نشست مطبوعاتی کنسرت 7 خرداد گروه ذاستا برگزار شد؛
فردین خلعتبری: اجرای خوب ذاستا از قطعات من باعث نوسازی آنها شده است
موسیقی ما - گروه موسیقی «ذاستا» هفتم خرداد ماه در فرهنگسرای نیاوران در دو سانس به اجرای برنامه می پردازد.
آنسامبل «ذاستا» حالا دو سال است که فعالیت میکند. برترین نوازندگانِ سازهای کلاسیک به سرپرستی «بهنام ابوالقاسم» گرد هم آمدهاند تا آثار فردین خلعتبری را اجرا کنند. پیش از این هم دو کنسرت برگزار کردهاند که یکی کنسرتی در سال 93 بر اساس آثاری از علیرضا قربانی بود و دیگری کنسرتی مشترک با یک گروه تایلندی به مناسبت پنجاهمین سالگرد روابط ایران و این کشور. حالا اما این اولین اجرای این آنسامبل است که قرار است در آن قطعاتی از آلبوم «به خاطر سنگفرشهایی که مرا به تو میرساند» به همراه «چهار فصل باغی ایرانی» از ساخته های فردین خلعتبری اجرا شود. اثری که برای اولین بار است که اجرای صحنهای آن انجام میشود؛ این اما تمام چیزهایی نیست که «ذاستا» برای مخاطبانش در نظر گرفته؛ قرار است «رضا موسوی» هم اتفاقات ویژهای را در نور و تصویر صحنه انجام دهد.
به همین بهانه نشستی مطبوعاتی با حضور نوازندگان این گروه انجام شد. در ابتدای نشست «بهنام ابوالقاسم» توضیحاتی درباره اجرای پیش رو داد و «فردین خلعتبری» که برای ضبط یکی از آثارش در وین بود، در گفت وگویی ویدیویی، درباره این گروه گفت: «خوشحالم که پس از سالها با یک آنسامبل به خوبی ذاستا، موسیقی بیکلام را روی صحنه میبرم. در این کنسرت قرار است مجموعه باغ ایرانی برای اولین بار اجرا و ضبط شود و علاوه بر آن، بخشهایی از اثر سنگفرشهایی که مرا به تو می رساند، اجرا میشود. اثری که چند سال پیش منتشر و استقبال خوبی نیز از آن انجام شد.»
این آهنگسازِ شناخته شده همچنین ادامه داد: «اجرای خوب ذاستا از این قطعات باعث شده تا این قطعات نوسازی شوند. به خصوص اینکه گمان میکنم در حال حاضر یکی از وظایف آهنگسازان، اجرای قطعات بدون تکیه بر ادبیات است. با تمام غنایی که ادبیاتِ ما دارد، نمیتوان این مساله را نادیده گرفت که وقتی اثری باکلام اجرا می شود، بخشی از موسیقی خودش را فدای کلام میکند و این به ضعیف شدن موسیقی انجامیده؛ اما اگر این بخش را تقویت کنیم، آن بخش نیز تقویت خواهد شد.» خلعتبری میگوید که موسیقی باید بیش از آنکه مخاطب انبوه داشته باشد، مخاطب خوب داشته باشد.
«رضا موسوی» -طراح و کارگردان این پروژه- به این مساله اشاره میکند که عمر دوستیهایی که در این گروه وجود دارد، بیش از عمر ذاستاست. اعضای این گروه با هم درک متقابلی دارند. او اما درباره ی تصویر این اثر می گوید: «موسیقی فردین خلعتبری، یک موسیقی تصویری و تخیل برانگیز است و همین مساله تصویر گذاشتن روی این موسیقی را دشوار میکند. اما به هر روی تصویر ناخودآگاه بخشی از ذهن مخاطب را درگیر میکند و به همین خاطر باید با مینیمالترین شکل ممکن ارائه شود تا در کنار موسیقی باشد نه اینکه خود را به آن تحمیل کند و روی آن غالب شود.»
او همچنین به این مساله اشاره دارد که نوازندگان گروه در این اثر تلاش کردهاند تا این قرابت میان تصویر و موسیقی شکل گیرد و اتفاق ویژهای رخ دهد.
در ادامه این جلسه «پدرام فریوسفی» -نوازنده پیانو- هم توضیحاتی درباره حضورش در این آنسامبل داد: «من همواره در طول فعالیت حرفهای خود به دنبال انجام کارهای جدید بودهام و حالا میتوانم به جرات بگویم که در هیچ آنسامبلی این تعداد نوازنده پرقدرت وجود ندارد. در این میان حضور فردین خلعتبری و همچنین بهنام ابوالقاسم و دیگر نوازندگانی که حضور دارند، باعث شده است که ما به اهدافی که در نظر داریم، دست پیدا کنیم و در عین حال افق های بالاتری را نیز برای خودمان در نظر بگیریم. ضمن آنکه همدلی میان این نوازندگان سبب میشود تا ما با مشکلات مشابهی که معمولاً گروه ها با آن برخورد میکنند، مواجه نشویم.»
اما «آتنا اشتیاقی» که حالا یکی از شناختهشدهترین نوازندگان «چلو» در ایران است، درباره دلایل همکاریاش با این گروه گفت: «معمولاً هر گروهی که تشکیل میشود اهدافی را دنبال میکند و ما نیز از این قاعده مستتثنی نیستیم، با این تفاوت که ما هماکنون در نخستین گامهای ذاستا هستیم و امیدواریم مرحله به مرحله، به اهدافمان دست پیدا کنیم. از آن طرف امروز در دنیا، موسیقی همراه با تصویر پیش میرود و مخاطب در حرکتِ سریع موسیقی، دنبال چیزهای جدیدی است و چنانچه موسیقی با بهرهگیری از مدیومهای دیگر، این امکان را داشته باشد که به شکل جذابی ارائه شود، میتواند کسانی را که فکر میکنند یا حتی چندان اهل تفکر نیستند را جذب کند. این اولین کنسرتِ گروه است که من برای آن بسیار خوشحال هستم و امیدوارم بتوانیم در کنار این نوازندگان که همهشان برای من جزو خانواده به حساب می آیند، اتفاقی نو رقم بزنیم.»
«بهنام ابوالقاسم» -سرپرست گروه- اما به این مساله اشاره دارد که امروز موسیقی مصرفی در میان مردم و همچنین جامعه ی موسیقی به شدت رواج پیدا کرده است: «متاسفانه تعدادی از نوازندگان که به اندازه کافی نیز در این زمینه مهارت دارند، با یک ساعت کار در استودیو، اثری را ضبط میکنند یا با حداقل تمرین روی صحنه میروند؛ در حالی که برای ما از ابتدای تشکیل این گروه، ارائه کار در سطحی از کیفیت است که پیش از هر کس، خودمان از آن رضایت داشته باشیم. این نوازندگان همگی پیشنهادهای متفاوتی دارند و همه میخواهند با آنان فعالیت کنند؛ اما اینها اهل انتخاب کردن هستند و هر زمان که شرایط را نامساعد بدانند، از فعالیت سر باز خواهند زد؛ چون دغدغه کیفیت دارند و فکر میکنند که موسیقی ایران به آن احتیاج دارد. البته این نباید هم اکنون وظیفه ما تلقی میشد؛ باید کسان دیگری از نسلهای قبل مثل تمامِ کشورهای دنیا به این فکر میکردند تا ما در نقطهای که هماینک ایستادهایم، نباشیم.»
او می گوید این گروه در تلاش است تا به تعریف دیگری از کیفیت و بیان در موسیقی ایران دست پیدا کند: «ما وعده یک کار بزرگ نمیدهیم؛ تنها ادعا داریم که میخواهیم یک موسیقی درست به گوش مخاطبانمان برسانیم.»
«پریسا پیرزاده» هم یکی از مهم ترین اتفاقاتی را که باعث کیفیت مطلوب در این آنسامبل میشود، صمیت میان اعضای گروه میداند: «سوالی که همیشه برای من وجود داشته، این است که چرا صنف در موسیقی تا این اندازه ضعیف است؟ بخشی از این مشکل قاعدتاً به خود اهالی موسیقی باز میگردد؛ اما واقعاً اگر بخواهیم میتوانیم کارهای خوبی انجام دهیم و حداقل کار در این میان این است که تلاش کنیم تا موسیقی خوب را به گوش مخاطب برسانیم.»
«سایوری شفیعی» نیز به همین مساله اشاره دارد که نوازندگانی که در این گروه فعالیت میکنند، ارزش یکدیگر را میدانند و همین به بهبود کار و ارتقای کیفیت کار کمک میکند؛ اما «شقایق صادقیان» به جملهای از فردین خلعتبری اشاره دارد که وقتی قطعهای مینویسد، پیش از آنکه به خط ملودی سازها فکر کند، قیافه نوازندهها و کاراکتر نوازندگیشان را در نظر میگیرد.»
در این نشست، همچنین ابوالقاسم از اتفاقی که سال گذشته در سریال شهرزاد رخ داد، به عنوان یکی از تلخترین اتفاقات هنری گروه و خلعتبری یاد کرد؛ هر چند که نخواست در این باره توضیحی دهد. او همچنین درباره اجرا در فرهنگسرای نیاوران هم به این موضوع اشاره کرد که جز مدیریت تالار رودکی -معصومه سهرابیان- مسوولان بنیاد هیچ همکاریای با اهالی موسیقی ندارند و همین تمایلی برای فعالیت در مجموعه ی رودکی را برایشان ایجاد نمیکند.
آنسامبل «ذاستا» حالا دو سال است که فعالیت میکند. برترین نوازندگانِ سازهای کلاسیک به سرپرستی «بهنام ابوالقاسم» گرد هم آمدهاند تا آثار فردین خلعتبری را اجرا کنند. پیش از این هم دو کنسرت برگزار کردهاند که یکی کنسرتی در سال 93 بر اساس آثاری از علیرضا قربانی بود و دیگری کنسرتی مشترک با یک گروه تایلندی به مناسبت پنجاهمین سالگرد روابط ایران و این کشور. حالا اما این اولین اجرای این آنسامبل است که قرار است در آن قطعاتی از آلبوم «به خاطر سنگفرشهایی که مرا به تو میرساند» به همراه «چهار فصل باغی ایرانی» از ساخته های فردین خلعتبری اجرا شود. اثری که برای اولین بار است که اجرای صحنهای آن انجام میشود؛ این اما تمام چیزهایی نیست که «ذاستا» برای مخاطبانش در نظر گرفته؛ قرار است «رضا موسوی» هم اتفاقات ویژهای را در نور و تصویر صحنه انجام دهد.
به همین بهانه نشستی مطبوعاتی با حضور نوازندگان این گروه انجام شد. در ابتدای نشست «بهنام ابوالقاسم» توضیحاتی درباره اجرای پیش رو داد و «فردین خلعتبری» که برای ضبط یکی از آثارش در وین بود، در گفت وگویی ویدیویی، درباره این گروه گفت: «خوشحالم که پس از سالها با یک آنسامبل به خوبی ذاستا، موسیقی بیکلام را روی صحنه میبرم. در این کنسرت قرار است مجموعه باغ ایرانی برای اولین بار اجرا و ضبط شود و علاوه بر آن، بخشهایی از اثر سنگفرشهایی که مرا به تو می رساند، اجرا میشود. اثری که چند سال پیش منتشر و استقبال خوبی نیز از آن انجام شد.»
این آهنگسازِ شناخته شده همچنین ادامه داد: «اجرای خوب ذاستا از این قطعات باعث شده تا این قطعات نوسازی شوند. به خصوص اینکه گمان میکنم در حال حاضر یکی از وظایف آهنگسازان، اجرای قطعات بدون تکیه بر ادبیات است. با تمام غنایی که ادبیاتِ ما دارد، نمیتوان این مساله را نادیده گرفت که وقتی اثری باکلام اجرا می شود، بخشی از موسیقی خودش را فدای کلام میکند و این به ضعیف شدن موسیقی انجامیده؛ اما اگر این بخش را تقویت کنیم، آن بخش نیز تقویت خواهد شد.» خلعتبری میگوید که موسیقی باید بیش از آنکه مخاطب انبوه داشته باشد، مخاطب خوب داشته باشد.
«رضا موسوی» -طراح و کارگردان این پروژه- به این مساله اشاره میکند که عمر دوستیهایی که در این گروه وجود دارد، بیش از عمر ذاستاست. اعضای این گروه با هم درک متقابلی دارند. او اما درباره ی تصویر این اثر می گوید: «موسیقی فردین خلعتبری، یک موسیقی تصویری و تخیل برانگیز است و همین مساله تصویر گذاشتن روی این موسیقی را دشوار میکند. اما به هر روی تصویر ناخودآگاه بخشی از ذهن مخاطب را درگیر میکند و به همین خاطر باید با مینیمالترین شکل ممکن ارائه شود تا در کنار موسیقی باشد نه اینکه خود را به آن تحمیل کند و روی آن غالب شود.»
او همچنین به این مساله اشاره دارد که نوازندگان گروه در این اثر تلاش کردهاند تا این قرابت میان تصویر و موسیقی شکل گیرد و اتفاق ویژهای رخ دهد.
در ادامه این جلسه «پدرام فریوسفی» -نوازنده پیانو- هم توضیحاتی درباره حضورش در این آنسامبل داد: «من همواره در طول فعالیت حرفهای خود به دنبال انجام کارهای جدید بودهام و حالا میتوانم به جرات بگویم که در هیچ آنسامبلی این تعداد نوازنده پرقدرت وجود ندارد. در این میان حضور فردین خلعتبری و همچنین بهنام ابوالقاسم و دیگر نوازندگانی که حضور دارند، باعث شده است که ما به اهدافی که در نظر داریم، دست پیدا کنیم و در عین حال افق های بالاتری را نیز برای خودمان در نظر بگیریم. ضمن آنکه همدلی میان این نوازندگان سبب میشود تا ما با مشکلات مشابهی که معمولاً گروه ها با آن برخورد میکنند، مواجه نشویم.»
اما «آتنا اشتیاقی» که حالا یکی از شناختهشدهترین نوازندگان «چلو» در ایران است، درباره دلایل همکاریاش با این گروه گفت: «معمولاً هر گروهی که تشکیل میشود اهدافی را دنبال میکند و ما نیز از این قاعده مستتثنی نیستیم، با این تفاوت که ما هماکنون در نخستین گامهای ذاستا هستیم و امیدواریم مرحله به مرحله، به اهدافمان دست پیدا کنیم. از آن طرف امروز در دنیا، موسیقی همراه با تصویر پیش میرود و مخاطب در حرکتِ سریع موسیقی، دنبال چیزهای جدیدی است و چنانچه موسیقی با بهرهگیری از مدیومهای دیگر، این امکان را داشته باشد که به شکل جذابی ارائه شود، میتواند کسانی را که فکر میکنند یا حتی چندان اهل تفکر نیستند را جذب کند. این اولین کنسرتِ گروه است که من برای آن بسیار خوشحال هستم و امیدوارم بتوانیم در کنار این نوازندگان که همهشان برای من جزو خانواده به حساب می آیند، اتفاقی نو رقم بزنیم.»
«بهنام ابوالقاسم» -سرپرست گروه- اما به این مساله اشاره دارد که امروز موسیقی مصرفی در میان مردم و همچنین جامعه ی موسیقی به شدت رواج پیدا کرده است: «متاسفانه تعدادی از نوازندگان که به اندازه کافی نیز در این زمینه مهارت دارند، با یک ساعت کار در استودیو، اثری را ضبط میکنند یا با حداقل تمرین روی صحنه میروند؛ در حالی که برای ما از ابتدای تشکیل این گروه، ارائه کار در سطحی از کیفیت است که پیش از هر کس، خودمان از آن رضایت داشته باشیم. این نوازندگان همگی پیشنهادهای متفاوتی دارند و همه میخواهند با آنان فعالیت کنند؛ اما اینها اهل انتخاب کردن هستند و هر زمان که شرایط را نامساعد بدانند، از فعالیت سر باز خواهند زد؛ چون دغدغه کیفیت دارند و فکر میکنند که موسیقی ایران به آن احتیاج دارد. البته این نباید هم اکنون وظیفه ما تلقی میشد؛ باید کسان دیگری از نسلهای قبل مثل تمامِ کشورهای دنیا به این فکر میکردند تا ما در نقطهای که هماینک ایستادهایم، نباشیم.»
او می گوید این گروه در تلاش است تا به تعریف دیگری از کیفیت و بیان در موسیقی ایران دست پیدا کند: «ما وعده یک کار بزرگ نمیدهیم؛ تنها ادعا داریم که میخواهیم یک موسیقی درست به گوش مخاطبانمان برسانیم.»
«پریسا پیرزاده» هم یکی از مهم ترین اتفاقاتی را که باعث کیفیت مطلوب در این آنسامبل میشود، صمیت میان اعضای گروه میداند: «سوالی که همیشه برای من وجود داشته، این است که چرا صنف در موسیقی تا این اندازه ضعیف است؟ بخشی از این مشکل قاعدتاً به خود اهالی موسیقی باز میگردد؛ اما واقعاً اگر بخواهیم میتوانیم کارهای خوبی انجام دهیم و حداقل کار در این میان این است که تلاش کنیم تا موسیقی خوب را به گوش مخاطب برسانیم.»
«سایوری شفیعی» نیز به همین مساله اشاره دارد که نوازندگانی که در این گروه فعالیت میکنند، ارزش یکدیگر را میدانند و همین به بهبود کار و ارتقای کیفیت کار کمک میکند؛ اما «شقایق صادقیان» به جملهای از فردین خلعتبری اشاره دارد که وقتی قطعهای مینویسد، پیش از آنکه به خط ملودی سازها فکر کند، قیافه نوازندهها و کاراکتر نوازندگیشان را در نظر میگیرد.»
در این نشست، همچنین ابوالقاسم از اتفاقی که سال گذشته در سریال شهرزاد رخ داد، به عنوان یکی از تلخترین اتفاقات هنری گروه و خلعتبری یاد کرد؛ هر چند که نخواست در این باره توضیحی دهد. او همچنین درباره اجرا در فرهنگسرای نیاوران هم به این موضوع اشاره کرد که جز مدیریت تالار رودکی -معصومه سهرابیان- مسوولان بنیاد هیچ همکاریای با اهالی موسیقی ندارند و همین تمایلی برای فعالیت در مجموعه ی رودکی را برایشان ایجاد نمیکند.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 4 خرداد 1395 - 11:48
افزودن یک دیدگاه جدید