تنظیم چیست و تنظیمکننده کیست؟ - 3
از نوانس تا ارکستراسیون
[ پویا نیکپور - آهنگساز و تنظیمکننده ]
نوانس یکی از مباحث مربوط به موسیقی و تنظیم است. در موسیقی الکترونیک خیلی چیزی به نام نوانس نداریم و بیشتر مربوط به موسیقی آکوستیک است. چون نوانس ادوات موسیقی الکترونیک بیشتر به کم یا زیاد کردن والیوم آنها است. اما نوانس در موسیقی کلاسیک در نحوه نواختن آنها است. نوانس در موسیقی به اعمال و حرکاتی میگوییم که نوازنده در دو مولفه عمودی و افقی ارتفاع صدا و ریتم و تمپوی صدا انجام میدهد. یعنی تند و کند کردن موسیقی و شدت صدا را بالا و پایین بردن است. نوانس کار رهبر ارکستر را انجام میدهد که با بالا و پایین کردن دستانش، هم کمی ریتم و هم ارتفاع صدا را تغییر میدهد. بنابراین شما یک احساس انسانی در شنیدن موسیقی کلاسیک دارید چون سازها به صورت واقعی نواخته میشوند. اما در موسیقی که بخش اصلی اش الکترونیک و ریتم است، آنچنان چیزی به نام نوانس نداریم. یک ریتم کاملاً جدی می کوبد و یک بیس روی آن می نوازد و چیزهای دیگر هم به صورت اتوماتیک صدایشان کم و زیاد میشود.
- *رجیستر سازها
در موسیقی الکترونیک هم رجیستر سازها مهم هست ولی به علم عجیبی نیاز ندارد. شما با داشتن علم آکورد و هارمونی شاید هفتاد درصد راه را در تنظیم پاپیولار الکترونیک می فهمید که چیست.
اما رجیستر سازها یک بخش از ارکستراسیون است که منطقه مطلوب صدادهی تمام سازها و علاوه بر آن، یک بخش هم منطقه مطلوب ترکیبی سازها است. مثلاً صدای ابوا و فلوت در یک رنج با هم صدای خاصی ایجاد میکنند. یا صدای سازهای بادی برنجی در یک فواصلی با هم ایجاد صدای قدرتمند میکنند. در واقع از ارکستراسیون برای شکوفاکردن خطوط ملودی استفاده میشود و عین ترکیب رنگ بندی یک نقاش ماهر است که میخواهد رنگ صورتی را ایجاد کند و به سراغ ترکیب سفید و قرمز میرود. این علم است و اصلاً شانس نیست و باید خواند و فهمید و تمرین کرد و کتاب های مختلفی برای ارکستراسیون وجود دارد. ترکیب صداها و رجیسترهای مطبوع با هم تشکیل یک موسیقی مطبوع میدهد که حاصل یک تنظیم ایده آل و درست است.
بحث ارکستراسیون که داشتیم را ادامه میدهم. در زمان باخ رنگ بندی صداها از صدای هارپسی کوردز و ارگ کلیسایی و آواز شروع میشود و کم کم سازها اختراع میشوند و صدادهی آنها بیشتر میشود. سازهای بادی گسترش پیدا کردند و نهایتاً در قرن نوزدهم به پایان دوره اختراع ساز میرسیم.
ارکستراسیون را کامل توضیح دادیم و رنج صدادهی آنها را شنیدیم و سبک های مختلف از قرن نوزدهم به بعد پس از پیدایش موسیقی بلوز شروع شدند. اولین سبکی که در موسیقی توسط سیاه پوستهای آمریکا ایجاد شد، بلوز بود. امروزه پایه اصلی موسیقی راک و پاپ و حتی جَز و پست جَز همین بلوز است. رنگ بندی این موسیقی از یک ساز کوبهای مثل درامز، یک ساز با فرکانس پایین مثل گیتاربیس و یک ساز کلاویهای مثل پیانو با یک ساز بادی یا گیتار شروع میشود. اولین بخش ریتم، دومین بخش بیس، سومین بخش هارمونی با حضور پیانو و سپس بخش ملودیک است که در این بخش آواز یا گیتار یا یک ساز بادی است. همینطور که زمان میگذرد، این آنسامبلها ترکیب میشوند. مثلاً درامز با پرکاشن ترکیب میشود و پرکاشن یک یا دو عدد میشود. طوریکه در یک گروه لاتین، محوریت اصلی روی پرکاشن است و در جایی که محوریت روی ساز بادی است، ناگهان به یک گروه بادی تبدیل میشود. ناگهان می بینید که بیست یا سی نفر از سازهای بادی برنجی مختلف در آن شرکت میکنند.
مثلاً در موسیقی پاپ کلاسیک بخش سمفونیک را در کنار خودش قرار میدهد و از ویولن ها بیشتر استفاده میکنند و رنگ بندی را براساس آن موسیقی می چینند. در واقع اکثر موسیقی ها به غیر از موسیقی هایی که حالت سولیستی دارند، درامز و پرکاشن و سازهای الکترونیک و سازهای کلاویهای دارند. بعضی ها از گروه کُر استفاده میکنند. مثلاً در سبک کانتری درامز و بیس را دارد و گاهی هم از سازهای خود منطقه آمریکا استفاده میکنند. سبک راک مثلاً یک فرم دیگری دارد. گیتار الکتریک با دیستروشن، گیتار الکتریک کلین و بیس و درامز و گاهی کلاویه در آن وجود دارد. در موسیقی الکترونیک وضع کاملاً تفاوت دارد. همهاین موارد وجود دارد ولی به صورت غیرحقیقی است و اکثراً الکترونیک هستند و انسانی نیستند.
به عنوان مثال در موسیقی رپ و R&B هم شرایط متفاوتی وجود دارد ولی آواز آنجا جریان ندارد که بخواهند خطوط ملودی برایش بنویسند. در رپ آنچنان ملودی وجود ندارد و پیچ صدا یا فرکانس صدایش را بالا و پایین میکنند. در رپ از یک سلسله لوپ تکرارشونده استفاده میکنند. عموماً صداها و درامز ماشین ها استفاده میکنند.
اما نکته مهم این است که کلاً باید به صورت مداوم برای مردم ابعاد مختلف موسیقی را تشریح کنیم. هرقدر که ما در چنین یادداشتهایی بخش های مختلف مثلاً تنظیم یا موارد دیگر را تشریح کنیم یک اتفاق است که سپری میشود اما باید به صورت مداوم افرادی که دانش دارند برای مردم درباره موسیقی صحبت کنند. هیچ چیز در موسیقی تصادفی نیست. مثلاً در نوازندگی پیانو هزاران هنرجو می آیند و میروند ولی چند نفر مثل چهرههای برجسته میشوند؟ آنهایی که پشت کار داشتند و علوم مختلف را یاد گرفتند. همه مباحثی که ما در مورد رنگ بندی و تنظیم و رجیستر و سازبندی و... مطرح کردیم علم هستند و در دانشگاههای مطرح دنیا تدریس میشود. باید این علوم هم بین مردم نهادینه شود تا صرفاً به فرزندان خود نگویند که دکتر و مهندس شوید.
بحث ارکستراسیون که داشتیم را ادامه میدهم. در زمان باخ رنگ بندی صداها از صدای هارپسی کوردز و ارگ کلیسایی و آواز شروع میشود و کم کم سازها اختراع میشوند و صدادهی آنها بیشتر میشود. سازهای بادی گسترش پیدا کردند و نهایتاً در قرن نوزدهم به پایان دوره اختراع ساز میرسیم.
ارکستراسیون را کامل توضیح دادیم و رنج صدادهی آنها را شنیدیم و سبک های مختلف از قرن نوزدهم به بعد پس از پیدایش موسیقی بلوز شروع شدند. اولین سبکی که در موسیقی توسط سیاه پوستهای آمریکا ایجاد شد، بلوز بود. امروزه پایه اصلی موسیقی راک و پاپ و حتی جَز و پست جَز همین بلوز است. رنگ بندی این موسیقی از یک ساز کوبهای مثل درامز، یک ساز با فرکانس پایین مثل گیتاربیس و یک ساز کلاویهای مثل پیانو با یک ساز بادی یا گیتار شروع میشود. اولین بخش ریتم، دومین بخش بیس، سومین بخش هارمونی با حضور پیانو و سپس بخش ملودیک است که در این بخش آواز یا گیتار یا یک ساز بادی است. همینطور که زمان میگذرد، این آنسامبلها ترکیب میشوند. مثلاً درامز با پرکاشن ترکیب میشود و پرکاشن یک یا دو عدد میشود. طوریکه در یک گروه لاتین، محوریت اصلی روی پرکاشن است و در جایی که محوریت روی ساز بادی است، ناگهان به یک گروه بادی تبدیل میشود. ناگهان می بینید که بیست یا سی نفر از سازهای بادی برنجی مختلف در آن شرکت میکنند.
مثلاً در موسیقی پاپ کلاسیک بخش سمفونیک را در کنار خودش قرار میدهد و از ویولن ها بیشتر استفاده میکنند و رنگ بندی را براساس آن موسیقی می چینند. در واقع اکثر موسیقی ها به غیر از موسیقی هایی که حالت سولیستی دارند، درامز و پرکاشن و سازهای الکترونیک و سازهای کلاویهای دارند. بعضی ها از گروه کُر استفاده میکنند. مثلاً در سبک کانتری درامز و بیس را دارد و گاهی هم از سازهای خود منطقه آمریکا استفاده میکنند. سبک راک مثلاً یک فرم دیگری دارد. گیتار الکتریک با دیستروشن، گیتار الکتریک کلین و بیس و درامز و گاهی کلاویه در آن وجود دارد. در موسیقی الکترونیک وضع کاملاً تفاوت دارد. همهاین موارد وجود دارد ولی به صورت غیرحقیقی است و اکثراً الکترونیک هستند و انسانی نیستند.
به عنوان مثال در موسیقی رپ و R&B هم شرایط متفاوتی وجود دارد ولی آواز آنجا جریان ندارد که بخواهند خطوط ملودی برایش بنویسند. در رپ آنچنان ملودی وجود ندارد و پیچ صدا یا فرکانس صدایش را بالا و پایین میکنند. در رپ از یک سلسله لوپ تکرارشونده استفاده میکنند. عموماً صداها و درامز ماشین ها استفاده میکنند.
اما نکته مهم این است که کلاً باید به صورت مداوم برای مردم ابعاد مختلف موسیقی را تشریح کنیم. هرقدر که ما در چنین یادداشتهایی بخش های مختلف مثلاً تنظیم یا موارد دیگر را تشریح کنیم یک اتفاق است که سپری میشود اما باید به صورت مداوم افرادی که دانش دارند برای مردم درباره موسیقی صحبت کنند. هیچ چیز در موسیقی تصادفی نیست. مثلاً در نوازندگی پیانو هزاران هنرجو می آیند و میروند ولی چند نفر مثل چهرههای برجسته میشوند؟ آنهایی که پشت کار داشتند و علوم مختلف را یاد گرفتند. همه مباحثی که ما در مورد رنگ بندی و تنظیم و رجیستر و سازبندی و... مطرح کردیم علم هستند و در دانشگاههای مطرح دنیا تدریس میشود. باید این علوم هم بین مردم نهادینه شود تا صرفاً به فرزندان خود نگویند که دکتر و مهندس شوید.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 11 شهریور 1396 - 19:50
افزودن یک دیدگاه جدید