برنامه یاد بعضی نفرات
 
جمعه 23 بهمن 1394 - 12:35

درود بر دنگ زیم گرین
حنجره زخمی زاگرس
استاد عزیز بزرگترین و خوش حال کننده ترین اتفاق در زندگی من اشنایی با تفکر و شخص شما است
یادم نمی رود
ان شب رویای در تالار وحدت
دانشجوی رشته نفت از یکی از دهات های الشتر به تهران
امده و مشغول تحصیل است
سخت درس میخاند و درگیر دانشگاهست

بواسطه یکی از دوستانش که از همشهریان استاد است با اثار رحمانپور اشنا می شود
جذابیت خاصی را در اثار استاد می بیند هی از هرکسی که رحمانپور را می شناسد کنجکاوانه درباره اثار تفکر ترانه خانواده و... می پرسد
به یک شناخت نسبی از استاد می رسد و تشنه دیدار او می شود
از فیس بوک خبر کنسرت استاد را می بیند
با دوستان هماهنگ می کند و به کنسرت استاد می رود
سالن سه طبقه تالار مملو از جمعیت است
پرده کنار می رود استاد ایرج رحمانپور را میبیند با استاد احسان عبدی پور
و یکی از خوانندگان دشتی و بختیاری
اول موسیقی دشتی
استقبال خوب بود بعدشم صدای یکی از عزیزان بختیاری انصافا عالی بود و با استقبال خوبی مواجه شد
اما
نوبت به استاد رحمانپور رسید
لبام می لرزید تمام موهای بدنم سیخ شد و اشک چشمانم سیلابی شد بر گونه هایم
چشمامو بسته بودم فقط گوش می کردم
دسمه بیر تا بکه گل دو تل حوشک دار درد این شعر یک فلسفه بود
دار درد
دو تل حوشک
دسمه بیر
هیجان فوق العاده ای بر سالن حاکم شده بود
مور استاد در این ترانه ادم رو به سال های دور میبرد و غمی که باید در شادترین ترانه ستاد باشد را توجیه می کرد
خاتمه کنسرت مسرور سر خوش
گوشه ای کمین کردیم برای دیدار استاد عزیز
یکی از دوستان که استاد نیز ایشان را می شناسند صدایی شبیه استاد دارند در بیرون از تالار شروع به خواندن ترانه سوز تونی که سوز موینم کردند
که استاد با گرمی و زمزمه همین اهنگ به ما پیوستند
یک شب رویایی رقم خورد

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



افزودن یک دیدگاه جدید | موسیقی ما