مصطفي كمال پورتراب در 87 سالگي:
اگر عشق را در هنر به كار بگيريم، همه چيز بهتر ميشود
موسیقی ما- مصطفي كمال پورتراب در گذر از 87 سالگي گفت: اين دستها خيلي كارها كرده است. پركاشن، ويولن، آكاردئون، ويولن آلتو، فاگوت، اوبوآ، ترومپت و پيانو نواخته و در كنار آنها بخشي از بزرگترين هنرمندان موسيقي اين سرزمين را آموزش داده است.
اين پژوهشگر و تئوريسين موسيقي ادامه داد: تمام اين سالها را با عشق زندگي كردهام و در اين روزها نيز تنها خودم را براي آموزش به فرزندانم نگه داشتهام. اين روزها غذاي بينمك و بدون چربي ميخورم كه تا آنجا كه ميتوانم زمان را حفظ و داشتههايم را به شاگردانم منتقل كنم.
او معتقد است: خيلي از شاگردانم پيشنهاد دادند تا سايتي درست كنم و اطلاعات انباشته شده در ذهنم را در اين سايت بنويسم تا تمام ايرانيان و خارجيها از اين داشتهها استفاده كنند.در تمام اين سالها تلاش كردم تا در كنار درسي كه ميدهم دلايل آن را هم به فرزندانم بياموزم. من سعي ميكنم تا سالم بمانم و به شاگردانم كمي بيشتر از قبل اضافه كنم. با آنها به گونهاي كار كردهام كه بعدها خودشان فهميدند چقدر اين آموختهها ارزش داشته است.
پورتراب كه اين روزها 87 سالگي را پشت سر گذاشته، همچنان مطالعه ميكند. كامپيوتر مجهزي در گوشه اتاقش دارد كه اين روزها بهترين منبع براي مطالعهاش محسوب ميشود. اطلاعات پورتراب چيزي فراتر از موسيقي است.
او به هر آنچه كه برميخورد دست به كاوش ميزند. سعي ميكند از همه چيز در اطرافش سر در آورد و به همان نسبت داشتههاي خود را به شاگردانش و آنهايي كه با او برخورد دارند، منتقل كند.
خودش معتقد است: فايدهاي ندارد اين اطلاعات را با خودم ببرم. بهتر اين است شاگردانم اين اطلاعات را كسب و به واسطه آن نسلهاي بعدي را تربيت كنند. شايد به همين دليل است كه امروز بخش عمدهاي از شاگردانم همچون داريوش طلايي، پيرنياكان، عطايي، عليزاده، علي رهبري، شهداد انوشيروان و اردشير روحاني و خيلي هاي ديگر از برجستهترين هنرمندان موسيقي اين مرز و بوم محسوب ميشوند.
پورتراب 9 سالي است كه همسرش را ازدست داده است.او 45 سال در كنار همسرش زندگي عاشقانهاي داشته و دست آخر هم به دليل سرطان از او جدا ميشود،اما هنوز هم با خاطرات خوش او سر ميكند و زندگي را با عكسهاي او و يادش ميگذارند.
او تا چندي پيش هم در دانشكده هنر تدريس ميكرد، اما اين روزها از آنجا دل كنده و بيشتر به صورت خصوصي تدريس ميكند. خودش ميگويد: شاگردانم كه زنگ بزنند و يا به سراغم بيايند به صورت رايگان به آنها درس ميدهم. كتاب «تئوري موسيقي» كه چندي پيش منتشر كرده بودم به چاپ 42 رسيده و اگر كسي سوالي درباره آن داشته باشد به آنها پاسخ ميدهم. چند شاگرد خصوصي هم دارم كه به آنها نيز رايگان درس ميدهم. اين شاگردان ارزش وقتگذاشتن دارند.
پورتراب، البته اين روزها مشاور ارشد صدا و سيما و مشاور برنامههاي دفتر موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد نيز هست. عضويت فرهنگستان زبان و شوراي عالي واژه گزيني نيز از ديگر فعاليتهاي اين هنرمند 87 ساله موسيقي محسوب ميشود.
او برنامهها را دنبال ميكند،تمام كنسرتها را ميبيند و نظرات خود را منتقل ميكند. چند وقت پيش به گفته خودش براي شهردار تهران نامهاي مينويسد و از آنها درخواست ميكند تا با بودجه بخش فرهنگي و هنريشان اركستر مستقلي تشكيل دهند و براي موسيقي برنامهريزي كنند. البته نامه پورتراب تا همين امروز هم بيجواب مانده اما او وظيفه خود ميداند تا به اين كارها رسيدگي كند و هر چند وقت يكبار نكاتي را به مسوولان متذكر شود.
پورتراب درباره وضعيت فعلي گروههاي موسيقي هم معتقد است:بحث كردن درباره سطح كيفي آثار كمي پيچيده است و نياز به زمان دارد. هنرمندان ايراني خيلي با استعداد هستند، اما هنر از آن كارهايي است كه بايد با عشق و رغبت انجام داد. اگر جزييات را مورد توجه ندهيم راه به جايي نميبريم، به همين دليل است كه وقتي رهبر اركستري با تمام اطلاعات و توانمندياش خشن و بدخلق رفتار كند، توانايي اداره يك اركستر بزرگ را پيدا نخواهد كرد. رهبر بدون اركستر هم فايدهاي ندارد. موسيقي سرشار از همين عشق است،اما بايد جايگاه آن را درك كرد. اگر اين عشق را در هنر به كار بگيريم آن وقت همه چيز بهتر ميشود. البته مسوولان هم بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه حقوق و زندگي اين هنرمندان را تامين كنند تا آنها با فراغ بيشتر دست به كار شوند. وقتي هنرمند دغدغه مالي داشته باشد نميتواند بر روي كار موسيقي متمركز باشد.
اين هنرمند در پايان يادآور شد: موسيقي از آن دست هنرهايي است كه به تنهايي ميتواند گويا باشد. سينما و تئاتر بدون موسيقي نميتوانند كامل شوند. در حالي كه بودجه سينما چند برابر موسيقي است بنابراين اين خلاها را بايد پر كنيم و بايد از موسيقي فاخر و متعالي هم حمايت كرد.
اين پژوهشگر و تئوريسين موسيقي ادامه داد: تمام اين سالها را با عشق زندگي كردهام و در اين روزها نيز تنها خودم را براي آموزش به فرزندانم نگه داشتهام. اين روزها غذاي بينمك و بدون چربي ميخورم كه تا آنجا كه ميتوانم زمان را حفظ و داشتههايم را به شاگردانم منتقل كنم.
او معتقد است: خيلي از شاگردانم پيشنهاد دادند تا سايتي درست كنم و اطلاعات انباشته شده در ذهنم را در اين سايت بنويسم تا تمام ايرانيان و خارجيها از اين داشتهها استفاده كنند.در تمام اين سالها تلاش كردم تا در كنار درسي كه ميدهم دلايل آن را هم به فرزندانم بياموزم. من سعي ميكنم تا سالم بمانم و به شاگردانم كمي بيشتر از قبل اضافه كنم. با آنها به گونهاي كار كردهام كه بعدها خودشان فهميدند چقدر اين آموختهها ارزش داشته است.
پورتراب كه اين روزها 87 سالگي را پشت سر گذاشته، همچنان مطالعه ميكند. كامپيوتر مجهزي در گوشه اتاقش دارد كه اين روزها بهترين منبع براي مطالعهاش محسوب ميشود. اطلاعات پورتراب چيزي فراتر از موسيقي است.
او به هر آنچه كه برميخورد دست به كاوش ميزند. سعي ميكند از همه چيز در اطرافش سر در آورد و به همان نسبت داشتههاي خود را به شاگردانش و آنهايي كه با او برخورد دارند، منتقل كند.
خودش معتقد است: فايدهاي ندارد اين اطلاعات را با خودم ببرم. بهتر اين است شاگردانم اين اطلاعات را كسب و به واسطه آن نسلهاي بعدي را تربيت كنند. شايد به همين دليل است كه امروز بخش عمدهاي از شاگردانم همچون داريوش طلايي، پيرنياكان، عطايي، عليزاده، علي رهبري، شهداد انوشيروان و اردشير روحاني و خيلي هاي ديگر از برجستهترين هنرمندان موسيقي اين مرز و بوم محسوب ميشوند.
پورتراب 9 سالي است كه همسرش را ازدست داده است.او 45 سال در كنار همسرش زندگي عاشقانهاي داشته و دست آخر هم به دليل سرطان از او جدا ميشود،اما هنوز هم با خاطرات خوش او سر ميكند و زندگي را با عكسهاي او و يادش ميگذارند.
او تا چندي پيش هم در دانشكده هنر تدريس ميكرد، اما اين روزها از آنجا دل كنده و بيشتر به صورت خصوصي تدريس ميكند. خودش ميگويد: شاگردانم كه زنگ بزنند و يا به سراغم بيايند به صورت رايگان به آنها درس ميدهم. كتاب «تئوري موسيقي» كه چندي پيش منتشر كرده بودم به چاپ 42 رسيده و اگر كسي سوالي درباره آن داشته باشد به آنها پاسخ ميدهم. چند شاگرد خصوصي هم دارم كه به آنها نيز رايگان درس ميدهم. اين شاگردان ارزش وقتگذاشتن دارند.
پورتراب، البته اين روزها مشاور ارشد صدا و سيما و مشاور برنامههاي دفتر موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد نيز هست. عضويت فرهنگستان زبان و شوراي عالي واژه گزيني نيز از ديگر فعاليتهاي اين هنرمند 87 ساله موسيقي محسوب ميشود.
او برنامهها را دنبال ميكند،تمام كنسرتها را ميبيند و نظرات خود را منتقل ميكند. چند وقت پيش به گفته خودش براي شهردار تهران نامهاي مينويسد و از آنها درخواست ميكند تا با بودجه بخش فرهنگي و هنريشان اركستر مستقلي تشكيل دهند و براي موسيقي برنامهريزي كنند. البته نامه پورتراب تا همين امروز هم بيجواب مانده اما او وظيفه خود ميداند تا به اين كارها رسيدگي كند و هر چند وقت يكبار نكاتي را به مسوولان متذكر شود.
پورتراب درباره وضعيت فعلي گروههاي موسيقي هم معتقد است:بحث كردن درباره سطح كيفي آثار كمي پيچيده است و نياز به زمان دارد. هنرمندان ايراني خيلي با استعداد هستند، اما هنر از آن كارهايي است كه بايد با عشق و رغبت انجام داد. اگر جزييات را مورد توجه ندهيم راه به جايي نميبريم، به همين دليل است كه وقتي رهبر اركستري با تمام اطلاعات و توانمندياش خشن و بدخلق رفتار كند، توانايي اداره يك اركستر بزرگ را پيدا نخواهد كرد. رهبر بدون اركستر هم فايدهاي ندارد. موسيقي سرشار از همين عشق است،اما بايد جايگاه آن را درك كرد. اگر اين عشق را در هنر به كار بگيريم آن وقت همه چيز بهتر ميشود. البته مسوولان هم بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه حقوق و زندگي اين هنرمندان را تامين كنند تا آنها با فراغ بيشتر دست به كار شوند. وقتي هنرمند دغدغه مالي داشته باشد نميتواند بر روي كار موسيقي متمركز باشد.
اين هنرمند در پايان يادآور شد: موسيقي از آن دست هنرهايي است كه به تنهايي ميتواند گويا باشد. سينما و تئاتر بدون موسيقي نميتوانند كامل شوند. در حالي كه بودجه سينما چند برابر موسيقي است بنابراين اين خلاها را بايد پر كنيم و بايد از موسيقي فاخر و متعالي هم حمايت كرد.
منبع:
ایسنا
تاریخ انتشار : یکشنبه 4 مهر 1389 - 00:00
دیدگاهها
خدا نگهتون داره استاد عزیز و دوست داشتنی..
امیدوارم سایه استاد پورتراب سالهای سال بر پیکره موسیقس ایران باقی بماند...
خیلی خوشحالم که بالاخره اون عکس قبلی استاد رو کنار گذاشتین و یه عکس واضح از ایشون گذاشتین. ممنون..
بعد از خواندن این گزارش بغض گلویم را گرفت و از ته دل از خدا خواستم همیشه باشی و بمانی استاد دوستت دارم و قدردان زحماتت هستم
استاد فوق العاده با سوادند ولی یه سری اخلاقیاتی دارند که بچه
هایی که سر کلاسشون بودند ، میدونند ، خیلی با حالن ،
به یه موضوع به صورت خلاصه اشاره میکنم ، اونایی که تو دانشگاه
با من همکلاسی بودن اگر این مطلب و بخونند یادشون میاد .
دعوای با استاد آریانپور تو راهروی دانشگاه ، آقا سوژه ای بود ....
واقعا آفرین به استاد کمال پورتراب کاملا با ایشان موافقم
((سلام به همگی از مطالبتون ممنونم))
واقعا سایه همچین استادانی نظیر استاد پورتراب برای ملت عزیز ایران و دوستداران موسیقی لازم است و امیدوارم استاد همیشه صحیح و سلامت باشید
با سلام
عکس ضمیمه ی این خبر از سایت شخصی اینجانب برداشته شده به آدرس زیر :
http://www.romisamofidi.com/gallery/?level=picture&id=169
لطفا نام عکاس را درج نمایید.
افزودن یک دیدگاه جدید