تقدیم به کسی که با اعتقادش ثابت کرد مشکی رنگ عشق و پاکی و سادگیست !!

رضاصادقی عزیز سلام !قبل از هر چیز میلادت را تبریک می گویم . حالا که سعادت ندارم وجود مهربانت را درا ین لحظه از نزدیک ببینم برای همین چند خطی را به زبان نامه برایت می نویسم . می دانم کم است می دانم ساده اس اما چون برای وجود مهربانت نوشته می شود زیبا جلوه می دهد . فقط امیدوارم این نامه را بخوانی و اگر منت بر سر گذاشتی به یاد بسپاری . نمی دانستم در روز میلادت که از تو دورم چگونه محبت و عشق خود را به تو ابراز کنم . رضاجان ببخش اگر در نامه وجود مهربانت را با کلمه ی تو خطاب می کنم این به من احساس راحتری میدهد باز هم ببخش سلطان عزیز . از روز اولی که ترانه هایت را شنیدم پیش خودم گفتم همان است همان حس عجیب و عاشقی که در احساساته افراد مختلف خونه می سازد و دقیقا همانطور هم شد . تک تک ترانه هایت برای من حکم زندگی را دارد چون با تمام وجودم زنده بودن و نفس کشیدن ترانه هایت را حس میکنم.اگر بخواهم ترانه هایی که با آنها زندگی کردم و زندگی میکنم و زندگی خواهم کرد را بنویسم در این نامه که سهل است در یک دنیا نامه هم نمیتوان نوشت . ولی دلم نمی آید چند خطی را ننویسم : رضاجان وقتی خواندی(( مشکی رنگه عشقه )) باورها عوض شد وقتی خواندی (( 10 ثانیه تا انتها )) ثانیه به ثانیه ناب شد وقتی خواندی((همه چتر را رو باید بست وقتی سمون میباره)) تمام افراد لذت خیس شدن زیر بارون رو با تمام وجو حس کردن وقتی خواندی (( یک شبه بارونی بسه برای از نو تر شدن))همه برای از نو تر شدن انتظار نمی کشیدن و با بارش باران خود را از نو میدیدند وقتی خواندی (( نم نمه بارون چشام گواه عشقه پاکمه ))حتی مردها هم که می گویند گریه برایشان زشت است باور کردن که گریه گواه به یک عشق پاک است وقتی خوندی (( دلم برات تنگ شده جوونم )) احساس دلنتگی بر وجود همه غلبه کرد وقتی خواندی (( می خوام تورو که باشی حتی اگه نباشم )) همه ی عاشقا به این باور رسیدن کهعشق یک سرزمین معنی دارد و در کلمه خلاصه نمی شود و حتی وقتی خواندی (( اون حلقه که تو دستته طناب اعدامه منه ))به همه ثابت شد رفتن عشق هم حرمت دارد و این طور نیست که بگوییم رفت که رفت !!! با(( وایسادنیایت)) دنیا از ترس ایستاد خواندی (( خدارو چه دیدی )) همه به لحظه امیدوار شدن با خواندن (( دیگه مشکی نمی پوشم)) بر خلاف حرفهای همه ثابت کردی مشکی برایت چقدر پاک و زیبا و همیشگیست . خلاصه رضای عزیز سرت را درد نمیاورم با ترانه هایت احساس شادی و عشق کردیم و با بعضی از ترانه هایت با تمام وجود گریستیم . می دانم که می دانی محبوبییت چقدر زیاد است . خیلی لذت می برم وقتی با تمام این محبوبییت با معرفت و زیبا و به قوله خودمونی تر خاکی صحبت می کنی . این هم یکی از خوبی هایت است که هواداران و عاشقانت را درگیر کرده . رضای عزیز از اینکه خدا تورا آفرید ممنون او هستیم و از اینکه در دوره ی زندگی میکنیم که وجوده مهربانی به اسم رضاصادقی است خدارا شاکریم . در آخر یک بیت از ترا نه ات را به خودت تقدیم می کنم :دلیل بودن اینه که بودن با توشیرینه.و اگر قابل باشم یک ترانه را برای روز میلادت تقدیم وجود مهربانت میکنم :
بیست و پنج مرداد ماه روز میلاد مشکی … میخوام بگم رضا جون خودت سلطان عشقی

دنیا برام بی صدات همش خالیه و هیچه …صدای عاشقونت تو وجودم می پیچه

صدات مثله یه دریا زلال و پاک و گیراست … این دنیای ما سلطان با صدای تو زیباست

مشکی یعنی سادگی مشکی یعنی یه دنیا … یه دنیایه یه رنگ و یه دنیایه بی ریا

با آهنگهات شاد شدم با آهنگهات گریستم … از خدا ممنونم که توو دوره ی تو زیستم

واین همه جمله ی بیاد موندنیه سلطا مشکی:

رنگه ما رنگه عشقه عشقمونم یه رنگه … ساده بگم تا زنده ام مشکی برام قشنگه

بعضیا میگن حرفه بعضیا میگن وهمه … اونی که ((مبتلا )) نیست (( نمیتونه بفهمه))
رضاجان باز هم میلادت را تبریک می گویم .از طرف هواداران بی شمارت