بخش سنتی هزارصدا با داوری حمید متبسم، وحید تاج و ابراهیم اسماعیلی اراضی برگزار شد
تأکید کارشناسان هزارصدا بر لزوم کار خلاقانه و بهروز
موسیقی ما - عصر روز چهارشنبه چهار مرداد، یکی دیگر از برنامههای بخش سنتی هزارصدا برگزار شد. در این برنامه «حمید متبسم» برای بخش آهنگسازی و نوازندگی، «ابراهیم اسماعیلی اراضی» برای بخش شعر و ترانه و «وحید تاج »برای بخش آواز به عنوان کارشناس حضور داشتند.
در ابتدای این برنامه، «آرش نصیری» مدیر و مجری هزارصدا این شعر احمد شاملو را خواند: «ای کاش عشق را زبان سخن بود...» دلیل انتخاب این شعر گرامیداشت سالروز درگذشت این شاعر بزرگ در روز دوم مرداد ماه بود. سپس تیتراژ برنامه پخش شد که روی صدای استاد احمد ابراهیمی ساخته شده بود که آهنگ «آتش جاودان» استاد مرتضی نیداود را میخواند. در ابتدای این تیتراژ هم آمده بود که این برنامه به این دو بزرگ موسیقی تقدیم شده که سالروز تولد و درگذشتشان، به ترتیب اول و دوم مرداد است.
سپس کارشناسان برنامه به روی صحنه دعوت شدند. پس از صحبتهای اولیه کارشناسان، گروهها برای بخش مسابقه برای روی صحنه دعوت شدند.
اولین گروهی که برای اجرا در بخش مسابقه روی صحنه دعوت شد گروه موسیقی دیلمان بود. در این گروه این افراد حضور داشتند:
آواز: دانش خوشرو- ویلن: محمدرضا قشمی- تار: سجاد حقگو- تنبک: محمدرضا میر حسینی
این گروه با چهارمضراب کوتاهی کارش را آغاز کرد و سپس خوشرو آوازی در سه گاه روی این شعر حافظ خواند: «یا رب این شمع دل افروز زکاشانه کیست/ جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست»
و بعد از آن هم روی این شعر رهی معیری تصنیفی اجرا کرد: «چون زلف توام جانا در عین پریشانی/ چون باد سحرگاهم در بیسروسامانی»
خواننده خوب و درست و به قول وحید تاج پرتحریر خواند اما عمده نقدی که به اجرای این گروه وارد شد در خصوص تکراری بودن تنظیم و شکل اجرا و تنظیم آن بود. استادحمید متبسم ضمن بیان اینکه «در این اجرا، دوستان کار همنوازی مشخص را کم داشتند و نمیدانیم پشت این همنوازی فکر خاصی بوده یا خیر!» گفت: «اجرای شما من را به یاد برنامههای رادیویی دهه 40 انداخت که با پرویز یاحقی و فرهنگ شریف تماس میگرفتند و آنها میآمدند و به صورت دلی و بداهه آهنگشان را اجرا میکردند.» متبسم درباره تصنیفی که گروه اجرا کرد هم عنوان کرد: «آنچه شما خواندید ازنظر آهنگسازی همانند بحرطویل است، وزن اصلی شعر را گرفته بودید و در پردههای گوناگون تکرار میکردید.»
این آهنگساز باتجربه همچنین در مورد تلفیق درست شعر و موسیقی هم انتقاداتی وارد کرد و انتقاد دیگری را هم مطرح کرد و عنوان کرد: «ایراد دیگری که به گروه شما وارد است این است که شما در همان حضور اول روی صحنه شروع به نواختن کردید و با یکدیگر کوک نکردید و تا انتها ناکوک نواختید. بهترین گروههای موسیقی حتی زمانی هم که پشتصحنه باهم کوک میکنند، بازهم روی صحنه مضراب میزنند تا از کوکها مطمئن شوند که شما این کار را نکردید.» استاد متبسم در پایان گفت: «اگر این نکات را در اجرایتان لحاظ میکردید این برنامه میتوانست بهتر اجرا شود.»
ابراهیم اسماعیلی اراضی بیان کرد: «شخصاً از این اجرا بهعنوان یک نوستالژی لذت میبرم آنهم بهواسطه اجراهاییست که پیشازاین شنیدهام. این کار بیشتر از آنکه تصنیف باشد یکضربیست و کمتر با ملودی مواجه شدیم و قطعاً برداشت مخاطب هم همین خواهد بود.»
وحید تاج نیز گفت: «شما صدای رسا و تحریرهای نافذی داشتید اما باید روی محدوده بم صدایتان بیشتر کار کنید چون بهخوبی صدای میانه و زیر شما نیست. ما خوانندگان باید بتوانیم همانند یک ویلن زاویهمان را با میکروفن تغییر دهیم و طبیعتاً هنگام اجرای اوج کار از میکروفن فاصله بگیریم تا مخاطب اذیت نشود و این نکته در ضبط استودیویی هم حائزِ اهمیت است تا ضبط دچار مشکل نشود.»
گروه بعدی بخش مسابقه گروه آمین بود. در ابتدای اجرای گروه، نصیری گفت حداکثر افراد مجاز در هر گروه نه نفر است اما این گروه ده نفره هستند. همچنین قبل از شروع اجرا، خواننده گروه یاسین خزایی گفت ما به نوعی خط را شکستیم و کاری از خسرو آواز ایران استادمحمدرضا شجریان را میخوانیم که با تشویق حضار مواجه شد. البته بلافاصله بعد از این تشویق، مجری برنامه آرش نصیری عنوان کرد که شما خط را نشکستید و قانون را شکستید. بنابر آنچه نصیری بعد از اجرای این گروه گفت، گروهها باید تصنیفی از خودشان را اجرا کنند نه کاری از بزرگان و قدما را. این گروه تصنیف «مــن از کـجا پــند از کـجا بـاده بـگـردان سـاقـیـا/ آن جـام جـان افـزای را بـرریز بـر جـان سـاقـیـا» ساخته سعید فرجپوری روی این شعر مولانا ر اجرا کرده بودند که با صدای استاد شجریان پخش شده است. همچنین خواننده در بین تصنیف اشاره کوتاهی هم به آواز داشت و این بیت از سعدی را خواند: « در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم/ بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم».
اعضای این گروه به این شرح بودند: یاسین خزایی خواننده، مجید خیاطی تار، دلوار دانشمند تار، رضا فرامرزی سه تار ، محمد اسکندری سه تار، عرفان رحیمی سنتور، ویدا عربشاهی قانون، سمیرا تک سایه عود، امیر حسام زبردست نی و مهرآزما زاهد دف
قبل از اینکه کارشناسان نقد این اجرا را انجام دهند مدیر برنامه عنوان کرد بنابر آنچه تاکنون متداول بوده و جزو قواعد شرکت در این برنامه است، خواننده باید اقلا چند بیتی آواز بخواند چرا که باید توانایی خواننده در آواز خواندن مشخص شده باشد.
در بحث نقد این گروه استاد متبسم ضمن بیان اینکه«نکاتی که بنده به آن اشاره میکنم ممکن است برخی روش و سلیقه شخصی باشد به همین خاطر میتواند چراغ راه شما باشد یا اصلاً نباشد!» در مورد شکل نشستن گروه صحبت کرد و گفت: «این موضوع متأسفانه در گروههای حرفهای موسیقی هم در نظر گرفته و رعایت نمیشود، در گروههایی که تعداد اعضا از هفت نفر بیشتر است باید اعضا در دو ردیف بنشینند تا صدا به تمامی اعضا برسد. در این اجرای شما یکدیگر را خوب نشنیدید و کار را با چند تمپوی متفاوت اجرا کردید. در این گروه همنوازی بهدرستی اتفاق نیفتاد و ما بیشتر تکنوازی شنیدیم».
متبسم سپس در مورد نقش سه تار در گروه صحبت کرد و گفت آهنگساز جایی را برای شنیده شدن نقش سه تار طراحی نکرده بود و متاسفانه شان این ساز نگه داشته نشد.
ابراهیم اسماعیلی اراضی درباره لزوم قرینهای که میتواند بین بیت تصنیف و آواز انجام شود صحبت کرد و عنوان کرد این مهم در اینجا رعایت نشده است و «قرینهای که این دو را پیوند میدهد برای مخاطب قابلکشف نیست». اشاره این شاعر و منتقد به شاد و پرتحرک بودن تصنیف و غمگین و ناامید بودن یک بیتی بود که در بخش آواز خوانده شد.
در بحث نقد خوانندگی وحید تاج ضمن بیان توضیحاتی در ارتباط با جایگاه خواننده در گروههای موسیقی گفت: «خواننده موظف است در گروه همه اعضا و اجزا را را یکدست کند چون کلام محوریت دارد اما شما مدام کند و تند میشدید. خواننده بهعنوان سولیست وظیفهاش نگهداشتن ریتم نیست و شما باید به حال تصنیف توجه بفرمایید چراکه حفظ ریتم بر عهده نوازنده سازهای کوبهای است.» وی درباره جای صدای خواننده هم توضیحاتی داد و در نهایت گفت: «به گمان من خواندن در افشاری «ر» برای صدای شما بالابود و اگر ملایمتر میخواندید دلنشینتر بود».
آخرین گروه بخش مسابقه گروه صفیر بود. اعضای این گروه به این شرح بودند:
فرامرز خسروی: نوازنده تار و آهنگساز/ علیرضا مینویی: سنتور/ کیاوش نادرشاهی: بم تار/ محمدامین سیف: کمانچه/ محمود جعفری: تنبک/ مهدی اصغرپور: آواز
اصغرپور خواننده این گروه در بخش آواز غزل با مطلع «بیمار غمت را، بجز از صبر دوا نیست/ صبرست، دوای من و دردا، که مرا نیست» از سلمان ساوجی را خواند و تصنیفی که اجرا کرد هم روی این غزل سعدی ساخته شده بود: «ز دستم بر نمیخیزد که یک دم بیتو بنشینم/ بجز رویت نمیخواهم که روی هیچ کس بینم»
تشویق بیامان حضار نشان میداد که گروه توانسته است رضایت تماشاگران را به دست آورد و آغاز صحبت استاد متبسم و صحبتهای اولیه ایشان هم حکایت از این ابراز رضایت بود. استاد متبسم ضمن خسته نباشید به این گروه، گفت: «این گروهنوازی، صدای آنسامبل میداد و ترکیب سازها طوری انتخابشده بود که در یکدیگر حل میشد و اخلاق خوب و حرفهای بمتار و سنتور که به یکدیگر نگاه میکردند قابلتقدیر است. کمانچه خوشصدا میداد و بهخوبی مینواخت و تمبک هم بااحساس همراهی میکرد».
نکته جالب ای بود نوازنده تمبک بیست ساله و نوازنده کمانچه این گروه هفده ساله بودند و از جوان ترین شرکت کنندگان برنامه تاکنون بودند.
متبسم در ادامه با نوازنده تار و آهنگساز گروه صحبت کرد و خطاب به ایشان گفت: «گروهنوازی فقط نوازنده توانا نمیخواهد بلکه باید بین نوازندگان همدلی و همنوازی وجود داشته باشد. در این اجرا منتظر شنیدن تکنوازی سنتور و کمانچه بودیم اما بازهم صدای تار زیر صدای آنها شنیده میشد. صدای تار همیشه خیلی بیشتر بود. البته خیلی از اساتید ما هم همین روش را داشتند اما باید به آنها نیز نگاه نقادانه داشت.»
متبسم سپس نکاتی را نیز درباره تلفیق شعر و موسیقی این کار گوشزد کرد و در پایان گفت: «درمجموع کار خوبی ارائه کردید اما باید بر روی آن کار بیشتری انجام دهید».
ابراهیم اسماعیلی اراضی نیز از اینکه این گروه از غزلی استفاده کرد که کمتر شنیده شده است ابراز خوشحالی کرد و این کارشان را مورد تایید و تشویق قرار داد و برخی شتباهات در خوانش برخی کلمات اشاره کرد و البته این راهم گفت که استاد متبسم نکات مهم تلفیق شعر و موسیقی را بیان کرده اند.»
تاج نیز کار گروه را مورد تایید قرار داد و صدای خواننده را خوب ارزیابی کرد اما معتقد بود این کوک برای خواننده خیلی مناسب نبود. تاج گفت: «البته خواننده حرفهای باید در تمامیکوکهای استاندارد بخواند. بم کار ضعیف است درصورتیکه میتوانست بالاتر باشد و در اوجها صدا بهاصطلاح جیغ میشد.»
وی سپس انتقادی کلی را هم به برخی نوازندگان بیان کرد و گفت: «انتقادی به برخی نوازندگان دارم و آن اینکه، برخی از این دوستان زمانی که خواننده میخواند آنقدر محکم ساز میزنند که خواننده مجبور میشود زور بیشتری برای خواندن بزند و همین امر موجب خارج شدن او از کوک میشود . به همین خاطر میگویم که هوای خواننده را داشته باشید.»
پس از پایان اجراها و قبل از آنکه خواننده مهمان روی صحنه حاضر شود، فیلم کوتاهی از اجرای حسین علیشاپور با کیهان کلهر پخش شد و سپس این خواننده برای اجرای مهمان روی صحنه دعوت شد تا با نوازندگی کاوه شفیعی قطعه آواز و تصنیفی را اجرا کند. این دو هنرمند، بعد از آوازخوانی علیشاپور، «آتشی در سینه دارم جاودانی» مرتضی خان نی داود را به زیبایی اجرا کردند.
بعد از این اجرا کارشناسان و گروههای شرکتکننده به روی صحنه دعوت شدند و حمید متبسم پس از بیان سخنانی در ارتباط با فلسفه برگزاری این مسابقهها و سختی انتخاب برترینها، گروه صفیر را به عنوان گروه برگزیده معرفی و لوح تقدیرشان را اهدا کرد.
هزارصدا اولین برنامه مسابقه منسجم ساز و آواز در موسیقی ایران است که بخش سنتی آن ماهی یک بار و در اولین چهارشنبه هرماه در ارسباران برگزار میشود و برنامه بعدی آن در این بخش اول شهریور برگزار میشود.
هزارصدا بخش پاپ هم دارد که سومین پنجشنبه هر ماه در همین مکان برگزار میشود و برنامه بعدی آن نوزده مرداد ماه است. بنیانگذار، مدیر و مجری این برنامه آرش نصیری روزنامهنگار حوزه موسیقیست.
میانبرنامهها و حواشی:
- اولین میان برنامه دوتارنوازی و آوازخوانی نوازنده و خواننده نوجوان سروش نظری بود. وی که بنابر اعلام آرش نصیری شاگرد مرتضی گودرزیست، قطعاتی از موسیقی خراسانی را نواخت و بخشی از بحرطویلی که قبلا توسط استاد حاج قربان سلیمانی شنیده و دیدهایم را خواند. اجرای این هنرمند نوجوان مورد توجه همگان قرار گرفت و حمید متبسم در آخر برنامه هم به اجرای او اشاره کرد.
- دومین میان برنامه پخش فیلمیاز اجرای دستان در سال 1371 بود. در این فیلم گروهی متشکل از استادان محمدعلی کیانینژاد، بیژن، پشنگ و اردشیر کامکار، کیهان کلهر، حسین بهروزی نیا، مرتضی اعیان، سیامک نعمت ناصر و خود حمیدمتبسم قطعه «باده شبگیر» را با خوانندگی زندهیاد ایرج بسطامیاجرا میکردند.
قبل از پخش این بخش آرش نصیری گفت برای شما یک سورپرایز داریم و این فیلم را پخش کرد که مورد استقبال و تشویق همگان قرار گرفت.
متبسم عنوان کرد این دومین تصنیفیست که ساخته، آلبوم این قطعه در سال 72 به انتشار رسید و با همین جمع آلبوم «بوی نوروز» را ضبط کرده و کنسرت آن را روی صحنه بردند.
استاد متبسم در توضیح اینکه چرا کارهایی همانند «بوی نوروز» و «بامداد» را دوباره تکرار و آهنگسازی نمیکند گفت: «اتفاقاً خیلی از دوستان این تقاضا را دارند و آن شیوه آهنگسازی را خواستند اما کارها با حس و حال آن دوران ساختهشده است و اگر آهنگسازی کارهای خودش را تکرار کند دیگر نمیتوان آن را اثر هنری نامید. هنری بودن یک اثر منوط به منحصر بودن اثر به خود آن اثر است. امروز من نتیجه دیروز است و نباید خودم را تکرار کنم. وقتی اثر تازهای خلق میشود باید نو باشد و باید بتواند مخاطب را با خود همراه کند».
-پس از اجرای حسین علیشاپور، نصیری عنوان کرد که این برنامه به استادان احمد ابراهیمی و مرتضی نیداود تقدیم شده بود و اتفاق جالب آن بود که یکی از تصانیف جاودانه استاد نیداود دو بار و با صدای استاد و شاگردش، یعنی استاد ابراهیمی و جناب علیشاپور شنیده شد.
- رحمتالله شاکری، ملکه دلجو، علیرضا بندری، سپیده نیکرو، محمدرضا شرایلی و جمعی از دیپلماتهای سفارت ساح عاج از جمله مهمانان حاضر در این برنامه بودند.
در ابتدای این برنامه، «آرش نصیری» مدیر و مجری هزارصدا این شعر احمد شاملو را خواند: «ای کاش عشق را زبان سخن بود...» دلیل انتخاب این شعر گرامیداشت سالروز درگذشت این شاعر بزرگ در روز دوم مرداد ماه بود. سپس تیتراژ برنامه پخش شد که روی صدای استاد احمد ابراهیمی ساخته شده بود که آهنگ «آتش جاودان» استاد مرتضی نیداود را میخواند. در ابتدای این تیتراژ هم آمده بود که این برنامه به این دو بزرگ موسیقی تقدیم شده که سالروز تولد و درگذشتشان، به ترتیب اول و دوم مرداد است.
سپس کارشناسان برنامه به روی صحنه دعوت شدند. پس از صحبتهای اولیه کارشناسان، گروهها برای بخش مسابقه برای روی صحنه دعوت شدند.
اولین گروهی که برای اجرا در بخش مسابقه روی صحنه دعوت شد گروه موسیقی دیلمان بود. در این گروه این افراد حضور داشتند:
آواز: دانش خوشرو- ویلن: محمدرضا قشمی- تار: سجاد حقگو- تنبک: محمدرضا میر حسینی
این گروه با چهارمضراب کوتاهی کارش را آغاز کرد و سپس خوشرو آوازی در سه گاه روی این شعر حافظ خواند: «یا رب این شمع دل افروز زکاشانه کیست/ جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست»
و بعد از آن هم روی این شعر رهی معیری تصنیفی اجرا کرد: «چون زلف توام جانا در عین پریشانی/ چون باد سحرگاهم در بیسروسامانی»
خواننده خوب و درست و به قول وحید تاج پرتحریر خواند اما عمده نقدی که به اجرای این گروه وارد شد در خصوص تکراری بودن تنظیم و شکل اجرا و تنظیم آن بود. استادحمید متبسم ضمن بیان اینکه «در این اجرا، دوستان کار همنوازی مشخص را کم داشتند و نمیدانیم پشت این همنوازی فکر خاصی بوده یا خیر!» گفت: «اجرای شما من را به یاد برنامههای رادیویی دهه 40 انداخت که با پرویز یاحقی و فرهنگ شریف تماس میگرفتند و آنها میآمدند و به صورت دلی و بداهه آهنگشان را اجرا میکردند.» متبسم درباره تصنیفی که گروه اجرا کرد هم عنوان کرد: «آنچه شما خواندید ازنظر آهنگسازی همانند بحرطویل است، وزن اصلی شعر را گرفته بودید و در پردههای گوناگون تکرار میکردید.»
این آهنگساز باتجربه همچنین در مورد تلفیق درست شعر و موسیقی هم انتقاداتی وارد کرد و انتقاد دیگری را هم مطرح کرد و عنوان کرد: «ایراد دیگری که به گروه شما وارد است این است که شما در همان حضور اول روی صحنه شروع به نواختن کردید و با یکدیگر کوک نکردید و تا انتها ناکوک نواختید. بهترین گروههای موسیقی حتی زمانی هم که پشتصحنه باهم کوک میکنند، بازهم روی صحنه مضراب میزنند تا از کوکها مطمئن شوند که شما این کار را نکردید.» استاد متبسم در پایان گفت: «اگر این نکات را در اجرایتان لحاظ میکردید این برنامه میتوانست بهتر اجرا شود.»
ابراهیم اسماعیلی اراضی بیان کرد: «شخصاً از این اجرا بهعنوان یک نوستالژی لذت میبرم آنهم بهواسطه اجراهاییست که پیشازاین شنیدهام. این کار بیشتر از آنکه تصنیف باشد یکضربیست و کمتر با ملودی مواجه شدیم و قطعاً برداشت مخاطب هم همین خواهد بود.»
وحید تاج نیز گفت: «شما صدای رسا و تحریرهای نافذی داشتید اما باید روی محدوده بم صدایتان بیشتر کار کنید چون بهخوبی صدای میانه و زیر شما نیست. ما خوانندگان باید بتوانیم همانند یک ویلن زاویهمان را با میکروفن تغییر دهیم و طبیعتاً هنگام اجرای اوج کار از میکروفن فاصله بگیریم تا مخاطب اذیت نشود و این نکته در ضبط استودیویی هم حائزِ اهمیت است تا ضبط دچار مشکل نشود.»
گروه بعدی بخش مسابقه گروه آمین بود. در ابتدای اجرای گروه، نصیری گفت حداکثر افراد مجاز در هر گروه نه نفر است اما این گروه ده نفره هستند. همچنین قبل از شروع اجرا، خواننده گروه یاسین خزایی گفت ما به نوعی خط را شکستیم و کاری از خسرو آواز ایران استادمحمدرضا شجریان را میخوانیم که با تشویق حضار مواجه شد. البته بلافاصله بعد از این تشویق، مجری برنامه آرش نصیری عنوان کرد که شما خط را نشکستید و قانون را شکستید. بنابر آنچه نصیری بعد از اجرای این گروه گفت، گروهها باید تصنیفی از خودشان را اجرا کنند نه کاری از بزرگان و قدما را. این گروه تصنیف «مــن از کـجا پــند از کـجا بـاده بـگـردان سـاقـیـا/ آن جـام جـان افـزای را بـرریز بـر جـان سـاقـیـا» ساخته سعید فرجپوری روی این شعر مولانا ر اجرا کرده بودند که با صدای استاد شجریان پخش شده است. همچنین خواننده در بین تصنیف اشاره کوتاهی هم به آواز داشت و این بیت از سعدی را خواند: « در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم/ بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم».
اعضای این گروه به این شرح بودند: یاسین خزایی خواننده، مجید خیاطی تار، دلوار دانشمند تار، رضا فرامرزی سه تار ، محمد اسکندری سه تار، عرفان رحیمی سنتور، ویدا عربشاهی قانون، سمیرا تک سایه عود، امیر حسام زبردست نی و مهرآزما زاهد دف
قبل از اینکه کارشناسان نقد این اجرا را انجام دهند مدیر برنامه عنوان کرد بنابر آنچه تاکنون متداول بوده و جزو قواعد شرکت در این برنامه است، خواننده باید اقلا چند بیتی آواز بخواند چرا که باید توانایی خواننده در آواز خواندن مشخص شده باشد.
در بحث نقد این گروه استاد متبسم ضمن بیان اینکه«نکاتی که بنده به آن اشاره میکنم ممکن است برخی روش و سلیقه شخصی باشد به همین خاطر میتواند چراغ راه شما باشد یا اصلاً نباشد!» در مورد شکل نشستن گروه صحبت کرد و گفت: «این موضوع متأسفانه در گروههای حرفهای موسیقی هم در نظر گرفته و رعایت نمیشود، در گروههایی که تعداد اعضا از هفت نفر بیشتر است باید اعضا در دو ردیف بنشینند تا صدا به تمامی اعضا برسد. در این اجرای شما یکدیگر را خوب نشنیدید و کار را با چند تمپوی متفاوت اجرا کردید. در این گروه همنوازی بهدرستی اتفاق نیفتاد و ما بیشتر تکنوازی شنیدیم».
متبسم سپس در مورد نقش سه تار در گروه صحبت کرد و گفت آهنگساز جایی را برای شنیده شدن نقش سه تار طراحی نکرده بود و متاسفانه شان این ساز نگه داشته نشد.
ابراهیم اسماعیلی اراضی درباره لزوم قرینهای که میتواند بین بیت تصنیف و آواز انجام شود صحبت کرد و عنوان کرد این مهم در اینجا رعایت نشده است و «قرینهای که این دو را پیوند میدهد برای مخاطب قابلکشف نیست». اشاره این شاعر و منتقد به شاد و پرتحرک بودن تصنیف و غمگین و ناامید بودن یک بیتی بود که در بخش آواز خوانده شد.
در بحث نقد خوانندگی وحید تاج ضمن بیان توضیحاتی در ارتباط با جایگاه خواننده در گروههای موسیقی گفت: «خواننده موظف است در گروه همه اعضا و اجزا را را یکدست کند چون کلام محوریت دارد اما شما مدام کند و تند میشدید. خواننده بهعنوان سولیست وظیفهاش نگهداشتن ریتم نیست و شما باید به حال تصنیف توجه بفرمایید چراکه حفظ ریتم بر عهده نوازنده سازهای کوبهای است.» وی درباره جای صدای خواننده هم توضیحاتی داد و در نهایت گفت: «به گمان من خواندن در افشاری «ر» برای صدای شما بالابود و اگر ملایمتر میخواندید دلنشینتر بود».
آخرین گروه بخش مسابقه گروه صفیر بود. اعضای این گروه به این شرح بودند:
فرامرز خسروی: نوازنده تار و آهنگساز/ علیرضا مینویی: سنتور/ کیاوش نادرشاهی: بم تار/ محمدامین سیف: کمانچه/ محمود جعفری: تنبک/ مهدی اصغرپور: آواز
اصغرپور خواننده این گروه در بخش آواز غزل با مطلع «بیمار غمت را، بجز از صبر دوا نیست/ صبرست، دوای من و دردا، که مرا نیست» از سلمان ساوجی را خواند و تصنیفی که اجرا کرد هم روی این غزل سعدی ساخته شده بود: «ز دستم بر نمیخیزد که یک دم بیتو بنشینم/ بجز رویت نمیخواهم که روی هیچ کس بینم»
تشویق بیامان حضار نشان میداد که گروه توانسته است رضایت تماشاگران را به دست آورد و آغاز صحبت استاد متبسم و صحبتهای اولیه ایشان هم حکایت از این ابراز رضایت بود. استاد متبسم ضمن خسته نباشید به این گروه، گفت: «این گروهنوازی، صدای آنسامبل میداد و ترکیب سازها طوری انتخابشده بود که در یکدیگر حل میشد و اخلاق خوب و حرفهای بمتار و سنتور که به یکدیگر نگاه میکردند قابلتقدیر است. کمانچه خوشصدا میداد و بهخوبی مینواخت و تمبک هم بااحساس همراهی میکرد».
نکته جالب ای بود نوازنده تمبک بیست ساله و نوازنده کمانچه این گروه هفده ساله بودند و از جوان ترین شرکت کنندگان برنامه تاکنون بودند.
متبسم در ادامه با نوازنده تار و آهنگساز گروه صحبت کرد و خطاب به ایشان گفت: «گروهنوازی فقط نوازنده توانا نمیخواهد بلکه باید بین نوازندگان همدلی و همنوازی وجود داشته باشد. در این اجرا منتظر شنیدن تکنوازی سنتور و کمانچه بودیم اما بازهم صدای تار زیر صدای آنها شنیده میشد. صدای تار همیشه خیلی بیشتر بود. البته خیلی از اساتید ما هم همین روش را داشتند اما باید به آنها نیز نگاه نقادانه داشت.»
متبسم سپس نکاتی را نیز درباره تلفیق شعر و موسیقی این کار گوشزد کرد و در پایان گفت: «درمجموع کار خوبی ارائه کردید اما باید بر روی آن کار بیشتری انجام دهید».
ابراهیم اسماعیلی اراضی نیز از اینکه این گروه از غزلی استفاده کرد که کمتر شنیده شده است ابراز خوشحالی کرد و این کارشان را مورد تایید و تشویق قرار داد و برخی شتباهات در خوانش برخی کلمات اشاره کرد و البته این راهم گفت که استاد متبسم نکات مهم تلفیق شعر و موسیقی را بیان کرده اند.»
تاج نیز کار گروه را مورد تایید قرار داد و صدای خواننده را خوب ارزیابی کرد اما معتقد بود این کوک برای خواننده خیلی مناسب نبود. تاج گفت: «البته خواننده حرفهای باید در تمامیکوکهای استاندارد بخواند. بم کار ضعیف است درصورتیکه میتوانست بالاتر باشد و در اوجها صدا بهاصطلاح جیغ میشد.»
وی سپس انتقادی کلی را هم به برخی نوازندگان بیان کرد و گفت: «انتقادی به برخی نوازندگان دارم و آن اینکه، برخی از این دوستان زمانی که خواننده میخواند آنقدر محکم ساز میزنند که خواننده مجبور میشود زور بیشتری برای خواندن بزند و همین امر موجب خارج شدن او از کوک میشود . به همین خاطر میگویم که هوای خواننده را داشته باشید.»
پس از پایان اجراها و قبل از آنکه خواننده مهمان روی صحنه حاضر شود، فیلم کوتاهی از اجرای حسین علیشاپور با کیهان کلهر پخش شد و سپس این خواننده برای اجرای مهمان روی صحنه دعوت شد تا با نوازندگی کاوه شفیعی قطعه آواز و تصنیفی را اجرا کند. این دو هنرمند، بعد از آوازخوانی علیشاپور، «آتشی در سینه دارم جاودانی» مرتضی خان نی داود را به زیبایی اجرا کردند.
بعد از این اجرا کارشناسان و گروههای شرکتکننده به روی صحنه دعوت شدند و حمید متبسم پس از بیان سخنانی در ارتباط با فلسفه برگزاری این مسابقهها و سختی انتخاب برترینها، گروه صفیر را به عنوان گروه برگزیده معرفی و لوح تقدیرشان را اهدا کرد.
هزارصدا اولین برنامه مسابقه منسجم ساز و آواز در موسیقی ایران است که بخش سنتی آن ماهی یک بار و در اولین چهارشنبه هرماه در ارسباران برگزار میشود و برنامه بعدی آن در این بخش اول شهریور برگزار میشود.
هزارصدا بخش پاپ هم دارد که سومین پنجشنبه هر ماه در همین مکان برگزار میشود و برنامه بعدی آن نوزده مرداد ماه است. بنیانگذار، مدیر و مجری این برنامه آرش نصیری روزنامهنگار حوزه موسیقیست.
میانبرنامهها و حواشی:
- اولین میان برنامه دوتارنوازی و آوازخوانی نوازنده و خواننده نوجوان سروش نظری بود. وی که بنابر اعلام آرش نصیری شاگرد مرتضی گودرزیست، قطعاتی از موسیقی خراسانی را نواخت و بخشی از بحرطویلی که قبلا توسط استاد حاج قربان سلیمانی شنیده و دیدهایم را خواند. اجرای این هنرمند نوجوان مورد توجه همگان قرار گرفت و حمید متبسم در آخر برنامه هم به اجرای او اشاره کرد.
- دومین میان برنامه پخش فیلمیاز اجرای دستان در سال 1371 بود. در این فیلم گروهی متشکل از استادان محمدعلی کیانینژاد، بیژن، پشنگ و اردشیر کامکار، کیهان کلهر، حسین بهروزی نیا، مرتضی اعیان، سیامک نعمت ناصر و خود حمیدمتبسم قطعه «باده شبگیر» را با خوانندگی زندهیاد ایرج بسطامیاجرا میکردند.
قبل از پخش این بخش آرش نصیری گفت برای شما یک سورپرایز داریم و این فیلم را پخش کرد که مورد استقبال و تشویق همگان قرار گرفت.
متبسم عنوان کرد این دومین تصنیفیست که ساخته، آلبوم این قطعه در سال 72 به انتشار رسید و با همین جمع آلبوم «بوی نوروز» را ضبط کرده و کنسرت آن را روی صحنه بردند.
استاد متبسم در توضیح اینکه چرا کارهایی همانند «بوی نوروز» و «بامداد» را دوباره تکرار و آهنگسازی نمیکند گفت: «اتفاقاً خیلی از دوستان این تقاضا را دارند و آن شیوه آهنگسازی را خواستند اما کارها با حس و حال آن دوران ساختهشده است و اگر آهنگسازی کارهای خودش را تکرار کند دیگر نمیتوان آن را اثر هنری نامید. هنری بودن یک اثر منوط به منحصر بودن اثر به خود آن اثر است. امروز من نتیجه دیروز است و نباید خودم را تکرار کنم. وقتی اثر تازهای خلق میشود باید نو باشد و باید بتواند مخاطب را با خود همراه کند».
-پس از اجرای حسین علیشاپور، نصیری عنوان کرد که این برنامه به استادان احمد ابراهیمی و مرتضی نیداود تقدیم شده بود و اتفاق جالب آن بود که یکی از تصانیف جاودانه استاد نیداود دو بار و با صدای استاد و شاگردش، یعنی استاد ابراهیمی و جناب علیشاپور شنیده شد.
- رحمتالله شاکری، ملکه دلجو، علیرضا بندری، سپیده نیکرو، محمدرضا شرایلی و جمعی از دیپلماتهای سفارت ساح عاج از جمله مهمانان حاضر در این برنامه بودند.
تاریخ انتشار : شنبه 7 مرداد 1396 - 15:19
افزودن یک دیدگاه جدید