در مسیر تلفیق
آهنگساز :
- جراحت
استفاده از موسيقي کُرال با صداي غالب زن هم بخش ديگري از موسيقي جراحت را تشکيل ميدهد که البته با وفور شخصيتهاي زن در قصه و مصيبتهايي که مدام سرشان ميآيد ميخواند. عظيمينژاد هرگز وجه دراماتيک را از موسيقياش نميگيرد، بهخصوص اينکه واقف است به داستاني که دارد در دل يک خانواده روايت ميشود و اگر دزد و پليسبازي هم هست از جنس سريال 24 نيست و ماجرا خانوادگيتر از اين حرفهاست که بخواهد يکراست سراغ استفاده از سازهاي کوبهاي و ريتمهاي تند و موسيقي با حجم بالا برود.
ترانة تيتراژ پاياني اين سريال هم خالي از بحث نيست. عظيمينژاد که ثابت کرده آهنگسازي آزاد است، اين بار خودش سراغ خوانندگي رفته تا ترانهاي در حال و هواي موسيقي خراسان با نيمنگاهي به موسيقي کُردي را روي دوبيتيهاي عبدالجبار کاکايي خوانده باشد.انهم در حال و هواي موسيقياي که در آن سازهاي موسيقي مقامي نقش بارزي دارند؛ از تنبور و تار و دوتار گرفته تا سنج و دف و سازهاي بادي/ چوبي. جالب اينجاست که در همين فضاهاي بومياي هم که خلق ميکند، روراست نيست و پاي ارکستر را هم وسط ميکشد تا کسي يادش نرود که موسيقي جراحت ساختة آريا عظيمينژادي است که عاشق تلفيق سازها و سبکهاست. جدای از اینها،هم موسیقی ترانه تیتراژ پایانی و هم موسیقی ترانههای دیگری که در جراحت شنیده میشوند بیشباهت به موسیقی درویشی و خانقاهی نیستند.ترانههایی که در معیشت با دف و تنبور جایگاه اصلی خودشان را پیدا میکنند. ملودی که ترانهها روی آن سوار است، ملودیهای از نوع چرخشی است به این معنا که خط ملودی از اغاز ترانه تا انتهای آن بارها تکرار میشود اما به واسطه آواهای جانبی که در آن جای داده شده و صدای خواننده دیگری که فقط نقش وکالیست را کنار عظیمینژاد بازی کرده است، موسیقی کلی اثر تکراری به نظر نمیرسد. اولین تجربه عظیمینژاد در حوزه اجرای موسیقی تجربه موفقی است چرا که سبک موسیقی که انتخاب کرده با صدای بم خودش همخوانی خوبی دارد اما اینکه از این به بعد هم آیا قصد ادامه این مسیر را دارد و اینکه چه سبکی را برای خودش برمیگزیند از آن چیزهایی است که طی زمان مشخص میشود.
- در مسير زايندهرود
موسيقي خواجهاميري موسيقي ملوديپرداز نيست حتي ترانههايي هم که در ميانة بعضي قسمتها اجرا ميشود، ترانههايي نيستند که بشود بهراحتي به خاطر سپردشان. هرچند بيشتر برگرفته از نوحههاي مذهبي هستند اما نميشود به راحتي ملوديشان را زمزمه کرد بلکه اکثراً فرم را به ملودي ترجيح دادهاند. موسيقي در در مسير زايندهرود قرار نيست که کار ويژه و مهمتر از آن کاري که به چشم بيايد را انجام بدهد بلکه وظيفة اصلياش کمک به بار حسي فيلم است، آن هم به سيستم خودش يعني استفاده بسيار کوتاه از سازهاي سلوي مختلف. هرجا هم که قرار است فضا حسيتر شود، موسيقي با آوا همراه ميشود. در ميان سازهاي مختلف کمانچه و پيانو در موسيقي در مسير زايندهرود نقش پررنگتري را ايفا ميکنند. هرچند که به خاطر ذات ساز کمانچه و غم نهفته در آن، تاثيرگذاري لحظاتي که نواخته ميشود روي تصاوير بيشتر است. طبيعي هم هست که براي قصهاي که در اصفهان روايت ميشود و در خانة سنتي ملکمنصور مسيب با آن معماري ويژهاش، نشود سازي را جايگزين سازهاي ايراني کرد. اما هوشمندياي که خواجهاميري در ساخت موسيقي در مسير زايندهرود از خودش نشان داده، بهرهگيري از سازهاي کلاسيک در مسير موسيقي ايراني بوده، يعني در واقع کاري که يک ارکستر موسيقي ملي ايراني انجام ميدهد. او ويلنها، بادي/ چوبيها و مسيها را طوري کنار سنتور، تار و کمانچه چيده که همه در يک مسير حرکت ميکنند و اين کاري است که يک ارکستر ملي از عهدة آن برميآيد.
با اینکه خواجه امیری آهنگسازی این مجموعه را هم به عهده داشته است اما کمتر کسی است که او را بیش از آنکه به عنوان خواننده بشناسد، او را یک آهنگساز بداند. هرچند خواجهامیری در "در مسیر زایندهرود" نشان داد که قریحه آهنگسازی هم دارد اما ترانه پایانی کار آنطور که باید و شاید از آب درنیامده. از احسان خواجهامیری که دقیقا به واسطه همین ترانههای تیتراژ خواننده معروفی شده است ساخت قطعه یکنواختی چون قطعه پایانی تیتراژ در مسیر زایندهرود بعید بود. این در حالی است که بسیاری از ترانههای تیتراژ او سر زبان مردم افتاده تا آنجا که در کنسرتهایش اغلب اجرای همین ترانهها از او خواسته میشود.
در زمینه اجرا هم این ترانه کار ويژهاي در ميان کارهاي خواجهاميري محسوب نميشود. هرچند که تم اميد در ترانه افشين يداللهي و اجراي خواننده وجود دارد که تا حدي از فضاي کلي موسيقي خواجهاميري در طول سريال فاصله گرفته اما کليت کار اتفاق ويژهاي نیست. طبیعی است که شاید اگر خواننده تازهکاری تیتراژ پایانی این مجموعه را به همین شکل اجرا میکرد، نوید ظهور یک خواننده جدید در موسیقی ایران را داده بود، اما با شهرت و تبحری که خواجهامیری طی این سالها در اجرای ترانه پیدا کرده است این اثر کار شاخص و ماندگاری محسوب نمیشود. شاید بتوان اصلیترین دلیل این مساله را در نبود فراز و فرودهای موسیقایی در این ترانه جستجو کرد که با وجود توانایی بسیار خوب احسان خواجهامیری در اجرای اوجهای موسیقی این خواسته توقع بیجایی نباشد.
تاریخ انتشار : پنجشنبه 8 مهر 1389 - 00:00
دیدگاهها
به نظر من هیچکس مثل احسان نمی تونست تیتراژ در مسیر زاینده رود رو به این قشنگی بخونه............
الکی عیب رو صدای مردم نذارین...............احسان هم خودش عالیه هم صداش هم البوم جدیدش.........
پیشنهاد می کنم هرکی نخریده بره بخره چوووووووووون واااااقعا محشـــــــــــــــــــــــــره...................
با تشکر.
دانلود کامل موسیقی متن جراحت ٰبه زودی در سایت هواداران آریا عظیمی نژاد
WWW.ARYAFANS.IR
ممنون از سایت فوق العاده محشرتون:)
من به شخصه کارهای آقای عظیمی نژاد رو دوست دارم و از این آهنگسازی تلفیقیش لذت می برم. امیدوارم باز هم کارهای قشنگی از آریا عظیمی نژاد ببینیم...
با تشکر.
البته اولین کار آقای عظیمی نژاد سریال "خانه ما" بود و در سریالهای مناسبتی نیز کار "او یک فرشته بود" یک سال قبل از آخرین گناه بود.
البته فکر میکنم سریال پزشکان و کمین و چند سریال دیگه خیلی زود تر از خانه ما پخش شدند ولی درسته. کارهای تلویزیونی آری عظیمی نژاد ا از خانه ما به بعد شناخته شد
موسیقی متن جراحت در سایت هواداران آریا عظیمی نژاد منتشر شد
www.Aryafans.ir
افزودن یک دیدگاه جدید