گروه «تندر» پس از مدت ها روی صحنه رفت:
گیتارنوازی به جای خوانندگی
موسیقی ما - دوشنبه 22 آذر، سومین کنسرت گروه «تندر» به سرپرستی اردوان انزابیپور در سالن برج آزادی برگزار شد. اما این اجرا با کارهای «تندر» همیشگی تفاوتهایی داشت که شاید مهمترین آن، حذف کلام از موسیقی آنها بود.
به گزارش «موسیقی ما»، گروه «تندر» از سال 1387 آغاز به کار کرد و با اجراهای پژوهشی در سالنهای کوچک کار خود را بسط و گسترش داد. در ابتدا رویکرد این گروه بیشتر بر مبنای بازنوازی از بزرگان کانتری و راک دنیا بود اما کمکم آثار اورجینال در گروه پررنگتر شد. همچنین «تندر» از معدود گروههای است که با کلام انگلیسی فعالیت میکند و توانسته مخاطب و همچنین مجوز فعالیت داشته باشد. اردوان انزابیپور که سرپرست و خواننده این گروه است با جدایی از گروه «کهتَمیان» سراغ گروه خودش رفت. اردوان که در «کهتمیان» نوازنده بیس بود، حالا در «تندر» گیتار آکوستیک و الکتریک مینوازد.
گروه «تندر» حالا با رویکردی جدید سازش را کوک کرده است. تمام قطعاتی که در این کنسرت اجرا شد بیکلام بودند و درواقع یک کنسرت اینسترومنتال برگزار کردند. به همین دلیل ملودیهای اصلی به جای خواننده بر دوش گیتار الکتریک (محمد برزیده) بود. تنها قطعهای که در این اجرا کاور شد، turn the page از ساختههایbob seger بود و همچنین یک قطعه به نام white bird اثر آیدین انزابیپور و محمد برزیده اجرا شد.
اعضای گروه «تندر» را در این اجرا، اردوان انزابیپور (گیتار الکتریک)، بیتا صادقی (گیتار الکتریک)، محمد برزیده (گیتار الکتریک)، آیدین انزابیپور (درامز) و کاوه وزیری (گیتارباس) تشکیل میدادند. اعضای گروه «کهتمیان»، اعضای گروه شهاب صادقی، علی اظهری و فرشاد رمضانی از جمله مهمانان این کنسرت بودند.
گفتار فرشاد رمضانی (خواننده و آهنگساز) درباره اجرای گروه «تندر»:
تندر، تندر است؛ چه با وکال، چه بدون وکال!
سالها است که اردوان را به عنوان یک حرفهای و دوست و همکار قدیمی میشناسم و طبیعتاً با گروه «تندر» هم آشنایی دارم. همانطور که میدانید تعدادی از کارهای گروه «تندر»، کاور موسیقی بزرگان دنیا است و نیاز کلام بهشدت در آنها احساس میشود. چون کسانی که یک عمر آن قطعات خاطرهانگیز را شنیدهاند، به شنیدن شعر آنها عادت کردهاند و اینکه یک گیتار الکتریک بخواهد خط ملودی وکال را اجرا کند، باعث ایجاد خلاء برای شنونده میشود و میتواند به خود گروه لطمه بزند.
البته از نظر من تندر، تندر است؛ چه با وکال و چه بدون وکال. اما گاهی ناراحت میشوم وقتی بچهها برای اینکه بتوانند اجرا داشته باشند، مجبور به هر کاری می شوند؛ چراکه با این کار بیش از همه خودشان آسیب میبینند. شاید بهتر بود در این شرایط قطعاتی با شعر کمتر انتخاب شوند که اردوان مجبور نباشد، روی استیج لبخوانی کند. این لبزدن گاهی تمرکز من را بههم میزد و برخی از لحظات درگیر این بودم که کدام بخش در حال اجرا است که به جای اینکه صدایش را بشنوم، فقط تصویر آن را میبینم.
من با مشکلات و چالشهایی که هنرمندان تا مرحله صدور مجوز درگیر آن هستند کاملاً آشنایی دارم و تمام داستان را میدانم. با همین نگاه، شخص من به عنوان یک موزیسین میتوانم تا آنجا که ممکن است از کارها لذت ببرم اما کسی که یک مخاطب و صرفاً فن گروهی مثل «تندر» است و اجراهای قبلی گروه را دیده چطور؟ آیا او هم میتواند چنین درکی داشته باشد؟ طبیعتاً مخاطب هر چقدر هم حرفهای باشد، درک این موضوعات جزو وظایفاش نیست چراکه برای دیدن یک کنسرت هزینه میکند و ممکن است کمی توی ذوقاش بخورد.
درباره این سوال که «تندر» بدونکلام را چگونه دیدم باید بگویم که فکر میکنم در این اجرا کمی شتابزده روی استیج آمدند. با توجه به فشاری که در بکاستیج رویشان بود، کاملاً مشخص بود همه با یک حالت مضطرب و انقباض عضلانی روی صحنه آمدهاند و این حالت گاهی به آنها اجازه نمیداد موسیقیشان را مثل همیشه روان و با احساس اجرا کنند.
در مورد بخش صدابرداری باید بگویم که بهروز منزه (صدابردار سالن برج آزادی) از صدابرداران قدیمی و باتجربه هستند اما قسمت خوشایند ماجرا این است که تکرار شدن اجراهای راک در سالن آزادی فرصتی را در اختیار او قرار داده که با توجه به تجهیزات صوتی و تکنیکال و فضایی که سالن در اختیار یک صدابردار قرار میدهد، تجربیات زیادی در این زمینه کسب کند. من هربار که به اجراهای راک در سالن آزادی آمدهام، احساس کردم صدا نسبت به اجرای قبل شفافتر شده و صدای سازها با رزولوشین بیشتری به گوش میرسد. درباره اجرای «تندر» هم صدای سازها مخصوصاً صدابرداری درامز خیلی خوب بود و فقط صدای گیتارباس را کم میشنیدم که دلیلش هم نشستنم در گوشه سالن بود. به هر حال خوشحالم که در این چند وقت اخیر، تجربه صدابرداری در کنسرتها که با اجرای فرشید اعرابی شروع شد و به گروه گره و حالا هم به «تندر» رسید، در حال افزایش است و صدابرداری هربار بهتر میشود.
به گزارش «موسیقی ما»، گروه «تندر» از سال 1387 آغاز به کار کرد و با اجراهای پژوهشی در سالنهای کوچک کار خود را بسط و گسترش داد. در ابتدا رویکرد این گروه بیشتر بر مبنای بازنوازی از بزرگان کانتری و راک دنیا بود اما کمکم آثار اورجینال در گروه پررنگتر شد. همچنین «تندر» از معدود گروههای است که با کلام انگلیسی فعالیت میکند و توانسته مخاطب و همچنین مجوز فعالیت داشته باشد. اردوان انزابیپور که سرپرست و خواننده این گروه است با جدایی از گروه «کهتَمیان» سراغ گروه خودش رفت. اردوان که در «کهتمیان» نوازنده بیس بود، حالا در «تندر» گیتار آکوستیک و الکتریک مینوازد.
گروه «تندر» حالا با رویکردی جدید سازش را کوک کرده است. تمام قطعاتی که در این کنسرت اجرا شد بیکلام بودند و درواقع یک کنسرت اینسترومنتال برگزار کردند. به همین دلیل ملودیهای اصلی به جای خواننده بر دوش گیتار الکتریک (محمد برزیده) بود. تنها قطعهای که در این اجرا کاور شد، turn the page از ساختههایbob seger بود و همچنین یک قطعه به نام white bird اثر آیدین انزابیپور و محمد برزیده اجرا شد.
اعضای گروه «تندر» را در این اجرا، اردوان انزابیپور (گیتار الکتریک)، بیتا صادقی (گیتار الکتریک)، محمد برزیده (گیتار الکتریک)، آیدین انزابیپور (درامز) و کاوه وزیری (گیتارباس) تشکیل میدادند. اعضای گروه «کهتمیان»، اعضای گروه شهاب صادقی، علی اظهری و فرشاد رمضانی از جمله مهمانان این کنسرت بودند.
**********
گفتار فرشاد رمضانی (خواننده و آهنگساز) درباره اجرای گروه «تندر»:
تندر، تندر است؛ چه با وکال، چه بدون وکال!
سالها است که اردوان را به عنوان یک حرفهای و دوست و همکار قدیمی میشناسم و طبیعتاً با گروه «تندر» هم آشنایی دارم. همانطور که میدانید تعدادی از کارهای گروه «تندر»، کاور موسیقی بزرگان دنیا است و نیاز کلام بهشدت در آنها احساس میشود. چون کسانی که یک عمر آن قطعات خاطرهانگیز را شنیدهاند، به شنیدن شعر آنها عادت کردهاند و اینکه یک گیتار الکتریک بخواهد خط ملودی وکال را اجرا کند، باعث ایجاد خلاء برای شنونده میشود و میتواند به خود گروه لطمه بزند.
البته از نظر من تندر، تندر است؛ چه با وکال و چه بدون وکال. اما گاهی ناراحت میشوم وقتی بچهها برای اینکه بتوانند اجرا داشته باشند، مجبور به هر کاری می شوند؛ چراکه با این کار بیش از همه خودشان آسیب میبینند. شاید بهتر بود در این شرایط قطعاتی با شعر کمتر انتخاب شوند که اردوان مجبور نباشد، روی استیج لبخوانی کند. این لبزدن گاهی تمرکز من را بههم میزد و برخی از لحظات درگیر این بودم که کدام بخش در حال اجرا است که به جای اینکه صدایش را بشنوم، فقط تصویر آن را میبینم.
من با مشکلات و چالشهایی که هنرمندان تا مرحله صدور مجوز درگیر آن هستند کاملاً آشنایی دارم و تمام داستان را میدانم. با همین نگاه، شخص من به عنوان یک موزیسین میتوانم تا آنجا که ممکن است از کارها لذت ببرم اما کسی که یک مخاطب و صرفاً فن گروهی مثل «تندر» است و اجراهای قبلی گروه را دیده چطور؟ آیا او هم میتواند چنین درکی داشته باشد؟ طبیعتاً مخاطب هر چقدر هم حرفهای باشد، درک این موضوعات جزو وظایفاش نیست چراکه برای دیدن یک کنسرت هزینه میکند و ممکن است کمی توی ذوقاش بخورد.
درباره این سوال که «تندر» بدونکلام را چگونه دیدم باید بگویم که فکر میکنم در این اجرا کمی شتابزده روی استیج آمدند. با توجه به فشاری که در بکاستیج رویشان بود، کاملاً مشخص بود همه با یک حالت مضطرب و انقباض عضلانی روی صحنه آمدهاند و این حالت گاهی به آنها اجازه نمیداد موسیقیشان را مثل همیشه روان و با احساس اجرا کنند.
در مورد بخش صدابرداری باید بگویم که بهروز منزه (صدابردار سالن برج آزادی) از صدابرداران قدیمی و باتجربه هستند اما قسمت خوشایند ماجرا این است که تکرار شدن اجراهای راک در سالن آزادی فرصتی را در اختیار او قرار داده که با توجه به تجهیزات صوتی و تکنیکال و فضایی که سالن در اختیار یک صدابردار قرار میدهد، تجربیات زیادی در این زمینه کسب کند. من هربار که به اجراهای راک در سالن آزادی آمدهام، احساس کردم صدا نسبت به اجرای قبل شفافتر شده و صدای سازها با رزولوشین بیشتری به گوش میرسد. درباره اجرای «تندر» هم صدای سازها مخصوصاً صدابرداری درامز خیلی خوب بود و فقط صدای گیتارباس را کم میشنیدم که دلیلش هم نشستنم در گوشه سالن بود. به هر حال خوشحالم که در این چند وقت اخیر، تجربه صدابرداری در کنسرتها که با اجرای فرشید اعرابی شروع شد و به گروه گره و حالا هم به «تندر» رسید، در حال افزایش است و صدابرداری هربار بهتر میشود.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 24 آذر 1395 - 22:39
افزودن یک دیدگاه جدید