سخنی درباره موسیقی غالب پاپ این روزها و لحن لاتی که روز به روز گسترش مییابد
موسیقی کوچهبازاری روزگار ما
[ آرش نصیری - روزنامهنگار، مدیر و مجری برنامه هزار صدا ]
پیش از تحریر: در این یادداشت در مورد موسیقی کوچهبازاری و سمبلهای آن خواهم نوشت و مشخصههای عمده و اصلی این موسیقی مردمی را بر خواهم شمرد و مقایسههایی خواهم داشت. از همین ابتدا بگویم بنده هیچ مخالفتی با این نوع موسیقی ندارم. اتفاقاً چند خواننده هستند که بیشترین آهنگ را از کارهای آنها از حفظ هستم و یکی از آنها جناب «جواد یساری» است. از نظر من، هر موسیقی برای مخاطب خاص خودش تعریف و تولید میشود. این قاعده از قدیم وجود داشته و هنوز و همیشه پابرجا است. بنده هم در دورههای مختلف، موسیقیهای مختلف را با عشق گوش کرده و یاد گرفتهام و جالب است که هنوز آن موسیقیها را -که قریب سی سال پیش گوش کرده بودم- از یاد نبردهام و هنوز دوستشان دارم.
***
مقدمه: گویا تقسیمبندی عمدهای که الان برای موسیقی وجود دارد، با آنچه که قبلاً وجود داشته، تفاوتهایی دارد. آن موقع هم موسیقی پاپ یا جاز داشتیم و هم موسیقی کوچهبازاری و جالب اینکه این دومی بیشتر موسیقی مردمی خوانده میشد. آن موقع خوانندگانی که در مکانهای مختلف میخواندند، طیفی بودند از کسانی که موسیقیهای غربی یا موسیقیهایی منبعث از موسیقی جَز یا موسیقی پاپ غربی را میخواندند تا خوانندگانی که موسیقی سنتی یا موسیقیهای پاپیولار منبعث از موسیقی سنتی ایرانی را میخوانند و همینطور خوانندگانی که موسیقیشان تلفیقی بود از موسیقی ایرانی و آثار ستارههای موسیقی عربی آن زمان (از قبیل عبدالحلیم حافظ و امکلثوم). هر کدام هم مخاطب خودشان را داشتند و کسی نمیتوانست به سبد مخاطب دیگران نظر داشته باشد. فیالمثل اگر آقای اقبالی میرفت در جایی که آقای یساری برنامه اجرا میکرد میخواند، حاضران یا او را به آنجا راه نمیدادند یا خودشان از آنجا میرفتند و برعکس. مخاطبان یساری برای یساری میآمدند و مخاطبان اقبالی برای شنیدن موسیقی او. خوانندگان دیگر هم هر کدام سبک و سیاق خودشان را داشتند و مخاطبان خود را.
خلاصه آنکه، موسیقیهای ستارههای آن زمان هم مثل مخاطبانشان با هم واقعاً تفاوتهای اساسی داشتند؛ اما بعد، پس از یک دوره که تعدادی خواننده بعد از انقلاب آمدند و کمکم بعضیهایشان رفتند، دوره استودیوهای خانگی و موسیقی زیرزمینی روزمینی شده و... آمد که اکثر موسیقیها شبیه هم شدند و البته -از سالهای قبل- دیگر اسم همهشان شده بود موسیقی پاپ.
پاپ شیکتر است. کوچهبازاری کلاس ندارد و جنوبشهری است و بنابراین، اسم همه آن طیف موسیقیهای مردمی قبل از انقلاب شد «پاپ». در حالی که اغلبشان واقعاً کوچهبازاری بودند و هستند.
***
متن: یک بار روزنامهنگاری، یکی از خوانندگان را به آقای یساری تشبیه کرد و خواننده معروف خیلی هم ناراحت شد. عجیب بود. چرا؟ خودم در جمعهای خودمانی، موسیقی یکی از خوانندگان برند این سالها را، ترکیبی از موسیقی آقای یساری و بنیامین بهادری میدانم و این حرف بنده، خیلی هم مورد استقبال اهل فن قرار میگیرد. بگذریم از اینکه نمیتوانم این نظر کارشناسی را بیان کنم برای اینکه قطعاً این دوست عزیز خواننده هم ناراحت میشود؛ در حالی که آنها موسیقی مردمی اجرا میکردند و بسیار هم باهویتتر و بهتر از اغلب موسیقیهای موسیقی پاپ الان بودند. به ضرس قاطع میگویم اگر آن جریان منقطع نشده بود و تا الان حضور داشت، همین الان مخاطب بیشتری از موسیقیهای ستارههای امروز موسیقی پاپ داشت.
از اینها بگذریم و به این بپردازیم که به نظر شما مشخصههای اصلی موسیقی کوچهبازاری چه بود؟ در پاسخ به این سوال، شاید بتوان این موضوعات را برشمرد: ساده، روان و روراست (اگر نگوییم سطحی) بودنِ ترانه، احساسات اگزجره خواننده، اغلب سانتیمانتال و رمانتیک بودن کلیت اثر، استفاده از مفاهیم و تکیهکلامهای عامیانه و روزمره، استفاده از جریانات غالب موسیقی و سادهتر کردن آنها و حذف پیچیدگیهایشان و...
آیا موسیقی مردمی یا پاپیولار یا پاپ و به تعبیر دیگر عوامپسند امروز -که توسط جوانان شیک و امروزی تولید میشود و مورد استقبال انبوه مردم قرار میگیرد- مشخصههایی غیر از این دارد؟ همه همین مشخصات را دارند. تا بوده همین بوده و همیشه همین خواهد بود. البته همانطور که پیشتر عنوان شد، قبلاً موسیقی مردمی طیف گستردهتری داشت و بعداً، به مدد استیلای رسانهها -و حضور تهیهکنندههایی که برخی فقط دلبسته پول زیاد هستند نه پول کمتر و آبروی بیشتر- اغلب نوع و شیوه خاصی از موسیقی مورد توجه قرار گرفت. بنابراین، مشخصه اصلی موسیقی پاپ همین بوده و هست. مشخصه موسیقی کوچهبازاری هم همین بود؛ منتها در آن زمان، آهنگها متأثر از موسیقی غالب آن زمان بود و حالا بر اساس موسیقی غالب این زمان. اینها پوسته ظاهری است و اصل و درونمایه همان است که گفته شد. بگذریم که ستارههای الان موسیقیشان را جدا و خودشان را آرتیستتر از ستارههای آن زمان میدانند.
***
موخره: و اما آن نکته مهم که دلیل اصلی نوشتن این یادداشت است.
یکی از مشخصههای اصلی ستارههای موسیقی کوچه و بازار آن زمان -علاوه بر مشخصههایی که گفته شد- خواندن با لحن و لهجه مردم کوچه و بازار بود. بسیاری از آهنگهایی که آنها میخواندند، در اصل و به صورت ساختاری، فرق فاحشی با موسیقیهای بهقولی بالاشهری آن زمان نداشت و آنچه آنها را متفاوت میکرد، لحنشان بود که به فراخور مخاطبان و خاستگاه خودشان -که اغلب از طبقات معمولیتر جامعه بودند- جنوبشهری بود.
در موسیقی پاپ بعد از انقلاب تا همین سالهای اخیر، انصافاً این خصیصه وجود نداشت و خوانندگان، با وجود داشتن همه مشخصات دیگر موسیقی مردم کوچه و بازار، اقلاً لاتی نمیخواندند! الحمدلله این کمبود هم در سالهای اخیر مرتفع شد و جریانی در موسیقی به راه افتاد که با لهجه لاتی هم میخوانند. حالا دیگر با خیال راحت میشود گفت که موسیقی فراگیر و غالب پاپ این روزها، کاملاً کوچهبازاری شده است.
تاریخ انتشار : دوشنبه 18 دی 1396 - 09:14
دیدگاهها
جالب بود.
با سلام من مدت هایت همین نظرو دارم که همون موسیقی کوچه بازاری قدیم امروز به شکل مدرن تر داره تولید و اجرا میشه اما با تفاوت هایی، اول در بحث ترانه که ترانه های قدیم بسته به حال و روز مردم متفاوت بود برای مثال"سازمو بردارم برم کنار چشمه بشینم شاید که عکس رخ اون دلبر نازنینمو بیاره ببینم"اما عمده ترانه های امروز حرف از خیانت،جدایی،لعنت بر عشق و شکست عشقی میزنه،تفاوت بعدی توی لحنه که شما دقیق بهش اشاره کردین و در آخر امروز موسیقی عمده ما و پرطرفدار ما همون موسیقی کوچه بازاریه و موسیقی دانشگاهی و جدی تر ما به حاشیه رفته و در این حجم تولید موسیقی شنیده نمیشه چیزی که در موسیقی دهه 50 ما نبود و موسیقی پویا و رو به پیشرفت بود
سلام و تشکر
تحلیل جالب و منطقی بود که البته خیلی ظریف و نجیبانه مطرح شده بود.
افزودن یک دیدگاه جدید