عکس های سعید شهروز: این کنسرت را فقط به خاطر طرفدارانم برگزار می کنم
موسیقی ما – بهمن بابازاده: او یکی از کسانی ست که توانسته رکورد فروش بیش از یک میلیون نسخه برای یک آلبوم موسیقی بعد از انقلاب را کسب کند و آلبوم «غزلک»، با این رکورد توانست برای مخاطبان موسیقی نسل اول بعد از انقلاب خاطره ساز باشد. سالها از آن زمان گذشته و این چهره مثل بسیاری دیگر از چهره های آن دوره، کمتر در محافل موسیقی آفتابی می شود. سالهایت آلبومی منتشر نکرده ولی ماجرا این است که هنوز هم طرفدار دارد و همین طرفداران باعث شدند که «سعید شهروز» بالاخره تصمیم به برگزاری کنسرت بگیرد و 26 بهمن در سالن نمایشگاه میلاد به اجرای برنامه بپردازد. با او درباره تفاوت های نسل های موسیقی، چهره های فراموش شده، کنسرت 26 اسفند، پسرش و ... گپ زدیم.
* خواننده پرطرفدار نسل اول موسیقی پاپ، بعد از سه ، چهار سال تصمیم گرفته روی سن برود. اما کسی نمیداند این چند سال کجا بوده و چه می کرده. واقعا کجا بودی و چه میکردی؟
ببین من اصولا امسال هم قصدی برای برگزاری کنسرت نداشتم. کنسرت قبلی هم که خورد به آن مسائل ناراحت کننده و خلاصه ماجرا کمی بیخ پیدا کرد. ولی به هر حال بعضی اوقات در شرایطی قرار می گیری که دیگر نمی توانی بگویی «نه» و یک دینی داری و در برابر خیل درخواست ها، نمی توانی روی مواضع خودت بایستی. حالا من دقیقا در آن شرایط قرار گرفته ام و با این شرایطی که نه تهیه کننده دارم و نه اسپانسر، فقط بخاطر آن حجم بالای درخواست هاست که حاضر شدم کنسرت برگزار کنم.
* سوال من را جواب ندادی...
در این مدت به هر حال درگیر زندگی شخصی و کاری خاص خودم بودم. برخی تک قطعات را برای دیگران و خودم ساختم و منتشر کردم. بعضی تعهدات کاری هم داشتم که در قبال دیگران بود ومشغول رتق و وفق آنها بودم. بعد چشم باز کردم و دیدم سه سال گذشته...
* خیلی ها شاید نمی دانند که چه اتفاقی در کنسرت آخر شما افتاد که تا این حد باعث دلزدگی ات از برگزاری کنسرت شد. برای آنها در این باره توضیح می دهی؟
ببین من این روزها حال و روز خوبی دارم و بگذار این انرژی برای اجرای برنامه ام حفظ شود. نبش قبر چیزی را عوض نخواهد کرد. کنسرت قبلی بخاطر برخی حاشیه هایش در مورد زمان و تاریخ برگزاری، حاشیه دار شد و تبعات پیدا کرد. اما به هر حال ما آنرا گذرانیدم و حالا ریده ایم به جایی که قرار است با یک انرژی بالا به اجرای برنامه بپردازیم. من بار قبلی هم بعد از هفت سال کنسرت برگزار کردم و این بار هم بعد سه، چهر سال. تنها دلیل این برنامه هم فقط و فقط آن نسل مخاطبانی هستند که همیشه در مورد من لطف داشته اند. اما نبود تهیه کننده و کمی تبلیغات و فراموشکار شدن مخاطب موسیقی این روزه، به هر حال دلزدگی پیش می آورد و این اصلا خوب نیست.
* بعد از آلبوم «بی خوابی»، خیلی ها اعتقاد داشتند که اگر سعید سهروز یک آلبوم دیگر منتشرمی کرد، قطعا دست نیافتنی می شد. اما تو این کار را نکردی و وارد فضایی شدی که خیلی ها فکر کردند که دیگر تمایلی به فعالیت هنری نداری...
وقتی «بی خوابی» منتشر شد، رسانه ها و مخاطب شیپورشان را در دست گرفتند و از تغییر استایل من در این اثر انتقاد کردند. این در حالی بود که قبل از این اتفاق هم خیلی ها از یکنواخت و تکراری شدن آثار من می نالیدند. این هجمه در مورد آن آلبوم باعث شد خستگی بدی در تن من بماند. بعد زمان گذشت و آلبوم آرام آرام جا افتاد و بعد از مدتی همان آدمهایی که آلبوم را متلاشی کردند و در مورد اش کلی نقد منفی نوشتند، آمدند و قربان صدقه اش رفتند. من و تیم کاری ام مانده بودیم که الان باید کدام یک از این رفتارها را باور کنیم و مسیرمان را ادامه دهیم. بعضی وقت ها برخی واکنش ها کاری با آدم می کند که تردیدهایت به قدی زیاد می شود که خودت هم نمی دانی باید چه کنی.
* اما سعید تو آلبوم اولت نبود و بارها از این قبیل واکنش ها دیده بودی. از تو بعید بود که در برابر یک موج کاملا مشخص، تاثیر بگیری.
ببین ماجرا این بود که این بار همه چیز فرق داشت. بعضی حرفها و صحبت ها باعث شد دیگر انگیزه ای نماند. جالب اینجا بود که همان دوستان و هوادارانی که انتقاد می کردند بعد از چند ماه خودشان از طرفداران سرسخت آن آلبوم شده بودند. ولی کار به جایی رسیده بود که دیگر آنها با آن واکنش های اول کار خودشان را کردند و من وتیم ام را به هم ریختند. وسواس بدی در من بوجود آمد. زمان هم که همین طور در حال گذر بود و تکنولوژی و اتفاقات روز موسیقی جهان و کشور باعث شد حالا اوضاع به دوره کنونی برسد و تو این سوال را از من بپرسی...
* هم نسلی های تو در موسیقی پاپ به چند دسته تقسیم شدند. شادمهر که از ایران رفت و آن ور آب فعالیت هایش را ادامه داد. ناصر عبداللهی عمرش به دنیا نبود و علیرضا عصار هم با آن همه رزومه و سابقه مثبت، به یک باره به همه چیز پشت پا زد و همه چیز را باخت. قاسم افشار و امیر کریمی در باندهای تمام شده همین موسیقی گرفتار شدند و فراموش شدند و فقط «محمد اصفهانی» و «خشایار» شاید تنها هم نسل های تو باشند که توانستند با شرایط روز خودشان را وفق بدهند. در مورد تو اما هنوز نمی شود قضاوتی کرد. هم هستی و هم نیستی. چرا تکلیف را روشن نمی کنی؟
در زمان ما انتخاب برای مردم راحت بود. در دوره ما کلا شاید ده خواننده بود و مردم خیلی راحت می توانستند انتخاب کنند. اطلاع رسانی تا این حد جدی نبود. خبری از فیس بوک و اینترنت و این چیزها هم نبود. نسل های قبل هر چقدر هم قوی بودندو کارشان شاهکار هم که بود، هرگز نمی توانستند در مقابل این تکنولوژی حرفی برای گفتن داشته باشند. آن موقع ما ده تا صدا گوش می کردیم ولی الان شده دو هزار تا صدا. کارهای ریشه دار نسل های قبلی هنوز هم می توانند موفق باشند ولی داستان این است که رقابت برابری نیست و همیشه گفته ام که نسل اول موسیقی پاپ مظلوم واقع شده.
* گفته می شود این کنسرت را بخاطر پسرت گذاشته ای و بنا بر درخواست های زیاد او قبول کرده ای روی سن بروی.
پسر من بعضی وقت ها کنسرت می رود و دوست دارد من هم اجرای زنده داشته باشم. اجرای قبلی این طور بود و من بیشتر به خاطر پسرم آنرا برگزار کردم. در مقاطعی می گفت من از زمانی که به دنیا آمده ام کنسرتی از من ندیده و بخاطر همین من هم آن اجرا را گذاشتم. ولی این بار واقعا درخواست هواداران من خیلی زیاد شده بود و باعث شد تصمیم به این اجرا بگیریم.
* جزئیات کنسرت تان را به ما می گوئی؟
میلاد فاضلی تهرانی رهبر ارکستر من است و گروه را هم از چهره های جوان تشکیل داده ایم. سرپرست ارکستر هم بابک شهروز، برادرم هستند.
* امسال آلبومی را هم منتشر خواهی کرد؟
من امسال در یک برنامه تلویزیونی گفتم که حتما امسال آلبوم و کنسرت خواهم داشت. داریم سعی مان را می کنیم که آلبوم امسال حتما منتشر شود. کارهایش را هم انجام داده ایم. امیدوارم که این اثر به آخر امسال برسد.
* خواننده پرطرفدار نسل اول موسیقی پاپ، بعد از سه ، چهار سال تصمیم گرفته روی سن برود. اما کسی نمیداند این چند سال کجا بوده و چه می کرده. واقعا کجا بودی و چه میکردی؟
ببین من اصولا امسال هم قصدی برای برگزاری کنسرت نداشتم. کنسرت قبلی هم که خورد به آن مسائل ناراحت کننده و خلاصه ماجرا کمی بیخ پیدا کرد. ولی به هر حال بعضی اوقات در شرایطی قرار می گیری که دیگر نمی توانی بگویی «نه» و یک دینی داری و در برابر خیل درخواست ها، نمی توانی روی مواضع خودت بایستی. حالا من دقیقا در آن شرایط قرار گرفته ام و با این شرایطی که نه تهیه کننده دارم و نه اسپانسر، فقط بخاطر آن حجم بالای درخواست هاست که حاضر شدم کنسرت برگزار کنم.
* سوال من را جواب ندادی...
در این مدت به هر حال درگیر زندگی شخصی و کاری خاص خودم بودم. برخی تک قطعات را برای دیگران و خودم ساختم و منتشر کردم. بعضی تعهدات کاری هم داشتم که در قبال دیگران بود ومشغول رتق و وفق آنها بودم. بعد چشم باز کردم و دیدم سه سال گذشته...
* خیلی ها شاید نمی دانند که چه اتفاقی در کنسرت آخر شما افتاد که تا این حد باعث دلزدگی ات از برگزاری کنسرت شد. برای آنها در این باره توضیح می دهی؟
ببین من این روزها حال و روز خوبی دارم و بگذار این انرژی برای اجرای برنامه ام حفظ شود. نبش قبر چیزی را عوض نخواهد کرد. کنسرت قبلی بخاطر برخی حاشیه هایش در مورد زمان و تاریخ برگزاری، حاشیه دار شد و تبعات پیدا کرد. اما به هر حال ما آنرا گذرانیدم و حالا ریده ایم به جایی که قرار است با یک انرژی بالا به اجرای برنامه بپردازیم. من بار قبلی هم بعد از هفت سال کنسرت برگزار کردم و این بار هم بعد سه، چهر سال. تنها دلیل این برنامه هم فقط و فقط آن نسل مخاطبانی هستند که همیشه در مورد من لطف داشته اند. اما نبود تهیه کننده و کمی تبلیغات و فراموشکار شدن مخاطب موسیقی این روزه، به هر حال دلزدگی پیش می آورد و این اصلا خوب نیست.
* بعد از آلبوم «بی خوابی»، خیلی ها اعتقاد داشتند که اگر سعید سهروز یک آلبوم دیگر منتشرمی کرد، قطعا دست نیافتنی می شد. اما تو این کار را نکردی و وارد فضایی شدی که خیلی ها فکر کردند که دیگر تمایلی به فعالیت هنری نداری...
وقتی «بی خوابی» منتشر شد، رسانه ها و مخاطب شیپورشان را در دست گرفتند و از تغییر استایل من در این اثر انتقاد کردند. این در حالی بود که قبل از این اتفاق هم خیلی ها از یکنواخت و تکراری شدن آثار من می نالیدند. این هجمه در مورد آن آلبوم باعث شد خستگی بدی در تن من بماند. بعد زمان گذشت و آلبوم آرام آرام جا افتاد و بعد از مدتی همان آدمهایی که آلبوم را متلاشی کردند و در مورد اش کلی نقد منفی نوشتند، آمدند و قربان صدقه اش رفتند. من و تیم کاری ام مانده بودیم که الان باید کدام یک از این رفتارها را باور کنیم و مسیرمان را ادامه دهیم. بعضی وقت ها برخی واکنش ها کاری با آدم می کند که تردیدهایت به قدی زیاد می شود که خودت هم نمی دانی باید چه کنی.
* اما سعید تو آلبوم اولت نبود و بارها از این قبیل واکنش ها دیده بودی. از تو بعید بود که در برابر یک موج کاملا مشخص، تاثیر بگیری.
ببین ماجرا این بود که این بار همه چیز فرق داشت. بعضی حرفها و صحبت ها باعث شد دیگر انگیزه ای نماند. جالب اینجا بود که همان دوستان و هوادارانی که انتقاد می کردند بعد از چند ماه خودشان از طرفداران سرسخت آن آلبوم شده بودند. ولی کار به جایی رسیده بود که دیگر آنها با آن واکنش های اول کار خودشان را کردند و من وتیم ام را به هم ریختند. وسواس بدی در من بوجود آمد. زمان هم که همین طور در حال گذر بود و تکنولوژی و اتفاقات روز موسیقی جهان و کشور باعث شد حالا اوضاع به دوره کنونی برسد و تو این سوال را از من بپرسی...
* هم نسلی های تو در موسیقی پاپ به چند دسته تقسیم شدند. شادمهر که از ایران رفت و آن ور آب فعالیت هایش را ادامه داد. ناصر عبداللهی عمرش به دنیا نبود و علیرضا عصار هم با آن همه رزومه و سابقه مثبت، به یک باره به همه چیز پشت پا زد و همه چیز را باخت. قاسم افشار و امیر کریمی در باندهای تمام شده همین موسیقی گرفتار شدند و فراموش شدند و فقط «محمد اصفهانی» و «خشایار» شاید تنها هم نسل های تو باشند که توانستند با شرایط روز خودشان را وفق بدهند. در مورد تو اما هنوز نمی شود قضاوتی کرد. هم هستی و هم نیستی. چرا تکلیف را روشن نمی کنی؟
در زمان ما انتخاب برای مردم راحت بود. در دوره ما کلا شاید ده خواننده بود و مردم خیلی راحت می توانستند انتخاب کنند. اطلاع رسانی تا این حد جدی نبود. خبری از فیس بوک و اینترنت و این چیزها هم نبود. نسل های قبل هر چقدر هم قوی بودندو کارشان شاهکار هم که بود، هرگز نمی توانستند در مقابل این تکنولوژی حرفی برای گفتن داشته باشند. آن موقع ما ده تا صدا گوش می کردیم ولی الان شده دو هزار تا صدا. کارهای ریشه دار نسل های قبلی هنوز هم می توانند موفق باشند ولی داستان این است که رقابت برابری نیست و همیشه گفته ام که نسل اول موسیقی پاپ مظلوم واقع شده.
* گفته می شود این کنسرت را بخاطر پسرت گذاشته ای و بنا بر درخواست های زیاد او قبول کرده ای روی سن بروی.
پسر من بعضی وقت ها کنسرت می رود و دوست دارد من هم اجرای زنده داشته باشم. اجرای قبلی این طور بود و من بیشتر به خاطر پسرم آنرا برگزار کردم. در مقاطعی می گفت من از زمانی که به دنیا آمده ام کنسرتی از من ندیده و بخاطر همین من هم آن اجرا را گذاشتم. ولی این بار واقعا درخواست هواداران من خیلی زیاد شده بود و باعث شد تصمیم به این اجرا بگیریم.
* جزئیات کنسرت تان را به ما می گوئی؟
میلاد فاضلی تهرانی رهبر ارکستر من است و گروه را هم از چهره های جوان تشکیل داده ایم. سرپرست ارکستر هم بابک شهروز، برادرم هستند.
* امسال آلبومی را هم منتشر خواهی کرد؟
من امسال در یک برنامه تلویزیونی گفتم که حتما امسال آلبوم و کنسرت خواهم داشت. داریم سعی مان را می کنیم که آلبوم امسال حتما منتشر شود. کارهایش را هم انجام داده ایم. امیدوارم که این اثر به آخر امسال برسد.
دیدگاهها
سعید شهروز همیشه عالی و موفق....خواننده خاطره ساز
افزودن یک دیدگاه جدید