![«سیامک آقایی» برای اجرای زنده به تبریز و همدان میرود «سیامک آقایی» برای اجرای زنده به تبریز و همدان میرود](https://musicema.ir/sites/default/files/styles/300/public/siamak.jpg.jpg?itok=UEBuUEeJ)
«سیامک آقایی» برای اجرای زنده به تبریز و همدان میرود
عنوان «باز عشق» برگرفته از یکی از شاهبیتهای حضرت مولاناست
موسیقی ما - در میان خیل عظیم کنسرتهای اواخر امسال که عمدتاً شامل انواع گروهنوازی و ارکسترهای گوناگون با حضور یک یا چند خواننده هستند، به عنوانی متفاوت برمیخوریم: کنسرت دونوازی «باز عشق» با اجرای آثاری از «سیامک آقایی» و همراهی تنبک «کامران منتظری» که در فضای ارکسترزدهی امروزی و با توجه به سلیقهی گروهپسند و خوانندهمحورِ اغلب مخاطبان موسیقی در سالهای اخیر، در نوع خود جسارتی است برخلاف این فضا و رسم معمول اجراهای اخیر. لذا از «سیامک آقایی» نوازندهی برجسته و مطرح سنتور جزئیات بیشتری را جویا شدیم.
«آقایی» ابتدا در خصوص علت نامگذاری این کنسرت گفت: «عنوان «باز عشق» برگرفته از یکی از شاهبیتهای حضرت مولاناست:
«باز فرو ریخت عشق از در و دیوار من»
که اشارهای است مستقیم به چرایی این اجرا. هدف غایی ما از اجرای این کنسرتها در شهرستانها (که با شهرهای تبریز و همدان آغاز خواهد شد) تأکید بر نقش «صور عشق» به عنوان انگیزه و نیروی محرکهی آغازین این حرکت در شرایط نابسامان کنونی است. به قول جناب ابتهاج: «ای عشق همه بهانه از توست/ من خامُشم این ترانه از توست»
«آقایی» ادامه داد: «البته جای گله و گفت از حال واقع و شرایط نابسامانی که ما را در عرض این عشق به مخاطره انداخته، نیست. چرا که تا آنجا که به یاد دارم، این مسائل و دغدغهها و موانع، در کشور ما هماره پیش رو و پای اهل هنر و بالاخص جامعه موسیقی بوده است و اهل عمل نهایتاً راهی جز پذیرفتناش ندارند؛ از دردسرهای اخذ انواع مجوزهای رنگارنگ برای موسیقی و تصویر و طرح پوستر و عکس نوازنده و طرح بلیت تا نبود و کمبود مکان و امکانات مناسب اجرا و هزار و یک دستانداز دیگر که با عنایت به تلاشهای رونمایانه و بعضاً مذبوحانهی مدعی تغییرات در زیرساختهای بحث فرهنگ و هنر که عمدتاً ارزشی تحمیقی و تبلیغی دارند تا نشان از واقعیت موجود، وضع ما کماکان همان است که بود و خواهد بود. ولی باید اذعان کنم که در نهایت، «عشق حضور و همدلی» عزیزانم در شهرستانها و اقصینقاط کشور نهایتاً به همهی این موانع و دردسرها چیره شده و خواهد شد! دوستانی که با علم به این دشواریها، صد خوانِ تودرتوی برگزاری یک کنسرت ساده را به جان خریده و به صفوف درهم فشرده ارشاد و اماکن و سالن و... زده و روزنی ایجاد میکنند. دوستان دور و نزدیک، دوستان جان، از تبریز و همدان و گرگان تا اهواز و خرم آباد و بندرعباس، جمع محدود و خاص و مشکلپسند و هوشیارِ شنونده موسیقی خاص ایرانی. گو اینکه عرض عشق در پیشگاه این عزیزان از خامی من است که هریک با توجه به این شرایط و دشواریهای حال حاضر، فرهاد و مجنون عصر خویشاند، برپایی این خیمه و بساطِ پُردردسر کنسرتهای شهرستانی تماماً مدیون محبتهای بیدریغ همین عزیزان در هر کدام از این شهرها و استانها است. از همین جا دست و دیده همهشان را میبوسم.»
«گفت معشوقی به عاشق کای فتا
تو به غربت دیدهای بس شهرها
پس کدامین شهر از آنها خوشتر است؟
گفت آن شهری که در آن دلبر است»
آهنگساز «یاد باد» افزود: «البته بعضاً سالهاست که از دعوت ایشان به این میهمانی پُرعشق و نورشان میگذرد که بنا بر علل نه چندان موجهی همچون «ترجیح به کار در خلوت» و پرهیز از «جلوه» و تبعاتش از قبیل درگیریهای معمول برگزاری کنسرتهای اینچنینی، انجام این مهم بارها به ورطه تعویق و یا فراموشی درغلطید. همینطور تا آنجا که در خاطر دارم، پیشترها قرار بود که اجرای «یاد باد» صرفاً به تهران محدود نشود و آن عرض عشق را با همراهی دوستانم «پدرام خاورزمینی» و «سالار عقیلی» به دیگر شهرستانها نیز ببریم که آن نیز گرفتار کمبود و نبود برنامه و برنامهریز و غیره شد و به تاریخ پیوست! اما اکنون بر آنم آنچه که در توان دارم و شخصاً از عهدهاش برمیآیم را تقدیم کنم به ساحت پُرمهر همدلانم که البته در برابر مهر و عشقی که این دوستان در هر کدام از این شهرها برای برپایی این کنسرت صرف و خرج کرده و میکنند، هیچ است.»
سرپرست گروه «سنتورنوازان» در ادامه گفت: «در رابطه با مفاد این اجرا بهطور خلاصه عرض میکنم که از میان قطعات موجود و مناسب، تعداد پنج قطعه متناسب با آن حالوهوا با توجه به فضای ذهنی که اشاره خواهم کرد، انتخاب شد. اجرا با ترکیبی از آواز ابوعطا با پسزمینههای نامحسوسی از دستگاه شور آغاز خواهد شد و با حرکت به سمت کُردبیات و اشاراتی کوتاه و گذرا به دیگر آوازهای دستگاه شور -بهجز افشاری- تلاش خواهم کرد که به بخشی ازآن فضاهای ذهنی-عاطفی محوی که میرفت از پس گذر سالها به تیرگی و فراموشی گراید، جانی دوباره بخشم و با مخاطبانم به اشتراک بگذارم؛ حالوهوای خاصی که در این اواخر بیشتر بر آن متمرکز بودهام و شرح آن تصاویر و اوهام بهراحتی میسر نخواهد شد، مگر از زبان سنتور 11 خرک قدیمی که سالهاست مونس لحظات خلوتم بوده و از همان اولین روزهای همراهیاش به اتفاق جمعی ازدوستان قدیم و شاگردانم «مونس» نام گرفت و خوانده میشد!»
«بستر آوایی، پسزمینههای احساسی و روند شکلگیری قطعات این اجرا بر تداعی «صور عشق» طراحی و بنا شده است. بازتابی است از تصاویر و اوهام و خاطرات محو شخصیام از عشقی که در کوچه و خیابان خرج انقلاب و آغاز جنگ در اهواز شد تا مخاطرات مهاجرت به تهران، از سالهای پرانگیزه دانشجویی، سال 78، سال 88، سال عشق به تحول در جامعه آرمانخواه آن روزها گرفته تا روزگار عشق به استادانم در آن سالهای عطش محض، از عشق به دوستان و شاگردان و همراهانم در روزگار تنهایی و... که هر کدام مستقیم و غیرمستقیم نقش و اثری از خود در تکتک موتیفهای این موسیقی به جا گذاشتهاند. در پایان کنسرت هم اجرای قطعهی «جان من فدای خاک تو» شرح عشقی است به وطنم ایران با هزار هزار تصویر و ایماژ گوناگون، گذرا و رنگارنگ که هر بار به نگام اجرای آن به ذهنم هجوم میآورند. تصاویر، صداها و احساسات همراهش که هر کدام از ما بیشک -از هر نژاد و رنگ و قوم- از جایجای آن در یاد و خاطره خود برای همیشه به همراه داریم، به عشق آن هستیم و به امید بهتر شدنش جان گرفته و به پای مخاطراتش بر سر عهد دیرین میمانیم.»
«سیامک آقایی» در پایان افزود: «در فرجام کار از همدلی و همراهی دوست عزیزم «کامران منتظری» بگویم که با ساز دل و انگشتان پرتوان و چابکش مرا در این ابراز عشق یاری رسانده، همدلی و همراهی میکند. از وی به خاطر حضور گرمش ممنونم و دلگرم. امید دارم که این شور عشق، شمع کوچکی که در خلوتم، در پستوی تاریک تنهایی، در گوشهی دلم افروختهام، فروغ کوچکی باشد در خور این ضیافت عشق.»
کنسرت «باز عشق» جمعه چهارم بهمنماه در سالن پتروشیمی تبریز و جمعه یازدهم بهمنماه در مجتمع فرهنگی هنری بوعلی سینای همدان به روی صحنه خواهد رفت.
«آقایی» ابتدا در خصوص علت نامگذاری این کنسرت گفت: «عنوان «باز عشق» برگرفته از یکی از شاهبیتهای حضرت مولاناست:
«باز فرو ریخت عشق از در و دیوار من»
که اشارهای است مستقیم به چرایی این اجرا. هدف غایی ما از اجرای این کنسرتها در شهرستانها (که با شهرهای تبریز و همدان آغاز خواهد شد) تأکید بر نقش «صور عشق» به عنوان انگیزه و نیروی محرکهی آغازین این حرکت در شرایط نابسامان کنونی است. به قول جناب ابتهاج: «ای عشق همه بهانه از توست/ من خامُشم این ترانه از توست»
«آقایی» ادامه داد: «البته جای گله و گفت از حال واقع و شرایط نابسامانی که ما را در عرض این عشق به مخاطره انداخته، نیست. چرا که تا آنجا که به یاد دارم، این مسائل و دغدغهها و موانع، در کشور ما هماره پیش رو و پای اهل هنر و بالاخص جامعه موسیقی بوده است و اهل عمل نهایتاً راهی جز پذیرفتناش ندارند؛ از دردسرهای اخذ انواع مجوزهای رنگارنگ برای موسیقی و تصویر و طرح پوستر و عکس نوازنده و طرح بلیت تا نبود و کمبود مکان و امکانات مناسب اجرا و هزار و یک دستانداز دیگر که با عنایت به تلاشهای رونمایانه و بعضاً مذبوحانهی مدعی تغییرات در زیرساختهای بحث فرهنگ و هنر که عمدتاً ارزشی تحمیقی و تبلیغی دارند تا نشان از واقعیت موجود، وضع ما کماکان همان است که بود و خواهد بود. ولی باید اذعان کنم که در نهایت، «عشق حضور و همدلی» عزیزانم در شهرستانها و اقصینقاط کشور نهایتاً به همهی این موانع و دردسرها چیره شده و خواهد شد! دوستانی که با علم به این دشواریها، صد خوانِ تودرتوی برگزاری یک کنسرت ساده را به جان خریده و به صفوف درهم فشرده ارشاد و اماکن و سالن و... زده و روزنی ایجاد میکنند. دوستان دور و نزدیک، دوستان جان، از تبریز و همدان و گرگان تا اهواز و خرم آباد و بندرعباس، جمع محدود و خاص و مشکلپسند و هوشیارِ شنونده موسیقی خاص ایرانی. گو اینکه عرض عشق در پیشگاه این عزیزان از خامی من است که هریک با توجه به این شرایط و دشواریهای حال حاضر، فرهاد و مجنون عصر خویشاند، برپایی این خیمه و بساطِ پُردردسر کنسرتهای شهرستانی تماماً مدیون محبتهای بیدریغ همین عزیزان در هر کدام از این شهرها و استانها است. از همین جا دست و دیده همهشان را میبوسم.»
«گفت معشوقی به عاشق کای فتا
تو به غربت دیدهای بس شهرها
پس کدامین شهر از آنها خوشتر است؟
گفت آن شهری که در آن دلبر است»
آهنگساز «یاد باد» افزود: «البته بعضاً سالهاست که از دعوت ایشان به این میهمانی پُرعشق و نورشان میگذرد که بنا بر علل نه چندان موجهی همچون «ترجیح به کار در خلوت» و پرهیز از «جلوه» و تبعاتش از قبیل درگیریهای معمول برگزاری کنسرتهای اینچنینی، انجام این مهم بارها به ورطه تعویق و یا فراموشی درغلطید. همینطور تا آنجا که در خاطر دارم، پیشترها قرار بود که اجرای «یاد باد» صرفاً به تهران محدود نشود و آن عرض عشق را با همراهی دوستانم «پدرام خاورزمینی» و «سالار عقیلی» به دیگر شهرستانها نیز ببریم که آن نیز گرفتار کمبود و نبود برنامه و برنامهریز و غیره شد و به تاریخ پیوست! اما اکنون بر آنم آنچه که در توان دارم و شخصاً از عهدهاش برمیآیم را تقدیم کنم به ساحت پُرمهر همدلانم که البته در برابر مهر و عشقی که این دوستان در هر کدام از این شهرها برای برپایی این کنسرت صرف و خرج کرده و میکنند، هیچ است.»
سرپرست گروه «سنتورنوازان» در ادامه گفت: «در رابطه با مفاد این اجرا بهطور خلاصه عرض میکنم که از میان قطعات موجود و مناسب، تعداد پنج قطعه متناسب با آن حالوهوا با توجه به فضای ذهنی که اشاره خواهم کرد، انتخاب شد. اجرا با ترکیبی از آواز ابوعطا با پسزمینههای نامحسوسی از دستگاه شور آغاز خواهد شد و با حرکت به سمت کُردبیات و اشاراتی کوتاه و گذرا به دیگر آوازهای دستگاه شور -بهجز افشاری- تلاش خواهم کرد که به بخشی ازآن فضاهای ذهنی-عاطفی محوی که میرفت از پس گذر سالها به تیرگی و فراموشی گراید، جانی دوباره بخشم و با مخاطبانم به اشتراک بگذارم؛ حالوهوای خاصی که در این اواخر بیشتر بر آن متمرکز بودهام و شرح آن تصاویر و اوهام بهراحتی میسر نخواهد شد، مگر از زبان سنتور 11 خرک قدیمی که سالهاست مونس لحظات خلوتم بوده و از همان اولین روزهای همراهیاش به اتفاق جمعی ازدوستان قدیم و شاگردانم «مونس» نام گرفت و خوانده میشد!»
«بستر آوایی، پسزمینههای احساسی و روند شکلگیری قطعات این اجرا بر تداعی «صور عشق» طراحی و بنا شده است. بازتابی است از تصاویر و اوهام و خاطرات محو شخصیام از عشقی که در کوچه و خیابان خرج انقلاب و آغاز جنگ در اهواز شد تا مخاطرات مهاجرت به تهران، از سالهای پرانگیزه دانشجویی، سال 78، سال 88، سال عشق به تحول در جامعه آرمانخواه آن روزها گرفته تا روزگار عشق به استادانم در آن سالهای عطش محض، از عشق به دوستان و شاگردان و همراهانم در روزگار تنهایی و... که هر کدام مستقیم و غیرمستقیم نقش و اثری از خود در تکتک موتیفهای این موسیقی به جا گذاشتهاند. در پایان کنسرت هم اجرای قطعهی «جان من فدای خاک تو» شرح عشقی است به وطنم ایران با هزار هزار تصویر و ایماژ گوناگون، گذرا و رنگارنگ که هر بار به نگام اجرای آن به ذهنم هجوم میآورند. تصاویر، صداها و احساسات همراهش که هر کدام از ما بیشک -از هر نژاد و رنگ و قوم- از جایجای آن در یاد و خاطره خود برای همیشه به همراه داریم، به عشق آن هستیم و به امید بهتر شدنش جان گرفته و به پای مخاطراتش بر سر عهد دیرین میمانیم.»
«سیامک آقایی» در پایان افزود: «در فرجام کار از همدلی و همراهی دوست عزیزم «کامران منتظری» بگویم که با ساز دل و انگشتان پرتوان و چابکش مرا در این ابراز عشق یاری رسانده، همدلی و همراهی میکند. از وی به خاطر حضور گرمش ممنونم و دلگرم. امید دارم که این شور عشق، شمع کوچکی که در خلوتم، در پستوی تاریک تنهایی، در گوشهی دلم افروختهام، فروغ کوچکی باشد در خور این ضیافت عشق.»
کنسرت «باز عشق» جمعه چهارم بهمنماه در سالن پتروشیمی تبریز و جمعه یازدهم بهمنماه در مجتمع فرهنگی هنری بوعلی سینای همدان به روی صحنه خواهد رفت.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 بهمن 1392 - 12:33
دیدگاهها
بی صبرانه منتظر این اجرا در اصفهان هستیم/لطفا برای اصفهان برنامه ریزی کنید خیلی دوست دارم این اجرا رو از نزدیک ببینم
استاد عزیزایشالا موفق باشید
تورو خدا هماهنگی های کنسرت استاد رو تو اصفهان انجام بدین...................
افزودن یک دیدگاه جدید