![من ملودی های ناب موسیقی طبری را باغبانی میکنم](https://musicema.ir/sites/default/files/styles/300/public/news/01/0.009511293867877.jpg?itok=TMPyJtQK)
گفتوگو با فتحاله بابایی، خواننده و پژوهشگر موسیقی طبری؛
من ملودی های ناب موسیقی طبری را باغبانی میکنم
موسیقی ما - لیلا رضایی: ملودیهای بکر و دست نخورده موسیقی طبری که با کلام فارسی همراه و در دستگاههای موسیقی ایرانی قالب سازی شده، حاصل تلاشی ۵ ساله است. تلاشی ۵ ساله از یک خواننده موسیقی ایرانی که خود از اهالی دیاری است که ملودیهایش را از سرزمین خود انتخاب کرده و به آنها پرداخته است.
این خواننده و محقق پیش از این گفته بود که بیش از پنج سال برای جمع آوری ملودیهای ناب و بکر طبری وقت صرف کرده است که نتیجه آن نزدیک به ۸۰ ساعت موسیقی است و ملودیهای آن در حال حاضر در دست ضبط است.
بابایی خوانندگی را درمکتب اسماعیل خان مهرتاش یاد گرفته است و خود از نسل دوم این مکتب است.
با او گفتوگویی کردهایم که ماحصل آن را در زیر میخوانید:
از طرف دیگر، چون تخصص من آواز است و از همان سالها آواز کار میکردم و به ظرایف ردیفها و دستگاههای موسیقی آشنایی دارم، روی ملودیها و نغمهها وگوشههای آوازی و ضربی این ناحیه کار کردم.
به اعتقاد من همه روایتهای آوازی که در حال حاضر در بازار موجود است، مثل ردیف آوازی زنده یاد محمود کریمی، زنده یاد عبداله خان دوامی، استاد حسن کسایی و همین طور، ردیفهای آوازی زنده یاد اسماعیل خان مهرتاش، که توسط استاد محمد منتشری روایت شده و به زودی وارد بازار میشود، به غیر از شیوه بیان، که تفاوتهایی با هم دارند، به لحاظ تعداد گوشه و نغمهها، حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ گوظه را دربر میگیرد. مثلا در روایت آوازی زنده یاد کریمی در دستگاه شور، ما ۱۵ گوشه آوازی داریم و یا در ردیف آوازی زنده یاد اسماعیل خان مهرتاش، در دستگاه ماهور، ما ۲۱ گوشه آوازی و همین طور در ردیف آوازی استاد حسن کسایی، مثلا در دستگاه نوا، ۲۶ گوشه داریم که البته، همه این گوشهها، آوازی زیبا و شنیدنی است. ولی من عرضم این است که این ۳۰۰ الی ۴۰۰ گوشه، همه ظرفیتهای موسیقی ملی ما نیستند.
موسیقی ملی ما از قابلیتهای بسیار بالایی برخوردار است که این استعداد را در موسیقی نواحی مختلف ایران، از جمله موسیقی طبرستان، میتوانیم جستوجو و بیابیم. کار من کشف و شناسایی آوازها و نغمهها در حوزه موسیقی طبرستان (مازندارن کنونی) و معرفی این گوشهها، در قالب یکی از دستگاهها و آوازهای ایرانی است.
ما گوشههای زیادی در موسیقی فلکور نواحی ایران داریم که هنوز هم شناسایی و معرفی نشدهاند، یا برای اینکه کلام محلی بر آن واقع شده، در آن منطقه حبس شده است.
برای این منظور، من آمدهام روی قطعات آوازی و ضربی موسیقی طبری، کلام فارسی گذاشته و سپس کار آوازی رویش انجام دادهام. یعنی استانداردهایی که از نظر جمله بندی، تحریرگذاری، کششها، حفظ ریتم و ظرایف دیگر را که باید لحاظ میشد، رعایت کردهام. یعنی برای هر قطعه آواز طبری، قالبی ساختهام که بتوان آن را در یکی از آوازها و دستگاههای ردیف ایرانی خواند.
در مورد قطعات ضربی هم همین طور است. ما در موسیقی طبرستان، قطعات بسیار زیبایی داریم که در قالب ضربی و یا تصنیف، خوانده میشود. این قطعات آنقدر زیبا هستند که انسان را به عرش میرسانند. من با شنیدن این قطعات به سماع میآیم. حال اگر شنونده نتواند با کلام آن ارتباط برقرار کند، طبیعتا گوش کردن به آن را رها میکند و سراغ موسیقیای میرود که آن را فهمیده و درگیر آن میشود.
مثلا در موسیقی طبری ما آوازها و ضربیهای زیادی داریم که به راحتی میتوانند وارد دستگاههای موسیقی ایران شوند، البته بعضی از ملودیهای طبری کوتاه و به لحاظ ریتم و فراز و فرود، محدودیت دارند. البته این محدودیتها (و تکرار گاها بیش از حد نت شاهد) از خصوصیات موسیقی فولکلور است. من با این قطعات کوتاه کار ندارم، موضوع پروژهام قطعات و ملودیهایی هستند که قابلیت بزرگ شدن را دارند، مثل گوشه امیری که در آواز دشتی خوانده میشود. ورود این ملودیها به موسیقی دستگاهی ما، قطعا موسیقی ملی امان را غنیتر خواهد کرد. شایسته نیست که این ملودیها حبس به یک ناحیه شده و در یک منطقه جغرافیایی محبوس بمانند.
مهمترین هدف من از تبدیل موسیقی طبری به موسیقی ملی این است که ۱-این ملودیها نمیرند و فراموش نشوند. ۲- در سطح موسیقی ملی معرفی شوندمخاطبان از نظر مفهومی بتوانند ارتباط بهتری با ملودی برقرار کنند. ۳- این ملودیها، ناب و سرشار از معنویت و نجابت ایرانی هستند. اینها میتوانند به زندگی انسان تعالی بخشیده و انسان را به کمال، که همانا، فلسفه هنر است، برسانند ولی متاسفانه تا کنون بر روی ملودیهای طبری، یک کار جدی برای حضور در موسیقی ملی صورت نگرفته است.
پاکی و قداست، خصوصیت اصلی موسیقی فولکلور است. میخواهم این ملودیها را به مردم پاک سرشت ایران زمین هدیه کنم.
من وارد کردن این موسیقی به موسیقی ملی را به مثابه یک پیوند میدانم. پیوند یک نهال به یک درخت بزرگ! اگر ما بخواهیم یک نهال را پیوند بدهیم، شاخهای از آن را که کوچکتر است، به یک درخت بزرگتر پیوند میدهیم. این درخت بزرگتر همان موسیقی ملی ماست و این نهال یا شاخه کوچک، همان موسیقی نواحی است.
وقتی نهالی کوچک در جایی میماند و حبس میشود، کسی آن را نمیبیند. در موسیقی هم همین طور است. موسیقی محلی وقتی به موسیقی ملی پیوند داده میشود، بهتر میتواند معرفی و دیده شود.
اینها قابلیت اینکه در دستگاه موسیقی وارد شوند را دارند.
چرا در طبرستان این همه تنوع وجود دارد؟
به دلیل تنوع بالای جغرافیایی است. در مازندران کنونی، مردمانی ما به سه دسته تقسیم میشوند. ۱-مردمان کوه نشین مثل سوادکوه ۲- مردمان دشت نشین مثل بخشی از ساری و بابل. ۳- مردمان ساحل نشین مثل مردمان بابلسر و فریدون کنار و...
موسیقی هر یک از این مردم و مناطقی که در آن زندگی میکنند، به لحاظ لهجه و کلام و موسیقی با هم فرق میکنند. و البته دلایل دیگری از قبیل مهاجرت اقوام مختلف به این منطقه نیز موثر بوده است.
همیشه علاقهام این بوده که اولین آلبومم حاصل دسترنج خودم باشد. اگر قرار بود آلبومی در شور بسازم، قطعا بخشی از آوازهای طبری را در این دستگاه خوانده و اولین البومم را با همین کارها به بازار موسیقی عرضه خواهم کرد.
ضمن اینکه قصد دار م در قالب کنسرت و اجرای برنامههای زنده اوازهای طبری را به مردم و علاقه مندان ارائه کنم.
ازطرفی این مجموعه آوازهای طبری من برای اولین بار است که به این شکل اجرا شده، و به فارشی در آمده است.
با این مطالعات و همچنین استفاده از تحریرهایی که تحت تاثیر ساز اساتیدی مانند فرهنگ شریف، جلیل شهناز، کسایی، لطفی، علیزاده، علی اضغر بهاری، یاحقی و... میتوان گفت که بیش از ۷۰ درصد تحریرهای پروژه موسیقی طبری جدید است.
این خواننده و محقق پیش از این گفته بود که بیش از پنج سال برای جمع آوری ملودیهای ناب و بکر طبری وقت صرف کرده است که نتیجه آن نزدیک به ۸۰ ساعت موسیقی است و ملودیهای آن در حال حاضر در دست ضبط است.
بابایی خوانندگی را درمکتب اسماعیل خان مهرتاش یاد گرفته است و خود از نسل دوم این مکتب است.
با او گفتوگویی کردهایم که ماحصل آن را در زیر میخوانید:
- با توجه به اینکه کارکردن بر روی موسیقی نواحی، کاری پرزحمت بوده که خیلی هم با استقبال عمومی مواجه نمیشود، قطعا انگیزه بالایی برای این کار باید وجود داشته باشد. به رغم این همه، چرا روی این موسیقی کارکردید؟
از طرف دیگر، چون تخصص من آواز است و از همان سالها آواز کار میکردم و به ظرایف ردیفها و دستگاههای موسیقی آشنایی دارم، روی ملودیها و نغمهها وگوشههای آوازی و ضربی این ناحیه کار کردم.
به اعتقاد من همه روایتهای آوازی که در حال حاضر در بازار موجود است، مثل ردیف آوازی زنده یاد محمود کریمی، زنده یاد عبداله خان دوامی، استاد حسن کسایی و همین طور، ردیفهای آوازی زنده یاد اسماعیل خان مهرتاش، که توسط استاد محمد منتشری روایت شده و به زودی وارد بازار میشود، به غیر از شیوه بیان، که تفاوتهایی با هم دارند، به لحاظ تعداد گوشه و نغمهها، حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ گوظه را دربر میگیرد. مثلا در روایت آوازی زنده یاد کریمی در دستگاه شور، ما ۱۵ گوشه آوازی داریم و یا در ردیف آوازی زنده یاد اسماعیل خان مهرتاش، در دستگاه ماهور، ما ۲۱ گوشه آوازی و همین طور در ردیف آوازی استاد حسن کسایی، مثلا در دستگاه نوا، ۲۶ گوشه داریم که البته، همه این گوشهها، آوازی زیبا و شنیدنی است. ولی من عرضم این است که این ۳۰۰ الی ۴۰۰ گوشه، همه ظرفیتهای موسیقی ملی ما نیستند.
موسیقی ملی ما از قابلیتهای بسیار بالایی برخوردار است که این استعداد را در موسیقی نواحی مختلف ایران، از جمله موسیقی طبرستان، میتوانیم جستوجو و بیابیم. کار من کشف و شناسایی آوازها و نغمهها در حوزه موسیقی طبرستان (مازندارن کنونی) و معرفی این گوشهها، در قالب یکی از دستگاهها و آوازهای ایرانی است.
ما گوشههای زیادی در موسیقی فلکور نواحی ایران داریم که هنوز هم شناسایی و معرفی نشدهاند، یا برای اینکه کلام محلی بر آن واقع شده، در آن منطقه حبس شده است.
- برای اینکه این موسیقی از حبس بیرون بیاید، چه باید کرد؟
- ولی از آنجا که موسیقی ما اصولا موسیقی کلامی است، مردم ابتدا با کلام ارتباط برقرار میکنند، بعد با ملودی آن!
برای این منظور، من آمدهام روی قطعات آوازی و ضربی موسیقی طبری، کلام فارسی گذاشته و سپس کار آوازی رویش انجام دادهام. یعنی استانداردهایی که از نظر جمله بندی، تحریرگذاری، کششها، حفظ ریتم و ظرایف دیگر را که باید لحاظ میشد، رعایت کردهام. یعنی برای هر قطعه آواز طبری، قالبی ساختهام که بتوان آن را در یکی از آوازها و دستگاههای ردیف ایرانی خواند.
در مورد قطعات ضربی هم همین طور است. ما در موسیقی طبرستان، قطعات بسیار زیبایی داریم که در قالب ضربی و یا تصنیف، خوانده میشود. این قطعات آنقدر زیبا هستند که انسان را به عرش میرسانند. من با شنیدن این قطعات به سماع میآیم. حال اگر شنونده نتواند با کلام آن ارتباط برقرار کند، طبیعتا گوش کردن به آن را رها میکند و سراغ موسیقیای میرود که آن را فهمیده و درگیر آن میشود.
- پس میخواهید این لحنها و نغمهها را وارد دستگاههای موسیقی کنید؟
مثلا در موسیقی طبری ما آوازها و ضربیهای زیادی داریم که به راحتی میتوانند وارد دستگاههای موسیقی ایران شوند، البته بعضی از ملودیهای طبری کوتاه و به لحاظ ریتم و فراز و فرود، محدودیت دارند. البته این محدودیتها (و تکرار گاها بیش از حد نت شاهد) از خصوصیات موسیقی فولکلور است. من با این قطعات کوتاه کار ندارم، موضوع پروژهام قطعات و ملودیهایی هستند که قابلیت بزرگ شدن را دارند، مثل گوشه امیری که در آواز دشتی خوانده میشود. ورود این ملودیها به موسیقی دستگاهی ما، قطعا موسیقی ملی امان را غنیتر خواهد کرد. شایسته نیست که این ملودیها حبس به یک ناحیه شده و در یک منطقه جغرافیایی محبوس بمانند.
- و شما به همین منظور چنین اقدامی کردهاید؟
مهمترین هدف من از تبدیل موسیقی طبری به موسیقی ملی این است که ۱-این ملودیها نمیرند و فراموش نشوند. ۲- در سطح موسیقی ملی معرفی شوندمخاطبان از نظر مفهومی بتوانند ارتباط بهتری با ملودی برقرار کنند. ۳- این ملودیها، ناب و سرشار از معنویت و نجابت ایرانی هستند. اینها میتوانند به زندگی انسان تعالی بخشیده و انسان را به کمال، که همانا، فلسفه هنر است، برسانند ولی متاسفانه تا کنون بر روی ملودیهای طبری، یک کار جدی برای حضور در موسیقی ملی صورت نگرفته است.
- چنین چیزی، آدمی اهل ذوق میخواهد که اینها را پیدا کرده و کشف کند.
پاکی و قداست، خصوصیت اصلی موسیقی فولکلور است. میخواهم این ملودیها را به مردم پاک سرشت ایران زمین هدیه کنم.
من وارد کردن این موسیقی به موسیقی ملی را به مثابه یک پیوند میدانم. پیوند یک نهال به یک درخت بزرگ! اگر ما بخواهیم یک نهال را پیوند بدهیم، شاخهای از آن را که کوچکتر است، به یک درخت بزرگتر پیوند میدهیم. این درخت بزرگتر همان موسیقی ملی ماست و این نهال یا شاخه کوچک، همان موسیقی نواحی است.
وقتی نهالی کوچک در جایی میماند و حبس میشود، کسی آن را نمیبیند. در موسیقی هم همین طور است. موسیقی محلی وقتی به موسیقی ملی پیوند داده میشود، بهتر میتواند معرفی و دیده شود.
- با این پیوند چه اتفاقی میافتد؟
اینها قابلیت اینکه در دستگاه موسیقی وارد شوند را دارند.
- چه تفاوتهایی در موسیقی طبری با موسیقی دیگر نواحی ایران میبینید؟
چرا در طبرستان این همه تنوع وجود دارد؟
به دلیل تنوع بالای جغرافیایی است. در مازندران کنونی، مردمانی ما به سه دسته تقسیم میشوند. ۱-مردمان کوه نشین مثل سوادکوه ۲- مردمان دشت نشین مثل بخشی از ساری و بابل. ۳- مردمان ساحل نشین مثل مردمان بابلسر و فریدون کنار و...
موسیقی هر یک از این مردم و مناطقی که در آن زندگی میکنند، به لحاظ لهجه و کلام و موسیقی با هم فرق میکنند. و البته دلایل دیگری از قبیل مهاجرت اقوام مختلف به این منطقه نیز موثر بوده است.
- جرقه کار بر روی چنین موسیقیهایی از کجا زده شد؟
همیشه علاقهام این بوده که اولین آلبومم حاصل دسترنج خودم باشد. اگر قرار بود آلبومی در شور بسازم، قطعا بخشی از آوازهای طبری را در این دستگاه خوانده و اولین البومم را با همین کارها به بازار موسیقی عرضه خواهم کرد.
ضمن اینکه قصد دار م در قالب کنسرت و اجرای برنامههای زنده اوازهای طبری را به مردم و علاقه مندان ارائه کنم.
- چرااین کار این همه وقت برد؟
- از ویژگیهای کار شما در چنین شرایطی چیست؟
ازطرفی این مجموعه آوازهای طبری من برای اولین بار است که به این شکل اجرا شده، و به فارشی در آمده است.
- برای تحریرها چه کردهاید که تکراری نشوند؟
با این مطالعات و همچنین استفاده از تحریرهایی که تحت تاثیر ساز اساتیدی مانند فرهنگ شریف، جلیل شهناز، کسایی، لطفی، علیزاده، علی اضغر بهاری، یاحقی و... میتوان گفت که بیش از ۷۰ درصد تحریرهای پروژه موسیقی طبری جدید است.
- پروژه موسیقی طبری هم اکنون در چه مرحلهای است؟
منبع:
فرهنگخانه
تاریخ انتشار : پنجشنبه 23 دی 1389 - 00:00
دیدگاهها
به زبان طبری می گویم:
برار جان عزیز جان اِما منتظر تنه قشنگِ صدا درِمی...
افزودن یک دیدگاه جدید