گفتوگوی مفصل با استاد برجستۀ تنبور به بهانۀ اجرای کنسرت «از دوار چرخ»؛
کیخسرو پورناظری: همایون، حافظ، تهمورس و سهراب باید جلوتر از پدران خود حرکت کنند
موسیقی ما - کیخسرو پورناظری -آهنگساز و نوازندۀ پیشکسوت تنبور- 30 و 31 تیرماه در تالار وحدت تهران به اجرای برنامه خواهد پرداخت. این برنامه قرار است در سه بخش اجرا شود. خود او ابتدا تکنوازی تنبور خواهد کرد و بعد از آن با «سهراب و تهمورس» همنوازی کرده و در آخر هم گروه شمس با آنها همراه میشود. این کنسرت اما تنها بهانۀ این گفتوگو است. نمیشود پایِ صحبتهای استاد «کیخسرو» نشست و دربارۀ مسائل دیگر حرف نزد. مثلاً از او نپرسید که چرا تا این اندازه با دیگران متفاوت است؟ این همه گوشهنشینی و خلوت گزیدن و این میزان دوری از هیاهوهای رایج چگونه امکانپذیر است؟ چرا از معدود هنرمندانی است که با وجود تمام سختیها و راههای دشواری که در موسیقی طی کرده، برخلاف خیلیهای دیگر از کسی طلبکار نیست و مِنتی سرِ دیگران ندارد؟ خودش اما نگاهی متفاوت به این مسائل دارد. میگوید که کار و زندگی طبیعیاش را انجام داده است. در این گفتوگو دربارۀ این مسائل و همچنین نقشی که در زمینۀ موسیقی تنبور ایفا کرده و همچنین فعالیتهای دیگرش صحبت کردهایم.
- بگذارید گفتوگو را از چیزی جز موسیقی شروع کنیم. آنچه در اولین قضاوت دربارۀ شما همه متفقالقول به آن صحه میگذارند، این است که این میزان فروتنی و دوری از حاشیه نه تنها در میان هنرمندان موسیقی که در میان هنرمندان دیگر نیز بیسابقه است. اصرار شما به حفظ اخلاق و وارد نشدن در مباحث غیر هنری در تمام این سالها دلیل خاصی داشته است؟ طبیعی است که رعایت چنین فضایی در محیطی که کسی به آن پایبند نیست، قاعدتاً مشکلاتی را نیز در فعالیتهای هنریتان به وجود آورده. هیچگاه این رفتار پشیمانتان نکرده؟ با خودتان نگفتهاید که ای کاش شما هم روندی مثل دیگران در زندگی و کار هنریتان داشتید؟
- مثل بقیه نبودن دشوار نیست؟
- به نظر میرسد قدم گذاشتن در این مسیر که کمتر رهرویی داشته، گاه به تنهاییتان ختم شده است.
- این عالم در نسلهای قبل بیشتر دیده میشد. حالا اما زندگیِ ما خودش مشتت است. فکر میکنید در فضایی که ما زندگی میکنیم، این امکان وجود دارد که نسلِ حاضر مثل شما زندگی و فکر کنند؟
- اما نمیتوان این مساله را نادیده گرفت که رفتارهای ما ناشی از زندگیای است که از سر میگذرانیم. الان مگر نسل جوان از همان زیباییها و آرامشی که شما از آن صحبت میکنید، نشانی در زندگیاش وجود دارد که رفتاری شبیه استادانش داشته باشد؟
- شما ردیف موسیقی سنتی را به شکل کامل فرا گرفتهاید. اما حالا که ما به آثارتان نگاه میکنیم، متوجۀ این مساله میشویم که چندان منطبق بر ردیف اثری خلق نکردهاید. یعنی همواره از همان آثار اولیهای که ساختید، نگاهی متفاوت به این ماجرا داشتهاید. این در حالی است که در میان نسلِ شما بسیاری طرفدار حفظ ردیف و ارائۀ آن به همان شکل بودهاند.
- یکی از مشخصههای آثار شما، ریتمهای جدیدی است که در آثارتان میبینیم و همچنین شکستِ ریتم که در برخی آثارتان مثل «صدای سخن عشق» به شکل بسیار ویژهای دیده میشود. این تأکید شما به استفاده از ریتمهای جدید و شکست ریتمها به چه شکل حاصل شده است؟
- چه کسانی بعد از شما در این زمینه کار کردند؟
- هیج فکر نکردید این ریتمها را گسترش دهید؟ به خصوص اینکه شما فعالیتهای پژوهشی گستردهای داشتهاید که آن هم در این سالها متوقف شده است.
- الان نتیجۀ همۀ آن پژوهشها منتشر شده؟
- برسیم به ساز «تنبور» که با همت شما دیگر تنها یک ساز کردی نیست. معروف است که شما تنبور را شهری کردید؛ درست است؟
- البته خیلیها هم مخالف فعالیتهای شما و نگاهتان به این ساز بودند.
- زمانی که این فعالیتها را روی تنبور انجام میدادید، فکر میکردید این ساز تا این اندازه در موسیقی امروز ایران نقش پیدا کند؟
- آقای کلهر هم جزو هستۀ اولیۀ گروه بودند.
- این خیلی عجیب است.
- هستۀ اولیۀ شمس چگونه شکل گرفت؟
- که بعدها برادر آقای کلهر شهید شدند.
- این نوازندگان از دورهای به بعد دیگر همکاریای با هم نداشتند، مثلاً آقایان کلهر یا ناظری.
- اما این همکاری آرزوی خیلیها است.
- منظورتان رابطۀ دوستانهای بود که در آن زمان بین شما وجود داشت؟
- آن زمانها هیچگاه در جبهه هم برنامه اجرا کردید؟ مثل همان تجربهای که آقای علیزاده یا لطفی داشتند.
- مخالفتی هم میشد؟
- همین موسیقیهای گروه شمس را اجرا میکردید؟
- حالا نسلی مشغول فعالیت است که فرزند اساتید بزرگی هستند. از همایون شجریان گرفته تا حافظ ناظری و تهمورس و سهراب پورناظری؛ دیدگاهتان به این گروه و به خصوص به فرزندان خودتان چیست؟
- ما هماکنون با تعدادی از موزیسینهای ممنوعالفعالیت مواجه هستیم که تعدادی از آنها مثل استاد شجریان بیمار هستند و تعدادی در همین ممنوعیت از دنیا رفتند. تحلیل شما در این باره چیست؟
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : جمعه 25 تیر 1395 - 10:00
دیدگاهها
استاد پسرانت هیچوقت جای شما را نخواهند گرفت ...تنبور سیدخلیل عالی نژاد و کیخسرو پورناظری نوا و شوری دیگر دارد....?
عجب انسان دانایی...
واقعا این مصاحبه رو باید درس بدن تا بلکه جوونا درس بگیرن
درود بر شرفت کیخسرو
فکر می کنم استاد پورناظری خیلی خوشبین باشن که توقع دارن آقازاده ها از پدرانشون بالاتر برن
این پسرها اگه مثل پدرانشون محرومیت می کشیدن حتما بالا تر می رفتن
ولی سهمشون سفره ی آماده بوده گرچه حفظ نام شجریان و ناظری و پورناظری برای پسرها تلاش مضاعف رو هم به همراه داره
خداکنه بتونن مث پدرانشون خوشنام باشن
وفتی آدم آثار پورناظری بزرگ از مطرب مهتابرو تا حیرانی و افسانه تنبور را مرور می کنه
فقط باید این هنرمند رو ستایش کنه
افزودن یک دیدگاه جدید