
امسال، برای نخستین بار، روز ۱۰ مارس را روز جهانی نیانبان اعلام کردهاند. این پیشنهاد از سوی انجمن جهانی نوازندگان نیانبان که انجمنی مستقل در بریتانیاست و در سال ۱۹۸۶ شکل گرفته، مطرح شده تا به معرفی، فروش، نمایش و گسترشسازی بپردازد که در حال حاضر کشورهای زیادی در سراسر جهان از آن استفاده میکنند. ایران از جمله کشورهایی است که نیانبان در جنوب آن و در استانهایی چون بوشهر، خوزستان، هرمزگان و کرمان از اهمیت ویژهای برخوردار است و کسانی چون سعید شنبهزاده و محسن شریفیان توانستهاند مردم جهان را نه تنها با نوای نیانبان که با بخشی از موسیقی بومی ایران آشنا کنند.
تهماسب برجی، یکی از نوازندگان نیانبان در استان پهناور کرمان است؛ جایی که به باور فواد توحیدی، پژوهشگر موسیقی بومی، ۳۸۰ نوازنده خوب نیانبان در گوشه و کنار آن زندگی میکنند. او ابتدا نی میزده و نواختن نیانبان را از جنگزدگان آبادانی فراگرفته. در عروسیها نیانبان و سرنا مینوازد و در مراسم عزاداری قره نی. محرم و صفر هم به مجلس شبیهخوانی میرود و آنجا هم قره نی مینوازد. همسر، فرزندان و نوههای تهماسب برجی، اعضای گروه ۱۵نفره امید بم کرمان را تشکیل میدهند؛ نوازندهای که دلش میخواهد اسم و رسمش از بین نرود. به همین دلیل بچهها و نوههایش را تشویق کرده تا سرنا و نیانبان بنوازند و چوچاب یاد بگیرند و با آداب و رسوم و ترانههای محلیشان آشنا شوند. علی، نوه دختری اوست. پدرش، دچار برقگرفتگی شده و مخارج زندگی او، برادر کوچک و مادرش را تهماسب برجی پرداخت میکند. چگونه و از کجا، خدا میداند؟ آن هم در دوره و زمانهای که در بم و بافت و نرماشیر و سیرجان و منوجان همچون شهرها و روستاهای دیگر، ارگ را به ساز و دهل و نیانبان ترجیح میدهند.
تهماسب برجی، مسافرکشی میکند و به گفته خود به در و دیوار میزند تا زندگی خود و خانوادهاش را بچرخاند. «امروز جوانان، موسیقی غربی را دوست دارند و از ترانههای محلی استقبال نمیکنند. شاید سالی یک بار، سازمانهای دولتی یا غیردولتی از ما بخواهند تا در مراسمشان شرکت کنیم یا مردم، گروه امید بم را به جشن عروسی یا دیگر مراسم خود دعوت کنند. نه حقوق ماهانهای داریم و نه امکانی برای گردآوری ترانهها و بازیهامان. لثههایم ساییده شده و دیگر نمیتوانم نیانبان و قره نی بزنم...» تهماسب برجی، درددلهایش را اینگونه ادامه میدهد: «دیگر نفسی برایم باقی نمانده تا در نیانبان بدمم.» وزارت ارشاد هم حمایت چندانی نمیکند نه به فکر این است که در هر شهر و روستا، مکانی را در اختیار هنرمندان بگذارد تا هنر خود را به علاقهمندان آموزش دهند نه حق و حقوق صنعتگران و هنرمندان را رعایت میکند.
صدا و سیما هم، تمایل چندانی به ثبت و ضبط موسیقی و رقصهای محلی ندارد. مگر چند دقیقه در هفته از صداوسیمای استان کرمان موسیقی محلی، پخش میشود؟ ۱۰ مارس را روز جهانی نیانبان اعلام کردهاند. در این روز، سمینارها و جشنوارههای ویژهای در کشورهای مختلف چون اسکاتلند، انگلیس و یونان، برگزار میشود و نوازندگان نیانبان مورد تجلیل و تقدیر قرار میگیرند این در حالی است که نیانبان و نوازندگان آن در ایران، چندان شناختهشده نیستند و متولیان فرهنگی هیچ حمایتی از آنان نمیکنند. حمید شاهآبادی، معاون هنری ارشاد در نشست خبری که ۲۸ فروردین در سالن کنفرانس تئاتر شهر برگزار شد، موسیقی نواحی را ریشهدار و اصیل توصیف کرد و از انتشار یک آلبوم موسیقایی ویژه هر منطقه با پشتیبانی کامل وزارت ارشاد خبر داد؛ سال به خط پایان میرسد و هنوز آلبومی منتشر نشده است. همچنان که ۲۳ اردیبهشت، همزمان با برگزاری جشنواره موسیقی نواحی در کرمان از ساخت ۹ پایگاه در استانهایی چون گلستان، سیستان و بلوچستان، خراسان، کرمانشاه و... گفت و با تاکید به این موضوع اشاره کرد که برآنیم تا پایان سال ۹۰، دو پایگاه در زاهدان و بندر ترکمن بنا کنیم تا علاقهمندان در آن به آموزش موسیقی بومی بپردازند؛ این وعده هم محقق نشد تا گواهی باشد بر اینکه موسیقی محلی، بیپشتیبان است و از هیچ محلی شنیده نمیشود. حالا چه موسیقی محلی را اصیل بدانند چه ندانند دردی از نوازندگان محلی درمان نمیشود. آنان که نه بیمه دارند و نه حداقل حقوق ماهانه؛ حالا ساخت مکتبخانه و انتشار آلبوم، نوشداروی بعد از مرگ سهراب است چرا که با مرگ هر عاشیق، عاشیق دیگری به دنیا نمیآید و حاج قربان، آخرین بخشی خراسان است. شیرمحمد اسپندار، تنها کسی است که دونلی مینوازد و موسیقی بومی، با همه ظرفیتهایش، نعش آن شهید عزیزی است که بر دستان ما جای گرفته؛ نه توان نجات دادنش در ماست و نه به خاک سپردنش.
منبع: روزنامه شرق
دیدگاهها
(((((((((با سپاس ویژه از سایت موزیک ما))))))))
مزالبتون عای اند.
افزودن یک دیدگاه جدید