برای او که ساده، بیادعا و پربارست
همواره هنر موسیقی اصیل ایرانی درگیر حاشیهها و جو سازیهای اطرافیانی بوده است، این گونه جوسازیها و پرداختن به حاشیهها باعث گردیدهاند تا موسیقی اصیل ایرانی، روز به روز عقب افتادهتر و گوشه نشینتر گردد. نقد آلبوم هنرمند بزرگی چون شجریان و یا ناظری، انتقاد از عملکرد افرادی چون افتخاری، سخن پراکنیهای نخ نما شده فردی چون محمد رضا لطفی در آستانه کنسرتهایش بر علیه هنرمندان و موضع گیری متعصبان و طرفداران این عزیزان و بحث و جدل آنها با طرفداران باعث گردیده تا آنقدر جو موسیقی مسموم و آفت زده شود که پرداختن به اصل موضوع به طور کل فراموش گشته و هدف تنها اثبات حقانیت خود و نه هنرمند مورد علاقه خود باشد...
در این میان افرادی نیز بیادعا در هیاهوی دعوا و جنجال و حاشیههایی که گریبان موسیقی ایرانی را گرفته است آهسته و پیوسته ماندگارترین آثار موسیقی ایرانی را تولید و عرضه میکنند و نه تنها بیادعاترین هستند که پر بارترین نیز لقب میگیرند و. ماناترین نیز میمانند. فردی را که میخواهم به معرفی وی و فعالیتهای گرانبار و ارزشمندش بپردازم نه ناظریست و نه شجریان اما در هنر و اشاعه آن در میان جهانیان کم از آنها ندارد، او بزرگیست که در کنار این دو نواخته و با صدای سازش سوزی را در دل افکنده که همواره یاد کویر در دلها نقش بسته، او حلبچه را چنان به زبان موسیقی توصیف نموده که غم جانکاه درد حلبچه را هنوز میتوان در صدای سازش شنید، طرقه این پرنده افسانهای آنچنان به خورشید میرساند و میسوزاندش که تو گویی خود شاهد زندهای هستی بر ماجرای این افسانه...
او کسی نیست جز کیهان کلهر، بیادعا و پر بار، زمانی نگشته است که سخنی ناروا از زبان وی بر علیه هنرمندان جاری گردد و باعث رنجش اهل هنر شود سهم او در جهانی کردن موسیقی ایرانی کم نیست، همکاری وی با هنرمندان بزرگی چون یویوما، اردال ارزنجان، گروه بروکلین رایدرز و بسیاری دگر از نام آوران موسیقی کلاسیک جهان از کیهان کلهر بیش از آنکه وی را به عنوان فردی شناخته شده در ایران مطرح سازد، را تبدیل به چهرهای جهانی نموده و هویت موسیقی ایرانی را با رنگ و بوی آمیخته با کلاسیک غربی، جانی تازه در جهان موسیقی بخشیده است.، بسیاری از هنر دوستان و علاقه مندان به موسیقی کیهان کلهر را به عنوان نوازنده متبحر کمانچه شناخته و کمتر کسی نوازندگی سه تار ایشان و تبحر وی در نوازندگی سه تار را به عینه دیده است. مضرابهای سه تارش کم از آرشه بر کمانچهاش ندارد؛ هر دو روح پرور جان فزاست و هر دو به یک اندازه متبحرانه میتوانند روحت را صیقل دهند
. احساس زیبای کیهان کلهر و انتقال آن به بهترین نحو به مخاطبان از خصوصیات این نوازنده مسلط و با احساس است. که هر هنردوست علاقهمند به وی را مجذوب ملودی سراسر احساس خود کرده و با هر بار نوازش آرشه بر سیمهای کمانچهاش پرواز را مفهومی نو میبخشد.
ابداع ساز جدید شاه کمان توسط وی و استفاده وی از این ساز در کنسرتهای بین المللی و داخلی باعث گردید تا نام وی نه تنها به عنوان آهنگساز و نوازنده که به عنوان مبدع سازی جدید در عرصه موسیقی ایرانی مطرح گردد. البته لازم به ذکر است این ساز با همکاری پیتر بیفین هنرمند استرالیایی آماده استفاده و بهره برداری شده است. ساز شاه کمان که اندکی بزرگتر از کمانچه و دارای هشت سیم واخوان است تنها نمونه ساخته شده ایست که در دستان شایستهترین نوازنده این ساز است.
عشق و علاقه کیهان کلهر به فرهنگ و موسیقی ایران زمین و به قول خودش مشاهده اوضاع نابسامان فرهنگ جامعه او را مجددا به ایران کشاند تا با آموزش هنر موسیقی اصیل ایرانی به جوانان این مرز و بوم سهمی در جلوگیری نابودی فرهنگ اصیل ایرانی داشته باشد. او نیز همانند بسیاری از دلسوزان هنر موسیقی اصیل ایرانی، در نهانش دردی نهفته است، دردی که درمانش تنها با اصلاح فرهنگ امکان پذیر است؛ فرهنگی که مدعیان آن خود در رنج بیفرهنگیاند... او نیز همانند بسیاری از دلسوزان هنر موسیقی ایرانی گله دارد از هجمه انتقاداتی که بر علیه هنرمند رواست و در مقابل هیچ تقدیر و تشویقی نیز در کار نیست....
این موسیقیدان متعهد معتقد است بهترین قاضی برای کار یک موسیقیدان تنها خودش است، او خود باید بداند که موسیقی مهمترین مشغله زندگیاش است و تنها با درک این موضوع است که وی میتواند اثری فاخر و در خورشان هنر ایرانی عرضه دارد در مصاحبهای که در نشست خبری وی با اهالی رسانه به مناسب رو نمایی شاه کمان داشت مشکل اصلی را نه کمبود استعداد که کمبود موسیقی دانست...
کلهر جزو معدود موسیقیدانانیست که بسیاری از کنسرتهای خود را با جوانان انجام داده و برگزار نموده و همین امر نیز باعث رشد و تعالی بسیاری از این جوانان گشته است. او بسیاری از هنرمندان و نام آوران موسیقی ایرانی را به این عرصه معرفی نموده و باعث شهرت آنان گشته است هنرمندانی چون سیامک آقایی، پژمان حدادی، حمید خبازی و پدرام خاور زمینی از آن دسته افرادی هستند که بایستی شهرت و محبوبیت کنونی خود را مرهون و مدیون همنشینی دیروزشان با کیهان کلهر بزرگ و معرفیشان بواسطه این هنرمند نام آشنا خواه در گروه دستان و خواه در همکاری با پروژههای عظیمی چون جاده ابریشم باشند.
گذشته از اینها به راستی آیا به اندازه بزرگی کلهر و خدمتش به موسیقی از او تقدیر کردهایم؟ چقدر به او و آثار ارائه شدهاش ارزش و احترام قائل شدهایم؟ آیا موسیقیاش را با گوش جان شنیدهایم و به اندازه سهم خود در تقدیر از زحمات وی شریک بودهایم یا اینکه به او نیز همانند بسیاری از هنرمندان دیگر انگ بیهنری و تهمت پول پرستی چسباندهایم؟ آیا بر ارزش والای تک تک این عزیزان واقفیم؟ و میدانیم فاجعه عظیم از دست دادنشان را؟ آیا ارزش و احترامی که مردم و مسئولان سایر کشورها بر هنرمندانشان قائلاند واقفیم؟ بیایید واقع گرا باشیم و تنها مسئولانمان را مقصر ندانیم
کلهر تنها هنرمند ایرانیست که چهار بار نامزد دریافت جایزه معتبر و جهانی گرمی (Gremy) گشته است که علیرغم عدم دستیابی وی به اینجایزه حضور ایشان تا این مرحله خود نشان از ارزش و اهمیت موسیقی ارائه شده این نوازنده همیشه در سفر نزد جهانیان دارد. آلبوم جدید این هنرمند عزیز نیز با نام «تنها نخواهم ماند» آماده انتشار است که شامل یک اثر دوئت و هشت قطعه موسیقایی است.
سوم آذرماه سالروز میلاد این بزرگمرد جهانی موسیقی است، مردی که موسیقی ایرانی را جهانی کرد و با ارائه اثار بسیار و همکاری با بزرگان موسیقی ایران و جهان نام خود را در فهرست بزرگترین موسیقدانان تاریخ ایران ثبت و ماندگار نمود. تاکنون از کیهان کلهر اثار بسیاری منتشر گردیده است آثاری چون شب سکوت کویر، زمستان است، بیتو به سر نمیشود، فریاد، سرود مهر، ساز خاموش، نخستین دیدار بامدادی، غزل ۱و۲و۳، در آینه آسمان، شبهای فیرزوهای نیشابور، چهار نعل هزار اسب، تا بیکران دور دست، باران، شهر خاموش و آلبوم جدید سامان سایهها آثاری هستند که تنها میتوانند زائیده ذهن خلاق، پویا و متفکر بزرگی چون کیهان کلهر بوده باشند. او را در سه کلمه خلاصه میکنم: «ساده؛ بیادعا؛ پربار»...
حسین علیزاده دیگر هنرمند بیادعا و استاد موسیقی ایرانی در مورد کیهان کلهر اینگونه میگوید: «یادم میاید اولین بار نوازندگی ایشان را وقتی بسیار کم وسن سال بودند، در گروهی دیدم. در میان اعضای ان گروه اقای کلهر و نوازندگیشان واقعا برجستهتر بود. دیدم نوازندهای انجا نشسته که مجنون وار ساز میزند و انگار با سازش یکی شده است. کیهان کلهر اصلا خود را به فرمولها و شیوههای دیکته شده نوازندگی پایبند نمیکند و اساسا نوازندهای است که به خود و سازش، فرصت آزاد شدن از این قید وبندها را میدهد. به معنای کامل کلمه، با سازش پرواز میکند. جدا از تکنیک بالای او در نوازندگی، یکی از ویژگیهای برجسته کلهر، حرکات دلنشین با سازش است که ضمن طبیعی بودن، برای اجرای زنده بسیار مناسب و دیدنی است. هم محتوا دارد و هم تکنیک و هم تماشایی است. تکنیک کمانچه کلهر، واقعا متفاوت است و او خود را به شیوههای سنتی نوازندگی و جملات کلاسه بندی شده و نگاههای تک بعدی به کمانچه محدود نکرده است. یعنی به خود نمیگوید که چون سازم ساز سنتی ایرانی است پس باید تنها به یک شکل وشیوه به ان بنگرم. او در این ساز ایرانی، ایران را با تمام فرهنگهایش در نظر گرفته است و سازی چون کمانچه را که اتفاقا در بافتهای مختلف فرهنگی بستر دارد با همین دیدگاه نواخته است.»
چهل و سه سالگی این بزرگ مرد را بر او و خانواده هنر موسیقی اصیل ایرانی تبریک و شادباش گفته ودرود میفرستم بر این هنرمند فی الواقع بیادعای موسیقی ایران که پاسخ منتقدانش را همواره با آثار فاخر و ارزشنمد و کنسرتهای بینقصش داده است و زندگی موسیقاییاش هیچگاه اسیر و فدای حاشیهها، جوسازیها و پرداختن بدانها نگشته است و امیدواریم روز به روز آثار ارزشمند فراوانی از این بزرگوار را نوش جان کنیم.
در این میان افرادی نیز بیادعا در هیاهوی دعوا و جنجال و حاشیههایی که گریبان موسیقی ایرانی را گرفته است آهسته و پیوسته ماندگارترین آثار موسیقی ایرانی را تولید و عرضه میکنند و نه تنها بیادعاترین هستند که پر بارترین نیز لقب میگیرند و. ماناترین نیز میمانند. فردی را که میخواهم به معرفی وی و فعالیتهای گرانبار و ارزشمندش بپردازم نه ناظریست و نه شجریان اما در هنر و اشاعه آن در میان جهانیان کم از آنها ندارد، او بزرگیست که در کنار این دو نواخته و با صدای سازش سوزی را در دل افکنده که همواره یاد کویر در دلها نقش بسته، او حلبچه را چنان به زبان موسیقی توصیف نموده که غم جانکاه درد حلبچه را هنوز میتوان در صدای سازش شنید، طرقه این پرنده افسانهای آنچنان به خورشید میرساند و میسوزاندش که تو گویی خود شاهد زندهای هستی بر ماجرای این افسانه...
او کسی نیست جز کیهان کلهر، بیادعا و پر بار، زمانی نگشته است که سخنی ناروا از زبان وی بر علیه هنرمندان جاری گردد و باعث رنجش اهل هنر شود سهم او در جهانی کردن موسیقی ایرانی کم نیست، همکاری وی با هنرمندان بزرگی چون یویوما، اردال ارزنجان، گروه بروکلین رایدرز و بسیاری دگر از نام آوران موسیقی کلاسیک جهان از کیهان کلهر بیش از آنکه وی را به عنوان فردی شناخته شده در ایران مطرح سازد، را تبدیل به چهرهای جهانی نموده و هویت موسیقی ایرانی را با رنگ و بوی آمیخته با کلاسیک غربی، جانی تازه در جهان موسیقی بخشیده است.، بسیاری از هنر دوستان و علاقه مندان به موسیقی کیهان کلهر را به عنوان نوازنده متبحر کمانچه شناخته و کمتر کسی نوازندگی سه تار ایشان و تبحر وی در نوازندگی سه تار را به عینه دیده است. مضرابهای سه تارش کم از آرشه بر کمانچهاش ندارد؛ هر دو روح پرور جان فزاست و هر دو به یک اندازه متبحرانه میتوانند روحت را صیقل دهند
. احساس زیبای کیهان کلهر و انتقال آن به بهترین نحو به مخاطبان از خصوصیات این نوازنده مسلط و با احساس است. که هر هنردوست علاقهمند به وی را مجذوب ملودی سراسر احساس خود کرده و با هر بار نوازش آرشه بر سیمهای کمانچهاش پرواز را مفهومی نو میبخشد.
ابداع ساز جدید شاه کمان توسط وی و استفاده وی از این ساز در کنسرتهای بین المللی و داخلی باعث گردید تا نام وی نه تنها به عنوان آهنگساز و نوازنده که به عنوان مبدع سازی جدید در عرصه موسیقی ایرانی مطرح گردد. البته لازم به ذکر است این ساز با همکاری پیتر بیفین هنرمند استرالیایی آماده استفاده و بهره برداری شده است. ساز شاه کمان که اندکی بزرگتر از کمانچه و دارای هشت سیم واخوان است تنها نمونه ساخته شده ایست که در دستان شایستهترین نوازنده این ساز است.
عشق و علاقه کیهان کلهر به فرهنگ و موسیقی ایران زمین و به قول خودش مشاهده اوضاع نابسامان فرهنگ جامعه او را مجددا به ایران کشاند تا با آموزش هنر موسیقی اصیل ایرانی به جوانان این مرز و بوم سهمی در جلوگیری نابودی فرهنگ اصیل ایرانی داشته باشد. او نیز همانند بسیاری از دلسوزان هنر موسیقی اصیل ایرانی، در نهانش دردی نهفته است، دردی که درمانش تنها با اصلاح فرهنگ امکان پذیر است؛ فرهنگی که مدعیان آن خود در رنج بیفرهنگیاند... او نیز همانند بسیاری از دلسوزان هنر موسیقی ایرانی گله دارد از هجمه انتقاداتی که بر علیه هنرمند رواست و در مقابل هیچ تقدیر و تشویقی نیز در کار نیست....
این موسیقیدان متعهد معتقد است بهترین قاضی برای کار یک موسیقیدان تنها خودش است، او خود باید بداند که موسیقی مهمترین مشغله زندگیاش است و تنها با درک این موضوع است که وی میتواند اثری فاخر و در خورشان هنر ایرانی عرضه دارد در مصاحبهای که در نشست خبری وی با اهالی رسانه به مناسب رو نمایی شاه کمان داشت مشکل اصلی را نه کمبود استعداد که کمبود موسیقی دانست...
کلهر جزو معدود موسیقیدانانیست که بسیاری از کنسرتهای خود را با جوانان انجام داده و برگزار نموده و همین امر نیز باعث رشد و تعالی بسیاری از این جوانان گشته است. او بسیاری از هنرمندان و نام آوران موسیقی ایرانی را به این عرصه معرفی نموده و باعث شهرت آنان گشته است هنرمندانی چون سیامک آقایی، پژمان حدادی، حمید خبازی و پدرام خاور زمینی از آن دسته افرادی هستند که بایستی شهرت و محبوبیت کنونی خود را مرهون و مدیون همنشینی دیروزشان با کیهان کلهر بزرگ و معرفیشان بواسطه این هنرمند نام آشنا خواه در گروه دستان و خواه در همکاری با پروژههای عظیمی چون جاده ابریشم باشند.
گذشته از اینها به راستی آیا به اندازه بزرگی کلهر و خدمتش به موسیقی از او تقدیر کردهایم؟ چقدر به او و آثار ارائه شدهاش ارزش و احترام قائل شدهایم؟ آیا موسیقیاش را با گوش جان شنیدهایم و به اندازه سهم خود در تقدیر از زحمات وی شریک بودهایم یا اینکه به او نیز همانند بسیاری از هنرمندان دیگر انگ بیهنری و تهمت پول پرستی چسباندهایم؟ آیا بر ارزش والای تک تک این عزیزان واقفیم؟ و میدانیم فاجعه عظیم از دست دادنشان را؟ آیا ارزش و احترامی که مردم و مسئولان سایر کشورها بر هنرمندانشان قائلاند واقفیم؟ بیایید واقع گرا باشیم و تنها مسئولانمان را مقصر ندانیم
کلهر تنها هنرمند ایرانیست که چهار بار نامزد دریافت جایزه معتبر و جهانی گرمی (Gremy) گشته است که علیرغم عدم دستیابی وی به اینجایزه حضور ایشان تا این مرحله خود نشان از ارزش و اهمیت موسیقی ارائه شده این نوازنده همیشه در سفر نزد جهانیان دارد. آلبوم جدید این هنرمند عزیز نیز با نام «تنها نخواهم ماند» آماده انتشار است که شامل یک اثر دوئت و هشت قطعه موسیقایی است.
سوم آذرماه سالروز میلاد این بزرگمرد جهانی موسیقی است، مردی که موسیقی ایرانی را جهانی کرد و با ارائه اثار بسیار و همکاری با بزرگان موسیقی ایران و جهان نام خود را در فهرست بزرگترین موسیقدانان تاریخ ایران ثبت و ماندگار نمود. تاکنون از کیهان کلهر اثار بسیاری منتشر گردیده است آثاری چون شب سکوت کویر، زمستان است، بیتو به سر نمیشود، فریاد، سرود مهر، ساز خاموش، نخستین دیدار بامدادی، غزل ۱و۲و۳، در آینه آسمان، شبهای فیرزوهای نیشابور، چهار نعل هزار اسب، تا بیکران دور دست، باران، شهر خاموش و آلبوم جدید سامان سایهها آثاری هستند که تنها میتوانند زائیده ذهن خلاق، پویا و متفکر بزرگی چون کیهان کلهر بوده باشند. او را در سه کلمه خلاصه میکنم: «ساده؛ بیادعا؛ پربار»...
حسین علیزاده دیگر هنرمند بیادعا و استاد موسیقی ایرانی در مورد کیهان کلهر اینگونه میگوید: «یادم میاید اولین بار نوازندگی ایشان را وقتی بسیار کم وسن سال بودند، در گروهی دیدم. در میان اعضای ان گروه اقای کلهر و نوازندگیشان واقعا برجستهتر بود. دیدم نوازندهای انجا نشسته که مجنون وار ساز میزند و انگار با سازش یکی شده است. کیهان کلهر اصلا خود را به فرمولها و شیوههای دیکته شده نوازندگی پایبند نمیکند و اساسا نوازندهای است که به خود و سازش، فرصت آزاد شدن از این قید وبندها را میدهد. به معنای کامل کلمه، با سازش پرواز میکند. جدا از تکنیک بالای او در نوازندگی، یکی از ویژگیهای برجسته کلهر، حرکات دلنشین با سازش است که ضمن طبیعی بودن، برای اجرای زنده بسیار مناسب و دیدنی است. هم محتوا دارد و هم تکنیک و هم تماشایی است. تکنیک کمانچه کلهر، واقعا متفاوت است و او خود را به شیوههای سنتی نوازندگی و جملات کلاسه بندی شده و نگاههای تک بعدی به کمانچه محدود نکرده است. یعنی به خود نمیگوید که چون سازم ساز سنتی ایرانی است پس باید تنها به یک شکل وشیوه به ان بنگرم. او در این ساز ایرانی، ایران را با تمام فرهنگهایش در نظر گرفته است و سازی چون کمانچه را که اتفاقا در بافتهای مختلف فرهنگی بستر دارد با همین دیدگاه نواخته است.»
چهل و سه سالگی این بزرگ مرد را بر او و خانواده هنر موسیقی اصیل ایرانی تبریک و شادباش گفته ودرود میفرستم بر این هنرمند فی الواقع بیادعای موسیقی ایران که پاسخ منتقدانش را همواره با آثار فاخر و ارزشنمد و کنسرتهای بینقصش داده است و زندگی موسیقاییاش هیچگاه اسیر و فدای حاشیهها، جوسازیها و پرداختن بدانها نگشته است و امیدواریم روز به روز آثار ارزشمند فراوانی از این بزرگوار را نوش جان کنیم.
تاریخ انتشار : پنجشنبه 3 آذر 1390 - 00:00
دیدگاهها
با وجود اینکه از صدای ساز کیوان کلهر بسیار لذت میبرم و دوست دارم هم شخصیت و هم کارهای ایشون رو
ولی چرا هنرمندانِ ما وقتی به جایگاه خاصی در حرفه خودشون میرسن.میخوان منکر گذشته بشن؟استاد کلهر که شاگرد استاد لطفی بودِ چرا باید بگه که:من سه جلسه به درخواست خودِ لطفی شاگردی اونو کردم!یعنی لطفی اومده گفته اقای کلهر توروخدا بیا شاگرد من شو!
یا در جای دیگه استاد لطفی نحوه اشنایی خودش رو با مشکاتیان مطرح میکنه و تاثیری که حسین علیزاده بر مشکاتیان میزاره.و در ادامه گفته بود شجریان ادم سیاسی نبود اون زمان که باهم دوست شدیم ولی اهل رفتن به مهمانی خواص بود.که استاد شجریان بهشون بر خورد و جوابیه تندی به این گفته استاد دادن.در صورتی که همه اهل موسیقی سنتی در جریان گذشته شجریان و سایر اساتید موسیقی هستند این دیگه جبهه گیری نداشت.
متاسفانه چون لطفی بی پرده سخن میکنه اساتیدی از موسیقی ایرانی این نوع بیان واقعیات را نمی پذیرند
استاد شجریان فراموش کردن که در زمان جوانی و شهرت در کنسرتی که مایل به بردن اسم اون اثر نیستم" استاد لطفی به یکباره گوشه ایی دیگه رو در دستگاه دیگه مینوازد و شجریان دستگاه و گوشه رو گم میکنه و روی استیچ به تپق زدن میفته از اون موقع به بعد این دو استاد با هم کل داشته و دارند
اهالی موسیقی میدونن که یک نوازنده باید چه تبحر بالایی داشته باشه که بتونه یه خواننده رو گمراه کنه و باعث خارج خوندن یک خواننده بشه
به هر حال درود بر خسرو اواز ایران درود بر محمدرضا لطفی و درود بر اساتیدی چون حسین علیزاده و کیوان کلهر که نبودن هر کدومشون باعث لنگ زدن موسیقی اصیل و ناب ایرانی خواهد شد
امیدوارم نویسنده هایی از جمله جناب صحافی و امثال ایشون سعی نکنن که از این اختلاف نظرها و بحث ها و از اب گل الود ماهی بگیرن و با چاپلوسی زیرکانه ایی نظر گروهی از اساتید رو به خودشون جلب کنن و محبوب دل اساتید موسیقی بشن بهترِ واقع نگر باشیم تا رویا پرداز
dorooooooood ,ostad asheqetammmm ,eftekhar mikonam ke dobaar sa@date bosidane shomaro dashtam,zende bashiid>:D<
زنده و پاینده باد استاد کیهان کلهر
استاد کلهر یکی از فعالترین موزیسین های حال حاظر در ایران است که واقعا زحمت های زیادی برای موسیقی ایرانی در عرصه جهانی کشیده است و هیچ جایی در ایران از این استادی که چهار مین بار نامزد جایزه گرمی امریکا هم شده تقدیر نشده است .حتی در سایت موسیقی ما که فعالترین سایت در عرصه موسیقی هم است مقاله ی گذاشته نشده است تاسف که بعد از مرگ هنرمندان از انها یاد می کنیم ؟؟
کیهان کلهر همیشه برای من خاطرات کنسرت بمه زنده باشی استاد
زیبا بود...
البته استاد کلهر متولد 1342 هستند و تولد 48 سالگیشونه...
یه جستجوی کوچیک در ویکیپدیا...
قصد جسارت نداشتم.
کاش حداقل عنوان می کردین که این بنده خدا از کدام نقطه این سرزمین سینه از خاک برداشته
افزودن یک دیدگاه جدید