کلام و خواننده؛ راه ارتباطی موسیقی با مردم
پژمان حدادی نوازنده سازهای کوبهای در این باره به خبرنگار میگوید: موسیقی در دورههایی که کاملاً محروم بوده به دلیل همین محرومیت، در شعر خلاصه میشده است به طوری که در آن دوران همه کسانی که حس موسیقیایی داشتند این حس را در شعرشان ابراز میکردند به همین دلیل اوزان شعریمان تا این حد قوی بوده است و تمام جذابیتهای ملودیک و موسیقیایی با شعر روایت میشده است. وی با اشاره به اینکه در طول تاریخ هیچ فرهنگی همچون فرهنگ ایرانی به لحاظ ادبی و شعر تا این حد غنی نبوده است، تأکید میکند: ادبیات ایران گوناگونی و رنگ بسیاری دارد، به عقیده من همین مسئله باعث شده تا این حد خوانندهها مورد اقبال مردم قرار بگیرند چراکه مردم از طریق شعر ارتباط بیشتری با موسیقی پیدا میکنند.
حدادی در ادامه میگوید: زبان ساز زبان رمزآمیزی است و دریافت اثر از طریق موسیقی نیاز به تربیت گوش دارد و مستلزم گذشت زمان است. اگر فردی میخواهد با موسیقی بیکلام و با سازها ارتباط برقرار کند باید طی تمرین و ممارست خود را به شنیدن این نوع از موسیقی عادت دهد و در آن تفکر کند تا درک این موسیقی برایش سهلتر و در عین حال لذت بخشتر باشد.
حدادی از نگاهی دیگر خواننده محوری را در موسیقی ایرانی ریشه در فرهنگ برجسته سازی ایرانیان میداند و در این خصوص تصریح میکند: وقتی یک خواننده نامدار و یک موزیسین مطرح در یک گام حرکت میکنند اما نام خواننده بیشتر بر سر زبانها میافتد به این دلیل است که ایرانیها در پررنگ کردن خواننده مورد علاقهشان زیادهروی میکنند. ما با افراد و سمبلها احساسی برخورد میکنیم به همین دلیل محکوم به خواننده سالاری یا خواننده محوری میشویم.
گفت و گو: راضیه غنجی
تاریخ انتشار : یکشنبه 5 تیر 1390 - 00:00
دیدگاهها
بعد از اینکه چندین سال ساز زدم و از اساتید بزرگ ساز در زندگی بهره بردم و نتوانستم راه به جایی ببرم سر انجام از دست تفکر غلط . از دست انحصاری گری در استفاده از نوازنده . . . هم اکنون نظاره گر سازم هستم . فقط و فقط . 25 ساله هستم . تنبک میزدم . اجازه تدریس از یکی از بزرگترین اساتید دارشتم ما یکنواختی را دوست نداشتم. هم اکنون تمرین هم ندارم .فقط درد دل بود .
سلام...تشکر میکنم بابت این گفتگو...هرچند فکر میکنم این صحبت بسیار کوتاه بود و اگر مفصلتر با افراد مطرحمون در حوزه ی موسیقی صحبت بشه مطمئنا تاثیراتش و نتیجه گیری توسط مردم آسانتر خواهد بود...موسیقی ما میتونه به جای گفتگوهای مکرر و مفصل با خواننده های سرشناس از صحبتهای کارشناسی چنین اشخاصی بسیار بهره ببره...هدف ما ارتقا موسیقی و فرهنگ مردمه نه مشهورترکردن چهره های تکراری...که البته قابل احترام هستن اما اونها بخشی از اعضای موسیقی ما هستن !نه همه ی موسیقی... به عنوان واسطه ای برای شنیده شدن کلام شاعر و موسیقی نوازنده و تلفیقش با صداشون...
افزودن یک دیدگاه جدید