیر را تجربه کنیم...
چاوشی این روزها چه می کند را نمی توان در قالب چند کلمه توصیف کرد،اما همین بس که او ثابت کرد که هر
زمان که اراده کند و بخواهد می تواند کار هیت بخواند...کار هیت خواندن این روزها برایم به شخصه ارزش
چندانی ندارد،یا به عبارت بهتر برایمان ارزش ندارد، زیرا کارهای هیت را گاها خواننده های آثار سخیف هم می
توانند بخوانند و کل فضای شهری و ماشین ها را درنوردند،اما چیزی که برایم ارزشمند است این نکته است که
چاوشی اسلو می خواند و آن وقت در کل ایران به طور عجیبی شنیده شود و این نکته به هیچ وجه تصادفی
نیست. او سال قبل هم تجربه ی دلنشین دوسِت داشتم را داشت و امسال هم با همخواب و قظعا با قطعه ی
کجایی توانسته قلبِ شنیداری مخاطبین را بدون درضدی اغراق از آن خود کند....
از این موضوعات که بگذریم روی سخنانم با برخی از دوستانیست که این روزها در میدان نا امیدی و نباید و نکن
ها قدم برمی دارند....با آن هایی که از روی نفرت و هدفمند تخریب و انتقاد می کنند کاری ندارم چون چاوشی
هم با آن ها کاری ندارد،روی سخنم با یک عده از مخاطبین پرو پا قرص چاوشیست که می گویند محسن نباید
عامه پسند بخواند و این کارها در مقایسه با آثار خود چاوشی بسیار ضعیف و یا حتی سخیف است:دوستان
انتظار نداشته باشید برای سریالی که قرار است عموم مردم آن را ببینید در هر رنج فرهنگی و سنی،چاوشی
بیاید و قطعه ای به مانند قطار تولید کند و آن را در اختیار فتحی قرار دهد..این انتظار بیجا و بیخودیست که از
روی عدم شناخت،آن را در بوق کرنا می کنیم..چاوشی آلبوم نمی دهد که بخواهد برای مخاطبینش کارهای بکر
و تازه خلق کند،این قطعاتی که این روزها تولید شده است فقط و فقط در حد یک تیتراژ سریال می باشد که به
نظرم از تمامی تیتراژهایی هم که خوانده شده یک سر و گردن بالاتر است...پس سعی کنیم به جای انتقادات
بیهوده و هرز بیاییم طرز تفکر خودمان را اصلاح کنیم..حقیر حتی معتقدم که شعر صفا هم برای قدرت شنیداری
مخاطبین این سریال بسیار بزرگ تر بود و محسن به رسم یادگار را اضلا می توانست در اختیار فتحی قرار ندهد...
باید دید سرنوشت شهرزاد و از آن مهم تر آلبوم در دست تولید محسن چاوشی عزیز به کجا می رسد...
موفق باشید...یا علی
( دوست )
محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.
اطلاعات بیشتر در مورد فرمتهای متنی
آدرس پست الکترونیکی معتبر. تمامی پیامهای سایت به این نشانی ارسال خواهند شد. این آدرس در دسترس عموم قرار نخواهد گرفت و فقط در صورت تمایل شما، از آن برای دریافت کلمه عبور جدید یا برخی اخبار و اطلاعیهها استفاده میشود.
Enter your e-mail address or username.
Enter the password that accompanies your e-mail.
عمری باید بگذرد تا سریالی با تمی عاشقانه تولید شود،کارگردانش حسن فتحی باشد و بازیگرانِ بزرگی
همچون استاد نصیریان،شهاب حسینی عزیز.ترانه علیدوستی بانوی هنرمند و همیشه مهربان سینمای این
سرزمین و مصطفی زمانی در آن ایفای نقش کنند و آن وقت نمی دانم چطور و به چه قیمتی، نه البته از نظر
مالی،بتوان چاوشی بزرگ را هم راضی کرد تا برای این سریال فاخر بخواند و او هم سنگ تمام بگذارد...همه ی
اینها دست به دست هم داده است تا این روزها عاشقانه ای فاخر و البته در نوع خود بی نظیر را تجربه کنیم...
چاوشی این روزها چه می کند را نمی توان در قالب چند کلمه توصیف کرد،اما همین بس که او ثابت کرد که هر
زمان که اراده کند و بخواهد می تواند کار هیت بخواند...کار هیت خواندن این روزها برایم به شخصه ارزش
چندانی ندارد،یا به عبارت بهتر برایمان ارزش ندارد، زیرا کارهای هیت را گاها خواننده های آثار سخیف هم می
توانند بخوانند و کل فضای شهری و ماشین ها را درنوردند،اما چیزی که برایم ارزشمند است این نکته است که
چاوشی اسلو می خواند و آن وقت در کل ایران به طور عجیبی شنیده شود و این نکته به هیچ وجه تصادفی
نیست. او سال قبل هم تجربه ی دلنشین دوسِت داشتم را داشت و امسال هم با همخواب و قظعا با قطعه ی
کجایی توانسته قلبِ شنیداری مخاطبین را بدون درضدی اغراق از آن خود کند....
از این موضوعات که بگذریم روی سخنانم با برخی از دوستانیست که این روزها در میدان نا امیدی و نباید و نکن
ها قدم برمی دارند....با آن هایی که از روی نفرت و هدفمند تخریب و انتقاد می کنند کاری ندارم چون چاوشی
هم با آن ها کاری ندارد،روی سخنم با یک عده از مخاطبین پرو پا قرص چاوشیست که می گویند محسن نباید
عامه پسند بخواند و این کارها در مقایسه با آثار خود چاوشی بسیار ضعیف و یا حتی سخیف است:دوستان
انتظار نداشته باشید برای سریالی که قرار است عموم مردم آن را ببینید در هر رنج فرهنگی و سنی،چاوشی
بیاید و قطعه ای به مانند قطار تولید کند و آن را در اختیار فتحی قرار دهد..این انتظار بیجا و بیخودیست که از
روی عدم شناخت،آن را در بوق کرنا می کنیم..چاوشی آلبوم نمی دهد که بخواهد برای مخاطبینش کارهای بکر
و تازه خلق کند،این قطعاتی که این روزها تولید شده است فقط و فقط در حد یک تیتراژ سریال می باشد که به
نظرم از تمامی تیتراژهایی هم که خوانده شده یک سر و گردن بالاتر است...پس سعی کنیم به جای انتقادات
بیهوده و هرز بیاییم طرز تفکر خودمان را اصلاح کنیم..حقیر حتی معتقدم که شعر صفا هم برای قدرت شنیداری
مخاطبین این سریال بسیار بزرگ تر بود و محسن به رسم یادگار را اضلا می توانست در اختیار فتحی قرار ندهد...
باید دید سرنوشت شهرزاد و از آن مهم تر آلبوم در دست تولید محسن چاوشی عزیز به کجا می رسد...
موفق باشید...یا علی
( دوست )