![من برای دلها کار میکنم](https://musicema.ir/sites/default/files/styles/300/public/news/31/0.42371.jpg?itok=6uRq725r)
گفتوگوی مفصل سایت موسیقی ما با مازیار فلاحی به بهانه تمدید چندباره کنسرت هایش؛
من برای دلها کار میکنم
موسیقی ما - لی لا رضایی: مازیار فلاحی با قلب یخی وارد بازار رسمی موسیقی ایران شد اما پیش از آن مجنون لیلی را همه را مجذوب او کرد. این خواننده را میتوان از معدود خوانندههای پاپ دانست که با اشراف بر خوانندگی اصولی و اجراهای قوی حرفهای بسیاری برای گفتن دارند. با او به بهانه تمدیدهای چندباره کنسرت اخیرش به گفتوگو نشستیم:
ضمن اینکه من از هر ایده و سلیقه جدیدی استقبال میکنم. در صورتی یک کار به تکرار میرسد که مثلا من به عنوان یک خواننده همیشه آهنگهایم را به یک آهنگساز برای ساخت بدهم و یک ترانه سرا همیشه ترانههایم را بسراید و همین طور تنظیم کننده فقط یک نفر باشد. آن وقت است که کار یکنواخت خواهد شد.
من دوست ندارم موسیقی، حرفهام باشد بلکه موسیقی را به عنوان یکی از علایقم دنبال میکنم. من معتقدم که نباید تولیدی کار کنیم بلکه باید از کاری که منتشر میکنیم لذت ببریم. در واقع وقتی یک هنرمند معروف میشود، مسولیتش نیز زیادتر میشود، اما عشقش نباید کم شود.
من تا کنون سعی کردهام به گفته شما از حواشی به دور باشم. سعی کردهام مارکتی کار نکنم. همیشه کارهایم با من همخوانی داشتهاند و یکدست بودهاند. اثری که خلق کردهام را رویش کار کردهام. خاصیت آلبومهایم این است که قطعاتش به نوعی به هم وابستهاند مثل اپیزودهای یک فیلم!
منظور من حجم بسیار بسیار موسیقی است که خیلی ساده فراگیر شده است و همه با امکانات بسیار اندک نام خود را خواننده گذاشتهاند. میدایند علتش چیست؟ تب موسیقی همه را فرا گرفته است. پیش از این تب بازیگری در جامعه باب بود و همه دوست داشتند بازیگر شوند.
اما یکی دو نکته جالب در مرد بازیگری و خوانندگی وجود دارد. در سینما برای هر فردی یک نقش وجود دارد. شما در هر سنی یا شرایطی که باشید ممکن است بتوانید جایی یا نقشی در سینما برای خود باز کنید. این یکی از تفاوتهای بازیگری و خواندگی است.
نکته مهم دیگر هم اینست که وقتی شما خواننده باشید همیشه نقش اول هستید اما در مورد بازیگری اینجور نیست و شاید یکی از دلایلی که علاقمندان به خواننده شدن امروزه بیش از تب بازیگری است همین باشد. همه قرار گرفتن در نقش اول را دوست دارند. شاید بهمین دلیل است که خیلیها هزینه میکند که یک قطعه اجرا کنند و به اصطلاح خواننده شوند. بطور معمول این غیرممکن است که کسی با یک قطعه خواننده شود، البته استثنا نیز وجود دارد. مثل عالم شعر و ترانه، همانطور که شاملو گفته بود کسی که گفت بهار از دستای من پر زد و رفت با همین یک بیت شاعر است! شاید کسی در یک روستای دور افتاده یک قطعه بخواند و همه گیر شود. اما اشکال کار اینجاست که بعضیها فکر میکنند به سادگی همه چیز اتفاق میافتد. شاید به دلیل پیشرفت تکنولوژی و در دسترس بودن نرم افزارها ی متعدد و چشم اندوختن به یکی دو استثنا، خیلیها بر این باور باشند که این پروسه به سادگی طی میشود.
قبلا هم گفتهام، چهرههای جوانی که در حال وارد شدن به عرصه موسیقی پاپ در کشور هستند زمانی موفق به برداشتن گام موثری در این عرصه خواهند شد که با تامل بیشتر و دوری از تعجیل، پس از رسیدن به بلوغ حرفهای لازم و کسب دانش کافی در زمینه موسیقی، ترانه، ونیز بدست آوردن اشراف لازم در آنچه که امروز ترکیب درستی از علم و هنر موسیقی میباشد، پا به این عرصه بگذارند.
بازهم تاکید میکنم ما خواننده زیاد نداریم بلکه علاقهمند به خواننده شدن زیاد داریم. یک مثال دیگر میزنم، همه رانندگی را دوست دارند ولی امتحانی که برای راننده شدن میگیرند امتحان سختی است. شما تا تئوری و عملی ان را نگذرانید نمیتوانید گواهینامهتان را دریافت کنید. جریمه هم که میشوید قبل از هر چیزی از شما گواهینامه میخواهند. این امتحان اما در موسیقی نیست. موسیقی هم تئوری و عملی دارد که باید لحاظ شود. علاوه بر این باید طرف عملا حداقل یک ساز را بلد باشد بنوازد. یا مثل رشتههای ورزشی، شما نمیتوانید بگویید چون من با توپ فوتبال میتوانم شوت بزنم پس میخواهم در تیم ملی بازی کنم. باید فوتبال را بشناسید و با علم آن آشنا باشید. و همیشه بهترینها را در تیم ملی جمع میکنند.
من برای کسانی که موسیقی را علمی میدانند احترام قائلم. برای انهایی هم که حسی دارند سالیان سال کار میکنند ارزش قائلم. بعضیها هم ذاتا موزیسیناند و همچنین زمان زیادی صرف کردهاند تا به آن بلوغ لازم برسند. مثل بازیگرانی که بازی میکنند ولی دانشگاه هم میروند تا علمی هم پیشرفت کنند. موسیقی هم علم دارد، استاد دارد، باید شاگردی کرد تا به استادی رسید. با یک قطعه نمیتوان وارد این دریای بیکران شد.
اما فکر میکنم همچنان باید یاد بگیرم. چون معتقدم که موسیقی دریایی بیکران است. آقای دیبازر در موسیقی و زندگی به من خیلی کمک کردند. همیشه به من میگفت کاری را منتشر نکن که بعدها از انتشار آن پشیمان شوی! من هم ترجیح دادم بیشتر کار کنم. ۶ سال صبر کردم تا توانستم آلبومم را آن طور که میخواهم به دست مخاطبانم برسانم. میتوانستم طی این سالها آلبوم منتشر کنم اما این کار را نکردم. ترجیح دادم اول موسیقی مکتوب را بیاموزم.
از مهمترین چیزهایی که در کلاسهای سلفژ به دست آوردم دوستی با داود جعفری بود که الان در کنسرتهای من نوازنده پیانو ست. بعد شاگرد حشمتی افشار شدم. همچنین از حضور دوستانی همچون امیر اسلامی، آیلین ارجمند و فرزانه رجایی کسب علم کردم. اما علاقه اصلی من به آهنگسازی است. آقای دیبازر خیلی چیزها به من یاد داد. از هر لحظه با ایشان بوودن چیزی جدید یاد گرفتم.
- در روزهایی که اغلب خوانندهها نمیتوانند یک سالن رادر یک سانس پر کنند شما به تمدید کنسرت از ۶ سانس به ۱۰ سانس هم میرسید. از ابتدا چنین تمدیدهای پی در پی را پیش بینی کرده بودید؟
- این پرکاری همیشه هم به نفع شما نیست؟
- در کنسرتهای جدید تغییراتی لحاظ خواهید کرد؟
- این تغییرات در چه راستایی صورت میگیرد؟
- این دکوراسیون را بر چه مبنایی طراحی میکنید؟
- خودتان هم روی این قضیه اشراف دارید؟
- از آنجایی که هواداران شما به کنسرت شما میآیند تا موسیقی بشنوند، ایا توجه به دکوراسیون میتواند رضایت بیشتری برای مخاطبان حاصل کند؟
- شما معمولا در اجراها چند قطعه را اجرا میکنید که در کنسرت قبلی نیز اجرا شده است. یک دکور ثابت میتواند تامین کننده خواسته شما باشد. چه نیازی به این همه دکوراسیون متفاوت است.
- مردم از این وضعیت راضی هستند؟ فکر میکنید بتوانید به سلیقهها تلنگر بزندی؟
- چنین رویکردی به یکنواختی در کارتان منجر نمیشود؟
- تعصب خاصی روی این دارید که خودتان به کار انفرادی اقدام میکنید؟
ضمن اینکه من از هر ایده و سلیقه جدیدی استقبال میکنم. در صورتی یک کار به تکرار میرسد که مثلا من به عنوان یک خواننده همیشه آهنگهایم را به یک آهنگساز برای ساخت بدهم و یک ترانه سرا همیشه ترانههایم را بسراید و همین طور تنظیم کننده فقط یک نفر باشد. آن وقت است که کار یکنواخت خواهد شد.
- برای فرار از این تکرارها چه کردهاید؟
من دوست ندارم موسیقی، حرفهام باشد بلکه موسیقی را به عنوان یکی از علایقم دنبال میکنم. من معتقدم که نباید تولیدی کار کنیم بلکه باید از کاری که منتشر میکنیم لذت ببریم. در واقع وقتی یک هنرمند معروف میشود، مسولیتش نیز زیادتر میشود، اما عشقش نباید کم شود.
- شما خوانندهای هستید که همیشه سعی کردهاید دور از حواشی متعدد کار کنید. اما گاهی حواشی برعکس همیشه حول شما میچرخند. چرا؟
من تا کنون سعی کردهام به گفته شما از حواشی به دور باشم. سعی کردهام مارکتی کار نکنم. همیشه کارهایم با من همخوانی داشتهاند و یکدست بودهاند. اثری که خلق کردهام را رویش کار کردهام. خاصیت آلبومهایم این است که قطعاتش به نوعی به هم وابستهاند مثل اپیزودهای یک فیلم!
- همه سلیقه خودتان را در نظر میگیرید؟ مخاطب در این میان چه نقشی دارد؟
- احساس دین میکنید نسبت به مردم یا به موسیقی؟
- خوانندههای بسیاری که این روزها فعالیت میکنند، همگی به این نکات واقف نیستند. تکلیف چیست؟
- چه توجیهی برای این ادعا دارید؟
منظور من حجم بسیار بسیار موسیقی است که خیلی ساده فراگیر شده است و همه با امکانات بسیار اندک نام خود را خواننده گذاشتهاند. میدایند علتش چیست؟ تب موسیقی همه را فرا گرفته است. پیش از این تب بازیگری در جامعه باب بود و همه دوست داشتند بازیگر شوند.
اما یکی دو نکته جالب در مرد بازیگری و خوانندگی وجود دارد. در سینما برای هر فردی یک نقش وجود دارد. شما در هر سنی یا شرایطی که باشید ممکن است بتوانید جایی یا نقشی در سینما برای خود باز کنید. این یکی از تفاوتهای بازیگری و خواندگی است.
نکته مهم دیگر هم اینست که وقتی شما خواننده باشید همیشه نقش اول هستید اما در مورد بازیگری اینجور نیست و شاید یکی از دلایلی که علاقمندان به خواننده شدن امروزه بیش از تب بازیگری است همین باشد. همه قرار گرفتن در نقش اول را دوست دارند. شاید بهمین دلیل است که خیلیها هزینه میکند که یک قطعه اجرا کنند و به اصطلاح خواننده شوند. بطور معمول این غیرممکن است که کسی با یک قطعه خواننده شود، البته استثنا نیز وجود دارد. مثل عالم شعر و ترانه، همانطور که شاملو گفته بود کسی که گفت بهار از دستای من پر زد و رفت با همین یک بیت شاعر است! شاید کسی در یک روستای دور افتاده یک قطعه بخواند و همه گیر شود. اما اشکال کار اینجاست که بعضیها فکر میکنند به سادگی همه چیز اتفاق میافتد. شاید به دلیل پیشرفت تکنولوژی و در دسترس بودن نرم افزارها ی متعدد و چشم اندوختن به یکی دو استثنا، خیلیها بر این باور باشند که این پروسه به سادگی طی میشود.
قبلا هم گفتهام، چهرههای جوانی که در حال وارد شدن به عرصه موسیقی پاپ در کشور هستند زمانی موفق به برداشتن گام موثری در این عرصه خواهند شد که با تامل بیشتر و دوری از تعجیل، پس از رسیدن به بلوغ حرفهای لازم و کسب دانش کافی در زمینه موسیقی، ترانه، ونیز بدست آوردن اشراف لازم در آنچه که امروز ترکیب درستی از علم و هنر موسیقی میباشد، پا به این عرصه بگذارند.
بازهم تاکید میکنم ما خواننده زیاد نداریم بلکه علاقهمند به خواننده شدن زیاد داریم. یک مثال دیگر میزنم، همه رانندگی را دوست دارند ولی امتحانی که برای راننده شدن میگیرند امتحان سختی است. شما تا تئوری و عملی ان را نگذرانید نمیتوانید گواهینامهتان را دریافت کنید. جریمه هم که میشوید قبل از هر چیزی از شما گواهینامه میخواهند. این امتحان اما در موسیقی نیست. موسیقی هم تئوری و عملی دارد که باید لحاظ شود. علاوه بر این باید طرف عملا حداقل یک ساز را بلد باشد بنوازد. یا مثل رشتههای ورزشی، شما نمیتوانید بگویید چون من با توپ فوتبال میتوانم شوت بزنم پس میخواهم در تیم ملی بازی کنم. باید فوتبال را بشناسید و با علم آن آشنا باشید. و همیشه بهترینها را در تیم ملی جمع میکنند.
من برای کسانی که موسیقی را علمی میدانند احترام قائلم. برای انهایی هم که حسی دارند سالیان سال کار میکنند ارزش قائلم. بعضیها هم ذاتا موزیسیناند و همچنین زمان زیادی صرف کردهاند تا به آن بلوغ لازم برسند. مثل بازیگرانی که بازی میکنند ولی دانشگاه هم میروند تا علمی هم پیشرفت کنند. موسیقی هم علم دارد، استاد دارد، باید شاگردی کرد تا به استادی رسید. با یک قطعه نمیتوان وارد این دریای بیکران شد.
- میدانم که شما مدتها در چندین گروه کر عضو بودهاید، آموزش موسیقی شما فقط به گروه کر باز میگردد؟
اما فکر میکنم همچنان باید یاد بگیرم. چون معتقدم که موسیقی دریایی بیکران است. آقای دیبازر در موسیقی و زندگی به من خیلی کمک کردند. همیشه به من میگفت کاری را منتشر نکن که بعدها از انتشار آن پشیمان شوی! من هم ترجیح دادم بیشتر کار کنم. ۶ سال صبر کردم تا توانستم آلبومم را آن طور که میخواهم به دست مخاطبانم برسانم. میتوانستم طی این سالها آلبوم منتشر کنم اما این کار را نکردم. ترجیح دادم اول موسیقی مکتوب را بیاموزم.
از مهمترین چیزهایی که در کلاسهای سلفژ به دست آوردم دوستی با داود جعفری بود که الان در کنسرتهای من نوازنده پیانو ست. بعد شاگرد حشمتی افشار شدم. همچنین از حضور دوستانی همچون امیر اسلامی، آیلین ارجمند و فرزانه رجایی کسب علم کردم. اما علاقه اصلی من به آهنگسازی است. آقای دیبازر خیلی چیزها به من یاد داد. از هر لحظه با ایشان بوودن چیزی جدید یاد گرفتم.
- فکر میکنید حضورتان در گروه کر چقدر به خواننده پاپ شدنتان کمک کرد؟
- در مورد موسیقی پاپ نیز تعریف مشخصی دارید؟
- اتفاقات بسیاری گریبان موسیقی را میگیرد که به عنوان یک خواننده نمیتوانید بیخیال از کنار آنها بگذرید. در مورد اتفاقات اخیری که برای محسن یگانه افتاد چه نظری دارید؟
- برنامه کنسرتهای اخیرتان درتهران در کجا و به چه گونه است؟
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 6 تیر 1391 - 00:00
دیدگاهها
من نمی دونم اگه بپرسید البوم جدید کی میاد یا چند ترکه اسمه البوم جدید چیه؟ با چ کسانی کار کردید ؟ و....
من کل مصاحبه رو خوندم تا جواب این سوالاتو بگیرم :(
arameshe khasi dar sedaye maziyar falahi vojod darad ke hamishe be man ehsas khob mide va hamishe halam ro khob mikone,vaghean sedaye taki dar beine khanandeha dare
مرسی مازیار
در ضمن این خود افراد هستن که حاشیه میسازن و خودشون درگیر حاشیه میکنن با مصاحبه هاشون چرا خودت زیاد حاشیه نداری چون بر علیه کسی مصاحبه نمیکنی
ولی بعضیا این کارا رو میکنن
kamelan bahat movafegham azizam
b nazaram behtarin harfi ro k mishod zad ro zadi
مازیار جان صدا و کاراتو خیلی دوست دارم. هنوزم وقتی آهنگاتو گوش میدم آرامش می گیرم و جزء خواننده هایی هستی که خیلی دوستشون دارم.
منتظر آلبوم جدیدت هستم و موفق باشی.
ممنون
مصاحبه ی خوبی بود
Mercccccc Mazyar!!!!! Merc Music E Ma!!!!Kheyli kHOB bOOD
مرسی.مصاحبه خیلی عالی بود و همچنین جواب های آقای فلاحی.
**********بهترین خواننده ایران**********مازیار فلاحی*********
******************پدر باران**********************
خیلی از خواننده های پاپ اگه این مصاحبرو بخونن از خیلی از حرفهای مازیار سر در نمیارن .مازیار صدای قشنگی داره کاش یکم از این شدت غم کم کنه فضای کارشو گسترده کنه تا دلمون خوش شه یه خواننده هیت با صدای زیر داریم که عالم هست به موسیقی ......
salam ,,merci az etelaaresani haye jananatoon, khahesh mikonim az albome jadide EHSAN KHAJEAMIRI va zamane tozie an khabari begzarid merciii
salam mer30 ye khabar az albome jadide hamid askari bezarid dg lotfan
harchizi k az del bashe b dele hame mishine!!!hata age 100bare dg'am concerte mazyar tamdid she motmaenam k tuye har 200sansesh nemishe y sandalie khali peyda kard!!!mazyar kheyli monhaser bfardi ham khodet ham karat
بسیار زیبا بود، همیشه موفق باشی مازیار جان، وامیدوارم که همه هنرمندها مثل مازیار عزیز اینقدر متواضع و فروتن باشند....
ای کاش من تهران زندگی می کردم و تمام کنسرت های مازیار فلاحی رو میرفتم.واقعا که صداش تکه.اگه بین این همه صدای خواننده خاص پاپ در ایران یکی باشه که صداش واقعا قشنگه اونم مازیار فلاحیه...
افزودن یک دیدگاه جدید