تیتراژ پایانی جشنواره در ارسباران با سپیدار و عسگری
در ارسباران، آخرین چراغ را سپیدار روشن کرد
موسیقی ما - فرهنگسرای ارسباران در آخرین شب میزبانی جشنواره بیست و نهم موسیقی فجر میزبان گروه سپیدار به آهنگسازی و سرپرستی ابوسعید مرضایی و خوانندگی مجتبی عسگری بود.اعضای گروه سپیدار را امید توفیقی(عود)، مجتبی عسگری(خواننده)، کاوه معتمدیان(کمانچه)،فربد یداللهی(تنبک و سازهای کوبه ای)،ابوسعید مرضایی(سه تار،آهنگساز و سرپرست گروه)تشکیل می داند.
گروه در دو پارت کار خود را ارائه داد. بخش اول به بداهه نوازی مرضایی و فربد یداللهی اختصاص داشت که به ترتیب سه تار و سازهای کوبه ای می نواختند. این بخش در دشتی و شور ارائه شد و سه قطعه اصلی با نام های شور بی نامی، درد بی نشانی و دشتی برای تولد را شامل می شد و به طور کلی پردازش های بداهه نام داشت.مرضایی در توضیح بخش اول این کنسرت به موسیقی ما گفت: «در بین این سه قطعه دو قطعه کوچک قرار دادیم که با بداهه پردازی آقای یداللهی آغاز شد و من جواب بداهه نوازی ایشان را پاسخ دادم و شورانگیز زدم.در بین قطعه دوم و سوم هم دشتی لا نواختم».فربد بداللهی در انتهای این بخش تکنوازی پر شوری به پایان رساند که هنرش در سازهای کوبه ای را نشان می داد. تشویق مخاطبان در انتها 45 ثانیه ادامه پیدا کرد.
در بخش دوم که با آواز همراه بود گروه کار در مایه ابوعطا و شور را مد نظر قرار داد و تقریبا به تغییر مایه نگاهی نداشت.
این بخش با تصنیف سرمست با شعر سعدی آغاز شد .با نگاهی به مقوله ساز و آواز در جشنواره امسال به حق می توان یکی از اجراهای خوب را اجرای گروه سپیدار دانست چراکه ساز،آواز،بداهه پردازی و ردیف و رپرتوار موسیقی ایرانی در حدود متعادلی در کنار هم قرار گرفته بودند.
در ادامه چهار مضراب تمنا را شاهد بودیم که به ضربی و آواز صبح امید متصل شد. صبح امید با شعر حافظ شیرازی توانایی بالای عسگری در تحریرهای زینتی را نشان می داد. در ادامه تصنیف سلسله هم با شعر حافظ در ابتدا با نوازندگی تنبک شروع شد و به ترتیب سه تار،کمانچه و عود اضافه شدند. در این تصنیف گروه در مصراع «ای که با سلسله زلف دراز آمده ای» با عسگری همخوانی داشتند. تصنیف سلسله با وجود انطباق کامل با رپرتوار موسیقی ایرانی، ریتم سریع و شادی داشت تا آنجا که در انتهای کار، حاضرین در سالن با سوت و دست از گروه سپاسگذاری کردند.
ضربی گذار و گفت و گو در دو قسمت ارائه شد که به گفته مرضایی هدفش طرح گفت و گویی با سازها و البته مخاطبین بود.
تصنیف تا سر زلف با شعر حافظ شیرازی نقطه اوج هیجان،ضربی و آواز در کنسرت آخرین شب ارسباران بود. نت های این تصنیف آنگونه نوشته شده بود که نگه داشتن ریتم را برای خواننده مشکل می کرد اما مجتبی عسگری به زیبایی کار را به پایان رساند تا با تشویق ممتد حاضرین مواجه شود. قطعه «بی مهر رخت» اختتامیه اجرای سپیدار در آخرین شب جشنواره بود.
حاشیه:
در انتهای اجرا حاضرین به شدت گروه را تشویق کردند و با تشویق های دوتایی طبق عادت مرسوم در سالن ها از گروه خواستند کار را ادامه دهد. سپیداری ها هم به احترام مردم به سر جاهایشان برگشتند و آب را گل نکنید شعر سهراب سپهری را به عنوان سورپرایز شب پایانی با هم خواندند. مرضایی سرپرست گروه سپیدار معتقد بود حرفی داشته و برای ارائه آن به جشنواره آمده . در پایان و با اشتیاقی که از مردم در ارسباران دیدیم می شد به روی حرف مرضایی صحه گذاشت.
گروه در دو پارت کار خود را ارائه داد. بخش اول به بداهه نوازی مرضایی و فربد یداللهی اختصاص داشت که به ترتیب سه تار و سازهای کوبه ای می نواختند. این بخش در دشتی و شور ارائه شد و سه قطعه اصلی با نام های شور بی نامی، درد بی نشانی و دشتی برای تولد را شامل می شد و به طور کلی پردازش های بداهه نام داشت.مرضایی در توضیح بخش اول این کنسرت به موسیقی ما گفت: «در بین این سه قطعه دو قطعه کوچک قرار دادیم که با بداهه پردازی آقای یداللهی آغاز شد و من جواب بداهه نوازی ایشان را پاسخ دادم و شورانگیز زدم.در بین قطعه دوم و سوم هم دشتی لا نواختم».فربد بداللهی در انتهای این بخش تکنوازی پر شوری به پایان رساند که هنرش در سازهای کوبه ای را نشان می داد. تشویق مخاطبان در انتها 45 ثانیه ادامه پیدا کرد.
در بخش دوم که با آواز همراه بود گروه کار در مایه ابوعطا و شور را مد نظر قرار داد و تقریبا به تغییر مایه نگاهی نداشت.
این بخش با تصنیف سرمست با شعر سعدی آغاز شد .با نگاهی به مقوله ساز و آواز در جشنواره امسال به حق می توان یکی از اجراهای خوب را اجرای گروه سپیدار دانست چراکه ساز،آواز،بداهه پردازی و ردیف و رپرتوار موسیقی ایرانی در حدود متعادلی در کنار هم قرار گرفته بودند.
در ادامه چهار مضراب تمنا را شاهد بودیم که به ضربی و آواز صبح امید متصل شد. صبح امید با شعر حافظ شیرازی توانایی بالای عسگری در تحریرهای زینتی را نشان می داد. در ادامه تصنیف سلسله هم با شعر حافظ در ابتدا با نوازندگی تنبک شروع شد و به ترتیب سه تار،کمانچه و عود اضافه شدند. در این تصنیف گروه در مصراع «ای که با سلسله زلف دراز آمده ای» با عسگری همخوانی داشتند. تصنیف سلسله با وجود انطباق کامل با رپرتوار موسیقی ایرانی، ریتم سریع و شادی داشت تا آنجا که در انتهای کار، حاضرین در سالن با سوت و دست از گروه سپاسگذاری کردند.
ضربی گذار و گفت و گو در دو قسمت ارائه شد که به گفته مرضایی هدفش طرح گفت و گویی با سازها و البته مخاطبین بود.
تصنیف تا سر زلف با شعر حافظ شیرازی نقطه اوج هیجان،ضربی و آواز در کنسرت آخرین شب ارسباران بود. نت های این تصنیف آنگونه نوشته شده بود که نگه داشتن ریتم را برای خواننده مشکل می کرد اما مجتبی عسگری به زیبایی کار را به پایان رساند تا با تشویق ممتد حاضرین مواجه شود. قطعه «بی مهر رخت» اختتامیه اجرای سپیدار در آخرین شب جشنواره بود.
حاشیه:
در انتهای اجرا حاضرین به شدت گروه را تشویق کردند و با تشویق های دوتایی طبق عادت مرسوم در سالن ها از گروه خواستند کار را ادامه دهد. سپیداری ها هم به احترام مردم به سر جاهایشان برگشتند و آب را گل نکنید شعر سهراب سپهری را به عنوان سورپرایز شب پایانی با هم خواندند. مرضایی سرپرست گروه سپیدار معتقد بود حرفی داشته و برای ارائه آن به جشنواره آمده . در پایان و با اشتیاقی که از مردم در ارسباران دیدیم می شد به روی حرف مرضایی صحه گذاشت.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 3 اسفند 1392 - 17:59
افزودن یک دیدگاه جدید