نشست تخصصی متدها و شیوههای آموزش موسیقی کلاسیک ایرانی با گرایش تار برگزار شد
حسین علیزاده: موسیقی ما غمگین است، اگر پویا نباشد
موسیقی ما - پیشکسوتان تار روز شنبه، نشستی تخصصی برگزار کردند تا دربارهی متدها و شیوههای آموزش موسیقی کلاسیک ایرانی و آسیبهای احتمالی این ساز بحث کنند. در این نشست تقریباً تمام اساتید این ساز حضور داشتند. از «هوشنگ ظریف» -بهعنوان استاد تمام تارنوازان پیشکسوت- گرفته تا «حسین علیزاده» و «داریوش طلایی».
بهانهی برنامه، بزرگداشت استاد «فرهنگ شریف» بود. استادِ تارنواز البته این روزها بیمار است و در این مراسم حضور نداشت و چند روز قبل هم پای راستش آسیب مختصری دیده؛ اما میگوید که دارد تعدادی از آثارش را جمعآوری میکند تا در قالب یک آلبوم منتشر کند.
«حسین علیزاده» هم این روزها برای برگزاری تور کنسرتهایش خارج از کشور به سر میبرد، با این حال پیش از سفرش گفتههایش را ضبط کرده بودند تا در این برنامه پخش شود؛ برنامهای که «مهران مهرنیا» دبیریاش را برعهده داشت. تارنوازان با گرایشهای متفاوت، شیوههای نوازندگی مختلف و همچنین نگاهی غیرهمسان به این ساز در این نشست حضور داشتند و شاید همین مسأله سبب شد تا برنامه از هیجانی خاص برخوردار شود.
صحبتهای «حسین علیزاده» در دو بخش پخش شد. بخشی که دربارهی شیوهی تارنوازی خودش بود و البته او مثل همیشه یادش ماند تا از اساتیدش نیز تقدیر کند، همانهایی که دو سال قبل، تور کنسرتهایش را به نامشان برگزار کرد و دیگر بخش دربارهی تارنوازی و آسیبهای احتمالی آن.
او صحبتهایش را از «هوشنگ ظریف» شروع کرد. کسی که میگوید از بچگی او را میشناخته و معلم دوران کودکیاش بوده است. معلم سرود مدرسهاش و بعد در همهی سالهای تحصیلش نقش مهمی در آموزش او داشته و به همین خاطر است که عاشقانه او را دوست میدارد: «شب عید که میشد، ظریف به ما رحم نمیکرد. 14 صفحه درس به ما میداد که باید آنها را تمرین میکردیم و تمام عید سرمان گرم بود؛ وگرنه او سرمان داد میزد! البته من یکی از شاگردان خوب او بودم. در همین ایام عید، من و داریوش طلایی دلمان برایش تنگ میشد، چون عاشق او بودیم. به او « استاد» نمیگفتیم و «آقا» صدایش میکردیم.»
علیزاده به نقش استاد در آموزش موسیقی تأکید بسیاری داشت: «اولین معلم موسیقی، خیلی مهم است. اگر تکنیکی غلط در شما شکل بگیرد، اصلاح آن تقریباً غیرممکن است. ما این شانس را داشتیم که به دستان «ظریف» نگاه کنیم. هوشنگ ظریف شاگردان زیادی تربیت کرده و من بهعنوان شاگرد او هزاران شاگرد داشتهام که اتفاقاً آنها هم شاگرد دارند. این خودش یک لشکر است و ببینید که چه سرچشمهی خوبی دارد.» او به «شهنازی» هم اشاره کرد. استادی که علاوه بر موسیقی، به هنرجویانش درس زندگی هم میداد و این برخلاف جریانی است که این روزها در فضای موسیقی ما غالب است.
علیزاده البته مثل همیشه نگاه ناقدش نسبت به مسایل را نیز داشت؛ به قول خودش: «ما هم دولتایم و هم ملت.» علیزاده به این مسأله اشاره کرد که هرکس باید وظیفهی خودش را انجام دهد و همهچیز را نباید به دولت واگذار کرد: «تحول خوب است؛ اما باید یادمان باشد که از ریشههایمان جدا نشویم، چون در این صورت هر تحولی بیمعنا خواهد شد. موسیقی باید با ریشهها همراه شود و به همین خاطر است که هر آهنگسازی، باید به این مسأله توجه داشته باشد، وگرنه حاصل کارش تنها برای بازار خواهد بود و نه موسیقی. خیلیها میگویند موسیقی ایرانی غمگین است؛ بله! اگر اگر نگاهی پویا به آن نداشته باشیم، غمگین است.»
سخنران بعدی «هوشنگ ظریف» بود؛ شناسنامهی تازنوازی ایران. او از سازش با احترام گفت، با محبت بسیار و تار را مادر سازهای ایرانی دانست. البته صحبت کردن برایش سخت بود. او هم این روزها از آرتروز رنج میبرد و برای همین کمتر از آنچه باید صحبت کرد: «هفتساله بودم که از رادیو ساز «لطفاللهخان مجد» را شنیدم و خوشم آمد. سپس وقتی در سال 1328 زندهیاد «روحالله خالقی» هنرستان موسیقی را تأسیس کرد، به آنجا رفتم و خالقی از من پرسید که چه سازی را دوست داری؟ من هم گفتم تار. او هم مرا پیش «موسیخان معروفی» فرستاد. این ساز را خیلی دوست داشتم و از همان زمان میتوانستم بداهه بنوازم، برای همین هر کس به هنرستان ما میآمد تا بازدید کند، آقای خالقی از من میخواست ساز بزنم. البته همان زمان با پایور هم گروهنوازی داشتیم که در بسیاری از کشورها کنسرت دادیم؛ حالا اما نمیتوانم ساز بزنم و تنها این ساز را آموزش میدهم.»
استاد البته چندان از وضعیت تارنوازی امروز راضی نیست: «امروزه شیوه نوازندگی تار عوض شده است. بعضیها آکروباتبازی میکنند و بعضیها هم انگار میخواهند با تار کبابکوبیده سیخ کنند! تار باید با اصالت نواخته شود. گاهی تعدادی از تارنوازان، آثاری از سیتار هندی و سازهای ترکی میزنند.»
«داریوش طلایی» هم سخنران دیگر مراسم بود. او از این گفت که هنر میتواند زندگی آدمها را نجات دهد: «موسیقی ما، موسیقی خاصی است و نوازندهاش هم خاص است و با نوازندهی موسیقی کلاسیک فرق دارد که رپرتواری از شوپن، باخ و... را مینوازد. نوازندهی موسیقی کلاسیک فقط نوازنده است، اما نوازندهی موسیقی ایرانی طوری است که اگر قرار باشد فقط یک اجراکننده باشد، به او میگویند که هنوز دارد مشق میکند. ردیف، مشق کار است؛ اما امروزه نسبت به ردیف بدفهمی ایجاد شده. ردیف مشقی است که هنرجو با آن به جوهر موسیقی میرسد و نقش استاد در این راستا خیلی مهم است. از یک نوازنده موسیقی ایرانی انتظار میرود که لحن و بیان شخصی خود را داشته باشد. باید در پایان، این را بگویم که نوازندگی تار فقط نوازندگی تار نیست، زیرا در ارتباط با یک فرهنگ است.»
در این نشست، «رامین جزایری» هم حضور داشت؛ سازندهی تار. او از زندهیاد «محمدرضا لطفی» یاد کرد که اولین مدرسهی سازسازی را بنیان نهاد. او هم در سخنانی گفت که: «تار ساز غالب سازهای موسیقی ماست. کسی که میخواهد در این زمینه فعالیت داشته باشد، باید کارش را بدون خطا انجام دهد. باید عمرش را پای این ماجرا بگذارد.»
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 10 اسفند 1393 - 14:13
دیدگاهها
من به فدای استادتارنوازان نورچشم اهل هنر استادهوشنگ ظریف
عالی بود باتشکرازمدیرسایت -دست مریزاد
درود برهنرمندان ایران زمین به ویژه استادتارنوازان استادظریف
اون اقایونی ک میگن موسیقی ممنوعه خودشون شبکه های ماهواره رو زیر و رو کردن بله همه میدونن شماها هستید ک نمیخاین موسیقی پیشرفت کنه چون همش دلتون میخاد مردم غمگین باشن و شادی رو ممنوع کنید ولی یکی نیست به شما ها بگه بابا ادمای از همه جا بی خبر مردمی ک سرگرمی داشته باشن و شاد باشن راحتتر زندگی میکننو کمتر اعتراض میکنن ولی شما ها ک گوش نمیدین خب ندین به ............
کیوان ساکت رو که میبینم روحم شاد میشه. احتمالا متوجه نشدن که مخاطب حرفهای استاد ظریف، یکی هم ایشونند!!!
جای استاد بزرگ استاد بداهه نواز ی واقای ساز یعنی استاد فرهنگ شریف خالی بود. واقعا وقتی این اواخر استاد را در بستر بیماری دیدم اشکم در اومد. استاد سلامت باشی خیلی عاشقتیم
من در جلسه حضور داشتم،اصلا مخاطب حرف هاي استاد طريف آقاي ساكت نيست زيرا از رابطه ي نزديك ايشان با آقاي ساكت و رفت و آمد هايشان باخبرم...درست نيست با اين شيطنت مطلب نوشتن زيرا بخش اعظم صحبت هاي انروز آقاي ساكت صحبت كردند ولي كلمه از ايشون ننوشتند و حتي اسمي هم نبردند...
جاي تاسف دارد واقعا اين شيطنت ها
افزودن یک دیدگاه جدید