به نظر من قطعه ی امیر بی گزند این آلبوم فوق العاده بود ولی بدون تعارف میگم که اول از همه در این قطعه از نبوغ مولانا لذت بردم و بعد چاوشی . در ثانی نمیدانم چاوشی از خواندن این قطعات چه منظوری دارد ولی این شعر یک شعر در اوج عرفان است و مقاصد دیگر داشتن از آن را ناپسند میدانم . به نظرم شعر اجتماعی اگر قرار است خوانده شود بهتر است در قالب شعری باشد که واقعا مقاصد را بدون ترس بگوید نه آنکه در پشت پرده ی شعر عرفانی مقاصد دیگران را به گوش شنونده برساند. به نظرم این ظلم به شعر است و هم چنین یک نوع ترس برای از دست دادن مخاطب.البته باز هم بگویم من مقصود آقای چاوشی از خواندن این شعر را نمیدانم. در ثانی باز هم میگویم که از شنیدن این اثر لذت بردم.
به نظر من قطعه ی امیر بی گزند این آلبوم فوق العاده بود ولی بدون تعارف میگم که اول از همه در این قطعه از نبوغ مولانا لذت بردم و بعد چاوشی . در ثانی نمیدانم چاوشی از خواندن این قطعات چه منظوری دارد ولی این شعر یک شعر در اوج عرفان است و مقاصد دیگر داشتن از آن را ناپسند میدانم . به نظرم شعر اجتماعی اگر قرار است خوانده شود بهتر است در قالب شعری باشد که واقعا مقاصد را بدون ترس بگوید نه آنکه در پشت پرده ی شعر عرفانی مقاصد دیگران را به گوش شنونده برساند. به نظرم این ظلم به شعر است و هم چنین یک نوع ترس برای از دست دادن مخاطب.البته باز هم بگویم من مقصود آقای چاوشی از خواندن این شعر را نمیدانم. در ثانی باز هم میگویم که از شنیدن این اثر لذت بردم.