برنامه یاد بعضی نفرات
 
مي‌توانم از آقاي مختاباد به اتهام افترا و توهين شکايت کنم
پاسخ بهرنگ تنکابني - تهیه کننده کنسرت - به منتقدان کنسرت علیزاده و درویشی؛
مي‌توانم از آقاي مختاباد به اتهام افترا و توهين شکايت کنم
[ بهرنگ تنکابني* ]

1- نه من و نه هيچ يک از اعضاي مجموعه فرهنگ و آهنگ از آن دست آدم هايي نيستيم که بخواهيم از حاشيه هاي يک کار عظيم به شهرت دست بيابيم. به همين دليل در اين چند روز هيچ عکس العمل رسمي در جرايد نشان نداده و اجازه داديم همگان نظرات و قضاوت هاي خود را از اجراي قطعه کليدر ساخته «محمدرضا درويشي» توسط بخش سازهاي زهي ارکستر سمفونيک ناسيونال اوکراين ارائه کنند. اين يادداشت تنها به اصرار اهالي مهربان مطبوعات و فقط به منظور روشن شدن مسائل حاشيه يي عنوان شده در يادداشت ها و گفت وگوهاي اين چند روزه نوشته شده است و به هيچ وجه قصد جنجال آفريني ندارد چون هيچ نيازي به شهرت طلبي ندارم. تاکيد مي کنم اين يادداشت تنها توضيحي است که از سوي يکي از تهيه کنندگان کنسرت ياد شده منتشر مي شود.

2- به جد معتقدم يک اثر هنري بدون مخاطب و نظرات آنها نه تنها بي هويت مي شود بلکه وجود خود را از دست مي دهد. اينکه اجراي يک قطعه موسيقايي - پس از گذشت بيش از يک سال از تاريخ تصنيف و ضبط - بالاخره توانسته نظرات مختلفي را به خود جلب کند نشانگر اهميت آن است و خوشحالم که توانسته ام به عنوان يک تهيه کننده در عرصه موسيقي تا اين اندازه موفق باشم. و همچنين بر اين اعتقادم که اگر يک اثر هنري تمام و کمال مورد پسند جامعه مخاطب قرار گيرد بايد مطمئن بود که نقصي در آن وجود دارد،

3- به عنوان سردبير يک نشريه تخصصي موسيقي بر اين باورم که اظهارنظر و ارائه نقد در حوزه موسيقي نيازمند بسترها و نگرش هاي مختلفي است و با يکي دو جمله نمي توان در مورد يک اثر موسيقايي حکم صادر کرد. و به عنوان يک روزنامه نگار که بيش از 10 سال در جرايد مختلف شاگردي کرده ام، مي دانم که ستون هاي يک رسانه تريبوني است آزاد براي همگان. اينجا قصد بر آن نيست که در مورد نظرات منتقداني که تاکنون درباره اثر محمدرضا درويشي منعکس شده سخني گفته شود.

4- هدف اين نوشتار، ايراد نکاتي پيرامون مباحث حقوقي عنوان شده درباره قطعه کليدر است. سوييت کليدر مشتمل بر هشت موومان همان گونه که طي چهار ماه اطلاع رساني پايگاه خبري فرهنگ و آهنگ و همچنين کليه رسانه هاي جمعي و همان طور که در بروشور کنسرت نيز عنوان شده، اثري است براساس رمان جاودانه استاد «محمود دولت آبادي» که با سفارشي از سوي آقاي «داود موسايي» مدير انتشارات فرهنگ معاصر ساخته شده است. اينجانب زماني که مراحل اخذ مجوز کنسرت به گام هاي نهايي رسيده بود (شهريورماه) به لحاظ اخلاقي بر خود وظيفه دانستم که از سفارش دهنده کار براي اجراي آن اجازه بگيرم. در يکي از شب هاي کنسرت همايون شجريان و گروه دستان (روزهاي پاياني مرداد ماه) جناب موسايي را - که اتفاقاً همراه آقاي مختاباد تشريف آورده بودند - در محل تالار بزرگ کشور ديدم و مساله را عنوان کردم. ايشان که پيش از اين ديدار تصادفي، از طريق آقاي درويشي در جريان اجراي کنسرت قرار داشتند، درخواست بنده براي برگزاري يک جلسه حضوري را پذيرفتند تا اينکه در شهريورماه افتخار حضور در دفتر يکي از معتبرترين ناشران ايران نصيب من شد. در نشست هايي (سه جلسه) که با ناشر ارجمند آقاي داود موسايي داشتم بارها عنوان کردم که اگر شما از اجراي کليدر رضايت نداريد، من رپرتوار کنسرت را تغيير مي دهم. ولي جناب موسايي در نهايت همکاري عنوان مي کردند با اجراي کليدر مساله يي ندارند و تنها مي خواهند بدانند که حقوق موسسه فرهنگ معاصر در اين ميان چيست. در اين جلسات با کمک دوست فرهيخته جناب آقاي رامين صديقي (مدير نشر موسيقي هرمس) سعي شد براساس قوانين بين المللي کپي رايت، حقوق مادي و معنوي آقاي موسايي و انتشارات فرهنگ معاصر تبيين و مشخص شود (همگان مي دانند که شايد يک صدم اين قوانين در ايران رعايت نمي شود). نهايتاً در جلسه يي که روز سه شنبه 12 آذر در دفتر آقاي موسايي با حضور ايشان، جناب درويشي، جناب صديقي، آقاي فرهاد دولت آبادي (فرزند استاد محمود دولت آبادي) و حقير برگزار شد، مقرر شد 50 درصد از سهم اجراي کليدر در اولين کنسرت و يک سوم از سهم اجراي کليدر در کنسرت هاي بعدي به سفارش دهنده کار (يعني شخص آقاي موسايي و انتشارات فرهنگ معاصر) تعلق گيرد. ضمن آنکه اينجانب اخلاقاً متعهد شدم همان گونه که تا آن تاريخ رفتار کرده بودم، در تمامي گزارش هاي خبري و بروشور کنسرت نام سفارش دهنده کار را عنوان کنم. همان طور که صفحات روزنامه ها، خبرگزاري ها و بروشور گواهي بر رعايت اخلاق حرفه يي برگزار کنندگان کنسرت است، کليه حقوق معنوي آقاي موسايي و انتشارات فرهنگ معاصر در اين برنامه رعايت شده و براساس توافقنامه کتبي يادشده حقوق مادي ايشان فراتر از قوانين رايج کشورمان و در نهايت استانداردهاي بين المللي براي انتشارات فرهنگ معاصر در نظر گرفته شده است.

5- آقاي مختاباد در يادداشت خود عنوان کرده اند؛ «...اينکه در شب نخست اجرا نه دولت آبادي در اجرا حضور داشت و نه تهيه کننده اصلي اثر، خود از برخي ماجراها حکايت مي کند و نشان مي دهد دست اندر کاران اين اجرا توفيقي در اجراي کامل اين قطعه به دست نياوردند و در نهايت به شکلي پخته خوارانه غذايي را که ديگري برايش انرژي و هزينه کرده است، به خورد تماشاگران بدهند و طبيعي است که در اين ميانه وقتي آشپز اصلي ماجرا غايب باشد، آش يا شور مي شود يا بي نمک.» لازم است ياد آوري کنم براي هر سه اجراي اين کنسرت، بليت هاي رديف ميهمانان ويژه هم براي آقاي موسايي و هم براي استاد محمود دولت آبادي ارسال شده بود. آقاي موسايي روز شنبه 7 دي (آخرين روز اجرا) بليت‌هاي ميهمان خود را همراه با نامه يي تشکر آميز براي دفتر فرهنگ و آهنگ پس فرستادند. ايشان در آن نامه عنوان کرده اند؛ «...رسم بر اين نيست که هديه را برگردانند اما چه کنم هر چه خواستم خودم را متقاعد کنم که در اين مراسم شرکت کنم، نتوانستم خودم را راضي کنم...» غمتن عيناً از نامه جناب موسايي نقل شده است.ف استاد دولت آبادي نيز دعوت ما را بي پاسخ گذاشتند و تشريف نياوردند.

6- با اين توضيحات گمان مي کنم آنچه ما در اين مدت انجام داد ه ايم جز رعايت اخلاق حرفه يي و پايبندي به قوانين بين المللي کپي رايت چيز ديگري نبوده. حال اگر برداشت دوستان، پخته خواري و نا جوانمردي بوده، از لطف بي کران ايشان خبر مي دهد. آقاي مختاباد و کليه افرادي که ما را تلويحاً و تحقيقاً پخته خوار، سوءاستفاده چي و... عنوان کرده ايد، از همه شما بابت رعايت اخلاق حرفه يي و حفظ حرمت پيشکسوتان معذرت مي خواهم. گويا ظرفيت فعاليت هاي فرهنگي اين سرزمين هنوز به آن سطحي که ما فکر مي کرديم نرسيده است.

7- هرچند که بر اساس مدارک و اسناد ياد شده مي توانم از آقاي مختاباد به اتهام افترا و توهين شکايت کنم ولي ترجيح مي دهم در اين وا نفساي فضاي مطبوعات، اين همکار هيجان زده خود را ببخشم. اميدوارم در آينده با آگاهي و هوشياري بيشتري درباره همديگر اظهارنظر کنيم.

*تهيه کننده کنسرت
منبع: 
اعتماد
تاریخ انتشار : یکشنبه 15 دی 1387 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:34

آقاي تنكابني روغن ريخته را نذر امامزاده نمي‌كنند.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:34

سلام و عرض ادب
آقای تنکابنی میخواستم در خصوص تهیه کنندگی یه خواننده جدید با شما صحبت کنم اما متاسفانه هیچ نشانی 0شماره تماس و سایت یا ایمیل شما رو ندارم لطفا به ایمیل من پیغام بزارین ممنون میشم .
vidabmusic@yahoo.com
با سپاس فراوان

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود مي‌توانم از آقاي مختاباد به اتهام افترا و توهين شکايت کنم | موسیقی ما