با حضور علی قمصری، محمدرضا فیاض و ابوالحسن مختاباد؛
«آب، نان، آواز» در بوته نقد منتقدان
موسیقی ما - دومین نشست نقد و بررسی موسیقی شهر کتاب؛ شنبه یکم آبان با حضور علی قمصری (آهنگساز آلبوم آب، نان، آواز) و محمدرضا فیاض به عنوان منتقد در شهر کتاب برگزار شددر این نشست که با اقبال مناسب هالی موسیقی، دانشجویان و علاقمندان برگزار شد سیدابوالحسن مختاباد ،به عنوان دبیر سلسله نشستهای نقد و بررسی موسیقی ضمن خیرمقدم گویی به حاضران در مورد اهداف شکل گیری"سلسله نشست های نقد موسیقی" در موسسه فرهنگی شهر کتاب گفت: همواره اهالی موسیقی کمتر با هم به گفتگو در مورد موضوعی خاص پرداخته اند و ما با برگزاری این نشست ها سعی داریم تا این دیالوگ را در بین اهالی موسیقی در حد توان خودمان ایجاد کنیم. البته در گذشته تجربیاتی در زمینه برگزاری نشست های نقد آثار موسیقی وجود داشته و این برنامه اولین تلاش در این زمینه نیست.[پرونده نشستهای نقد نغمه در همشهری آنلاین]
رئیس کانون پژوهشگران خانه موسیقی در ادامه افزود: طرح برگزاری چنین نشستهایی را حدود دو سال قبل و با بحث و گفت و گوهای مفصلی که در کانون پژوهشگران خانه موسیقی داشتیم به فرهنگستان هنر ارائه کردیم که با اتفاقاتی که طی این مدت افتاد و تغییرات مدیریتی فرهنگستان هنر ،متاسفانه طرح برگزاری این برنامه عقیم ماند ما هم پیگیری نکردیم. تا اینکه آقای محمدخانی،معاون فرهنگی شهر کتاب پیشنهاد داد این طرح را به شهر کتاب ارائه کنیم که در نهایت با همکاری آقای رامین صدیقی این طرح عملی و قابل انجام شد.
مختاباد همچنین تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم برگزاری این نشست ها زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که ما بدانیم در کشورمان شاید به اندازه انگشتان یک دست منتقد موسیقی نداریم و این در حالی است که وضعیت در سایر رشته های هنری بسیار متفاوت تر از این است و فضای نقد و دیالوگ باعث شده فضای حرکتی مناسب تری برای هنرمندان عرصه های دیگر ایجاد شود.امدواریم این حرکت استمرار داشته باشد و اهل موسیقی بتوانند بهتر از گذشته رودر رو با هم و بدون هیچگونه تعارفی به گفت وگوهای صریحتری بپردازند.
مختاباد سپس به معرفی علی قمصری،آهنگساز اثر و محمدرضا فیاض،منتقد این برنامه پرداخت و از آقای قمصری خواست درباره اثرش توضیح دهد.
قمصری با اشاره به روند شکلگیری این تجربیات افزود: تجربیاتی که با"کوارتت زهی" آغاز شد بابی بود تا نگاه جدیتری به مسئله گذر از پولیفونی(چندصدایی) به هموفونی (تکصدایی در کنار چند ساز)ایرانی داشته باشم و نتیجه آن تجربیات شکل گرفتن آلبوم"آب، نان، آواز" شد.
در این آلبوم من سعی کردم به نوعی از موسیقی چند صدایی نزدیک شوم که به وسیله یک بافت عمودی در ملودی ها انسجام پیدا کرده است. علاوه بر آن در زمینه ریتمیک نیز سعی کردهام به شعر ایرانی نگاه ریتمیک جدیدی داشته باشم.
این منتقد در ادامه افزود: در نگاه اول انتظار دو گانه سازیهایی مانند قضاوت در مورد "زشت یا زیبا"، "درست یا غلط" و "خوب یا بد" بودن اثر از منتقد وجود دارد ،اما از دو منظر نمی وان چنین کارکردی را از منتقد انتظار داشت. اول اینکه از نظر زیبایی شناسی آنقدر تنوع در حس زیبایی شناسی انسانها وجود دارد که یک شخص به عنوان منتقد نمیتواند حس زیباییشناسی خود را به سایرین تحمیل کند و بگوید چون من از اثری خوشم می ید پس شما نیز باید حس زیبایی شناسی تان نیز مانند من عمل کند.
در منظر دوم نیز ما از نظر اجماع اجتماعی به جایی نرسیده ایم که همه متفق القول حدودا تشخیصی واحد از تعریف زشتی و زیبایی داشته باشیم.
فیاض تصریح کرد: با چنین شرایطی این سئوال پیش میآید پس منتقد در این میان چه کاری میتواند انجام دهد؟ در رابطه با این سئوال مهم باید بگویم سالها قبل وقتی اولین کار آهنگسازیام را انجام میدادم ذهنم به شدت درگیر دلیل ارتکابم به چنین عملی بود و در این باره تفکر میکردم. امروز هم معتقدم منتقد میتواند مانند یک کارآگاه وارد عمل شود و در مورد دلایل پیدایش یک اثر و زیرساختهای اثر و همچنین تفکری که احیانا پشت تک تک مولفههای آن بوده یا نبوده صحبت کند. من سعی میکنم از این منظر به نقد آلبوم"آب، نان، آواز" بپردازم.
قمصری در ادامه افزود: اما در مورد موضوع نقد موسیقی که آقای فیاض درباره آن صحبت کرد باید بگویم جنبه های مدون موسیقی ایرانی زیاد نیست و بیشتر برخوردها با آن سلیقهای است؛ این موضوع هم بیشتر به دلیل وجود تاکید روی حس لحظه و بداهه است که بیشتر از سایر هنرها آن را انتزاعی مینمایاند. از این رو من نیز معتقدم در چنین شرایطی نقد موسیقی کار بسیار سختی است. چرا که ابزار زبانی نقد که بر پایه جنبه های مدون شکل گرفته باشد وجود ندارد. در موسیقی غرب از آنجا که تمام معیارها مشخص و مدون است ابزار زبانی نقد نیز وجود دارد و نقد موسیقی در غرب کار ساده ری است.
این آهنگساز در مورد ویژگی های فنی اثرش تصریح کرد: آلبوم"آب، نان، آواز" در دوره ی از آهنگسازی من اتفاق افتاد که دغدغهام پیدا کردن زبان هارمونیک ایرانی بود. هنوزم معتقدم که هوموفونی به موسیقی ایرانی میتواند بیشتر از پلیفونی سلیقهای کمک کند. هوموفونی موسیقی را به طرف نرم و روشنتر شدن پیش میبرد و مولفه "ملودی اصلی" را بیشتر به رسمیت میشناسد. این را باید توضیح بدهم که بعد از دوره باروک، موسیقی اروپا به سمت موسیقی هموفونیک رفت چرا که میگفتند شنیدن چند ملودی به صورت همزمان و به شکلی که بر روی یکدیگر سوار شده باشند ،باعث میشود تا شنونده هیچ یک از این ملودیها را نتواند تا انتها دنبال کند؛ از این رو اعتقاد دارم اگر در موسیقی ایرانی نیزبا بهره گیری از هارمونی درست،رویکردی به موسیقی هوموفونیک اتفاق بیفتد، میتوان شاهد تحول شگرفی بود.
این آهنگساز و نوازنده سنتور که خود تجربیاتی در زمینه آهنگسازی چندصدایی با موسیقی ایرانی دارد، تاکید کرد: برای شنوندهای که شنیدارش پرورش یافته خود اثر راه کار نحوه شنیدن آن را ارائه میدهد و میگوید چگونه باید آن اثر شنیداری را گوش داد. برای مثال ما در سینما به چنین ذائقه ی نزدیک شدهایم و شخصی که یک فیلم جنایی را برای دیدن انتخاب میکند میداند که قرار است چه فیلمی را باید ببیند. اما در موسیقی وقتی گوش پالایش شدهای نداریم بودن یا نبودن این آثار و تنوع آثار زیاد فرق نمیکند ؛چرا که ما نحوه برخورد و مواجه با آنها را نمیدانیم.
فیاض ادامه داد: در مورد آلبوم"آب، نان، آواز" کلید واژهای که با ما سخن میگوید و ما را در نحوه برخورد با آن راهنمایی میکند "ویرتوزیته(چیره دستی و توانایی فنی)" است. البته ویرتوزیته تنها به معنای چیره دستی نیست و میتوان آن را در به کار بردن یک ذهنیت موسیقایی نیز استفاده کرد. در دهه 60 و 70 در کشورمان دو جهتگیری متفاوت در مورد ویرتوزیته وجود داشته است. گروهی ویرتوزیته را عامل مفیدی برای موسیقی ایرانی نمیدانستند که عملا نتیجه آن پرورش کسانی بود که چیره دستی خاصی در نوازندگی نداشتند. در نقطه مقابل نیز کسانی بودند که ویرتوزیته را بسیار مفید برای موسیقی ایرانی میدانستند که از آن جمله میتوان به حسین علیزاده اشاره کرد. از دل این نگاه دوم نوازندگانی به وجود آمدند که علی قمصری را حاصل آن میتوان دانست.
این منتقد همچنین با اشاره به پیامدهای ویرتوزیته در موسیقی گفت: در ویرتوزیته جریانی به وجود میآید که باعث میشود گاهی به سونوریته(صدادهی) کار لطمه بخورد که البته در کار آقای قمصری این اتفاق نیفتاده است. در اروپا با ظهور ویرتوزیتههای بزرگ، موسیقی قویتری نیز به وجود آمد که میتوان با اتفاقی که در آلبوم"آب، نان، آواز" افتاده آن را مشابهت داد. به کارگیری نوازندههای قوی در این آلبوم به بهتر شدن کار کمک شایانی کرده است.
علی قمصری این آهنگساز همچنین تاکید کرد: اعتقاد دارم یک قطعه موسیقایی باید مانند داستان فرم داشته باشد و از آنجا که هر سازی محدودیتهایی دارد ،به طور طبیعی محدودیتهایی را نیز برای آهنگساز ایجاد میکند از این رو آهنگسازی هایم بر اساس ساز نیست. از این رو مخالف این هستم که بگویم نقطه قوت اصلی آلبوم"آب، نان، آواز" ویرتوزیته بوده است. اینکه از نوازندههای توانمند نیز در این اثر استفاده کردهام به دلیل بهتر شدن کار از حد واقعی آن نیست؛ انتخاب نوازندههای چیره دست و همکاری با خواننده توانا به دلیل توانمندی آنها برای اجرای بیعیب و نقص قطعات بوده.ت
این منتقد افزود: شاید بد نباشد نگاهی به تلفیق شعر و موسیقی در موسیقی پاپ بیاندازیم. در موسیقی پاپ بیشتر محوریت بر روی شعر و یا پیامی است که قرار است به مخاطب منتقل شود. سپس این پیام به فضایی برده میشود که متناسب با پیام مورد نظر است. یعنی در واقع توجه به متن اصل بسیار مهمی قلمداد میشود. اما اگر ابزار موسیقایی من مانع از رساندن کامل پیام به مخاطب شود من در انتخابم دچار اشتباه شده hم. وی تصریح کرد: در این کار از 88 مصرع استفاده شده که بخش مهمی از بار عاطفی اثر را بر عهده دارد. برای نمونه من قطعه 7 آلبوم اشاره می کنم شعر"شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم" با صدای همایون شجریان اجرا شده است. به بافت پلی فونیکی که زهیها زیر صدای خواننده به وجود آورده اند و شکست های ریتمیکی که در آنجا اتفاق می افتد توجه کنید. در اینجا خنثیسازی عناصر اتفاق افتاده است. موسیقی پلی فونیک اثر در تضاد با شعر است. یعنی در واقع اگر قرار است توجه به صدای همایون شجریان و مفاهیم شعری جلب شود، میبایست از عناصر ساده ر موسیقایی استفاده شود تا نگاه مخاطب به جایی دیگر جلب نشود.
قمصری با رد ایرادهایی که محمد رضا فیاض به نحوه تلفیق شعر و موسیقی آلبوم"آب، نان، آواز" وارد کرده بود گفت: اگر در این زمینه به قطعه دیگری اشاره کرده بودید شاید نیاز به توضیح وجود داشت. اما در مورد این قطعه نظر آقای فیاض را نمیپذیرم
علی قمصری در پاسخ به این انتقاد گفت: تغییرات جزئی با هماهنگی با جناب کدکنی انجام شد .به طور قطع بدون این هماهنگی هرگز حاضر به تغییر شعر استاد نمیشدیم.
در ادامه برنامه جواد بطحایی به عنوان یکی از آهنگسازان حاضر در نشست با طرح سئوالی در مورد نحوه استفاده قمصری از نرم افزارهای موجود آهنگسازی گفت: شما تا چه اندازه از نرم افزارهای موجود آهنگسازی بهره میبرید. قمصری در پاسخ به این پرسش گفت: همانطور که گفتم تمام مراحل آهنگسازی در ذهن من اتفاق میافتد و در طول شکلگیری کار به هیچ عنوان از هیچ نرم افزاری استفاده نمیکنم و حتی تمام نتنویسیهای قطعاتم دستی است که گاه موجب گلایه نوازنده ها از دست خط بدم میشود. در پایان این نشست سید ابوالحسن مختاباد با اعلام برنامه آینده نقد و بررسی موسیقی(نقد آلبوم ناگهان رستخیز احمد پژمان با حضور آهنگساز و هوشنگکامکار به عنوان منتقد در روز شنبه 6 آذر)به علی قمصری پیشنهاد داد برای دقایقی به تکنوازی تار برای حاضران بپردازد که او قطعاتی را در نغمه اصفهان برای حاضران نواخت که با تشویق و استقبال آنان مواجه شد.
رئیس کانون پژوهشگران خانه موسیقی در ادامه افزود: طرح برگزاری چنین نشستهایی را حدود دو سال قبل و با بحث و گفت و گوهای مفصلی که در کانون پژوهشگران خانه موسیقی داشتیم به فرهنگستان هنر ارائه کردیم که با اتفاقاتی که طی این مدت افتاد و تغییرات مدیریتی فرهنگستان هنر ،متاسفانه طرح برگزاری این برنامه عقیم ماند ما هم پیگیری نکردیم. تا اینکه آقای محمدخانی،معاون فرهنگی شهر کتاب پیشنهاد داد این طرح را به شهر کتاب ارائه کنیم که در نهایت با همکاری آقای رامین صدیقی این طرح عملی و قابل انجام شد.
مختاباد همچنین تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم برگزاری این نشست ها زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که ما بدانیم در کشورمان شاید به اندازه انگشتان یک دست منتقد موسیقی نداریم و این در حالی است که وضعیت در سایر رشته های هنری بسیار متفاوت تر از این است و فضای نقد و دیالوگ باعث شده فضای حرکتی مناسب تری برای هنرمندان عرصه های دیگر ایجاد شود.امدواریم این حرکت استمرار داشته باشد و اهل موسیقی بتوانند بهتر از گذشته رودر رو با هم و بدون هیچگونه تعارفی به گفت وگوهای صریحتری بپردازند.
مختاباد سپس به معرفی علی قمصری،آهنگساز اثر و محمدرضا فیاض،منتقد این برنامه پرداخت و از آقای قمصری خواست درباره اثرش توضیح دهد.
- "آب، نان، آواز" و تجربیاتی نو
قمصری با اشاره به روند شکلگیری این تجربیات افزود: تجربیاتی که با"کوارتت زهی" آغاز شد بابی بود تا نگاه جدیتری به مسئله گذر از پولیفونی(چندصدایی) به هموفونی (تکصدایی در کنار چند ساز)ایرانی داشته باشم و نتیجه آن تجربیات شکل گرفتن آلبوم"آب، نان، آواز" شد.
در این آلبوم من سعی کردم به نوعی از موسیقی چند صدایی نزدیک شوم که به وسیله یک بافت عمودی در ملودی ها انسجام پیدا کرده است. علاوه بر آن در زمینه ریتمیک نیز سعی کردهام به شعر ایرانی نگاه ریتمیک جدیدی داشته باشم.
- چه توقعی از نقد می توان داشت
این منتقد در ادامه افزود: در نگاه اول انتظار دو گانه سازیهایی مانند قضاوت در مورد "زشت یا زیبا"، "درست یا غلط" و "خوب یا بد" بودن اثر از منتقد وجود دارد ،اما از دو منظر نمی وان چنین کارکردی را از منتقد انتظار داشت. اول اینکه از نظر زیبایی شناسی آنقدر تنوع در حس زیبایی شناسی انسانها وجود دارد که یک شخص به عنوان منتقد نمیتواند حس زیباییشناسی خود را به سایرین تحمیل کند و بگوید چون من از اثری خوشم می ید پس شما نیز باید حس زیبایی شناسی تان نیز مانند من عمل کند.
در منظر دوم نیز ما از نظر اجماع اجتماعی به جایی نرسیده ایم که همه متفق القول حدودا تشخیصی واحد از تعریف زشتی و زیبایی داشته باشیم.
فیاض تصریح کرد: با چنین شرایطی این سئوال پیش میآید پس منتقد در این میان چه کاری میتواند انجام دهد؟ در رابطه با این سئوال مهم باید بگویم سالها قبل وقتی اولین کار آهنگسازیام را انجام میدادم ذهنم به شدت درگیر دلیل ارتکابم به چنین عملی بود و در این باره تفکر میکردم. امروز هم معتقدم منتقد میتواند مانند یک کارآگاه وارد عمل شود و در مورد دلایل پیدایش یک اثر و زیرساختهای اثر و همچنین تفکری که احیانا پشت تک تک مولفههای آن بوده یا نبوده صحبت کند. من سعی میکنم از این منظر به نقد آلبوم"آب، نان، آواز" بپردازم.
- رویکرد به موسیقی پلی فونیک ضروری است
قمصری در ادامه افزود: اما در مورد موضوع نقد موسیقی که آقای فیاض درباره آن صحبت کرد باید بگویم جنبه های مدون موسیقی ایرانی زیاد نیست و بیشتر برخوردها با آن سلیقهای است؛ این موضوع هم بیشتر به دلیل وجود تاکید روی حس لحظه و بداهه است که بیشتر از سایر هنرها آن را انتزاعی مینمایاند. از این رو من نیز معتقدم در چنین شرایطی نقد موسیقی کار بسیار سختی است. چرا که ابزار زبانی نقد که بر پایه جنبه های مدون شکل گرفته باشد وجود ندارد. در موسیقی غرب از آنجا که تمام معیارها مشخص و مدون است ابزار زبانی نقد نیز وجود دارد و نقد موسیقی در غرب کار ساده ری است.
این آهنگساز در مورد ویژگی های فنی اثرش تصریح کرد: آلبوم"آب، نان، آواز" در دوره ی از آهنگسازی من اتفاق افتاد که دغدغهام پیدا کردن زبان هارمونیک ایرانی بود. هنوزم معتقدم که هوموفونی به موسیقی ایرانی میتواند بیشتر از پلیفونی سلیقهای کمک کند. هوموفونی موسیقی را به طرف نرم و روشنتر شدن پیش میبرد و مولفه "ملودی اصلی" را بیشتر به رسمیت میشناسد. این را باید توضیح بدهم که بعد از دوره باروک، موسیقی اروپا به سمت موسیقی هموفونیک رفت چرا که میگفتند شنیدن چند ملودی به صورت همزمان و به شکلی که بر روی یکدیگر سوار شده باشند ،باعث میشود تا شنونده هیچ یک از این ملودیها را نتواند تا انتها دنبال کند؛ از این رو اعتقاد دارم اگر در موسیقی ایرانی نیزبا بهره گیری از هارمونی درست،رویکردی به موسیقی هوموفونیک اتفاق بیفتد، میتوان شاهد تحول شگرفی بود.
- رابطه ویرتوزیته(چیرهدستی و توانایی فنی بالا در نوازندگی) با بهتر شدن اثر
این آهنگساز و نوازنده سنتور که خود تجربیاتی در زمینه آهنگسازی چندصدایی با موسیقی ایرانی دارد، تاکید کرد: برای شنوندهای که شنیدارش پرورش یافته خود اثر راه کار نحوه شنیدن آن را ارائه میدهد و میگوید چگونه باید آن اثر شنیداری را گوش داد. برای مثال ما در سینما به چنین ذائقه ی نزدیک شدهایم و شخصی که یک فیلم جنایی را برای دیدن انتخاب میکند میداند که قرار است چه فیلمی را باید ببیند. اما در موسیقی وقتی گوش پالایش شدهای نداریم بودن یا نبودن این آثار و تنوع آثار زیاد فرق نمیکند ؛چرا که ما نحوه برخورد و مواجه با آنها را نمیدانیم.
فیاض ادامه داد: در مورد آلبوم"آب، نان، آواز" کلید واژهای که با ما سخن میگوید و ما را در نحوه برخورد با آن راهنمایی میکند "ویرتوزیته(چیره دستی و توانایی فنی)" است. البته ویرتوزیته تنها به معنای چیره دستی نیست و میتوان آن را در به کار بردن یک ذهنیت موسیقایی نیز استفاده کرد. در دهه 60 و 70 در کشورمان دو جهتگیری متفاوت در مورد ویرتوزیته وجود داشته است. گروهی ویرتوزیته را عامل مفیدی برای موسیقی ایرانی نمیدانستند که عملا نتیجه آن پرورش کسانی بود که چیره دستی خاصی در نوازندگی نداشتند. در نقطه مقابل نیز کسانی بودند که ویرتوزیته را بسیار مفید برای موسیقی ایرانی میدانستند که از آن جمله میتوان به حسین علیزاده اشاره کرد. از دل این نگاه دوم نوازندگانی به وجود آمدند که علی قمصری را حاصل آن میتوان دانست.
این منتقد همچنین با اشاره به پیامدهای ویرتوزیته در موسیقی گفت: در ویرتوزیته جریانی به وجود میآید که باعث میشود گاهی به سونوریته(صدادهی) کار لطمه بخورد که البته در کار آقای قمصری این اتفاق نیفتاده است. در اروپا با ظهور ویرتوزیتههای بزرگ، موسیقی قویتری نیز به وجود آمد که میتوان با اتفاقی که در آلبوم"آب، نان، آواز" افتاده آن را مشابهت داد. به کارگیری نوازندههای قوی در این آلبوم به بهتر شدن کار کمک شایانی کرده است.
- آهنگسازیهای ذهنی
علی قمصری این آهنگساز همچنین تاکید کرد: اعتقاد دارم یک قطعه موسیقایی باید مانند داستان فرم داشته باشد و از آنجا که هر سازی محدودیتهایی دارد ،به طور طبیعی محدودیتهایی را نیز برای آهنگساز ایجاد میکند از این رو آهنگسازی هایم بر اساس ساز نیست. از این رو مخالف این هستم که بگویم نقطه قوت اصلی آلبوم"آب، نان، آواز" ویرتوزیته بوده است. اینکه از نوازندههای توانمند نیز در این اثر استفاده کردهام به دلیل بهتر شدن کار از حد واقعی آن نیست؛ انتخاب نوازندههای چیره دست و همکاری با خواننده توانا به دلیل توانمندی آنها برای اجرای بیعیب و نقص قطعات بوده.ت
- تلفیق شعر و موسیقی آلبوم"آب، نان، آواز"
این منتقد افزود: شاید بد نباشد نگاهی به تلفیق شعر و موسیقی در موسیقی پاپ بیاندازیم. در موسیقی پاپ بیشتر محوریت بر روی شعر و یا پیامی است که قرار است به مخاطب منتقل شود. سپس این پیام به فضایی برده میشود که متناسب با پیام مورد نظر است. یعنی در واقع توجه به متن اصل بسیار مهمی قلمداد میشود. اما اگر ابزار موسیقایی من مانع از رساندن کامل پیام به مخاطب شود من در انتخابم دچار اشتباه شده hم. وی تصریح کرد: در این کار از 88 مصرع استفاده شده که بخش مهمی از بار عاطفی اثر را بر عهده دارد. برای نمونه من قطعه 7 آلبوم اشاره می کنم شعر"شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم" با صدای همایون شجریان اجرا شده است. به بافت پلی فونیکی که زهیها زیر صدای خواننده به وجود آورده اند و شکست های ریتمیکی که در آنجا اتفاق می افتد توجه کنید. در اینجا خنثیسازی عناصر اتفاق افتاده است. موسیقی پلی فونیک اثر در تضاد با شعر است. یعنی در واقع اگر قرار است توجه به صدای همایون شجریان و مفاهیم شعری جلب شود، میبایست از عناصر ساده ر موسیقایی استفاده شود تا نگاه مخاطب به جایی دیگر جلب نشود.
قمصری با رد ایرادهایی که محمد رضا فیاض به نحوه تلفیق شعر و موسیقی آلبوم"آب، نان، آواز" وارد کرده بود گفت: اگر در این زمینه به قطعه دیگری اشاره کرده بودید شاید نیاز به توضیح وجود داشت. اما در مورد این قطعه نظر آقای فیاض را نمیپذیرم
- جامعه موسیقی نیازمند تلنگری جدی است
- اجازه از شفیعی کدکنی برای تغییر اشعار
علی قمصری در پاسخ به این انتقاد گفت: تغییرات جزئی با هماهنگی با جناب کدکنی انجام شد .به طور قطع بدون این هماهنگی هرگز حاضر به تغییر شعر استاد نمیشدیم.
در ادامه برنامه جواد بطحایی به عنوان یکی از آهنگسازان حاضر در نشست با طرح سئوالی در مورد نحوه استفاده قمصری از نرم افزارهای موجود آهنگسازی گفت: شما تا چه اندازه از نرم افزارهای موجود آهنگسازی بهره میبرید. قمصری در پاسخ به این پرسش گفت: همانطور که گفتم تمام مراحل آهنگسازی در ذهن من اتفاق میافتد و در طول شکلگیری کار به هیچ عنوان از هیچ نرم افزاری استفاده نمیکنم و حتی تمام نتنویسیهای قطعاتم دستی است که گاه موجب گلایه نوازنده ها از دست خط بدم میشود. در پایان این نشست سید ابوالحسن مختاباد با اعلام برنامه آینده نقد و بررسی موسیقی(نقد آلبوم ناگهان رستخیز احمد پژمان با حضور آهنگساز و هوشنگکامکار به عنوان منتقد در روز شنبه 6 آذر)به علی قمصری پیشنهاد داد برای دقایقی به تکنوازی تار برای حاضران بپردازد که او قطعاتی را در نغمه اصفهان برای حاضران نواخت که با تشویق و استقبال آنان مواجه شد.
منبع:
تاریخ انتشار : پنجشنبه 6 آبان 1389 - 00:00
دیدگاهها
درود بر علی قمصری و آرزوی پایداری در راهی که در پیش دارد.
من به عنوان یک شنونده آواز "صنما جفا رها کن" را بارها دراین آلبوم گوش کرده ام بسیار زیباست. تصنیف شهر به شهر هم به یاد ماندنی است.
درود بر استاد علی قمصری
شاهکار این آلبوم "خاکدان عشق" است
واقعا تبریک میگم.
افزودن یک دیدگاه جدید