جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
آخه پس خونه‌ خورشید کجاست؟
گفت‌وگو با رکورددار امسال در انتشار آلبوم موسیقی
آخه پس خونه‌ خورشید کجاست؟
کیا بیگلری- «خدا چرا عاشق شدم من، دیگه از دست این دل، یه دم آرونم ندارم...» بعید است این رتانه را نشنیده باشید اما اگر این ترانه‌ را با صدای محمد حشمتی نشنیده باشید حتما «عاشقان وقت نماز است اذان می‌گویند» را شنیده‌اید! به هر حال این‌که خواننده‌ای با صدای و توانایی‌های او و با دو سه آهنگ هیت در طی هفت‌-هشت سال کمتر از بسیاری دیگر شناخته شده است جای بررسی دارد. اما اگر یکی از دلایل آن کم‌کاری و تنبلی خود این خواننده و تیم تهیه‌کننده‌اش بوده باشد، این کم‌کاری دیگر بهانه‌ی خوبی نیست و محمد حشمتی امسال با انتشار سه آلبوم در کمتر از یک ماه رکورد ویژه‌ای در انتشار آلبوم ازخ ودش برجای گذاشت. «اذان می‌گویند» و «خونه خورشید» آلبوم‌هایی بود که توسط شرکت پنج برگ هنر و «آمده‌ام» توسط حوزه هرنی با صدای او منتشر شدند. همه‌ی آنچه که گفتیم بهانه‌ی خوبی بودند تا سراغ این خواننده‌ای برویم که کمتر در حاشیه بوده و صحبت کرده اما کم کار نبوده است.

  • از کی کار موزیک را شروع کردید؟
از بهمن 1381 با خواندن ترانه ی « آرزو » در آلبوم «ماه پنهان» کار خوانندگی را به صورت حرفه ای با راهنمایی های استاد فریدون خوشنود آغاز نمودم.

  • محمد حشمتی به اندازه‌ی «اذان می‌گویند» و «خدا چرا عاشق شدم» معروف هست؟ چرا؟
خیر هنوز به اندازه‌ی ترانه‌هایی که خوانده‌ام شناخته شده نیستم اما احساس می‌کنم به مرور زمان در این مسابقه‌ی ماراتن بین خودم و ترانه هایم! رو به جلو حرکت نموده‌ام و کم کم این فاصله کم تر میشود و امیدوارم روزی نه چندان دور به مانند آنها برای مردم عزیزم شناخته شده باشم.

  • حس شخصی خودتان در مورد اذان می‌گویند چیست؟
اذان می گویند فارغ از این که شاید ماندگارترین کار من تا به اکنون بوده استب رایم خاطرات بسیار خوشی داشته. یادش به خیر وقتی اولین شب ساخته شدن این ترانه (سال 83) ساعت حدودا 11 یا 12 با تلفنی که از سوی آقای خوشنود به من شد به اتفاق مرحوم پدرم به منزل آقای دهقانیار رفتیم من با شنیدن موزیک بی کلام این آهنگ بی اختیار گریستم و منقلب شدم. آقای صالح علا هم آمده بود تا میکس نهایی را برای برنامه ی سمت خدا ببرد. یاد باد آن روزگاران یاد باد. هر وقت یاد آن موقع می افتم حسی غریب توأم با شادی و غم وجودم را فرا می گیرد. حضور پدرم در هنگام ضبط این کار به من انرژی دیگری داد. ایشان استاد بزرگ قرآن و ابتهال (مناجات خوانی و مرثیه خوانی با لحن عربی) بودند و همیشه من را در نحوه‌ی اجرا (به خصوص اجرای تحریرهای عربی که در این کار استفاده نموده‌ام) راهنمایی می نمودند. روحش شاد و روح همه‌ی عزیزانی که دیگر در میان ما نیستند قرین رحمت باد.

  • وضعیت موسیقی پاپ را طوری می‌بینید که موزیسین‌ها و خواننده‌هایی که به این هنر به صورت سطحی نگاه نمی‌کنند هم در کارانم مخاطب داشتن موفق باشند؟
من فکر میکنم هرکسی دارد کار خودش را انجام میدهد. این که موسیقی ما آشفته بازار است در آن شکی نیست. اما کسانی که به کار خود ایمان دارند و در این مسیر ثابت قدم تر هستند پیروز خواهند شد. دورانی که در آن قرار داریم دوره ی خوبی برای موسیقی نیست. مردم غالبا به ریتم گوش میدهند. کلمات ترانه ها مبتذل و بی محتوا شده است. موزیک های بی محتوای رپ چونان سرطان به جان موسیقی ما چنگ انداخته و متأسفانه نسل جوان ما با این بیماری مأنوس شده اند و از آن لذت می برند. البته انگشت شماری کار خوب هر از چند گاهی از میان انبوه کارهای ضعیف سر برمی آورد اما چنان گوش ها از صداها و حرف ها پر شده است که گاهی آن موسیقی های خوب شنیده نمی شوند و در میان صداهای دیگر گم و فراموش میشوند. من به سختی رقابت نمی اندیشم. من با تشویق های و تأییدات اساتید بزرگی چون فریدون خوشنود به صدای خود، به اندیشه ی خود و به مسیری که می روم ایمان دارم. صبر همیشه تلخ است اما ثمره ی آن شیرین خواهد بود انشاءالله.

  • شما تیتراژ برنامه شب عید شبکه پنج با اسم «اتفاق شیرین» را هم خواندید. در مورد این تیتراژ توضیح می‌دهید؟
تیتراژ یک اتفاق شیرین که از ساخته های شیرین و زیبای جناب مهندس خوشنود است؛ کلام با حلاوت آن را آقای میثم یوسفی سروده اند و زحمت تنظیم آن نیز بر عهده ی هنرمند عزیز موسیقی پاپ آقای مهندس پویا نیک پور بود. این کار به سفارش شبکه 5 سیما برای تیتراژ ویژه برنامه های نوروز 91 ساخته شد و یکی از کارهایی ست که آن را خیلی دوست دارم چون از بهار، زندگی، گل، جشن، لبخند، باران و هرآنچه زیبایی‌ست می گوید و حال انسان را خوش می سازد.

  • در طی این هفت، هشت سال علارغم اینکه حال و هوای صدای شما و موسیقی‌تان به تلویزیون خیلی نزدیک است، چرا تیتراژ های تلویزیونی کمی خوانده‌اید؟
این را باید از تهیه کنندگان تلویزیونی پرسید. بنا بر اذعان خود اهالی تلویزیون کسانی می توانند تیتراژ بخوانند که دست در کیسه نمایند و هزینه هایی را بپردازند تا صدایشان تیتراژ یک سریال یا برنامه ی پربیننده شود. من از ابتدا زیر بار این کارها نرفته ام و نخواهم رفت بلکه کسی که میخواهد از صدای من استفاده نماید باید هزینه ی آن را بپردازد. من 10 سال زحمت کشیده ام و مسیرم را از همان ابتدا طوری انتخاب نموده ام که امروز دیگر نمی توانم و نباید از آن عقب نشینی نمایم. صد البته از دیگرانی که روش دیگری دارند در ظاهر حرکت آهسته تری خواهم داشت ولی من به تداوم و ماندگاری می اندیشم.

  • چرا این‌همه تنوع توی ژانر موسیقیایی‌تان هست؟
فکر میکنم به علت انعطافی ست که صدایم دارد. من از کودکی و نوجوانی تحت تعالیم مرحوم پدرم که استاد مسلم و ممتاز قرآن بودند و همینطور عموی بزرگوارم که ایشان نیز از داوران و اساتید بزرگ قرآن هستند به فراگیری قرآن پرداختم و حنجره ام با تحریرهای قرآنی ورزیده شد. گوش فرادادن به صداهای آسمانی بزرگانی چون عبدالباسط، منشاوی، غلوش، شحات انور، مصطفی اسمعیل، شعبان عبدالعزیز صیاد، حسان و همینطور صدای مرحوم پدرم تأثیر به سزایی بر تربیت صدای من داشته است. همینطور مرثیه خوانی بر وسعت و حس صدای من بسیار تأثیر گذار بوده است. به مرور زمان با گوش فرا دادن به کار های آقای افتخاری به موسیقی سنتی علاقه مند شدم و کارهای ایشان را مانند "سرمستان"، "راز گل"، "امان از جدایی"، "صدایم کن" و... بسیار دوست می داشتم و سعی میکردم تحریر های سنتی را با این نمونه از کارها تمرین کنم. در میان خوانندگان پاپ هم صدای دکتر محمد اصفهانی را گوش میدادم و با کارهای زیبای ایشان نیز صدای خود را می آزمودم و به تربیت تارهای صوتی خود می پرداختم. نتیجتا صدای من تلفیقی از تحریر های عربی، تحریرهای سنتی و مرثیه است و البته نوعی حس حماسی هم در صدایم هست که آن را دوست دارم و مدیون مرثیه خوانی هستم جالب است بدانید همین حس حماسی در موسیقی هایی که در سبک راک اجرا نموده ام و هنوز منتشر نشده است کمک شایانی به اجرایم نموده است.

  • سلیقه موسیقی خودتان چیست؟
سلیقه ام با توجه به حال و هوای صدایم کارهایی است که دربرگیرنده ی حس درونی من و تحریرهای صدایم باشند اما موسیقی های دهه 40 و 50 و همینطور برخی از کارهایی را که در دهه 60 و 70 شنیدم با هیچ کدام از کارهایی که پس از آن شنیدم نمیتوانم قیاس کنم. همیشه آن موسیقی ها و خاطرات شیرینی را که از گوش فرا دادن به آنها برایم ایجاد میشود دوست دارم.

  • تاثیر یک تیم خوب و یک مدیریت موزیسین را در کارهای یک هنرمند و کارهای خودتان چگونه می‌بینید؟
قطعا اینکه مدیر و تهیه‌کننده‌ای علاوه بر بحث تولید موسیقی را هم بشناسد و موزیسین باشد مهم‌ترین رکن در تولید آثار هنری در سطح جهان است. اتاقی که متاسفانه در سرزمین ما خیلی کم می‌افتد. خود من هرچه در موسیقی و خوانندگی به دست آورده ام مدیون مهندس خوشنود هستم و امیدوارم با اجرایی درخور کارهای ایشان بتوانم زحمات ایشان را جبران نمایم.

  • در مورد اجرای هند توضیح بدهید و برنامه‌هاتون با دولتمند خالف و جوهر علی چه خواهد بود؟
در سفری که با دعوت رایزنی فرهنگی ایران در هند داشتیم با خواننده ی مسلمان و خوش صدای هندی ، جوهرعلی خان ،آشنا شدیم . با توجه اینکه ایشان اردو زبان بودند با راهنمایی ها و زحمات دکتر علیرضا قزوه، شاعر توانمند معاصر، اشعار فارسی را با تلفیقی بسیار زیبا با موسیقی هندی اجرا نموده بودند. من اجرایی با حال و هوای سنتی در حضور ایشان و مقامات و شعرا و ادیبان هندی و ایرانی(از جمله عبدالجبار کاکایی، دکتر ضیایی و دکتر کریمی راهجردی) داشتم که بسیار مورد توجه جوهرعلی خان واقع شد و ابراز علاقه داشتند که در آینده همکاری هایی با هم داشته باشیم. درمورد دولتمند خالف نیز باید بگویم به پیشنهاد آقای دکتر قزوه مقرر شد ترجیع بندی را که ایشان در رثای حضرت سید الشهداء سروده اند و «انگشتری سوم خاتم» نام دارد به اتفاق آقای خالف اجرایی مشترک داشته باشیم. قرار بر این است که ایشان برای اجرای کنسرتی به ایران دعوت شوند و در ضمن این دعوت، در مورد این ترجیع بند با ایشان وارد تعامل و همکاری شویم.

  • فکر می‌کنید چطور می‌شود یک اتفاق متفاوت بین‌المللی برای موسیقی ما بیفتد و چه انتظاری از مسئولین برای حمایت دارید؟
در این زمینه باید آهنگسازان بزرگ کشورمان اظهار نظر کنند من فقط میتوانم بگویم با تمام وجود درخدمت این حرکت خواهم بود. فقط مسئولین باید کمی از محافظه کاری خود بکاهند.

  • کدام آلبومتان را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
تا اینجای کار آلبوم «خونه ی خورشید» را بیشتر از دیگر آلبوم هایم دوست دارم.

  • کدام آهنگ‌ها را؟
خدا چرا عاشق شدم، اذان می گویند، آرزو، شیشه و سنگ.

  • سلیقه شعری‌تان چیست؟
اشعار و کلمات حافظ، مولانا، سعدی، لیلا کسری، اردلان سرفراز(کارهای گذشته ی ایشان)، ایرج جنتی(کارهای گذشته ی ایشان)، تورج نگهبان(کارهای خاطره انگیز ایشان)، شهیار قنبری(کارهای قدیمی ایشان)، احمد شاملو(برخی از کارهای ایشان)، سهراب سپهری ، منصور تهرانی(کارهای خاطره انگیز ایشان)، محمد صالح علا را بسیار دوست میدارم . ترانه ها و اشعار خیلی تاریک و سیاه را اصلا دوست ندارم. بسیاری از ترانه های ترانه سرایان امروزی انسان را به ورطه ی افسردگی می کشاند. پس چه کسی قرار است دوباره از امید بسراید؟ از حافظ بیاموزیم که در دوران ترکتازی ستمگران بر ایران زمین اشعار امیدبخش فراوانی سرود.

  • اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم سازیم و بنیانش براندازیم"
به عنوان یک هنرمند چقدر دغدغه‌ی اجتماعی دارید و این دغدغه را در مسیر کاری هنرند چقدر مهم می‌دانید؟
یقینا هنرمندان یکی از اقشار روشن نگر اجتماع هستند. البته من خود را یک هنرمند نمی دانم زیرا هنرمند یعنی صاحب هنر و من خود را در چنین جایگاهی نمی بینم و هنوز فاصله ها باید طی نمایم تا شاید به کوهپایه ی قله ی مرتفع هنر برسم ولی به عنوان یک دوستدار هنر و موسیقی و یکی از افراد کوچک این اجتماع بزرگ من هم دغدغه هایی دارم و می کوشم در برخی آهنگ هایی که میخوانم آنها را بیان نمایم.

  • بر اساس همین موضوع بود که «خونه خورشید» احمد شاملو را خواندید یا علاقه شخصی به شعر شاملو بود؟
خونه خورشید برگرفته از شعر قصه ی «دخترای ننه دریا» از سروده های احمد شاملوست. ملودی این کار ابتدا ساخته شده بود و قرار بود شعر دیگری بر روی آن گذاشته شود که به دلایلی از آن شعر استفاده نشد. من بنابر پیشنهاد مهندس خوشنود به جستجو درمیان اشعار شاملو پرداختم و این دیدم که وزن این شعر با ضرباهنگ ملودی هم خوانی دارد و از سبک سرودن آن هم بسیار خوشم آمد. با مشورت آقای خوشنو از میان ابیات شعر بیت هایی را جدا نمودیم و در کنار هم قرار دادیم تا هم مفهوم شکایت در آن نهفته باشد و هم امید.همانگونه که خداوند در کتاب آسمانی قرآن فرموده است انسان در رنج و سختی آفریده شده است و این رنج ها را همیشه انسان ها برای هم ایجاد می کنند. قصه ی دخترای ننه دریا شاید رنج نامه ایست که از زبان هر انسانی گفته شود و در هر نقطه ای از این خاکدان بلاخیز خوانده شود برای انسان های دیگر قابل فهم است. این شعر در یک کلام به دنبال نور و روشناییست و از تاریکی ها و تباهی هایی که بشر و بشریت را فرا گرفته است شکایت می کند و در این آرزوست که روزی قفل در خانه ی خورشید که منبع نور و روشناییست شکسته شود و شب تاریک و ظلمانی به پایان برسد.

  • برنامه آینده‌تان برای آلبوم و کنسرت چیست؟
آلبومی را در دست تهیه داریم که شرکت پنج برگ هنر زحمت تهیه ی آن را بر عهده دارد. آهنگ های آن مثل همیشه از کارهای زیبای مهندس خوشنود است و یک کار هم از فرشاد عزیز فرزند هنرمند ایشان اجرا نموده‌ام. تنظیم کارها نیز بر عهده‌ی مهندس خوشنود، کاوه یغمایی و مسعود همایونی ست. اشعار این آلبوم از سروده های استاد مشفق کاشانی، محمد صالح علا، دکتر علیرضا قزوه، مرحوم شهرام دانش و مهندس خوشنود می باشند. البته این قطعات این آلبوم نهایی نشده‌اند و هنوز قطعات دیگری با همراهی دوستان مختلف قرار است به آن اضافه شوند. درمورد کنسرت هم در آینده ی نزدیک برنامه هایی را خواهیم داشت.
منبع: 
تاریخ انتشار : چهارشنبه 4 مرداد 1391 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:42

بسیار صدای دلنشین وگرمی دارند واقعا ازآهنگهایش لذت می برم ، بی صبرانه منتظر آلبوم جدیدش هستیم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:42

بسیار خرسند شدیم.
هنرمندی که نوکر خود باشد، هنرمند است.
سلامت و پیروز باشید.

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود آخه پس خونه‌ خورشید کجاست؟ | موسیقی ما