درباره هزینههای گزاف برگزاری کنسرت - 12
حمید حامی، علی لهراسبی، فرزاد فرزین و بهنام صفوی از مشکلات برگزاری و اجرای کنسرت گفتند
موسیقی ما - مجید سرایی: برگزاری و اجرای کنسرت، از جمله دغدغههایی است که بویژه در دهه هشتاد خورشیدی ذهن متولیان موسیقی کشور را مشغول کرد. در این مجال، اوضاع برگزاری کنسرتها، بویژه کنسرتهای موسیقی پاپ را در ۳ بعد قیمت بلیت، وضعیت سالنهای کنسرت و کیفیت صدابرداری را اجمالاً بررسی میکنیم. حمید حامی، علی لهراسبی، فرزاد فرزین و بهنام صفوی ما را در بررسی این ابعاد همراهی میکنند. گفتنی است که هر کدام از این خوانندگان پرطرفدار موسیقی پاپ کنسرتهای موفق و گرانقیمتی را در نیمه نخست امسال برگزار کردند.
ریشه این مسئله را باید در کجا جست؟ حمید حامی، نخستین خوانندهای است که به این پرسش پاسخ میدهد: «اصلیترین علت این مسئله را باید در بالا بودن هزینه اجاره سالنها و هزینههای نور و صدا جستوجو کرد؛ از سویی دستمزد نوازندهها روز به روز بالاتر میرود، بنابر این تهیهکنندهها به این فکر میافتند که با توجه به این شرایط آیا برگزاری کنسرت برای آنها سودی در بر خواهد داشت یا نه؟ تهیهکنندهای که برای یک شب سالن برج میلاد ۳۰ میلیون اجاره میپردازد و یا دستمزد بالای خواننده و نوازنده را پرداخت میکند، طبیعتاً قیمت بلیت را طوری تعیین میکند که سودی نصیبش شود. البته خوانندههایی که با گروههای ارزان قیمت کنسرتهای ارگانی را برگزار میکنند و همان کیفیت را در کنسرتهای جدی ارائه میدهند از این دایره خارج میکنیم اما برای من که به مخاطب احترام میگذارم و در کنسرت کوچکی مثل سالن اریکه حدود ۲۸ نوازنده و در کنسرت برج میلاد ۳۶ نوازنده و در کنسرت سعدآباد ۴۸ نوازنده استفاده میکنم طبعاً از وجود حامی و تهیهکننده قدرتمند باید استفاده کنم. البته من در کنسرت سعدآباد دستمزدم را پائین آوردم تا از نوازندههای بیشتری استفاده کنم، غافل از اینکه تهیهکننده همه این موارد را پیشبینی کرده بود. این نکته را فراموش نکنیم که متأسفانه به علت نبود یک قانون مدون، نوازندهها دستمزد خود را بالا میبرند و از آنجا که برخی از آنها احساس میکنند که تافته جدا بافتهای هستند، به اختیار خود دستمزد را تعیین میکنند و به علت اینکه تعداد نوازندههای خوب کم است به ناچار تهیهکنندهها و خوانندهها تن به این شرایط میدهند؛ حال آنکه در کشورهای اروپایی و حتی آسیایی نوازندهها دارای دستمزد ثابتی هستند. متأسفانه دنیای موسیقی در ایران بیقانون است و اگر قانونی گذاشته شود کسی خود را ملزم به رعایت آن نمیکند، از سویی به علت غیر قابل نظارت بودن قوانین، بهطور کلی اجرای آن ممکن نیست چرا؟ برای اینکه عوامل موسیقی احساس وابستگی به هیچ نهادی نمیکنند. مثلاً تهیه کننده کنسرت اخیر من دستمزد مرا نپرداخت و حتی پیش پرداخت اجاره سالن را که من پرداخته بودم برنگرداند.»
علی لهراسبی که یکی از گرانترین کنسرتها را امسال برگزار کرد با اشاره به هزینه گزاف سالنهای کنسرت این مسئله را چنین ریشهیابی میکند: «در واقع دو دوتا ۴ تا کردن تهیهکنندهها این معضل را پدید آورده است. خوانندهها قرارداد ثابتی دارند و میتوانم به جرأت بگویم که دو سال است که این قرارداد تغییر نکرده است. یعنی از این گرانی بلیتها درآمد اضافهای نصیب خواننده نمیشود؛ بنابر این بسیاری از هواداران ما نمیتوانند در این کنسرتها شرکت کنند و از آنجا که غالباً از جوانان هستند و تمکن مالی ندارند این امکان از آنها گرفته میشود، حال آنکه مبلغ ۱۰۰ هزار تومان کنسرت من برای عدهای چندان بالا نیست. ما همه جا مدعی دوری از تجملگرایی هستیم اما برای افراد متمکن خدمات قائل میشویم، برای من که دوست دارم همه اقشار جامعه در کنسرتهایم باشند این مسئله غیر منطقی است؛ فقط عدهای که توانایی پرداخت آن هزینهها را دارند در سالنهای کنسرت حاضر شوند. متأسفانه ما در موسیقی رسمیت نداریم و به تبع آن تعادل هم نداریم. چندی پیش به کمک شهرداری کنسرتی در پارک آزادگان برگزار کردم، حدود ۱۵ هزار نفر تا ساعت ۱ شب منتظر شنیدن کنسرت نشسته بودند، خب این افراد نمیتوانند در کنسرتهای با کیفیت بالا شرکت کنند.»
در ادامه فرزاد فرزین که مثل علی لهراسبی یکی از گرانترین کنسرتها را برگزار کرده بود، بالا بودن هزینه سالنها را منطقی دانسته و این گونه ارزیابی میکند: «وجود این قیمت برای بلیتهای کنسرت غیر منطقی نیست؛ اگر بخواهیم شفاف برخورد کنیم باید به هزینههای کنسرتها دقیقتر توجه کنیم. حدود ۳۰ تا ۳۵ میلیون تومان بدون led هزینه سالنی مثل برج میلاد است، ۷ میلیون تومان اجاره led هاست، بیش از ۴۰ میلیون تومان دستمزد خواننده و ارکستر برای دو سئانس در یک روز و با هزینههای تبلیغات حدود ۱۰۰ میلیون تومان باید یک تهیه کننده برای برگزاری کنسرت هزینه کند. خب با در نظر گرفتن این هزینهها و سودی که حاصل میشود، این قیمت بلیتها منطقی است. از طرفی در تهران خوانندهها بیش از ۲-۳ بار در سال نمیتوانند کنسرت برگزار کنند، بنابراین با در نظر گرفتن سود آنها این قیمت گران معقول است. ضمناً کنسرتهای من ترکیبی از نوازندهها و بازیگران است و دارای عوامل صحنه و کارگردان صحنه است که این شکل کنسرت در دنیا معمول است و برای نخستین بار در ایران من و گروهم از این روش استفاده میکنیم؛ بر همین اساس کنسرتهای من دارای هزینههای بالا و بالتبع بلیتهای گران است.»
باز سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی از نظر آکوستیک و راحتی مخاطب مثل فضای مبلمان شده به استانداردها نزدیکتر است، اما کنسرت موسیقی پاپ در آنجا ممنوع است. به هر حال هزینه برج میلاد برابر هزینه سالنهای استاندارد خارجی که همه نوع امکانات را در اختیار مخاطب و عوامل اجرا میگذارد، است ولی امکانات آن یک چندم آن سالنها نیست. آقای شهرام ناظری این موضوع را بارها بیان کرد، ولی متأسفانه به حرف ایشان هم توجهی نشد.» علی لهراسبی این وضعیت را از منظری دیگر مینگرد: «اگر خبری درباره وجود تسهیلات ویژه برای مجریان کنسرت در سالنی مثل برج میلاد شنیدهاید، از درجه صحت ساقط است. برج میلاد فقط یک اتاق vip دارد که همیشه در حال پر و خالی شدن است و برای پذیرایی از میهمانان مورد استفاده قرار میگیرد. ما در هر کدام از کنسرتها از یکی از کارمندان برج خواهش میکنیم که اتاق کارش را در اختیارمان بگذارد تا بتوانیم خود را آماده اجرا نماییم.»
بهنام صفوی نیز با تأیید صحبت همکارانش میگوید: «به علت وجود نداشتن یک سالن استاندارد در ایران، باید توقع زیادی نداشته باشیم. به نظر من سالن برج میلاد فارغ از بحث نبود امکانات پشت صحنه، از امکان فضای آکوستیک نیز بیبهره است.
مثلاً در یک کنسرت حدود ۵ ساعت پیش از آغاز اجرا تست صدا میشود و با بازخوردهای صوتی مواجه میشویم، این بازخوردها با ورود مخاطب به سالن و شکسته شدن فضای آکوستیک تغییر میکند و باید به سرعت صدا تست شود. همین تغییر ناگهانی پیش از اجرا، باعث پائین آمدن کیفیت کار میشود.» اما فرزاد فرزین برخلاف موضوع گرانی بلیت این بار با همکارانش همرأی شده و میگوید: «سالنهای کنسرت ما بویژه سالن برج میلاد نقصانهای زیادی دارند و اصلاً سالن کنسرت نیستند. سن سالن برج میلاد نباید تا این اندازه پائین باشد، نباید مخاطب به سن نزدیک باشد. علاوه بر این موارد، کف استیج و همچنین فضای آکوستیک سالن دارای مشکل است. ولی آنچه داریم این است و کاری نمیتوانیم بکنیم، نمیتوانیم از کیفیت کارمان کم کنیم گرچه این کاستیها خواه ناخواه به وجود میآیند.»
علی لهراسبی نیز کیفیت صدابرداری را مطلوب نمیداند: «نور و صدا مهمترین مقوله در کنسرت هستند. سالن برج میلاد دارای بهترین تجهیزات صداست، اما کارشناسی در حد صفر است. سال گذشته من با ۱۴ دوربین HD و کرین ۱۰ متری کنسرتم را فیلمبرداری کردم، ولی به علت نامناسب بودن نور این فیلم با بدترین کیفیت ضبط شد و من هم با تمام هزینهای که کرده بودم فیلم را منتشر نکردم.
ما در طول کنسرت استرس صدا را داریم، برای اینکه متأسفانه کارشناس صدا نداریم. با همه احترامی که برای صدابرداران قائلم از افراد کارشناس خواهش میکنم رزومه این دوستان صدابردار را مطالعه کنند؛ متأسفانه اغلب این دوستان از دانش صدابرداری بیبهره هستند. اگر صدابرداری با علم و دانش هدایت شود، مطمئناً خروجی خوبی خواهد داشت و ما صدای خوبی دریافت خواهیم کرد و در نهایت بهترین اجرا را ارائه خواهیم داد.»
فرزاد فرزین که کنسرتش را متفاوت از دیگر همکارانش میداند نیز صدابرداری کنسرتها را غیر حرفهای میداند: «این نکته غیر قابل انکار است که صدابرداران ما اغلب تجربی هستند و دانش علمی ندارند، اما این یک سوی ماجراست؛ سوی دیگر زمانبر بودن این کار است. وقتی صدابردار ساعت ۱۱ میآید و تا ساعت ۲ سیمهای دستگاهش را میچیند، دیگر وقتی برای تست صدا باقی نمیماند. کمترین اهمیت را به صدا میدهند.
من برای کنسرت اخیر با صدابردار صحبت کرده بودم که از ساعت ۹ صبح کارمان را شروع کنیم، چون بخش نمایشی هم داشتیم، وقتی ساعت ۱۲ تماس گرفتم معلوم شد که تازه این دوستان کار وصل کردن سیمها را انجام میدهند. متأسفانه سازماندهی درستی وجود ندارد.»
بهنام صفوی آخرین اظهار نظر را درباره وضعیت صدابرداری در کنسرتها میکند: «مشکل عمدهای که علاوه بر تجربی بودن صدابرداران گریبان صدابرداری را گرفته، فکر تجاری این افراد است. متأسفانه تعداد افرادی که دانش صدابرداری دارند کم است و به علت نداشتن روابط اجازه فعالیت به آنها داده نمیشود. خب وقتی فکر غالب، کسب درآمد و تجارت باشد، هیچگاه به کیفیت مطلوب نخواهیم رسید.»
- بیقانونی بزرگترین آفت موسیقی کشور است
ریشه این مسئله را باید در کجا جست؟ حمید حامی، نخستین خوانندهای است که به این پرسش پاسخ میدهد: «اصلیترین علت این مسئله را باید در بالا بودن هزینه اجاره سالنها و هزینههای نور و صدا جستوجو کرد؛ از سویی دستمزد نوازندهها روز به روز بالاتر میرود، بنابر این تهیهکنندهها به این فکر میافتند که با توجه به این شرایط آیا برگزاری کنسرت برای آنها سودی در بر خواهد داشت یا نه؟ تهیهکنندهای که برای یک شب سالن برج میلاد ۳۰ میلیون اجاره میپردازد و یا دستمزد بالای خواننده و نوازنده را پرداخت میکند، طبیعتاً قیمت بلیت را طوری تعیین میکند که سودی نصیبش شود. البته خوانندههایی که با گروههای ارزان قیمت کنسرتهای ارگانی را برگزار میکنند و همان کیفیت را در کنسرتهای جدی ارائه میدهند از این دایره خارج میکنیم اما برای من که به مخاطب احترام میگذارم و در کنسرت کوچکی مثل سالن اریکه حدود ۲۸ نوازنده و در کنسرت برج میلاد ۳۶ نوازنده و در کنسرت سعدآباد ۴۸ نوازنده استفاده میکنم طبعاً از وجود حامی و تهیهکننده قدرتمند باید استفاده کنم. البته من در کنسرت سعدآباد دستمزدم را پائین آوردم تا از نوازندههای بیشتری استفاده کنم، غافل از اینکه تهیهکننده همه این موارد را پیشبینی کرده بود. این نکته را فراموش نکنیم که متأسفانه به علت نبود یک قانون مدون، نوازندهها دستمزد خود را بالا میبرند و از آنجا که برخی از آنها احساس میکنند که تافته جدا بافتهای هستند، به اختیار خود دستمزد را تعیین میکنند و به علت اینکه تعداد نوازندههای خوب کم است به ناچار تهیهکنندهها و خوانندهها تن به این شرایط میدهند؛ حال آنکه در کشورهای اروپایی و حتی آسیایی نوازندهها دارای دستمزد ثابتی هستند. متأسفانه دنیای موسیقی در ایران بیقانون است و اگر قانونی گذاشته شود کسی خود را ملزم به رعایت آن نمیکند، از سویی به علت غیر قابل نظارت بودن قوانین، بهطور کلی اجرای آن ممکن نیست چرا؟ برای اینکه عوامل موسیقی احساس وابستگی به هیچ نهادی نمیکنند. مثلاً تهیه کننده کنسرت اخیر من دستمزد مرا نپرداخت و حتی پیش پرداخت اجاره سالن را که من پرداخته بودم برنگرداند.»
علی لهراسبی که یکی از گرانترین کنسرتها را امسال برگزار کرد با اشاره به هزینه گزاف سالنهای کنسرت این مسئله را چنین ریشهیابی میکند: «در واقع دو دوتا ۴ تا کردن تهیهکنندهها این معضل را پدید آورده است. خوانندهها قرارداد ثابتی دارند و میتوانم به جرأت بگویم که دو سال است که این قرارداد تغییر نکرده است. یعنی از این گرانی بلیتها درآمد اضافهای نصیب خواننده نمیشود؛ بنابر این بسیاری از هواداران ما نمیتوانند در این کنسرتها شرکت کنند و از آنجا که غالباً از جوانان هستند و تمکن مالی ندارند این امکان از آنها گرفته میشود، حال آنکه مبلغ ۱۰۰ هزار تومان کنسرت من برای عدهای چندان بالا نیست. ما همه جا مدعی دوری از تجملگرایی هستیم اما برای افراد متمکن خدمات قائل میشویم، برای من که دوست دارم همه اقشار جامعه در کنسرتهایم باشند این مسئله غیر منطقی است؛ فقط عدهای که توانایی پرداخت آن هزینهها را دارند در سالنهای کنسرت حاضر شوند. متأسفانه ما در موسیقی رسمیت نداریم و به تبع آن تعادل هم نداریم. چندی پیش به کمک شهرداری کنسرتی در پارک آزادگان برگزار کردم، حدود ۱۵ هزار نفر تا ساعت ۱ شب منتظر شنیدن کنسرت نشسته بودند، خب این افراد نمیتوانند در کنسرتهای با کیفیت بالا شرکت کنند.»
در ادامه فرزاد فرزین که مثل علی لهراسبی یکی از گرانترین کنسرتها را برگزار کرده بود، بالا بودن هزینه سالنها را منطقی دانسته و این گونه ارزیابی میکند: «وجود این قیمت برای بلیتهای کنسرت غیر منطقی نیست؛ اگر بخواهیم شفاف برخورد کنیم باید به هزینههای کنسرتها دقیقتر توجه کنیم. حدود ۳۰ تا ۳۵ میلیون تومان بدون led هزینه سالنی مثل برج میلاد است، ۷ میلیون تومان اجاره led هاست، بیش از ۴۰ میلیون تومان دستمزد خواننده و ارکستر برای دو سئانس در یک روز و با هزینههای تبلیغات حدود ۱۰۰ میلیون تومان باید یک تهیه کننده برای برگزاری کنسرت هزینه کند. خب با در نظر گرفتن این هزینهها و سودی که حاصل میشود، این قیمت بلیتها منطقی است. از طرفی در تهران خوانندهها بیش از ۲-۳ بار در سال نمیتوانند کنسرت برگزار کنند، بنابراین با در نظر گرفتن سود آنها این قیمت گران معقول است. ضمناً کنسرتهای من ترکیبی از نوازندهها و بازیگران است و دارای عوامل صحنه و کارگردان صحنه است که این شکل کنسرت در دنیا معمول است و برای نخستین بار در ایران من و گروهم از این روش استفاده میکنیم؛ بر همین اساس کنسرتهای من دارای هزینههای بالا و بالتبع بلیتهای گران است.»
- سالنهای کنسرت ما غیراستاندارد است
باز سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی از نظر آکوستیک و راحتی مخاطب مثل فضای مبلمان شده به استانداردها نزدیکتر است، اما کنسرت موسیقی پاپ در آنجا ممنوع است. به هر حال هزینه برج میلاد برابر هزینه سالنهای استاندارد خارجی که همه نوع امکانات را در اختیار مخاطب و عوامل اجرا میگذارد، است ولی امکانات آن یک چندم آن سالنها نیست. آقای شهرام ناظری این موضوع را بارها بیان کرد، ولی متأسفانه به حرف ایشان هم توجهی نشد.» علی لهراسبی این وضعیت را از منظری دیگر مینگرد: «اگر خبری درباره وجود تسهیلات ویژه برای مجریان کنسرت در سالنی مثل برج میلاد شنیدهاید، از درجه صحت ساقط است. برج میلاد فقط یک اتاق vip دارد که همیشه در حال پر و خالی شدن است و برای پذیرایی از میهمانان مورد استفاده قرار میگیرد. ما در هر کدام از کنسرتها از یکی از کارمندان برج خواهش میکنیم که اتاق کارش را در اختیارمان بگذارد تا بتوانیم خود را آماده اجرا نماییم.»
بهنام صفوی نیز با تأیید صحبت همکارانش میگوید: «به علت وجود نداشتن یک سالن استاندارد در ایران، باید توقع زیادی نداشته باشیم. به نظر من سالن برج میلاد فارغ از بحث نبود امکانات پشت صحنه، از امکان فضای آکوستیک نیز بیبهره است.
مثلاً در یک کنسرت حدود ۵ ساعت پیش از آغاز اجرا تست صدا میشود و با بازخوردهای صوتی مواجه میشویم، این بازخوردها با ورود مخاطب به سالن و شکسته شدن فضای آکوستیک تغییر میکند و باید به سرعت صدا تست شود. همین تغییر ناگهانی پیش از اجرا، باعث پائین آمدن کیفیت کار میشود.» اما فرزاد فرزین برخلاف موضوع گرانی بلیت این بار با همکارانش همرأی شده و میگوید: «سالنهای کنسرت ما بویژه سالن برج میلاد نقصانهای زیادی دارند و اصلاً سالن کنسرت نیستند. سن سالن برج میلاد نباید تا این اندازه پائین باشد، نباید مخاطب به سن نزدیک باشد. علاوه بر این موارد، کف استیج و همچنین فضای آکوستیک سالن دارای مشکل است. ولی آنچه داریم این است و کاری نمیتوانیم بکنیم، نمیتوانیم از کیفیت کارمان کم کنیم گرچه این کاستیها خواه ناخواه به وجود میآیند.»
- صدابرداری دانش است نه تجربه
علی لهراسبی نیز کیفیت صدابرداری را مطلوب نمیداند: «نور و صدا مهمترین مقوله در کنسرت هستند. سالن برج میلاد دارای بهترین تجهیزات صداست، اما کارشناسی در حد صفر است. سال گذشته من با ۱۴ دوربین HD و کرین ۱۰ متری کنسرتم را فیلمبرداری کردم، ولی به علت نامناسب بودن نور این فیلم با بدترین کیفیت ضبط شد و من هم با تمام هزینهای که کرده بودم فیلم را منتشر نکردم.
ما در طول کنسرت استرس صدا را داریم، برای اینکه متأسفانه کارشناس صدا نداریم. با همه احترامی که برای صدابرداران قائلم از افراد کارشناس خواهش میکنم رزومه این دوستان صدابردار را مطالعه کنند؛ متأسفانه اغلب این دوستان از دانش صدابرداری بیبهره هستند. اگر صدابرداری با علم و دانش هدایت شود، مطمئناً خروجی خوبی خواهد داشت و ما صدای خوبی دریافت خواهیم کرد و در نهایت بهترین اجرا را ارائه خواهیم داد.»
فرزاد فرزین که کنسرتش را متفاوت از دیگر همکارانش میداند نیز صدابرداری کنسرتها را غیر حرفهای میداند: «این نکته غیر قابل انکار است که صدابرداران ما اغلب تجربی هستند و دانش علمی ندارند، اما این یک سوی ماجراست؛ سوی دیگر زمانبر بودن این کار است. وقتی صدابردار ساعت ۱۱ میآید و تا ساعت ۲ سیمهای دستگاهش را میچیند، دیگر وقتی برای تست صدا باقی نمیماند. کمترین اهمیت را به صدا میدهند.
من برای کنسرت اخیر با صدابردار صحبت کرده بودم که از ساعت ۹ صبح کارمان را شروع کنیم، چون بخش نمایشی هم داشتیم، وقتی ساعت ۱۲ تماس گرفتم معلوم شد که تازه این دوستان کار وصل کردن سیمها را انجام میدهند. متأسفانه سازماندهی درستی وجود ندارد.»
بهنام صفوی آخرین اظهار نظر را درباره وضعیت صدابرداری در کنسرتها میکند: «مشکل عمدهای که علاوه بر تجربی بودن صدابرداران گریبان صدابرداری را گرفته، فکر تجاری این افراد است. متأسفانه تعداد افرادی که دانش صدابرداری دارند کم است و به علت نداشتن روابط اجازه فعالیت به آنها داده نمیشود. خب وقتی فکر غالب، کسب درآمد و تجارت باشد، هیچگاه به کیفیت مطلوب نخواهیم رسید.»
منبع:
روزنامه ایران
تاریخ انتشار : دوشنبه 28 شهریور 1390 - 00:00
دیدگاهها
be khoda az hami bozorgtar nadarim emroz,vaghan delam misize vasash,har chi mige yeki besh mipare,moteasefam, hami dar sathe khanandehaye urope ejra dare
اتفاقا فرزاد فرزین همیشه به فکر هوادارش اگه نبود به خاطر هواداراش نمی رفت سالن بومهن پردیس که بعد کنسرت کارش به بیمارستان کشیده بشه
اگر دقت کرده باشید فرزاد گفته به خاطر هزینه هایی اجرای کنسرت در حال حاضر داره این قیمت بلیط کاملا منطقی
و الا اگه هزینه سالنو خیلی چیزای دیگه بیاد پایین مطمئنا قیمت بلیطها هم کاهش پیدا می کنه
علی لهراسبی از علت تعویق انتشار آلبومش بگه لطفا...
قرار بود عید فطر بیاد بیرون.
نکنه هنوز ماه رؤیت نشده؟!
یه عذر خواهی بکنم ابتدا چون سوالم کاملا بی ربط به موضوع هست
میشه یه پیگیری بکنید ببینید موضوع انتشار آلبوم سنتوری چیه ؟؟؟ تو سایت شرکت صاحب اثر اومده منتشر شده ولی هنوز که .........
آقای حامی مگه در مورد خواننده ها دست مزد مدونی وجود داره که میگین باید دستمزد مدونی برای نوازنده ها وجود داشته باشه؟
در ضمن بهتره همونطور که نوازنده ها رو با نوازنده های اروپایی و آسیایی مقایسه می کنید
خواننده ها ، کیفیت و نحوه برگزاری کنسرت های ایران رو هم با کنسرت های اروپا و آسیا مقایسه کنید
وضعیت پول بلیط رو که همه میدونند در چه سطح هست،خواننده های پاپ ما هم که ماشالله خوب کنسرت اجرا میکنند! چرا الکی ایراد میگیرن؟! خدا تومن پول میگیرن،بعد هم که همیشه کنسرت اجرا میکنند،هر روز داریم تو مطبوعات و سایت ها میخونیم کنسرت آقای x در سالن برج میلاد (اکثرا هم میلاد به پایین به کلاسشون نمیخوره!) طرف آلبومش رو نداده به بازار به فکر اجرای کنسرت هست! یا اینکه طرف قبل از اینکه آلبوم بده اول کنسرت میزاره! ...
واقعا متاسفم برای فرزاد فرزین که یه ذره مثل لهراسبی برای هواداراش که قشر جوون و نو جوون هستن ارزش قائل نیست و میگه قیمتای بلیط خوبه
این خواننده ها چه بهانه هایی دارن برای گرونی بلیط.به هر حال همه ی این خواننده ها کار میکنن برای پولدارشدن باید هم بلیط کنسرتهاشون گرون باشه اینها که برای مثلا سانسی 2میلیون که هیچوقت کنسرت نمی دن.حداقل باید یک پول حسابی دست همشون بیاد که زندگیه تجملاتی شون تامین بشه.بعدشم اگر واقعا کنسرت گذاشتن اینقدر مشکل داشت خواننده ها اینقدر ذوق و شوق برای کنسرت گذاشتن نداشتن.همه خودشون رو میکشن که توی برج میلاد کنسرت داشته باشن...اونوقت اینقدر ایراد میگیرن و ناز میکنن....
سلام..........
اگه میشه از آقای لهراسبی در مورد آلبوم جدیدشون و این بد قولی های اخیر درمورد انتشار آلبوم تصمیم ب÷رسید!
یعنی اگر همه ی خواننده ها هم نظرشون با حامی یکی باشه، بالاخره یه نفر پیدا می شه که از حامی طلبکار باشه!!!! خب تا وقتی از پشت پرده باخبر نیستیم این قدر غیر منصفانه قضاوت نکنیم!
دوست عزیز فرزاد فرزین بیشتر از همه خواننده ها واسه کنسرتاش هزینه میکنه و بهتر از اوناهم اجرا میکنه واسه اینه که بلیطاش از همه گرونتره دیگه اونوقت تو میگی بهونه میاره
اطلاعات ندارید لطفا از جانب هواداران فرزین کامنت ندارید
فرزاد شهرهای کوچکی رفته که خواننده های دیگر عمرا نرفتن.... در بوستان ازادگان اجرا داشته برای مردم عامی .... در جشن روز مهندسی ... در موسسه خیریه.....
لزفا بدون اطلاع کامنت نذارید و هنرمند محبوب و مردمی مارو خراب نکنید.....
در کنار کنسرت های فرزاد که ارزش رفتن داره و شنیدن صدای ناب و زلال و رسا و بدون افکت و میکس فرزاد از نزدیک یه چیز دیگه اس و حتی بلیط صد هزارتومنی هم ارزش داره ....ا رزوی دیدن کنسرت چاووشی هم دارم ....
ناز نفست فرزاد جون.....ما هوادارات همیشه حمایتت میکنیم چون در مصاحبه ها و صحبتهای اختصاصی که واسمون داشتی ...کلیپ های تبریک سال نو و غیره ...فهمیدیم که برخلاف طاهرت واقعا هنرمند مردمی هستی و ارزش حمایت داری....
سلام. آلبوم جدید آقای لهراسبی قرار بود که حدود عید فطر به بازار بیاد . میشه دلیل تاخیر این آلبوم رو بگید؟
بهنام صفوی آخرین اظهار نظر را درباره وضعیت صدابرداری در کنسرتها میکند: «مشکل عمدهای که علاوه بر تجربی بودن صدابرداران گریبان صدابرداری را گرفته، فکر تجاری این افراد است. متأسفانه تعداد افرادی که دانش صدابرداری دارند کم است و به علت نداشتن روابط اجازه فعالیت به آنها داده نمیشود. خب وقتی فکر غالب، کسب درآمد و تجارت باشد، هیچگاه به کیفیت مطلوب نخواهیم رسید.»
آره خوانننده ها نه که به فکر تجارت نیستن !!!!!!
سلام اقا پس چی شد؟این اقای فرزین البومش رو چی کار کرد ؟ما که شرط رو بردیم ولی این اقا موند و البومی که هیچوقت منتشر نمیشه
سلام
واقعا نامردیه که یک نفر تمام آرزوی دوران مجردیش رفتن به کنسرت خواننده ی مورد علاقش باشه ولی به خاطر مشکل مالی براورده نشه.هیچوقت.
من واقعا برای اون دوست عزیز متاسفم واقعا اگه از فرزاد خبری نداره نظر نده من چند ساله فرزاد میشناسم برای هواداراش ارزش خاصی میزاره منکه اگه بلیطش 200 هزار تومن باشه میرم چون ارزش داره فرزاد عزیزم تا ما هواداراتو داری غصه نداری
افزودن یک دیدگاه جدید