یادداشتی از سمیه قاضی زاده درباره نادیده گرفته شدن کلیپ سازی در موسیقی ایران؛
تصاویری برای آن دنیا
موسیقی ما - سمیه قاضیزاده: خیلی جالب است! خودمان برای خودمان قوانینی تعریف میکنیم نانوشته! یکی از عجیبترین این قوانین نساختن کلیپهای موسیقی است که انگار به شکلی غیررسمی ممنوع شده است و کلا کسی طرفش نمیرود.
از قضا وقتی هم که کلیپ ساخته میشود یا مربوط به سریالهایی است که پخششان تمام شده یا موسیقیدانانی که درگذشتهاند. سوژه این یادداشت را هم خبری مبنی بر انتشار آلبوم تصویری «گلپونهها» مرحوم ایرج بسطامی و البته پخش نوعی کلیپ از شبکههای سیما به دستم داد.
مدتی است به لطف و مرحمت گیرندههای دیجیتال معروف به ستآپ باکس میشود شبکههای دیگر سیما مثل آی فیلم و شبکه نمایش را دید. در این شبکهها هم مثل اغلب شبکههای دیگر سیما -بجز پنج شبکه اصلی- با فضای بازتری مواجه شد که بهترین نمونهاش را میشود در اشکال مختلف آدمها، دکورها و گرافیک شبکه پرس تی وی (Press TV) مشاهده کرد.
با این حال و با وجود اینکه همچنان نشان دادن ساز به صورت رسمی از همگی شبکههای سیما ممنوع است، اما ظاهرا مسئولین به فکر راهکارهای جدیدتری برای باز کردن فضای موسیقی حداقل در شبکههای فرعیتر شدهاند. یکی از این راههای اصلی که موضوع این یادداشت هم هست ساخت کلیپهای موسیقی است. چیزی که همیشه اهالی موسیقی در ایران از نبود آن نالیدهاند. امکانی که همه موسیقیدانان غیرایرانی دارای آنند و موسیقیدانان ایرانی به دلیلی نامعلوم خیر.
چند سال قبل چندین گروه موسیقی و همچنین افراد مختلف اقدام به ضبط کلیپ با مجوز ارشاد کردند. کلیپهایی که اتفاقا بسیار هم پرطرفدار شدند، اما به دلایل مختلف نتوانستند به فعالیتشان ادامه دهند. اصلیترین دلیل عدم ادامه این فعالیت را باید در عدم اجازه پخش آن کلیپها از سیمای جمهوری اسلامی ایران جستجو کرد. کلیپهای که علیرغم رعایت موازین شرعی و عرفی و اخلاقی نتوانستند هرگز مسئولان را مجاب به پخششان بکنند. از سویی دیگر وقتی هم که شبکههای ماهوارهای اقدام به پخش غیرقانونی این کلیپها میکردند باز ارشاد صاحب کلیپ را مورد بازخواست قرار میداد. خب شما هم جای آنها باشید آیا باز هم کلیپ میسازید؟ اصلا برای کی و کجا؟
حالا این روزها صداوسیما در اقدامی فراگیر قطعات ترانههای تیتراژ پایانی سریالها را روی کلیپی ساخته شده از همان سریالها قرار داده و در فواصل برنامهها و به ویژه فیلمها پخش میکند. کاری که به واسطه حضور تصویری موسیقی در صفحه تلویزیون بسیار پرطرفدار و خاطرهانگیز شده است. به ویژه اینکه در انتخاب این قطعات موسیقی بسیار با سلیقه عمل شده و این قطعات از میان بهترین آثار موسیقی و سریالهای پخش شده انتخاب شدهاند که خودش در جذب مخاطب بسیار موثر است.
فقط نمیفهمم دلیل اینکه همین کلیپها که سریال و موسیقیشان از پنج شبکه اصلی سیما پخش شدهاند چرا شانس پخش کلیپهایشان را از سیما پیدا نمیکنند. انگار که تلویزیون به اشکال مختلف قصد دارد تا جایی که میشود موسیقی را از آن بازهای که حتی خود تعریف کرده است هم محدودتر کند و تنها تصاویری که همراه با موسیقی میشوند همان گل و بلبلهای همیشگی باشد.
به هر حال همانطور که گفتم قرار است که براساس اخبار یک نشر موسیقی شجاع آلبوم تصویری «گلپونهها» را شامل 8 قطعه مرحوم بسطامی منتشر کند که باز طبق همین اخبار کلیپ قطعه معروف «گلپونهها» غافلگیری بزرگ این آلبوم است که قطعا برای بسیاری خاطرهانگیز خواهد بود، اما واقعیتش این است که بجز مرحوم بسطامی که همه اتفاقهای خوب برای او پس از مرگش رخ داد، ایکاش این دست اتفاقات موسیقایی حداقل زمانی رخ بدهد که نه تنها برای خواننده سودی داشته باشد بلکه خودش و طرفدارانش هم بتوانند از تماشای تصویر او لذت ببرند و دل خوش کنند و خاطره بسازند!
از قضا وقتی هم که کلیپ ساخته میشود یا مربوط به سریالهایی است که پخششان تمام شده یا موسیقیدانانی که درگذشتهاند. سوژه این یادداشت را هم خبری مبنی بر انتشار آلبوم تصویری «گلپونهها» مرحوم ایرج بسطامی و البته پخش نوعی کلیپ از شبکههای سیما به دستم داد.
مدتی است به لطف و مرحمت گیرندههای دیجیتال معروف به ستآپ باکس میشود شبکههای دیگر سیما مثل آی فیلم و شبکه نمایش را دید. در این شبکهها هم مثل اغلب شبکههای دیگر سیما -بجز پنج شبکه اصلی- با فضای بازتری مواجه شد که بهترین نمونهاش را میشود در اشکال مختلف آدمها، دکورها و گرافیک شبکه پرس تی وی (Press TV) مشاهده کرد.
با این حال و با وجود اینکه همچنان نشان دادن ساز به صورت رسمی از همگی شبکههای سیما ممنوع است، اما ظاهرا مسئولین به فکر راهکارهای جدیدتری برای باز کردن فضای موسیقی حداقل در شبکههای فرعیتر شدهاند. یکی از این راههای اصلی که موضوع این یادداشت هم هست ساخت کلیپهای موسیقی است. چیزی که همیشه اهالی موسیقی در ایران از نبود آن نالیدهاند. امکانی که همه موسیقیدانان غیرایرانی دارای آنند و موسیقیدانان ایرانی به دلیلی نامعلوم خیر.
چند سال قبل چندین گروه موسیقی و همچنین افراد مختلف اقدام به ضبط کلیپ با مجوز ارشاد کردند. کلیپهایی که اتفاقا بسیار هم پرطرفدار شدند، اما به دلایل مختلف نتوانستند به فعالیتشان ادامه دهند. اصلیترین دلیل عدم ادامه این فعالیت را باید در عدم اجازه پخش آن کلیپها از سیمای جمهوری اسلامی ایران جستجو کرد. کلیپهای که علیرغم رعایت موازین شرعی و عرفی و اخلاقی نتوانستند هرگز مسئولان را مجاب به پخششان بکنند. از سویی دیگر وقتی هم که شبکههای ماهوارهای اقدام به پخش غیرقانونی این کلیپها میکردند باز ارشاد صاحب کلیپ را مورد بازخواست قرار میداد. خب شما هم جای آنها باشید آیا باز هم کلیپ میسازید؟ اصلا برای کی و کجا؟
حالا این روزها صداوسیما در اقدامی فراگیر قطعات ترانههای تیتراژ پایانی سریالها را روی کلیپی ساخته شده از همان سریالها قرار داده و در فواصل برنامهها و به ویژه فیلمها پخش میکند. کاری که به واسطه حضور تصویری موسیقی در صفحه تلویزیون بسیار پرطرفدار و خاطرهانگیز شده است. به ویژه اینکه در انتخاب این قطعات موسیقی بسیار با سلیقه عمل شده و این قطعات از میان بهترین آثار موسیقی و سریالهای پخش شده انتخاب شدهاند که خودش در جذب مخاطب بسیار موثر است.
فقط نمیفهمم دلیل اینکه همین کلیپها که سریال و موسیقیشان از پنج شبکه اصلی سیما پخش شدهاند چرا شانس پخش کلیپهایشان را از سیما پیدا نمیکنند. انگار که تلویزیون به اشکال مختلف قصد دارد تا جایی که میشود موسیقی را از آن بازهای که حتی خود تعریف کرده است هم محدودتر کند و تنها تصاویری که همراه با موسیقی میشوند همان گل و بلبلهای همیشگی باشد.
به هر حال همانطور که گفتم قرار است که براساس اخبار یک نشر موسیقی شجاع آلبوم تصویری «گلپونهها» را شامل 8 قطعه مرحوم بسطامی منتشر کند که باز طبق همین اخبار کلیپ قطعه معروف «گلپونهها» غافلگیری بزرگ این آلبوم است که قطعا برای بسیاری خاطرهانگیز خواهد بود، اما واقعیتش این است که بجز مرحوم بسطامی که همه اتفاقهای خوب برای او پس از مرگش رخ داد، ایکاش این دست اتفاقات موسیقایی حداقل زمانی رخ بدهد که نه تنها برای خواننده سودی داشته باشد بلکه خودش و طرفدارانش هم بتوانند از تماشای تصویر او لذت ببرند و دل خوش کنند و خاطره بسازند!
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 12 دی 1390 - 00:00
دیدگاهها
dostan mese inke dar jarian nistid! pakhsh clip o az in chiza yani tarvije music va karayi az in dast mamnoe
موافقم
باید این موضوع جدی گرفته بشه
البته این حرف درسته. اما از این بعد هم ببینید که اگر کلیپ سازی به عبارتی مد بشه، کم کم کلیپ ها کشیده بشه به جایی که نباید یا مثل بعضی کشورها حتی موسیقی متن دیگه مهم نباشه و تصویر بشه همه چیز موسیقی. در حالی که تصویر باید جایگاه دوم رو داشته باشه.
مخصوصا در زمینه موسیقی سنتی که باید بیشتر دیده بشه!تا مردم برای یادگیری سازهای ایرانی ترغیب شوند
کاملا درست وبجاست مطلب بالا،هرکاری که بافرهنگ سازی رشدکنه ،
درش هیچ اشکالوخطایی (غیراخلاقیوعرف وشرع)اتفاق نمیفته،
بابا موسیقی ایران (فرهنگ ملی گمشده )داره خفه میشه!!!
افزودن یک دیدگاه جدید