«دکتر بدری سادات بهرامی» کارشناسی ارشد مشاوره و دکتری روانشناسی سلامت از دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص تاثیر موسیقی عاشقانه بر جوانان و ازدواج آنها گفت: تحلیل مردم دنیا در مورد موسیقی و ترانه ایران این است که شاعران ایرانی دائماً اشعار عاشقانه میسرایند تا اشعار اجتماعی و مردمی.
وی ادامه داد: مردم این اشعار را میخوانند و به دنبال یک موضوع برای جایگزینی آن مفهوم عاشقانه هستند. یعنی وقتی که شما میخوانید که «تنهایی، همین دستای تنهامه» یا «تمام شهر خالیه، من از عشق تو بیدارم»، دنبال این موضوع هستید که برای این مفهوم، موضوع یا شخصی را بیابید تا مفهومی بهتر را برایتان جایگزین کند.
موسیقی عاشقانه مخاطب را به سوی عاشق شدن سوق میدهد
بهرامی با اشاره به اینکه موسیقی عاشقانه مخاطب را به سمت پیدا کردن یک موضوع عاشقانه سوق میدهد، بیان داشت: موسیقی و ترانه عاشقانه، ما را به سمت پیدا کردن یک موضوع عاشقانه سوق میدهد؛ موضوعی که ما عاشقش شویم تا بتوانیم اشعار عاشقانهای که تا عمق جان نفوذ میکنند را به آن شخص و موضوع خاص ارجاع دهیم.
این عضو هیئت علمی و آموزشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: شاعران نیز که زیبایی شعرشان به این است که از عشق بگویند، اگر از موضوعات دیگری بگویند، شاید این قدر جذاب نباشد که ترانه یا شعر عاشقانه گفته شود.
شاعران برای جذابیت اشعارشان، عاشقانه میسرایند
وی ضمن بیان اینکه شاعران برای جذابیت اشعارشان از موضوع عاشقانه میسرایند، اظهار داشت: جوانان ما نیز با اشعار عاشقانه دنبال موضوع یا شخصی میگردند تا عشق را به آن نسبت دهند و در تنیجه عاشق میشوند.
در ترانهها، جنبه الهی عشق نیز لحاظ شود
بهرامی در خصوص بهبود وضعیت موسیقیهای موجود در جامعه به خبرنگار برنا گفت: قطع به یقین اگر شاعران، ترانهها یا اشعارشان را به نحوی بگویند که قابلیت اتصال به عشق خداوند را نیز داشته باشد، جنبه الهی عشق را نیز بیان میکند؛ یعنی در کنار بیان عشق زمینی باید عشق الهی نیز بیان شود. برای مثال وقتی میگوییم «امشب در سر شوری دارم»، همه لحظههای این شعر برای عشق به خداوند و یا کسی که محرم شده است، مصداق مییابد.
ترانهسراها به سمت سُرایش اشعار عمیق عاشقانه سوق یابند
وی پیشنهاد داد: در این خصوص دو توصیه وجود دارد؛ اول اینکه جوانانمان را به سمت مفاهیم عرفانی که رشد دهنده است، سوق دهیم و دوم اینکه، شاعران و ترانهسراهایمان را به سمت سرایش اشعار عاشقانه عمیق سوق دهیم، یعنی این اشعار به قدری عمیق باشد که از مصادیق عرفانی عشق نیز سخن بگوید و به این ترتیب، هم جوانان ما میتوانند این اشعار را درک کنند و هم شاعران ما رشد میکنند و جوانان نیز به جای اینکه به دلبستنها و دلشکستنهای زمینی و سطحی فکر کنند به مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه برسند. به این ترتیب است که ترانهها، جوانان را به سمت فرهنگ صحیح ازدواج سوق میدهند.
بیان مفاهیم پیچیده انسانی توسط شعر، نافذتر و تاثیرگذارتر است
بهرامی در پاسخ به این سوال که آیا جای ترانههایی که ارزشهای واقعی زندگی مشترک را نمایان میکنند، خالی نیست، به خبرنگار برنا گفت: خیلی مواقع، وقتی خیلی از مفاهیم ارتباط بین فردی را در قالب ترانهای میگوییم، این نوع از بیان آن قدر رسا، نافذ و تاثیرگذار است که جای ساعتها گفتوگو را نمیگیرد و این موضوع به ایجاب هنر بر میگردد. مثلا قطعه:
کنار تو بد آوردم، نرفتم
کنار تو شکستم، خون دل خوردم، نرفتم
تحمل کردم این درماندگی را، از این زندگی مُردم، نرفتم
عمق سازگاری یک زوج را در زندگی زناشوییشان میرساند و در واقع اگر ساعتها از درد و رنج این زوج صحبت شود، نتواند مفهوم را برساند ولی ایجاب هنر این مفهوم را به راحتی انتقال میدهد؛ یعنی با چند خط ترانه یا شعر میتوانیم صدها خط حرف را در چند دقیقه و به صورت رساتر و عمیقتر بیان کنیم.
از تاثیر منفی ترانه عاشقانه نمیتوان گذشت
وی در پایان تصریح کرد: همان طور که نمیتوانیم منکر تاثیر مثبت موسیقی و ترانه شویم، اما از تاثیر منفی ترانهها نیز نمیتوان گذشت؛ یعنی به صورت عینی جوانان و نوجوانان و حتی بزرگسالان ما با شنیدن این ترانهها و موسیقیها، عاشق میشوند. یعنی مصداق این برداشت دنیا از مردم ایران میشود که مردم ایران عاشقند و بالاترین آمار عاشقی را دارند، چراکه بیشترین تعداد اشعار عاشقانه متعلق به مردم ایران است.
گفت و گو: آزاده فضلی - برنا
وی ادامه داد: مردم این اشعار را میخوانند و به دنبال یک موضوع برای جایگزینی آن مفهوم عاشقانه هستند. یعنی وقتی که شما میخوانید که «تنهایی، همین دستای تنهامه» یا «تمام شهر خالیه، من از عشق تو بیدارم»، دنبال این موضوع هستید که برای این مفهوم، موضوع یا شخصی را بیابید تا مفهومی بهتر را برایتان جایگزین کند.
موسیقی عاشقانه مخاطب را به سوی عاشق شدن سوق میدهد
بهرامی با اشاره به اینکه موسیقی عاشقانه مخاطب را به سمت پیدا کردن یک موضوع عاشقانه سوق میدهد، بیان داشت: موسیقی و ترانه عاشقانه، ما را به سمت پیدا کردن یک موضوع عاشقانه سوق میدهد؛ موضوعی که ما عاشقش شویم تا بتوانیم اشعار عاشقانهای که تا عمق جان نفوذ میکنند را به آن شخص و موضوع خاص ارجاع دهیم.
این عضو هیئت علمی و آموزشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: شاعران نیز که زیبایی شعرشان به این است که از عشق بگویند، اگر از موضوعات دیگری بگویند، شاید این قدر جذاب نباشد که ترانه یا شعر عاشقانه گفته شود.
شاعران برای جذابیت اشعارشان، عاشقانه میسرایند
وی ضمن بیان اینکه شاعران برای جذابیت اشعارشان از موضوع عاشقانه میسرایند، اظهار داشت: جوانان ما نیز با اشعار عاشقانه دنبال موضوع یا شخصی میگردند تا عشق را به آن نسبت دهند و در تنیجه عاشق میشوند.
در ترانهها، جنبه الهی عشق نیز لحاظ شود
بهرامی در خصوص بهبود وضعیت موسیقیهای موجود در جامعه به خبرنگار برنا گفت: قطع به یقین اگر شاعران، ترانهها یا اشعارشان را به نحوی بگویند که قابلیت اتصال به عشق خداوند را نیز داشته باشد، جنبه الهی عشق را نیز بیان میکند؛ یعنی در کنار بیان عشق زمینی باید عشق الهی نیز بیان شود. برای مثال وقتی میگوییم «امشب در سر شوری دارم»، همه لحظههای این شعر برای عشق به خداوند و یا کسی که محرم شده است، مصداق مییابد.
ترانهسراها به سمت سُرایش اشعار عمیق عاشقانه سوق یابند
وی پیشنهاد داد: در این خصوص دو توصیه وجود دارد؛ اول اینکه جوانانمان را به سمت مفاهیم عرفانی که رشد دهنده است، سوق دهیم و دوم اینکه، شاعران و ترانهسراهایمان را به سمت سرایش اشعار عاشقانه عمیق سوق دهیم، یعنی این اشعار به قدری عمیق باشد که از مصادیق عرفانی عشق نیز سخن بگوید و به این ترتیب، هم جوانان ما میتوانند این اشعار را درک کنند و هم شاعران ما رشد میکنند و جوانان نیز به جای اینکه به دلبستنها و دلشکستنهای زمینی و سطحی فکر کنند به مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه برسند. به این ترتیب است که ترانهها، جوانان را به سمت فرهنگ صحیح ازدواج سوق میدهند.
بیان مفاهیم پیچیده انسانی توسط شعر، نافذتر و تاثیرگذارتر است
بهرامی در پاسخ به این سوال که آیا جای ترانههایی که ارزشهای واقعی زندگی مشترک را نمایان میکنند، خالی نیست، به خبرنگار برنا گفت: خیلی مواقع، وقتی خیلی از مفاهیم ارتباط بین فردی را در قالب ترانهای میگوییم، این نوع از بیان آن قدر رسا، نافذ و تاثیرگذار است که جای ساعتها گفتوگو را نمیگیرد و این موضوع به ایجاب هنر بر میگردد. مثلا قطعه:
کنار تو بد آوردم، نرفتم
کنار تو شکستم، خون دل خوردم، نرفتم
تحمل کردم این درماندگی را، از این زندگی مُردم، نرفتم
عمق سازگاری یک زوج را در زندگی زناشوییشان میرساند و در واقع اگر ساعتها از درد و رنج این زوج صحبت شود، نتواند مفهوم را برساند ولی ایجاب هنر این مفهوم را به راحتی انتقال میدهد؛ یعنی با چند خط ترانه یا شعر میتوانیم صدها خط حرف را در چند دقیقه و به صورت رساتر و عمیقتر بیان کنیم.
از تاثیر منفی ترانه عاشقانه نمیتوان گذشت
وی در پایان تصریح کرد: همان طور که نمیتوانیم منکر تاثیر مثبت موسیقی و ترانه شویم، اما از تاثیر منفی ترانهها نیز نمیتوان گذشت؛ یعنی به صورت عینی جوانان و نوجوانان و حتی بزرگسالان ما با شنیدن این ترانهها و موسیقیها، عاشق میشوند. یعنی مصداق این برداشت دنیا از مردم ایران میشود که مردم ایران عاشقند و بالاترین آمار عاشقی را دارند، چراکه بیشترین تعداد اشعار عاشقانه متعلق به مردم ایران است.
گفت و گو: آزاده فضلی - برنا
تاریخ انتشار : شنبه 27 شهریور 1389 - 00:00
دیدگاهها
من نزد خانم خانم بدری سادات بهرامی جهت مشاوره رفته ام. به نظر بنده اطلاعات وسطح فکر ایشان بسیار پائین تر از حد عادی ،حتی پائین تر ازیک فرد معمولی غیر تحصیلکرده می باشد وایشان اصلا در حدی نیستند که بتوانند نظر کارشناسی در مسئله ای بدهندو بنده در اولین فرصت بدست آمده این مسئله را ثابت نموده وبه دیگران اطلاع رسانی خواهم نمود تا بقیه دوستان گمراه نگردند.
با تشکر
ولی خانوم دکتر بهرامی در صحبت های ساده و صمیمی خود در صدا و سیما بسیاری از دگیریهای فکری بنده و بسیاری از همسالانم را رفع کردند و به نظر بنده و بسیاری از همسالانم ایشان به معنای واقعی یه روانشناس مومن و بسیار متعهد و توانمند هستند.
ماربا جلالی احتمالا چون نظری بر خلاف اندیشه های شما دادن ایطوری نسبت به ایشون فکر می کنید........................ خود شکن آینه شکستن خطاست
خانم ...شما بفرمایید کدام روان شناس از نظر شما برتر ه ؟ من خودم خارج از کشور روان شناسی می خونم. با ایشون هم از نزدیک گفت و گو داشتم. شاید یک علامه روان شناسی نباشن، اما اصلا کم سواد نیستن. بعلاوه بسیار متعهد و جویای تجربه هستن.
آمار عاشقی رو چطور در دنیا و ایران محاسبه کردند ایشون؟
احتمالا ماریا جلالی با پاسخهای دکتر بهرامی قانع نشده و جواب ایشون باب میلش نبوده ..
دوستان چه طوری می توانیم نزد خانم دکتر برویم جهت مشاوره؟
خانم.....شما بهتر است ابتدا غرور خود را برطرف کنید وبعد درباره خانم دکتر بهرامی سخن بگویید ایشان یکی از بهترین روانشناس ها می باشد
افزودن یک دیدگاه جدید