يادداشت
موسیقی رپ میتواند در جشنواره حضور داشته باشد!
موسیقی ما - لیلا رضایی: شاید گذشته باشد زمان آنکه موسیقی دستگاهی، سنتی، ایرانی، و یا هرنوع موسیقی از این دست بتواند به دل جوانهای دهههای اخیر بنشیند. جوانان دهههای اخیر بیش از جوانان هر دههای با موسیقیهایی از جنس رپ و یا صداهای همنسلان خود خو گرفتهاند. بنابر این نمیتوان توقع داشت که با هر موسیقی با هر رگ و ریشهای بتواند مورد توجه این تین ایجها قرار بگیرد، حتی اگر مسولان دولتی سالهای سال موسیقیهای روز را زیرزمین بفرستند ومنجر به تولید غیرمجاز آنها شوند.
بنا به هیچ یک از این دلایل و هر دلیل نوشته و نانوشته دیگری نمیتوان جلوی گوش دادن این موسیقی که رشد بسیار وسیع و عمیقی در سرتاسر کشور داشته را توسط قشر وسیعی از جامعه گرفت.
نوشتن این مقوله صرف این نیست که منکر اصالت، ریشه داری و فاخر بودن موسیقی اصیل ایرانی و سنتی شد. موسیقی سنتی و کلاسیک ایران همواره در قلبها بوده و خواهد ماند. اما نمیتوان انکار کرد که جوانان امروزه که سرعت، تکنولوژی، اینترنت، ماهواره، و کلا وسایل ارتباط جمعی حرف اول را میزند، موسیقی کل جهان را دنبال میکنند و با موسیقی روز جغرافیای جهان آشناهستند. بنابراین نمیتوان توقع داشت تا از موسیقیای که محصول فرهنگ دیرینه است که بارها شنیده است، استقبال کند. شاید بتواند در خلوت روحانی خود برای ساعاتی موسیقی بومی و ملی، سنتی و فاخر کشور خود را باجان و دل گوش کند و از آن لذت وافر نیز ببرد و یا حتی برای شنیدن صدای خواننده سنتی مورد علاقهاش هزینه بسیاری کند، اما در جایی دیگر نیاز دارد موسیقیای از جنسی دیگر گوش کند.
از طرفی سلیقهها با هم یکسان نیست. عدهای ذاتا از این موسیقی استقبال نمیکنند و سلیقه اشان پیرامون موسیقی خاصی میچرخد که به مذاق خیلیها خوش نمیآید و مسولان به آن مهر موسیقی زیر زمینی زدهاند!
این موسیقیها با سبکهایی که دارند و با عناوین مختلف که چندان هم به مذاق بسیاری از دوستان خوش نیست، اگر چه در ایران ناشناخته نماندهاند، و برخی از آنها توانستهاند جایی در دل جوانها باز کنند، اما هنوز دل مسولان را به دست نیاوردهاند، همچنان میروند که بتازند. تاجایی که تولید آنها همچنان و همچنان در زیززمینها صورت میگیرد، ومجوز برگزاری کنسرت به آنها داده نمیشود، در انتشار آلبومهایشان جایگاهی ندارند و همین طور نمیتوانند از ویترینی که جشنوارههای مختلف در اختیار خوانندهها و گروههای مختلف استفاده میکنند، بهره لازم را ببرند. در حالی که رپرها حرفهای بسیاری با مردم و از جنس مردم و از دردهای مردم میزنند، باید در خفا بخوانند و موسیقی اشان در بیرون درد مردم را چماق کند و برسرشان بکوبدواشکشان را در بیاورد. نمونه بارزش آقای یاس با قطعات معروفی همچون «سی دی رو بشکن» (مبارزه مبارزه با انتشار فیلمهای جنسی در ایران که برای دفاع از یکی از بازیگران سینمای ایران خوانده بود)، قصه زیرزمین، من میجنگم، سرباز وطن و... است که به وی لقب سلطان رپ فارسی را دادهاند. اگر او به عنوان الگویی در جشنواره موسیقی حضور داشته باشد، به کجای جشنواره بر میخورد؟ چه کسی از کار بر کنار میشود؟ آیا به این فکر کردهاید با حضور وی به چه میزان در آمدزایی خواهد شد؟ میدانید همین آقای یاس که به ظاهر زیرزمینی میخوانیدش میتوانید چند سالن برج میلاد را که چند مدعی مجوز دار نمیتوانند با هزار دبدبه و کبکبه پرش کنند با یک اشاره پرکند؟ آن وقت چند نفر بتوانند نان آور سفرههای خالی خانههایشان شوند؟ این یک طرف قضیه است که از آن میگذریم چون بحث امروز ما چیز دیگری است.
ناگفته مشخص است؛ موسیقیهای زیرزمینی بخصوص رپ (اگر از راک سخنی به میان نمیآید به این دلیل است که جایگاه مشخص شده تری دارد) این روزهاخوراک عمده مصرف کنندگان موسیقی را در کشور تامین میکنند. به همین دلیل شاید بهتر باشد جشنوارهها جایی برای ارائه اینگونه از موسیقیها باشند. وقتی بخش عمدهای از قشر جامعه را جوانها تشکیل میدهند، مشخص است که آنها موسیقیای از جنس خود میخواهند. چه بهتر است که آنها موسیقی خود را از دست مسولان در جشنوارهها تحویل بگیرند. چرا که در این صورت اعتمادها بیشتر میشود و موسیقی با شکل و شمایل شکیل تری به دست علاقه مندانش میرسد، نظارت شدهتر، فیلتر شده و نام یافته!
جشنوارهها میتوانند ویترین مناسبی برای عرضه بهترینهای هر سبکی در این عرصه از هنر باشند. مسولان دولتی چه بخواهند، چه نخواهند، چه مجوز بدهند و چه مجوز ندهند، موسیقی زیر زمینی به دست علاقه مندان خود میرسد و به گفتهای آبی است روان که راه خود را پیدا میکند. پس بهتر است این موسیقی که به گفته صاحبان آن موسیقی مخالف با نظام نیز نیست، از ویترین نظام معرفی شود. چرا که براساس چارچوبها و ضوابط و قانونمندیهای موسیقی به دست هوادارن میرسد. اما نکتهای که مطرح است این است که آیا در این صورت بازهم مخاطبان خود را خواهد داشت؟
در تعریفی که از موسیقی زیرزمینی شده است، به مجموعهای از سبکهای موسیقی گفته شده که در زمان تولید خود مورد توجه ناشران و تهیهکنندگان قرار نمیگیرد چرا که نمیتواند مجوز وزارت فرهنگ و اشاد اسلامی را دریافت کند. بنابراین اگر برای آن هزینه کنند، بازگشت سرمایه نخواند داشت.
از آنجایی که این موسیقی معمولاً با سبک زندگی و ارزشهای طبقه متوسط دنیای سرمایهداری در تضاد است و از سوی نظام حاکم به رسمیت شناخته نشدهاست؛ در مکانی که موقعیت رسمی ندارد و در استودیوهای خانگی که به زبان غیر رسمی صاحبان آنها تحت عنوان هوم استودیو از آنها نام برده میشود، به صورت مخفیانه و با مضامین اعتراضگونه تولید میشود.
حال آنچه مطرح است این است. مگر نه اینکه این موسیقی بخش عمدهای از نخبگان که از قشر متوسط جامعه هستند را به خود جذب میکند؟ پس چه بهتر که مسولان جشنوارهها را وادار به اتخاذ برنامههایی کند تا بتوانند فرصتهایی فراهم کنند برای فعالان این عرصه از موسیقی! تا دیگر غربال شده آن به کف زمین بیاید! تا دیگر هر چیزی که به ذهن هر کسی میرسد به خوردهر مخاطبی داده نشود.. وقتی پلیس تهران در یکی از سالهای نه چندان دور در یک اقدام نه چندان محترمانه عدهای از زیر زمینیهای نه چندان بیهنر را دستگیر کرد، صرفا به جرم اینکه هنرشان را در قالب موسیقی رپ اجرا کرده بودند، شاید اگر کسی فکری به حال هنر این جوانان کرده بود، هنرشان ارج نهاده شده بود و بر صدر نشسته بود. مانند بسیاری از کشورها که ارزش بسیاری برای هنرمدان کشورشان قائلند آنها نیز بهترین بودند و هنرمندترین و لایق بهترینها!
حال سوالی که مطرح است این است تا کی باید موسیقی موسیقی زیر زمینی خفقان بگیرد؟ آیا زمان آن نرسیده که بخواهد نفسی تازه کند؟ جشنوارههای موسیقی تا کی باید بدون حضور این تازه نفسان و نخبههای موسیقی که فریادشان در زیرزمینها خفه میشود کورمال کورمال برای عدهای به صورت سفارشی و کاملا روتین برگزار شود؟
تا کی باید یاس سراز سالن دانشگاه میشیگان درآورد و نشست خبری برگزار کند تادرباره موسیقی رپ فارسی حرف بزند و موسیقیای را که در کشور خود فرزند نامشروع میدانند، در غربت به همگان معرفی کند؟
آیا وقت آن نرسیده راه را برای آنها باز کنیم یا هنوز قصد داریم سرمان چون کبک زیر برف بماند و همچنان فرزندانمان در خانههایمان، در اتومبیلهایمان، در تریاهایمان و در همه جا و همه جا با گوش دادن به این موسیقی از آن حمایت کنند و ما همچنان آن را نادیده بگیریم و آن را پس بزنیم و غافل از آنکه آبی که بخواهد از سر بگذرد خواهد گذشت و ما همچنان بیخبر و بیخبر ژست عاقل اندر سفیه به جهت گوش دادن به موسیقی فاخر به خود گرفتهایم؟
حرف آخر، موسیقی خطرناک نیست، اگر بود تا حالا میبایست خیلیها به واسطه آن بلاهای بسیاری بر سر خیلیهای دیگر میآوردند و اتفاقات بد بسیاری میافتاد که خدا شکر تا به حال هیچ سازی هیچ انسانی را به کشتن نداده است و هیچ کس با خواننده شدن نه معتاد شده و نه به زندان رفته و نه عمل خلاف شرعی کرده است. از گلوی هیچ خواننده رپی هم جز اعتراض هیچ گلولهای شلیک نشده است، جز کلماتی از جنس درد، که به دنبال ویترینی به نام جشنوارهاند که امید به دستهای دراز شده ایاند که دستهایشان را به نیت کمک بفشاند. باشد تا این دستها به سویشان دراز شود و نجات دهنده درگور نخفته باشد!
بنا به هیچ یک از این دلایل و هر دلیل نوشته و نانوشته دیگری نمیتوان جلوی گوش دادن این موسیقی که رشد بسیار وسیع و عمیقی در سرتاسر کشور داشته را توسط قشر وسیعی از جامعه گرفت.
نوشتن این مقوله صرف این نیست که منکر اصالت، ریشه داری و فاخر بودن موسیقی اصیل ایرانی و سنتی شد. موسیقی سنتی و کلاسیک ایران همواره در قلبها بوده و خواهد ماند. اما نمیتوان انکار کرد که جوانان امروزه که سرعت، تکنولوژی، اینترنت، ماهواره، و کلا وسایل ارتباط جمعی حرف اول را میزند، موسیقی کل جهان را دنبال میکنند و با موسیقی روز جغرافیای جهان آشناهستند. بنابراین نمیتوان توقع داشت تا از موسیقیای که محصول فرهنگ دیرینه است که بارها شنیده است، استقبال کند. شاید بتواند در خلوت روحانی خود برای ساعاتی موسیقی بومی و ملی، سنتی و فاخر کشور خود را باجان و دل گوش کند و از آن لذت وافر نیز ببرد و یا حتی برای شنیدن صدای خواننده سنتی مورد علاقهاش هزینه بسیاری کند، اما در جایی دیگر نیاز دارد موسیقیای از جنسی دیگر گوش کند.
از طرفی سلیقهها با هم یکسان نیست. عدهای ذاتا از این موسیقی استقبال نمیکنند و سلیقه اشان پیرامون موسیقی خاصی میچرخد که به مذاق خیلیها خوش نمیآید و مسولان به آن مهر موسیقی زیر زمینی زدهاند!
این موسیقیها با سبکهایی که دارند و با عناوین مختلف که چندان هم به مذاق بسیاری از دوستان خوش نیست، اگر چه در ایران ناشناخته نماندهاند، و برخی از آنها توانستهاند جایی در دل جوانها باز کنند، اما هنوز دل مسولان را به دست نیاوردهاند، همچنان میروند که بتازند. تاجایی که تولید آنها همچنان و همچنان در زیززمینها صورت میگیرد، ومجوز برگزاری کنسرت به آنها داده نمیشود، در انتشار آلبومهایشان جایگاهی ندارند و همین طور نمیتوانند از ویترینی که جشنوارههای مختلف در اختیار خوانندهها و گروههای مختلف استفاده میکنند، بهره لازم را ببرند. در حالی که رپرها حرفهای بسیاری با مردم و از جنس مردم و از دردهای مردم میزنند، باید در خفا بخوانند و موسیقی اشان در بیرون درد مردم را چماق کند و برسرشان بکوبدواشکشان را در بیاورد. نمونه بارزش آقای یاس با قطعات معروفی همچون «سی دی رو بشکن» (مبارزه مبارزه با انتشار فیلمهای جنسی در ایران که برای دفاع از یکی از بازیگران سینمای ایران خوانده بود)، قصه زیرزمین، من میجنگم، سرباز وطن و... است که به وی لقب سلطان رپ فارسی را دادهاند. اگر او به عنوان الگویی در جشنواره موسیقی حضور داشته باشد، به کجای جشنواره بر میخورد؟ چه کسی از کار بر کنار میشود؟ آیا به این فکر کردهاید با حضور وی به چه میزان در آمدزایی خواهد شد؟ میدانید همین آقای یاس که به ظاهر زیرزمینی میخوانیدش میتوانید چند سالن برج میلاد را که چند مدعی مجوز دار نمیتوانند با هزار دبدبه و کبکبه پرش کنند با یک اشاره پرکند؟ آن وقت چند نفر بتوانند نان آور سفرههای خالی خانههایشان شوند؟ این یک طرف قضیه است که از آن میگذریم چون بحث امروز ما چیز دیگری است.
ناگفته مشخص است؛ موسیقیهای زیرزمینی بخصوص رپ (اگر از راک سخنی به میان نمیآید به این دلیل است که جایگاه مشخص شده تری دارد) این روزهاخوراک عمده مصرف کنندگان موسیقی را در کشور تامین میکنند. به همین دلیل شاید بهتر باشد جشنوارهها جایی برای ارائه اینگونه از موسیقیها باشند. وقتی بخش عمدهای از قشر جامعه را جوانها تشکیل میدهند، مشخص است که آنها موسیقیای از جنس خود میخواهند. چه بهتر است که آنها موسیقی خود را از دست مسولان در جشنوارهها تحویل بگیرند. چرا که در این صورت اعتمادها بیشتر میشود و موسیقی با شکل و شمایل شکیل تری به دست علاقه مندانش میرسد، نظارت شدهتر، فیلتر شده و نام یافته!
جشنوارهها میتوانند ویترین مناسبی برای عرضه بهترینهای هر سبکی در این عرصه از هنر باشند. مسولان دولتی چه بخواهند، چه نخواهند، چه مجوز بدهند و چه مجوز ندهند، موسیقی زیر زمینی به دست علاقه مندان خود میرسد و به گفتهای آبی است روان که راه خود را پیدا میکند. پس بهتر است این موسیقی که به گفته صاحبان آن موسیقی مخالف با نظام نیز نیست، از ویترین نظام معرفی شود. چرا که براساس چارچوبها و ضوابط و قانونمندیهای موسیقی به دست هوادارن میرسد. اما نکتهای که مطرح است این است که آیا در این صورت بازهم مخاطبان خود را خواهد داشت؟
در تعریفی که از موسیقی زیرزمینی شده است، به مجموعهای از سبکهای موسیقی گفته شده که در زمان تولید خود مورد توجه ناشران و تهیهکنندگان قرار نمیگیرد چرا که نمیتواند مجوز وزارت فرهنگ و اشاد اسلامی را دریافت کند. بنابراین اگر برای آن هزینه کنند، بازگشت سرمایه نخواند داشت.
از آنجایی که این موسیقی معمولاً با سبک زندگی و ارزشهای طبقه متوسط دنیای سرمایهداری در تضاد است و از سوی نظام حاکم به رسمیت شناخته نشدهاست؛ در مکانی که موقعیت رسمی ندارد و در استودیوهای خانگی که به زبان غیر رسمی صاحبان آنها تحت عنوان هوم استودیو از آنها نام برده میشود، به صورت مخفیانه و با مضامین اعتراضگونه تولید میشود.
حال آنچه مطرح است این است. مگر نه اینکه این موسیقی بخش عمدهای از نخبگان که از قشر متوسط جامعه هستند را به خود جذب میکند؟ پس چه بهتر که مسولان جشنوارهها را وادار به اتخاذ برنامههایی کند تا بتوانند فرصتهایی فراهم کنند برای فعالان این عرصه از موسیقی! تا دیگر غربال شده آن به کف زمین بیاید! تا دیگر هر چیزی که به ذهن هر کسی میرسد به خوردهر مخاطبی داده نشود.. وقتی پلیس تهران در یکی از سالهای نه چندان دور در یک اقدام نه چندان محترمانه عدهای از زیر زمینیهای نه چندان بیهنر را دستگیر کرد، صرفا به جرم اینکه هنرشان را در قالب موسیقی رپ اجرا کرده بودند، شاید اگر کسی فکری به حال هنر این جوانان کرده بود، هنرشان ارج نهاده شده بود و بر صدر نشسته بود. مانند بسیاری از کشورها که ارزش بسیاری برای هنرمدان کشورشان قائلند آنها نیز بهترین بودند و هنرمندترین و لایق بهترینها!
حال سوالی که مطرح است این است تا کی باید موسیقی موسیقی زیر زمینی خفقان بگیرد؟ آیا زمان آن نرسیده که بخواهد نفسی تازه کند؟ جشنوارههای موسیقی تا کی باید بدون حضور این تازه نفسان و نخبههای موسیقی که فریادشان در زیرزمینها خفه میشود کورمال کورمال برای عدهای به صورت سفارشی و کاملا روتین برگزار شود؟
تا کی باید یاس سراز سالن دانشگاه میشیگان درآورد و نشست خبری برگزار کند تادرباره موسیقی رپ فارسی حرف بزند و موسیقیای را که در کشور خود فرزند نامشروع میدانند، در غربت به همگان معرفی کند؟
آیا وقت آن نرسیده راه را برای آنها باز کنیم یا هنوز قصد داریم سرمان چون کبک زیر برف بماند و همچنان فرزندانمان در خانههایمان، در اتومبیلهایمان، در تریاهایمان و در همه جا و همه جا با گوش دادن به این موسیقی از آن حمایت کنند و ما همچنان آن را نادیده بگیریم و آن را پس بزنیم و غافل از آنکه آبی که بخواهد از سر بگذرد خواهد گذشت و ما همچنان بیخبر و بیخبر ژست عاقل اندر سفیه به جهت گوش دادن به موسیقی فاخر به خود گرفتهایم؟
حرف آخر، موسیقی خطرناک نیست، اگر بود تا حالا میبایست خیلیها به واسطه آن بلاهای بسیاری بر سر خیلیهای دیگر میآوردند و اتفاقات بد بسیاری میافتاد که خدا شکر تا به حال هیچ سازی هیچ انسانی را به کشتن نداده است و هیچ کس با خواننده شدن نه معتاد شده و نه به زندان رفته و نه عمل خلاف شرعی کرده است. از گلوی هیچ خواننده رپی هم جز اعتراض هیچ گلولهای شلیک نشده است، جز کلماتی از جنس درد، که به دنبال ویترینی به نام جشنوارهاند که امید به دستهای دراز شده ایاند که دستهایشان را به نیت کمک بفشاند. باشد تا این دستها به سویشان دراز شود و نجات دهنده درگور نخفته باشد!
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 5 مرداد 1392 - 08:05
دیدگاهها
زنده باد لیلا رضایی
عجب قدرت بیانی وحقیقت رو باید گفت حتی در فضایی که هر راست نباید گفت . موسیقی خطر نداره ...
یه تشکر ویژه از نویسنده این متن که حرفاش حرف دل بود. مرسی
امیدوارم امیدوارم که هنرمندان خوبی مثل یاس که حرفهای با ارزشی برای گفتن دارن بتونن بدون محدودیت تو کشور خودشون فعالیت کنن و نگاه های متعصبانه نسبت به جنس موسیقی آنها تمام شود
به امید روزی که موسیقی رپ هم مجوز بگیرد افرادی مانند یاسر بختیاری(یاس) بتوانند البوم و کنسرت دهند.
واقعا متن جالبی بود
من شنیده بودم که یاس برای دریافت مجوز آهنگای خودشو به آقایون داده بود و اونها به جای اینکه در مورد این سبک چیزی بدونن تنها نظری که داده بودند این بود که این سبک رو به کتاب خوندن تشبیه کرده بودند!!!!!در صورتی که اون موقع در جهان این سبک شناخته شده بود....
امیدوارم که موسیقی رپ جدی گرفته بشه (از نظر وزارت فرهنگ و ارشاد) بالاخره این موسیقی در بین مردم مخصوصا جوون ها شنیده میشه حتما این سبک اونقدری ارذش داره که خیلی ها بهش رو اورن!!
این که موسیقی کلاسیک ایران تو نسل جدید طرفدارش کمه ربطی به ماهواره و تکنولوژی نداره ، مشکل فرهنگ سازیه . اگه دلیلش پیشرفت تکنولوژی بود موسیقی ملی آمریکا یعنی موسیقی کانتری انقدر تو اون کشور که پیشرفته ترین کشور جهانه طرفدار پیدا نمی کرد.
یه دلیلش همینه که اجازه ی کار به موسیقی رپ نمی دن مردم می رن دنبالش ببینن چیه که مجوز نمی گیره
omidvaram musighie pop ma az beyn nare chon pishrafte cheshm giri dashte
مرسی لیلا رضایی عزیز متن خوبی بود اما موسیقی رپ تا زمانی یک موسیقی اعتراضی هست که بی پرده باشه نه اینکه شعر هاش اصلاحیه بخورن ! وقتی حرف از موسیقی رپ میشه همه میگن یاس اما به نظر من آقای یاسر بختیاری هم از زمانی که فکر مجوز گرفتن به سرش زده روز به روز و ترک به ترک محافظه کار تر شدن ! این نشونه اینه که موسیقی رپ اگه مجوز بگیره پاستوریزه میشه و دیگه از درد جامعه نیست و مطمئنن هم به دل جوون ها هم نمیشینه.افرادی که موسیقی به اصطلاح "رپ اعتراضی" کار میکنن انگشت شمارن اما همین تعداد کم هم به مسائل ریشه ای نمیپردازند و به قول "یغما گلرویی" اعتراض هایی که میکنن در حد قسمت حوادث روزنامه هاست ! مگر اینکه مجوز به رپ خون هایی داداه بشه که تو فضاهای عاشقی و آهنگ های شاد کار میکنن که مشکلی هم نداره اما بهتره هر موسیقی رو موسیقی اعتراضی ننامیم...
و در آخر باز هم به قول یغما گلرویی در ایران موسیقی اعتراضی وجود نداره این رپ خون هایی هم که با برچسب اعتراضی کار میکنن فقط مرثیه میخونن و دردی رو دوا نمیکنن .
راست میکه والا
خونه خوبه ....
امیدوارم روزی رپر محبوب کشورمون <یاس> عزیز و دوست داشتنی بتونه به صورت مجاز کار کنه و آلبوم مجاز منتشر کنه و کنسرت بذاره...
به مید اون روز...
موسیقی رپ کلا یه ملودی داره اونم همه خوندن ول کنین تورو خدا
فرزاد متاسفانه هیچ کدوم این کسانی که شما می گی رپ خون نیستن . رپ با یاس تموم می شه.
خانم رضایی درود بر شما
یه نفری اینجا نظر داده بود
با موسیقی رپ مخالفت کرده بود
و گفته بود سلیقه رو به شدت پایین میاره
که البته عین حقیقتم گفته بود
ولی الان نظرش پاک شده!!!!!!!!!!!!!!!!!1
برای خودم متاسفم که عضو این سایت هستم
و همچنین برای کسی که تحمل نظر شخصی یک مخاطب رو نداشت
مخاطبی که با نهایت احترام حرف حقیقت رو زد با نهایت احترام به کسایی که توی این راه دارن جوونیشون رو حروم میکنن و گوش جوونای دیگه ای رو هم خراب.
خانوم رضایی به خاطر نیت خوبتان در نوشتن این متن متشکریم،اما چیزی که یاس توی موسیقیش داره ارائه میده چه در نوع خوانش چه در تکنیک و چه در ضرباهنگ ها به هیج عنوان رپ و هیپ هاپ نیست وبیشتر یک موسیقی سطحی پاپ هست.از نظر کلام هم به سطحی ترین مسائل می پردازه و به هیچ عنوان نمیشه یاس رو نو پرداز لقب داد .جالب اینجاست که بدونید یاس از طرف خود جریان اصلی موسیقی رپ و دیگر شاخه های فرهنگ هیپ هاپ هم به رسمیت شناخته نمیشه و بیشتر مواقع به تمسخر گرفته میشه.
چقدر خوب بود قبل از نوشتن چنین مقاله ای اطلاعات و دانسته هاتون رو نسبت به هنر زیرزمینی ،معترض و مهمتر رپ فارسی کامل می کردین
واقعا ممنون
حرفاتون کاملا متین و زیبا بود...
امیدوارم افرادی که مثل شما دیده بهتری نسبت به سبک "رپ" دارن روز به روز بیشتر بشن....
واقعا داره به "رپ" و هنرمندانی که تو این زمینه زحمت میکشن و حرف دلشون و به پای حروم شدن هنرشون میدن ظلم میشه....
باز هم تشکر
من هنوز موسیقی خیلی خوبی رو از سبک رپ نشنیدم
به نظرم همش داد ...
افزودن یک دیدگاه جدید