از امشب «شبهای موسیقی بارانا» در کرمانشاه برگزار میشود
نغمۀ هنرمندان ایرانی و بینالمللی در کاخِ بیستون
موسیقی ما - همزمان با عید سعید قربان، «شبهای موسیقی بارانا» در کرمانشاه و در جوارِ کاخِ تاریخی «بیستون» از امشب اجرا میشود. «شبهای موسیقی بارانا» در حالی مرداد ماه در تهران برگزار شد که قرار بود، «کرمانشاه» اولین شهری باشد که میزبانِ فستیوال است؛ اما این اتفاق به خاطر سفرِ رییسجمهور به استان به تعویق افتاد تا در آخرین روزهای تابستان و همزمان با آمدنِ پاییز برگزار شود. مدیریتِ این شبها را «تهمورس پورناظری» برعهده دارد. آهنگسازی که دو سالِ پیش با اثرش «نه فرشتهام، نه شیطان» با خوانندگی «همایون شجریان» اتفاقِ متفاوتی در فضای موسیقی رقم زد و سالِ گذشته هم به عنوان مشاور در «جشنوارهی موسیقی فجر» حضور داشت؛ حالا اما «شبهای موسیقی بارانا» را در کرمانشاه با حضور هنرمندانی چون کامکارها، شهرداد روحانی، کیخسرو پورناظری و گروه شمس، سهراب پورناظری به همراه آنتونیو ری، بارتولومی بیتمن ساماندهی کرده است.
در این فستیوال، مجموعهی اداره کل ارشاد اسلامی استان کرمانشاه و معاون هنری ارشاد، شهرداری کرمانشاه و سازمان میراث فرهنگی و پایگاه جهانی بیستون، همکاری داشتهاند؛ ضمن آنکه قرار است تعدادی از گروههای شرکت کننده، برای هنرجویان کرمانشاهی، کارگاهِ آموزشی برگزار کنند. اما از همین حالا باید امیدوار بود که این رخداد در سالهای بعدی نیز در این شهرِ تاریخی ادامه داشته باشد، به خصوص آنکه یکی از مهمترین مشکلاتِ انجام فعالیتهای هنری در ایران معمولا عدم استمرارِ آن است؛ «تهمورس پورناظری» چند روز قبل در نشستی که به بهانهی برگزاری «شبهای موسیقی بارانا» در کرمانشاه برگزار شد، یادی از اجرای کنسرت «نه فرشتهام، نه شیطان» در این شهرستان کرد، اجرایی که در 47 استان کشور برگزار شد و او از کنسرتشان در این شهرستان، به عنوان یکی از به یادماندنیترینِ آنها یاد میکند.
او میگوید: «من از نوجوانی در فستیوالهای متعددی به اجرای برنامه پرداختم که برخی از آنان، جزو معتبرترین فستیوالهای موسیقی در دنیا هستند. شاید حضور در همان فستیوالها، انگیزهای برای راهاندازی رخدادی مشابه در آن زمان بود. من فکر میکنم ما در ایران، تواناییهای بسیار زیادی از نظر کمی و کیفی داریم و در چنین شرایطی، اینکه ما هنوز یک فستیوالی که در سطحِ بینالمللی یا در گامهای نخست، در سطحِ منطقهامان تاثیرگذار نیست، اتفاق خوبی نیست.»
او در این سالها، تلاشهایی در این خصوص انجام داد که از جملهی آن برگزاری فستیوال موسیقی تهران بود که با همتِ خانهی موسیقی شکل گرفت. اما راهاندازی موسسهی فرهنگی – هنری بارانا، در این میان توانست او را یک گام به این ماجرا نزدیک کند. خودش میگوید: «ما ساختار «بارانا» را با همراهی شرکت «کار و اندیشه» درست کردیم و هدفمان در حد توانی که داریم، ایجاد امکانات زیرساختی برای موسیقی بود. در واقع هدفمان برگزاری کنسرت یا فروش بلیت و ارتزاق مالی از راه تولید سیدی نیست؛ گرچه تمام این کارها را میخواهیم انجام دهیم. بیشتر قصدمان انجام رخدادهایی است که به این ماجرا معنا دهد.»
از همین روی بود که فستیوالِ تابستانهی بارانا، برنامهریزی شد، برنامهای که مقدمات آن پیش از جشنوارهی سال گذشته برگزار شده بود و بعد از 17 ماه، سرانجام در آخرین روزهای مرداد، این فستیوال برگزار شد. خود او میگوید: «این گامِ نخست مجموعه است و گامِ نخست، همیشه گام قدرتمندی است؛ این فستیوال سه ضلع دارد، یک ضلع آن هنرمندان برجستهای هستند که در آن حضور دارند و دیگری مکانِ آن است که با تمام سختیهایی که دارد، حضور در آن اتفاق خوشایندی است. ضلع سوم تیمی است که دارد این کار را انجام میدهد و زیرِ یک سقف جمع شدهاند.»
او با تمام مشکلاتی که اجرای موسیقی در فضاهای باز دارد، تلاش کرده است تا بارِ دیگر اجرای موسیقی در فضاهای تاریخی و فستیوالها را انجام دهد؛ با آنکه اجرا در فضای باز همواره مشکلات و حواشی خودش را دارد. حالا گامِ نخست برداشته شده و گامِ دیگر در حال انجام است و این امیدواری هم برای او و هم برای دیگران وجود دارد که این رخداد ادامه پیدا کند.
«کاوه گرایلی» - مشاور هنری این فستیوال- دربارهی این رویداد میگوید: « ما هر دو رویداد – هم آنچه در فضای کاخ نیاوران برگزار شد و هم فستیوالِ کرمانشاه- را کاملا به صورت خصوصی برگزار کردیم و در این میان امیدواریم که فستیوالهایی از این دست هر چه بیشتر برگزار شود.»
او حضور هنرمندانِ طرازِ اولِ کشور را در این رویداد مثبت ارزیابی میکند و میگوید: «هنرمندان شرکتکننده که از نسلهای مختلف هستند، تنوعی در آثارشان وجود دارد که باعث میشود، این جشنواره محدود به نوع خاصی از موسیقی نشود.» طبقِ گفتههای گرایلی، اجرا در مکانهای تاریخی قدم مثبتی است که میتواند در صورت استمرار نقشِ مهمی ایفا کند و این انگیزه را در دیگران تقویت کند که فعالیتهایی در این زمینه انجام دهند.
«کاوه گرایلی» ، ضمن تشریحِ این شبها میگوید: «اصولا برگزاری چنین فستیوالی در هر شهرستان، دشواریهای بسیار زیادی دارد که همه به آن آگاه هستند؛ اما انگیزهای که باعث شده تا ما به این اقدام تن دهیم، این بوده که به نظر میرسد تمرکز فعالیتهای فرهنگی و هنری در کشور ناعادلانه است؛ بنابراین نگاهِ ما این بوده که در شهرستانهای دیگر هم که زمینهی انجام فعالیتهایی از این دست وجود دارد، این اقدام انجام شود. البته انجامِ این شبها بدون حمایتهای شهرداری و همچنین سازمان میراث فرهنگی این شهرستان امکانپذیر نبود و این دو نهاد، در به ثمر رسیدن این پروژه با ما همکاریهای بیدریغی را انجام دادند.»
این نوازندهی تنبور همچنین به این مساله اشاره دارد که بسیاری از رخدادهای موسیقی در دنیا توسط بخش خصوصی انجام میشود و در این سالها در ایران نیز کارهایی در این حوزه انجام شده است؛ ما هم امیدواریم که در صورت تداوم حرکتِ این رخداد و همچنین برگزاری فستیوالهای مشابه توسط بخش خصوصی، در آینده رخدادهایی از این دست بتواند در ارائه بهتر ظرفیتهای موسیقی کشور و ایجاد تجربهای متفاوت برای مخاطب و نیز معرفی بناهای تاریخی کشور نقش مهمی داشته باشد؛ خوشبختانه ما در نخستین گام از این شبها، توانستیم از حضور هنرمندان برجستهای در کاخِ نیاوران بهره بگیریم و حالا در دومین گام، چند هنرمند برجستهی بینالمللی نیز با ما همراهی میکنند و در شبهای موسیقی بارانا در کرمانشاه در کنار هنرمندانِ ایرانی حضور خواهند داشت.»
او همچنین دربارهی برگزاری دومین گام از این رخداد در شهر کرمانشاه میگوید: «نگاهِ ما در برگزاری این شبها، انجام رویدادهای هنری در مکانهای تاریخی است؛ نکتهی جالب آنکه قرار بود در اولین گام، این رخداد در بیستون برگزار شود و بعد در تهران و دیگر نقاطِ کشور که در آن زمان بنا به دلایلی، این اتفاق نتوانست رخ دهد و به اکنون موکول شد. به هر روی این مکان، یکی از منحصر به فردترین مکانهای تاریخی در ایران است که تاکنون برنامهای هنری که همراستای اهمیت آن باشد، برگزار نشده است و حالا شاید بتوان با حضور این هنرمندان، بخشی از قابلیتهای آن را نمایان کرد؛ اگر چه ما به شهرستانهای دیگر نیز در برگزاری این رویداد توجه داشتهایم.»
او همچنین دربارهی گروههای شرکت کننده در فستیوالِ بیستون به این مساله اشاره دارد که انتخاب گروهها بر مبنای همان چیزی بوده است که در فستیوالِ کاخ نیاوران رخ داده است؛ با این تفاوت که رویکردی بینالمللی نیز به این رخداد داده شده است: «گروه کامنت و داماهی در فستیوال بیستون حضور ندارند و به اجرای آن دوئت بارتولومی – بیتمن که دوئتی بر اساس ویولون و ویولونسل است، اتفاق افتاده است؛ همچنین امکانِ حضورِ آقای چکناواریان و ارکستر زهی به دلیل حجم بالای ارکسترشان وجود نداشت و ما از حضورشان محروم شدیم؛ در این میان اجرای گروه پالت نیز به احترام هموطنانی که در سوریه شهید شدهاند، لغو شد. به هر حال در این دو گام، ما نمیتوانیم ادعا کنیم که آنچه رخ داده و میدهد، تمامی قابلیتهای موسیقی کشور است؛ چون مانند ویژگی بسیاری از فستیوالها و تداخل زمانی آنها با سایر برنامههای هنرمندان، بسیاری از هنرمندان با وجود اظهار علاقه به حضور، در این دورهی زمانی امکانِ همراهی با ما را نداشتند؛ حتی ما علاوه بر آنتونیو ری نوازنده سرشناس اسپانیایی و بارتولومی- بیتمن از چند هنرمند بینالمللی دیگر نیز برای اجرا دعوت کرده بودیم که به دلایلی مانند تداخل زمانی، آنها امکان حضور در این دوره را نداشتند؛ اما بیشک همین هنرمندانِ همراهی کنندهی ما در این رویداد، همگی جزو برترین چهرههای موسیقایی و هنری هستند.»
عضو شورای هنری فستیوال بارانا همچنین به این موضوع صحه میگذارد که این رویداد ممکن است در آینده در مکانهای دیگری نیز ادامه پیدا کند، در واقع بسترِ فیزیکی این رویداد و همچنین اتمسفر و فضایی که موسیقی در آن اجرا میشود، ممکن است تغییر کند؛ اما ماهیت این رخداد به همان شکل باقی میماند.
در این فستیوال، مجموعهی اداره کل ارشاد اسلامی استان کرمانشاه و معاون هنری ارشاد، شهرداری کرمانشاه و سازمان میراث فرهنگی و پایگاه جهانی بیستون، همکاری داشتهاند؛ ضمن آنکه قرار است تعدادی از گروههای شرکت کننده، برای هنرجویان کرمانشاهی، کارگاهِ آموزشی برگزار کنند. اما از همین حالا باید امیدوار بود که این رخداد در سالهای بعدی نیز در این شهرِ تاریخی ادامه داشته باشد، به خصوص آنکه یکی از مهمترین مشکلاتِ انجام فعالیتهای هنری در ایران معمولا عدم استمرارِ آن است؛ «تهمورس پورناظری» چند روز قبل در نشستی که به بهانهی برگزاری «شبهای موسیقی بارانا» در کرمانشاه برگزار شد، یادی از اجرای کنسرت «نه فرشتهام، نه شیطان» در این شهرستان کرد، اجرایی که در 47 استان کشور برگزار شد و او از کنسرتشان در این شهرستان، به عنوان یکی از به یادماندنیترینِ آنها یاد میکند.
او میگوید: «من از نوجوانی در فستیوالهای متعددی به اجرای برنامه پرداختم که برخی از آنان، جزو معتبرترین فستیوالهای موسیقی در دنیا هستند. شاید حضور در همان فستیوالها، انگیزهای برای راهاندازی رخدادی مشابه در آن زمان بود. من فکر میکنم ما در ایران، تواناییهای بسیار زیادی از نظر کمی و کیفی داریم و در چنین شرایطی، اینکه ما هنوز یک فستیوالی که در سطحِ بینالمللی یا در گامهای نخست، در سطحِ منطقهامان تاثیرگذار نیست، اتفاق خوبی نیست.»
او در این سالها، تلاشهایی در این خصوص انجام داد که از جملهی آن برگزاری فستیوال موسیقی تهران بود که با همتِ خانهی موسیقی شکل گرفت. اما راهاندازی موسسهی فرهنگی – هنری بارانا، در این میان توانست او را یک گام به این ماجرا نزدیک کند. خودش میگوید: «ما ساختار «بارانا» را با همراهی شرکت «کار و اندیشه» درست کردیم و هدفمان در حد توانی که داریم، ایجاد امکانات زیرساختی برای موسیقی بود. در واقع هدفمان برگزاری کنسرت یا فروش بلیت و ارتزاق مالی از راه تولید سیدی نیست؛ گرچه تمام این کارها را میخواهیم انجام دهیم. بیشتر قصدمان انجام رخدادهایی است که به این ماجرا معنا دهد.»
از همین روی بود که فستیوالِ تابستانهی بارانا، برنامهریزی شد، برنامهای که مقدمات آن پیش از جشنوارهی سال گذشته برگزار شده بود و بعد از 17 ماه، سرانجام در آخرین روزهای مرداد، این فستیوال برگزار شد. خود او میگوید: «این گامِ نخست مجموعه است و گامِ نخست، همیشه گام قدرتمندی است؛ این فستیوال سه ضلع دارد، یک ضلع آن هنرمندان برجستهای هستند که در آن حضور دارند و دیگری مکانِ آن است که با تمام سختیهایی که دارد، حضور در آن اتفاق خوشایندی است. ضلع سوم تیمی است که دارد این کار را انجام میدهد و زیرِ یک سقف جمع شدهاند.»
او با تمام مشکلاتی که اجرای موسیقی در فضاهای باز دارد، تلاش کرده است تا بارِ دیگر اجرای موسیقی در فضاهای تاریخی و فستیوالها را انجام دهد؛ با آنکه اجرا در فضای باز همواره مشکلات و حواشی خودش را دارد. حالا گامِ نخست برداشته شده و گامِ دیگر در حال انجام است و این امیدواری هم برای او و هم برای دیگران وجود دارد که این رخداد ادامه پیدا کند.
«کاوه گرایلی» - مشاور هنری این فستیوال- دربارهی این رویداد میگوید: « ما هر دو رویداد – هم آنچه در فضای کاخ نیاوران برگزار شد و هم فستیوالِ کرمانشاه- را کاملا به صورت خصوصی برگزار کردیم و در این میان امیدواریم که فستیوالهایی از این دست هر چه بیشتر برگزار شود.»
او حضور هنرمندانِ طرازِ اولِ کشور را در این رویداد مثبت ارزیابی میکند و میگوید: «هنرمندان شرکتکننده که از نسلهای مختلف هستند، تنوعی در آثارشان وجود دارد که باعث میشود، این جشنواره محدود به نوع خاصی از موسیقی نشود.» طبقِ گفتههای گرایلی، اجرا در مکانهای تاریخی قدم مثبتی است که میتواند در صورت استمرار نقشِ مهمی ایفا کند و این انگیزه را در دیگران تقویت کند که فعالیتهایی در این زمینه انجام دهند.
«کاوه گرایلی» ، ضمن تشریحِ این شبها میگوید: «اصولا برگزاری چنین فستیوالی در هر شهرستان، دشواریهای بسیار زیادی دارد که همه به آن آگاه هستند؛ اما انگیزهای که باعث شده تا ما به این اقدام تن دهیم، این بوده که به نظر میرسد تمرکز فعالیتهای فرهنگی و هنری در کشور ناعادلانه است؛ بنابراین نگاهِ ما این بوده که در شهرستانهای دیگر هم که زمینهی انجام فعالیتهایی از این دست وجود دارد، این اقدام انجام شود. البته انجامِ این شبها بدون حمایتهای شهرداری و همچنین سازمان میراث فرهنگی این شهرستان امکانپذیر نبود و این دو نهاد، در به ثمر رسیدن این پروژه با ما همکاریهای بیدریغی را انجام دادند.»
این نوازندهی تنبور همچنین به این مساله اشاره دارد که بسیاری از رخدادهای موسیقی در دنیا توسط بخش خصوصی انجام میشود و در این سالها در ایران نیز کارهایی در این حوزه انجام شده است؛ ما هم امیدواریم که در صورت تداوم حرکتِ این رخداد و همچنین برگزاری فستیوالهای مشابه توسط بخش خصوصی، در آینده رخدادهایی از این دست بتواند در ارائه بهتر ظرفیتهای موسیقی کشور و ایجاد تجربهای متفاوت برای مخاطب و نیز معرفی بناهای تاریخی کشور نقش مهمی داشته باشد؛ خوشبختانه ما در نخستین گام از این شبها، توانستیم از حضور هنرمندان برجستهای در کاخِ نیاوران بهره بگیریم و حالا در دومین گام، چند هنرمند برجستهی بینالمللی نیز با ما همراهی میکنند و در شبهای موسیقی بارانا در کرمانشاه در کنار هنرمندانِ ایرانی حضور خواهند داشت.»
او همچنین دربارهی برگزاری دومین گام از این رخداد در شهر کرمانشاه میگوید: «نگاهِ ما در برگزاری این شبها، انجام رویدادهای هنری در مکانهای تاریخی است؛ نکتهی جالب آنکه قرار بود در اولین گام، این رخداد در بیستون برگزار شود و بعد در تهران و دیگر نقاطِ کشور که در آن زمان بنا به دلایلی، این اتفاق نتوانست رخ دهد و به اکنون موکول شد. به هر روی این مکان، یکی از منحصر به فردترین مکانهای تاریخی در ایران است که تاکنون برنامهای هنری که همراستای اهمیت آن باشد، برگزار نشده است و حالا شاید بتوان با حضور این هنرمندان، بخشی از قابلیتهای آن را نمایان کرد؛ اگر چه ما به شهرستانهای دیگر نیز در برگزاری این رویداد توجه داشتهایم.»
او همچنین دربارهی گروههای شرکت کننده در فستیوالِ بیستون به این مساله اشاره دارد که انتخاب گروهها بر مبنای همان چیزی بوده است که در فستیوالِ کاخ نیاوران رخ داده است؛ با این تفاوت که رویکردی بینالمللی نیز به این رخداد داده شده است: «گروه کامنت و داماهی در فستیوال بیستون حضور ندارند و به اجرای آن دوئت بارتولومی – بیتمن که دوئتی بر اساس ویولون و ویولونسل است، اتفاق افتاده است؛ همچنین امکانِ حضورِ آقای چکناواریان و ارکستر زهی به دلیل حجم بالای ارکسترشان وجود نداشت و ما از حضورشان محروم شدیم؛ در این میان اجرای گروه پالت نیز به احترام هموطنانی که در سوریه شهید شدهاند، لغو شد. به هر حال در این دو گام، ما نمیتوانیم ادعا کنیم که آنچه رخ داده و میدهد، تمامی قابلیتهای موسیقی کشور است؛ چون مانند ویژگی بسیاری از فستیوالها و تداخل زمانی آنها با سایر برنامههای هنرمندان، بسیاری از هنرمندان با وجود اظهار علاقه به حضور، در این دورهی زمانی امکانِ همراهی با ما را نداشتند؛ حتی ما علاوه بر آنتونیو ری نوازنده سرشناس اسپانیایی و بارتولومی- بیتمن از چند هنرمند بینالمللی دیگر نیز برای اجرا دعوت کرده بودیم که به دلایلی مانند تداخل زمانی، آنها امکان حضور در این دوره را نداشتند؛ اما بیشک همین هنرمندانِ همراهی کنندهی ما در این رویداد، همگی جزو برترین چهرههای موسیقایی و هنری هستند.»
عضو شورای هنری فستیوال بارانا همچنین به این موضوع صحه میگذارد که این رویداد ممکن است در آینده در مکانهای دیگری نیز ادامه پیدا کند، در واقع بسترِ فیزیکی این رویداد و همچنین اتمسفر و فضایی که موسیقی در آن اجرا میشود، ممکن است تغییر کند؛ اما ماهیت این رخداد به همان شکل باقی میماند.
تاریخ انتشار : دوشنبه 22 شهریور 1395 - 15:31
افزودن یک دیدگاه جدید