برنامه یاد بعضی نفرات
 
گفت‌و‌گوی سایت موسیقی ما با حسين عليشاپور؛
مقلد كه باشم، عقب مانده‌ام!
موسیقی ما - لی‌لا رضایی: حسین علیشاپور، آوازخوانی است که به دور از هیاهوی زمانه به کار خویش مشغول است. اگرچه اخبار کنسرت‌ها و آلبوم‌های منتشر شده او که کم هم نیستند، هر از گاهی در رسانه‌ها منتشر می‌شود، اما کمتر شاهدیم که او به عنوان یک آوازخوان ایرانی، از ابزارهای گوناگون زمانه خویش برای طرح خود بهره بگیرد. او به گفته خود، نقطه قوت کار یک آوازخوان را «آوازخوانی با یک ساز روی صحنه» می‌داند و معتقد است اگر خواننده ای به این درجه توانایی برسد، آن گاه باید او را آوازخوان تلقی کرد و آوازخوانی با نمایش‌های فرعی دادن و به قول او " show off " ممکن نمی‌شود. علیشاپور، خود چنین رویکردی را آزموده و کنسرت‌های موفقی را با یک ساز تنها و به صورت ساز و آواز داشته است. او که 22 سال پیش در محضر استاد صدیق تعریف آواز را آغاز کرده، از محضر استادانی چون محسن کرامتی، زنده یاد رضوی سروستانی، زنده یاد منوچهر همایونپور و زنده یاد دکتر حسین عمومی بهره‌مند بوده و جزو معدود آوازخوانان نسل سوم است که محضر استاد همایونپور را درک کرده و سبک و سیاق ویژه او را آمیخته با روش استادانی چون ادیب خوانساری، تاج اصفهانی و علی اصغر شاهزیدی در آمیخته است. آخرین آلبوم وی (نگارینه) که هفتمین آلبوم اوست، تالیف و تدوینی از برخی آثار قدیمی ست که توسط «سیامک جهانگیری» انجام شده و علیشاپور در آن با دیگر خواننده مکتب آوازی اصفهان (رسول رهو) همنوا شده است. به بهانه انتشار این آلبوم و کنسرتی که او در روزهای 9 و 10 آبان ماه با گروه «بربانگ» پیش رو دارد، با وی گفت و گویی انجام داده‌ایم که طی آن، او دیدگاه های خود را در خصوص موسیقی و آوازخوانی نیز بیان کرده است.
 
  • *امسال کنسرت‌های بیشتری را نسبت به سال‌های گذشته برگزار کرده‌اید.
بالاخره آوازخوان باید بخواند و کنسرت بدهد؛ البته این که کجا کنسرت بدهد، پیش چه کسانی بخواند و شان خود را در چه ببیند دیگر بسته به خود اوست، بنده یک همچنین دیدگاه‌هایی داشته و دارم نسبت به کار خودم و از همین جهت است که بالاخره کمتر حاضر بوده‌ام و کمتر اجرا داشته‌ام. اما امسال، شرایطی که پیش آمده به گونه ای بوده که اجراهای متعدد و خوبی داشته‌ام و با دوستان بسیار خوبی نیز همکاری و همراهی داشتم که اگر خداوند بخواهد تا آخر سال جاری هم در تهران و شهرهای دیگر ادامه خواهد داشت.
 
  • *با گروه «بربانگ» هم همین آخر هفته در تالار اندیشه کنسرت دارید ...
آقای خانی گروه خوبی را تشکیل داده است. بچه‌هایش همدل هستند و همگی برای گروه و کارشان اهمیت قائل اند. آنسامبلش دلنشین است و کارهایش هم و از همه مهم‌تر که خودش انسان خوبی است و این وجه برای من خیلی اهمیت دارد که دوستانی که با آن‌ها کار می‌کنم از لحاظ مختصات روحی آدم‌هایی باشند که این کارهای عجیب و غریب و ریب و ریاهای باب شده در جامعه امروز در وجودشان نباشد. خانی را این گونه دیدم و بقیه دوستانی هم که با آن‌ها مشغول کار هستم. فارغ از این که هنرمندی مشهور باشد یا نباشد، اگر کارش را حس کنم که به درد موسیقی ما می‌خورد و چیزی به موسیقی اضافه می‌کند، آن را می‌خوانم. برای همین هم هست که سراغ کار کنتراتی و پیمانکاری و دستوری در موسیقی نرفته‌ام. در مورد «بربانگ» و آقای خانی هم ماه‌هاست که تمرین می‌کنیم و امیدوارم اجرایی باشد که مخاطبان را راضی کند.
 
  • *شما را به عنوان آوازخوانی می‌شناسند که علاوه بر این که شیوه خاصی در خواندن دارید، متفاوت از سایر هم نسلان خود به این مقوله می‌نگرید.این را چگونه ارزیابی می‌کنید و آیا اصولاً این را رویکردی مثبت تلقی می‌کنید؟
 بستگی دارد که چه کسی و چگونه به موضوع نگاه کند. اگر کسی این گونه بنگرد که بنده با رویکرد به آواز استادانی مثل تاج و ادیب و همایونپور و عمومی و شاهزیدی، از قافله کنونی پیوستن به موج تقلید صرف و دائم از استادان بزرگوار جناب شجریان، جناب ناظری و سایر استادان بزرگ عقب مانده‌ام، خب مسلما از دیدگاه وی یک آدم عقب افتاده تلقی می‌شوم. البته باید تصریح کنم که تقلید در مرحله ای از پیمودن راه هنر، امری واجب است و خود استادان بزرگ هم به آن عمل نموده‌اند. اما استفاده های خاص از این تقلید و ماندن در آن با هدف دستیابی به منویاتی که دیگر معلوم و مشخص شده چه هستند، مساله ای است که استادان بزرگوار نیز با آن مشکل دارند و آن را برنمی تابند و به عقیدهٔ من بی معرفتی معدودی از دوستان است به مقولهٔ هنر و به استادان عزیزمان. به هر حال این نوع آوازخوانی که ملهم از روش‌های مورد اشاره و حتی برخی ژانرهای دیگر موسیقایی ست، شیوهٔ من است و البته مبتنی بر دلائلی است که این چنین می‌خوانم و راه هنر را این گونه برگزیده‌ام؛ تا الان هم پای آن بوده و کماکان خواهم بود. امیدوار هم هستم که تمامی دوستان در راهی که پیش گرفته‌اند، بتوانند به اعتلای هنر آوازخوانی کمک کنند و چیزی بر آن بیفزایند.
 
  • *مقصود از این که آوازخوان باید شعر را خوب بخواند چیست؟
قاعدتاً مقصود این نیست که شعر را بدون غلط‌های املایی و انشایی بخواند! این که آوازخوان یک شعر را با رعایت لوازم املا و انشای صحیح بخواند، وظیفه اوست و هنری برای او محسوب نمی‌شود. آوازخوان باید ابتدا روح شعر را درک کند و بعد مفاد آن را با استفاده از هنر صدای خود نمایان‌تر کند و اعتلا ببخشد. آقای همایونپور می‌گفتند : آوازخوانی که شعر را از مرتبه ای که در دیوان شعر چاپ شده بالاتر نبرد باید از آوازخوانی دست بکشد و لبو بفروشد! خب به هر حال معروف بودند به رک گویی و ابایی هم نداشتند که کسی خوشش بیاید یا خوشش نیاید از این حرف. اما این قدر تاکید داشتند که کلام شاعر در درجه نخست اهمیت است. همیشه هم می‌گفتند که مشکل خیلی از آوازخوانان امروز این است که صدای خود را از کلام حافظ و سعدی و مولانا بیشتر دوست دارند... به هر شکل آوازخوان باید نفس کلام را دریابد و آن را با صدایش مصور کند.
 
  • *آوازخوانان هم نسل شما آیا این خصوصیت را دارند؟
همه آن‌ها دوستان عزیز بنده هستند و صداهای بسیار خوبی هم دارند. همان طور که بارها و در مصاحبه های متعدد هم گفته‌ام، مشکل آواز امروز ما مشکل صدا نیست. درباره این که این خصوصیت در مورد رویارویی با شعر در دوستان وجود دارد یا نه، به عقیده من لازم است منتقدان در این باره تحقیق کنند و نظر بدهند. قاعدتا تضارب آرا به نفع هنر آوازخوانی خواهد بود.
 
  • *و سخن آخر اگر قرار باشد برای اهالی موسیقی چیزی بگویید ...
اگر هم چیزی می‌گویم در مقام شاگردی و کوچک‌تری است؛ با هم رفیق باشیم. موسیقی ایرانی به رفاقت احتیاج دارد. قدیمی‌های ما همه‌شان، مهربانی پیشه داشتند. غمخوار هم بودند، دور هم بودند و پشتگرمی داشتند به یکدیگر. چیزدیگری ندارم بگویم ... آیا ما الان مثل آن‌ها هستیم؟ وقتی نگاهمان به یکدیگر درست و نباشد و پر شده باشیم از حب و بغض، ساز می‌شود بی حال، آواز هم از آن بدتر ...
منبع: 
اختصاصي سایت موسيقي ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 5 آبان 1392 - 16:40

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 7 آبان 1392 - 09:50

دمت گرم و سرت خوش باد

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود مقلد كه باشم، عقب مانده‌ام! | موسیقی ما