ظهور یک شجریان
از همان روزهای اولی که زمزمه حضور مژگان شجریان در گروه جدید پدرش (شهناز) به گوش می رسید، به ذهن خیلی ها رسید که قرار است همان اتفاقی که برای همایون شجریان در کنار پدر افتاد برای مژگان شجریان هم بیفتد.
البته مژگان شجریان همیشه خودش منکر این می شد که قرار است جا پای پدر بگذارد یا اینکه بخواهد جای همایون را در کنار پدر پر کند. نمونه اش هم همین مصاحبه ای که نگارنده چند ماه پیش با ایشان انجام دادم. اما بالاخره سخت است فرزند محمدرضا شجریان بود و به سمت و سوی آواز نرفت. شاید این نشان خلف بودن فرزندان شجریان است که خودآگاه یا ناخودآگاه به این سمت و سو کشیده می شوند. هر چند که بازتاب ها در این زمینه خوب نباشد، هر چند که این نوع وارد شدن به عرصه موسیقی ذهن خیلی ها را به این سمت ببرد که رسم آقازادگی در خانواده شجریان هم رسوخ کرده و کسانی که در دایره این خانواده قرار دارند از نام خانوادگی شان استفاده می کنند.
ولی همه این «هرچندها» باعث نشد که کمی از اعتماد به نفس و جسارت مژگان شجریان کم شود و هنوز دوسال از فعالیت رسمی اش در اجراها نمی گذرد که حالا با همخوانی در کنار پدر شهرتش را چند برابر کرد. کاری که همایون آن را در عرض چندین سال انجام داد.
به نظر باید اجرای اول مژگان شجریان در کنار پدر را از دو جهت بررسی کرد. اول ویژگی های فنی کار او که از دید اهالی موسیقی جای نقد زیادی دارد. البته همه نقد ها برمی گردد به اینکه مژگان شجریان اولین کار خوانندگی اش را در کنار یکی از اسطوره های خوانندگی ما یعنی استاد شجریان آغاز کرده و این کار را برای حرفه ای ترین خواننده ها هم دشوار می کند، حال آنکه برای او اولین تجربه اجرای زنده به عنوان خواننده بوده است. بعد هم باید توجه کرد که که همین تصنیف «سخن عشق» بار قبلی در کنسرت گروه آوا با همخوانی همایون شجریان اجرا شد و البته تفاوت این دو اجرا برای اهالی موسیقی قابل مشاهده است. همه اینها باعث می شود تا نقدها جدی تر بر مسائل فنی خوانندگی مژگان شجریان وارد شود. اما با این حال نیمه پر لیوان بر نیمه خالی آن غلبه دارد و می شود گفت حداقل می توان انتظار داشت در آینده اجراهای بسیار زیباتری را از وی بشنویم.
اما نکته دوم در مورد همخوانی مژگان شجریان در کنار پدر پا گذاشتن یک به اصطلاح «آقازاده» دیگر در بین خواننده های جوان موسیقی سنتی است. این را باید به فال نیک گرفت. همانطور که تجربه ورود همایون شجریان به صحنه به عنوان خواننده تجربه موفقی بود. همانطور خیلی های دیگر مثل حافظ ناظری با نام پدرانشان وارد موسیقی شدند و اتفاقا توانستند خیلی هم تاثیر گذار باشند.
البته مژگان شجریان یک تفاوت اساسی با همه آنها می کند و آن هم اینکه او زن است و برای همین فرصت کمتری دارد تا بتواند توانایی های خود را به عرصه ظهور بگذارد و صد البته اینکه شجریان بودن مشکلات خاص خودش را دارد و همه انتظار دارند تا از یک شجریان بهترین ها را بشنوند. همانطور که این انتظارها در مورد همایون شجریان هم بود.
البته مژگان شجریان همیشه خودش منکر این می شد که قرار است جا پای پدر بگذارد یا اینکه بخواهد جای همایون را در کنار پدر پر کند. نمونه اش هم همین مصاحبه ای که نگارنده چند ماه پیش با ایشان انجام دادم. اما بالاخره سخت است فرزند محمدرضا شجریان بود و به سمت و سوی آواز نرفت. شاید این نشان خلف بودن فرزندان شجریان است که خودآگاه یا ناخودآگاه به این سمت و سو کشیده می شوند. هر چند که بازتاب ها در این زمینه خوب نباشد، هر چند که این نوع وارد شدن به عرصه موسیقی ذهن خیلی ها را به این سمت ببرد که رسم آقازادگی در خانواده شجریان هم رسوخ کرده و کسانی که در دایره این خانواده قرار دارند از نام خانوادگی شان استفاده می کنند.
ولی همه این «هرچندها» باعث نشد که کمی از اعتماد به نفس و جسارت مژگان شجریان کم شود و هنوز دوسال از فعالیت رسمی اش در اجراها نمی گذرد که حالا با همخوانی در کنار پدر شهرتش را چند برابر کرد. کاری که همایون آن را در عرض چندین سال انجام داد.
به نظر باید اجرای اول مژگان شجریان در کنار پدر را از دو جهت بررسی کرد. اول ویژگی های فنی کار او که از دید اهالی موسیقی جای نقد زیادی دارد. البته همه نقد ها برمی گردد به اینکه مژگان شجریان اولین کار خوانندگی اش را در کنار یکی از اسطوره های خوانندگی ما یعنی استاد شجریان آغاز کرده و این کار را برای حرفه ای ترین خواننده ها هم دشوار می کند، حال آنکه برای او اولین تجربه اجرای زنده به عنوان خواننده بوده است. بعد هم باید توجه کرد که که همین تصنیف «سخن عشق» بار قبلی در کنسرت گروه آوا با همخوانی همایون شجریان اجرا شد و البته تفاوت این دو اجرا برای اهالی موسیقی قابل مشاهده است. همه اینها باعث می شود تا نقدها جدی تر بر مسائل فنی خوانندگی مژگان شجریان وارد شود. اما با این حال نیمه پر لیوان بر نیمه خالی آن غلبه دارد و می شود گفت حداقل می توان انتظار داشت در آینده اجراهای بسیار زیباتری را از وی بشنویم.
اما نکته دوم در مورد همخوانی مژگان شجریان در کنار پدر پا گذاشتن یک به اصطلاح «آقازاده» دیگر در بین خواننده های جوان موسیقی سنتی است. این را باید به فال نیک گرفت. همانطور که تجربه ورود همایون شجریان به صحنه به عنوان خواننده تجربه موفقی بود. همانطور خیلی های دیگر مثل حافظ ناظری با نام پدرانشان وارد موسیقی شدند و اتفاقا توانستند خیلی هم تاثیر گذار باشند.
البته مژگان شجریان یک تفاوت اساسی با همه آنها می کند و آن هم اینکه او زن است و برای همین فرصت کمتری دارد تا بتواند توانایی های خود را به عرصه ظهور بگذارد و صد البته اینکه شجریان بودن مشکلات خاص خودش را دارد و همه انتظار دارند تا از یک شجریان بهترین ها را بشنوند. همانطور که این انتظارها در مورد همایون شجریان هم بود.
تاریخ انتشار : چهارشنبه 25 فروردین 1389 - 00:00
دیدگاهها
به احترام استاد باید به فال نیک گرفت و منتظر ماند و .................................
افزودن یک دیدگاه جدید