انتقاد صريح حسين عليزاده از وضعيت امروز موسيقي؛
روش اعتراض هنرمندان به وضعيت موسيقي؛ عدم شركت در جشنواره است
موسیقی ما - حسين عليزاده در مجوز گرفتن هنرمنداني مانند آقاي شجريان را بسيار سخيف است ؛آن هم اينكه بسياري از كساني كه صلاحيت بررسي يك كار هنري را ندارند كه به نظر من اين توهين بزرگي به همرند است.
حسين عليزاده در نشست مطبوعاتي صبح امروز(26 بهمن) به مناسبت برگزاري تور كنسرت وي در شهرستانهاي مختلف؛ در خانه هنرمندان حاضر شد و ضمن گلايه از شرايط امروز موسيقي ايران؛ گفت: موسيقي ايراني متعلق به همهي ايرانيان است و مردم حق دارند كه از اين نعمت برخوردار شوند اما متاسفانه در بسياري از شهرستانها امكان اجراي صحنهاي وجود ندارد. در قبل از انقلاب نيز در شهرستانها برنامهاي نبود و تنها جشن هنر شيراز بود كه در اين شهر(شيراز) برگزار ميشد. ما امروز بسيار خوشحاليم كه ميتوانيم بعداز سالهاي سال با هموطنان خودمان در شهرستانهاي مختلف ديدار داشته باشيم كمااينكه اين اجرايي باشد براي اجراهاي مفصلتر.
وي افزود: موسيقي ايراني درمقايسه با قبل از انقلاب رشد داشته است اما اين رشد ناكافي بوده است. درست است كه ما در كشور با مشكلاتي مواجه بودهايم اما همين هنر ايراني در خارج از كشور رشد چشمگيري داشته است و هنرمندان ايراني بسياري امكان كار و اجرا داشتهاند.
حسين عليزاده با اشاره به اينكه 20 سال از همكاري وي با مجيد خلج ميگذرد، خاطرنشان كرد: طي اجراهاي مختلفي كه با مجيد خلج در كشورهاي مختلف اروپايي و امريكايي داشتم؛ نوعي از كار موسيقايي را تجربه كرديم كه با بداههنوازي موسيقي رديفي متفاوت است و اجراي اين نوع موسيقي درست است كه به ريشههاي موسيقي دستگاهي وابسته است اما در اجرا هنرمند آزادي عمل بيشتري دارد.
اين نوازندهي سازهاي كوبهاي كه هماكنون در فرانسه اقامت دارد، دربارهي تدريس ساز تنبك در آكادمي موسيقي كشور نيز گفت: برخورد غربيها با موسيقي ما يك برخورد كاملا آگاهانه است. آنها هنگامي كه به موسيقي ايراني ميپردازند؛ ميخواهند آن را با عرفان ايراني، جهانبيني ايراني، معماري ايراني، طراحي باغهاي ايراني و غيره مرتبط كنند.
وي با اشاره به اينكه سازهاي كوبهاي و ضربي به فرهنگ غربيها نزديكي بيشتري دارد، در بخش ديگري از سخنان خود گفت: جالب اينكه بسياري از مردمي كه با اين ساز ارتباط برقرار ميكنند؛ صرفا موزيسين نيستند و ارتباط سالم و سازندهاي با اين ساز دارند.
اين نوازندهي تار در پاسخ به اين پرسش كه آيا قصد ندارد قطعات قديمي و خاطرهانگيز خود را دوباره اجرا كند، گفت: اين موضوع مدتهاست كه دغدغهي من شده است. از طرف بسياري از دوستداران نيز پيشنهادهاي زيادي داشتم اما متاسفانه بهدليل اينكه روند پيوستهاي در مسائل فرهنگي كشور وجود ندارد؛ اجراي اين موضوع به راحتي امكانپذير نيست.
اين هنرمند افزود: هماكنون با بسياري از همدورهايهايمان كه در مركز چاوش و حفظ اشاعه بودند؛ ازنظر سليقه فرق كردهايم و جمع كردن اين هنرمندان هم ديگر به راحتي امكانپذير نيست.
عليزاده در بخش ديگري از سخنان خود به برداشتهاي سياسي از هنر موسيقي اشاره كرد و گفت: متاسفانه درحال حاضر از تمام برخوردها، برداشت سياسي ميشود. در همين راستا اجراي نيز اين قطعات بايد با يك وسواس خاصي صورت بگيرد.
عليزاده افزود: هماكنون بسيار رسم شده كه اجراي كنسرت با ارائهي كار تازه صورت بگيرد. درصورتيكه علاوه بر كار تازه بايد آثاري كه ريشههاي قويتر دارند؛ دوباره تكرار شوند تا جواناني كه الان در حوزه موسيقي كار ميكنند؛ با موسيقي قديمي خودشان آشنا شوند.
خالق آثار نينوا، شورانگيز و راز نوا مبني بر اينكه چرا با گروهي بزرگ به صحنه نميرود، گفت: تداركات براي رفتن به شهرستانها با گروهي بزرگ درحال حاضر بسيار سخت است و اغلب شهرستانها زيرساختهاي لازم را براي اجراهاي بزرگ ندارند. همچنين اجراي دونوازي و تكنوازي؛ از انواع موسيقي است كه بسيار در موسيقي شرق رايج است اما معلوم نيست چرا مردم ما تكنوازي گيتار را پذيرفتهاند اما هنوز براي موسيقي سنتي دنبال گروهي هستند كه حتما بزرگ باشد و خواننده داشته باشد.
اين هنرمند ضمن ابراز نارضايتي خود از فضاي غيرفرهنگي در حوزهي موسيقي گفت: هماكنون بسياري از موسيقيهايي كه از رسانههاي مختلف مثل راديو فرهنگ پخش ميشود؛ به موسيقي ديسكو شباهت دارد كه از فرهنگ ما بسيار به دور است.
عليزاده، روند گرفتن مجوز را در دوره كنوني را عقبافتاده ارزيابي كرد و گفت: 40 سال است كه در اين كشور فعاليت ميكنم اما براي هر اجرا بايد دنبال مجوز باشم. در اين شرايط اگر بخواهم با خوانندهاي همراه باشم؛ گرفتن مجوز شعر نيز مشكلات خاص خودش را دارد.وي با اشاره به اينكه دريافت مجوز براي هنرمنداني مانند آقاي شجريان را امري بسيار سخيف ميداند، اظهار داشت: يك هنرمند زماني كه به صحنه ميرود بايد بسياري از توهينها را به جان بخرد تا روي صحنه بيايد؛ يكي اينكه بسياري از كساني كه صلاحيت بررسي يك كار هنري را ندارند؛ وظيفهي صدور مجوز را عهدهدار هستند كه بهنظر من؛ اين توهين بزرگي به هنرمند است.
وي با اشاره به اينكه اوضاع فعلي شوق به صحنه رفتن را از بسياري از هنرمندان ميگيرد، گفت: آيا توهين كردن به اين معناست كه به كسي فحش بدهند. اما به نظر من؛ صدور مجوز براي كساني كه پاسبان موسيقي اين مرز و بوم بودهاند؛ بزرگترين توهين به شمار ميآيد.
عليزاده در پاسخ به اين پرسش كه باتوجه به سختگيريهاي مختلف و لغو شدن بسياري از كنسرتها در شهرستانها آيا نگراني ندارد كه كنسرت وي نيز لغو شود، گفت: در اين شرايط پوستمان بسيار كلفت است و هر لحظه منتظريم كه بگويند موسيقي تعطيل و ديگر اجرا نكنيم. متاسفانه مسائل فرهنگي اين كشور اجازه برنامهريزي درازمدت را به ما نميدهد و موسيقي در نوعي بلاتكليفي به سر ميبرد.
عليزاده كه قرار است در اين كنسرت علاوه بر ساز تار به اجراي سازهاي شورانگيز و ستار نيز بپردازد، در همين زمينه افزود: براي من اصلا روشن نيست كه چرا يك كشور واحد كه وزارتخانهاي بزرگ در پايتخت دارد؛ نميتواند برنامههاي موسيقي را بدون دخالتهاي اشخاص ديگر و نمايندههاي خود برگزار كند!
وي افزود: متاسفانه بسياري از اشخاص در شهرستانها به صورت ملوكالطوايفي با هنر موسيقي برخورد ميكنند. اگر دلشان خواست به آن اجازه ميدهند و اگر دلشان نخواست اجازه برگزاري كنسرت را نميدهند.
خلج نيز در ادامهي اين نشست درباره كنسرت پيش روي گفت: ديد نوازندهي ساز تنبك از بداههنوازي در چنين اجراهايي بسيار دخيل است؛ چراكه اين نوع اجرا يك نوع جدايي از شيوهي معمول و سنتي است كه طي همكاري بين دو نوازنده به وجود ميآيد.
وي با اشاره به اينكه عليزاده مشوق اصلي من در اين شيوه از نوازندگي بوده است، خاطرنشان كرد: درعين حال از شيوهي اساتيد گذشته مانند استاد تهراني نيز در كار استفاده كردهام و سعي كردم از رنگآميزي و خلاقيت ايشان در نوازندگي ساز تنبك استفاده كنم. اما بايد بگويم كه بروز اين شيوهي بداههنوازي در تنبك يك كار كاملا تجربي است.
در ادامه همين بحث؛ حسين عليزاده نيز گفت: شيوه مجيد خلج در اين نوع نوازندگي تنبك براساس يك حس دروني است كه ميان دو هنرمند بوجود ميآيد و هرچه اين دو هنرمند با همديگر هماهنگتر باشند؛ كار جديدتري ارائه ميشود.
عليزاده گفت: بداههنوازي از دوران قاجار براساس موسيقي دستگاهي بوده است و حتي ما شاهديم كه اين اجراها محدود به اجراي رديفي است كه بيشتر در موسيقي مجلسي رواج پيدا كرده اما در شش دهه اخير ميبينيم كه كه بداههنوازي فقط و فقط به رديف وابسته نيست.
عليزاده در پاسخ به پرسش ديگر خبرنگار ايلنا كه پرسيد؛ چرا اساتيد بزرگي مانند وي همسو با جشنواره موسيقي فجر به صحنه نميروند، خاطرنشان كرد: هنرمند بايد آزاد باشد و چون خود من هم ازجملهي كساني بودم كه تاكنون هيچ كار سفارشي در حوزهي موسيقي(غيراز موسيقي فيلم) نساختهام، نميتوانم در چنين جشنوارهاي شركت كنم.
وي با تاكيد بر اين موضوع كه جشنواره موسيقي فجر يك جشنواره هنري نيست و صرفا يك جشنواره سياسي است خاطر نشان كرد: بار هنري اين جشنواره آنچنان نيست كه هنرمندان اين حوزه را تشويقي و دلگرم به اجرا در جشنواره باشد. همچنين جشنواره موسيقي فجر از نظر ارزشي ضعيف است.
عليزاده با تاكيد بر اين موضوع كه كمبودها در حوزهي موسيقي آنچنان زياد است كه با برگزاري يك جشنواره در طول سال جبران نميشود، تاكيد كرد: تنها روش اعتراض هنرمندان حوزه موسيقي به وضعيت موجود اين است كه در جشنواره شركت نكنند.
حسين عليزاده در نشست مطبوعاتي صبح امروز(26 بهمن) به مناسبت برگزاري تور كنسرت وي در شهرستانهاي مختلف؛ در خانه هنرمندان حاضر شد و ضمن گلايه از شرايط امروز موسيقي ايران؛ گفت: موسيقي ايراني متعلق به همهي ايرانيان است و مردم حق دارند كه از اين نعمت برخوردار شوند اما متاسفانه در بسياري از شهرستانها امكان اجراي صحنهاي وجود ندارد. در قبل از انقلاب نيز در شهرستانها برنامهاي نبود و تنها جشن هنر شيراز بود كه در اين شهر(شيراز) برگزار ميشد. ما امروز بسيار خوشحاليم كه ميتوانيم بعداز سالهاي سال با هموطنان خودمان در شهرستانهاي مختلف ديدار داشته باشيم كمااينكه اين اجرايي باشد براي اجراهاي مفصلتر.
وي افزود: موسيقي ايراني درمقايسه با قبل از انقلاب رشد داشته است اما اين رشد ناكافي بوده است. درست است كه ما در كشور با مشكلاتي مواجه بودهايم اما همين هنر ايراني در خارج از كشور رشد چشمگيري داشته است و هنرمندان ايراني بسياري امكان كار و اجرا داشتهاند.
حسين عليزاده با اشاره به اينكه 20 سال از همكاري وي با مجيد خلج ميگذرد، خاطرنشان كرد: طي اجراهاي مختلفي كه با مجيد خلج در كشورهاي مختلف اروپايي و امريكايي داشتم؛ نوعي از كار موسيقايي را تجربه كرديم كه با بداههنوازي موسيقي رديفي متفاوت است و اجراي اين نوع موسيقي درست است كه به ريشههاي موسيقي دستگاهي وابسته است اما در اجرا هنرمند آزادي عمل بيشتري دارد.
اين نوازندهي سازهاي كوبهاي كه هماكنون در فرانسه اقامت دارد، دربارهي تدريس ساز تنبك در آكادمي موسيقي كشور نيز گفت: برخورد غربيها با موسيقي ما يك برخورد كاملا آگاهانه است. آنها هنگامي كه به موسيقي ايراني ميپردازند؛ ميخواهند آن را با عرفان ايراني، جهانبيني ايراني، معماري ايراني، طراحي باغهاي ايراني و غيره مرتبط كنند.
وي با اشاره به اينكه سازهاي كوبهاي و ضربي به فرهنگ غربيها نزديكي بيشتري دارد، در بخش ديگري از سخنان خود گفت: جالب اينكه بسياري از مردمي كه با اين ساز ارتباط برقرار ميكنند؛ صرفا موزيسين نيستند و ارتباط سالم و سازندهاي با اين ساز دارند.
اين نوازندهي تار در پاسخ به اين پرسش كه آيا قصد ندارد قطعات قديمي و خاطرهانگيز خود را دوباره اجرا كند، گفت: اين موضوع مدتهاست كه دغدغهي من شده است. از طرف بسياري از دوستداران نيز پيشنهادهاي زيادي داشتم اما متاسفانه بهدليل اينكه روند پيوستهاي در مسائل فرهنگي كشور وجود ندارد؛ اجراي اين موضوع به راحتي امكانپذير نيست.
اين هنرمند افزود: هماكنون با بسياري از همدورهايهايمان كه در مركز چاوش و حفظ اشاعه بودند؛ ازنظر سليقه فرق كردهايم و جمع كردن اين هنرمندان هم ديگر به راحتي امكانپذير نيست.
عليزاده در بخش ديگري از سخنان خود به برداشتهاي سياسي از هنر موسيقي اشاره كرد و گفت: متاسفانه درحال حاضر از تمام برخوردها، برداشت سياسي ميشود. در همين راستا اجراي نيز اين قطعات بايد با يك وسواس خاصي صورت بگيرد.
عليزاده افزود: هماكنون بسيار رسم شده كه اجراي كنسرت با ارائهي كار تازه صورت بگيرد. درصورتيكه علاوه بر كار تازه بايد آثاري كه ريشههاي قويتر دارند؛ دوباره تكرار شوند تا جواناني كه الان در حوزه موسيقي كار ميكنند؛ با موسيقي قديمي خودشان آشنا شوند.
خالق آثار نينوا، شورانگيز و راز نوا مبني بر اينكه چرا با گروهي بزرگ به صحنه نميرود، گفت: تداركات براي رفتن به شهرستانها با گروهي بزرگ درحال حاضر بسيار سخت است و اغلب شهرستانها زيرساختهاي لازم را براي اجراهاي بزرگ ندارند. همچنين اجراي دونوازي و تكنوازي؛ از انواع موسيقي است كه بسيار در موسيقي شرق رايج است اما معلوم نيست چرا مردم ما تكنوازي گيتار را پذيرفتهاند اما هنوز براي موسيقي سنتي دنبال گروهي هستند كه حتما بزرگ باشد و خواننده داشته باشد.
اين هنرمند ضمن ابراز نارضايتي خود از فضاي غيرفرهنگي در حوزهي موسيقي گفت: هماكنون بسياري از موسيقيهايي كه از رسانههاي مختلف مثل راديو فرهنگ پخش ميشود؛ به موسيقي ديسكو شباهت دارد كه از فرهنگ ما بسيار به دور است.
عليزاده، روند گرفتن مجوز را در دوره كنوني را عقبافتاده ارزيابي كرد و گفت: 40 سال است كه در اين كشور فعاليت ميكنم اما براي هر اجرا بايد دنبال مجوز باشم. در اين شرايط اگر بخواهم با خوانندهاي همراه باشم؛ گرفتن مجوز شعر نيز مشكلات خاص خودش را دارد.وي با اشاره به اينكه دريافت مجوز براي هنرمنداني مانند آقاي شجريان را امري بسيار سخيف ميداند، اظهار داشت: يك هنرمند زماني كه به صحنه ميرود بايد بسياري از توهينها را به جان بخرد تا روي صحنه بيايد؛ يكي اينكه بسياري از كساني كه صلاحيت بررسي يك كار هنري را ندارند؛ وظيفهي صدور مجوز را عهدهدار هستند كه بهنظر من؛ اين توهين بزرگي به هنرمند است.
وي با اشاره به اينكه اوضاع فعلي شوق به صحنه رفتن را از بسياري از هنرمندان ميگيرد، گفت: آيا توهين كردن به اين معناست كه به كسي فحش بدهند. اما به نظر من؛ صدور مجوز براي كساني كه پاسبان موسيقي اين مرز و بوم بودهاند؛ بزرگترين توهين به شمار ميآيد.
عليزاده در پاسخ به اين پرسش كه باتوجه به سختگيريهاي مختلف و لغو شدن بسياري از كنسرتها در شهرستانها آيا نگراني ندارد كه كنسرت وي نيز لغو شود، گفت: در اين شرايط پوستمان بسيار كلفت است و هر لحظه منتظريم كه بگويند موسيقي تعطيل و ديگر اجرا نكنيم. متاسفانه مسائل فرهنگي اين كشور اجازه برنامهريزي درازمدت را به ما نميدهد و موسيقي در نوعي بلاتكليفي به سر ميبرد.
عليزاده كه قرار است در اين كنسرت علاوه بر ساز تار به اجراي سازهاي شورانگيز و ستار نيز بپردازد، در همين زمينه افزود: براي من اصلا روشن نيست كه چرا يك كشور واحد كه وزارتخانهاي بزرگ در پايتخت دارد؛ نميتواند برنامههاي موسيقي را بدون دخالتهاي اشخاص ديگر و نمايندههاي خود برگزار كند!
وي افزود: متاسفانه بسياري از اشخاص در شهرستانها به صورت ملوكالطوايفي با هنر موسيقي برخورد ميكنند. اگر دلشان خواست به آن اجازه ميدهند و اگر دلشان نخواست اجازه برگزاري كنسرت را نميدهند.
خلج نيز در ادامهي اين نشست درباره كنسرت پيش روي گفت: ديد نوازندهي ساز تنبك از بداههنوازي در چنين اجراهايي بسيار دخيل است؛ چراكه اين نوع اجرا يك نوع جدايي از شيوهي معمول و سنتي است كه طي همكاري بين دو نوازنده به وجود ميآيد.
وي با اشاره به اينكه عليزاده مشوق اصلي من در اين شيوه از نوازندگي بوده است، خاطرنشان كرد: درعين حال از شيوهي اساتيد گذشته مانند استاد تهراني نيز در كار استفاده كردهام و سعي كردم از رنگآميزي و خلاقيت ايشان در نوازندگي ساز تنبك استفاده كنم. اما بايد بگويم كه بروز اين شيوهي بداههنوازي در تنبك يك كار كاملا تجربي است.
در ادامه همين بحث؛ حسين عليزاده نيز گفت: شيوه مجيد خلج در اين نوع نوازندگي تنبك براساس يك حس دروني است كه ميان دو هنرمند بوجود ميآيد و هرچه اين دو هنرمند با همديگر هماهنگتر باشند؛ كار جديدتري ارائه ميشود.
عليزاده گفت: بداههنوازي از دوران قاجار براساس موسيقي دستگاهي بوده است و حتي ما شاهديم كه اين اجراها محدود به اجراي رديفي است كه بيشتر در موسيقي مجلسي رواج پيدا كرده اما در شش دهه اخير ميبينيم كه كه بداههنوازي فقط و فقط به رديف وابسته نيست.
عليزاده در پاسخ به پرسش ديگر خبرنگار ايلنا كه پرسيد؛ چرا اساتيد بزرگي مانند وي همسو با جشنواره موسيقي فجر به صحنه نميروند، خاطرنشان كرد: هنرمند بايد آزاد باشد و چون خود من هم ازجملهي كساني بودم كه تاكنون هيچ كار سفارشي در حوزهي موسيقي(غيراز موسيقي فيلم) نساختهام، نميتوانم در چنين جشنوارهاي شركت كنم.
وي با تاكيد بر اين موضوع كه جشنواره موسيقي فجر يك جشنواره هنري نيست و صرفا يك جشنواره سياسي است خاطر نشان كرد: بار هنري اين جشنواره آنچنان نيست كه هنرمندان اين حوزه را تشويقي و دلگرم به اجرا در جشنواره باشد. همچنين جشنواره موسيقي فجر از نظر ارزشي ضعيف است.
عليزاده با تاكيد بر اين موضوع كه كمبودها در حوزهي موسيقي آنچنان زياد است كه با برگزاري يك جشنواره در طول سال جبران نميشود، تاكيد كرد: تنها روش اعتراض هنرمندان حوزه موسيقي به وضعيت موجود اين است كه در جشنواره شركت نكنند.
منبع:
ایلنا + عکس: محمود حسینی (فارس)
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 - 00:00
دیدگاهها
اگر کسی که مسعول در زمینه موسیقیه. موسیقی بفهمه که دیگه مسعول نیست. پس نباید انتظار نابه جا داشته باشیم...
ولی وای به حال جامعه ای که هنرمندی مثل استاد علیزاده رو اینجوری برنجونه.البته منظورم مسعولان جامعه است...
اصلا به خاطر ج ع ف ر پ ن ا ه ی که شده بود نباید کسی تو جشنواره شرکت میکرد...
بزرگترین موسیقی دان تاریخ موسیقی ایران بدون شک استاد حسین علیزاده است
ای خدا چی میکشیم از دست کسانی که نمیفهمن موسیقی یعنی چی
۱-ساز رو توی تلویزیون نشون نمیدان
۲-آهنگ پاپ رو پخش نمیکنند
(خیلی کم نشون میدان در حد یکی دو تا تیتراژ)
۳-حتی یه خبر راجع به موسیقی نمیگن
این از صدا و سیما
--------------------
وزارت ارشاد هم سنگ تموم گذشته
اگه کار هیچ مشکلی نداشته باشه حداقل ۶ ماه طول میکش بهش مجوز بدن
برای هر کنسرت در هر شهری علاوه بر مجوزی که ازوزرتخونه گرفته میشه از مسٔولان همان شهر نیز باید مجوز گرفته بشه
----------------------
کپی رایت هم که هیچی ملت راحت دانلود میکنن
------------------------
بخش مهمی از حرفهام راجع به مطرب بودن موسیقی که میگن حرامه (آهنگی که بشه باهاش برقصی حرامه)
با پاپ میشه رقصید
با تکنو میشه رقصید
با سنتی میشه رقصید
حتا با آهنگ ملایم که با پیانو و ویولن میزنند هم میشه رقصید(رقص باله و ...)
اینجوری همهٔ آهنگا حرامه
----------------------
تازه کلی حرف توی دلمه که نمیش بگم چون ممکن نظرم تایید نشه ولی اگه یکم فکر کنید میفهمید از دست این آدما اهالی موسیقی چی میکشن همینجور مردم
ولی مهم اینه که حتا با اینجور کارا هم نتونستن رابطهٔ مردم با موسیقی و هنرمندا رو قطع کنن
قبولت داریم استاد
سلام و خسته نباشید
مدیران عزیز موزیک ما میشه بپرسم چرا هیچ خبری از محسن چاوشی والبوم حریص تو سایت نذاشتید و نمیذارید ؟ واقعا برام جالبه که برای همه البوما حتی اگه خوانندش اصلا معروفیتی هم نداشته باشه یه خبر میذارید ولی از محسن چاوشی با این همه طرفدار از پارسال هنوز یه خبر نذاشتید حتی نه خبر از البوم سیزده گذاشتید نه البوم حریص که فردا میاد
این تبعیض قائل شدن اصلا درست نیست
ایران باید قدر چنین شخصیت هایی را در عصر موسیقی خود بداند
اما امروز...
افزودن یک دیدگاه جدید