موسیقی دستگاهی ایران از بطن جامعه و ادبیاتی میاد که همواره با فلسفه شرقی ، ادبیات، عرفان و غم پروری جامعه بوده ، و نیز هنر همواره تحت سلطه ی حاکمین وقت بوده و هنرمندان ، نویسندگان ، شعرا با همه ی تواناییشون ، هیچ وقت نتونستن به صراحت حرف بزنن و همیشه مجبور بودن درکنایه و لفافه منظور رو برسونن ، و ازونجا که در تاریخ ،کشور همیشه دستخوش جنگ ها و مصایب زیادی بوده ، آواهای دلتنگی و جدایی و غم همیشه بیشتر بوده ، در گوشه گوشه های تاریخ اگر اثری هم از دیورتیمنتو ( تفریح) مبینیم ربط داده میشه فقط به مجالس اشرافی یا رو حوضی ، و تقسیم بندی غلط فرم های موسیقی و اسم گذاری های غلط ، حتی بسیاری از فرم ها رو به فراموشی سپرد . ازین رو موسیقی دستگاهی غمگین بنظر میاد ، اما در واقع اگر نگاه جدیدی به ذات این موسیقی بکنیم میبینیم به هیچ وجه کلمه ی غمگین مناسبش نیست! این موسیقی ایرانیه و بس و این ها معناهای تاریخیه این سرزمینه.
موسیقی دستگاهی ایران از بطن جامعه و ادبیاتی میاد که همواره با فلسفه شرقی ، ادبیات، عرفان و غم پروری جامعه بوده ، و نیز هنر همواره تحت سلطه ی حاکمین وقت بوده و هنرمندان ، نویسندگان ، شعرا با همه ی تواناییشون ، هیچ وقت نتونستن به صراحت حرف بزنن و همیشه مجبور بودن درکنایه و لفافه منظور رو برسونن ، و ازونجا که در تاریخ ،کشور همیشه دستخوش جنگ ها و مصایب زیادی بوده ، آواهای دلتنگی و جدایی و غم همیشه بیشتر بوده ، در گوشه گوشه های تاریخ اگر اثری هم از دیورتیمنتو ( تفریح) مبینیم ربط داده میشه فقط به مجالس اشرافی یا رو حوضی ، و تقسیم بندی غلط فرم های موسیقی و اسم گذاری های غلط ، حتی بسیاری از فرم ها رو به فراموشی سپرد . ازین رو موسیقی دستگاهی غمگین بنظر میاد ، اما در واقع اگر نگاه جدیدی به ذات این موسیقی بکنیم میبینیم به هیچ وجه کلمه ی غمگین مناسبش نیست! این موسیقی ایرانیه و بس و این ها معناهای تاریخیه این سرزمینه.