![](https://musicema.ir/sites/default/files/styles/300/public/88899955.jpg?itok=droLRObp)
گفتوگو با موزیسین شهیرِ ترک به بهانهی اجرایش در جشنوارهی موسیقی فجر
ارکان اوئور: شجریان، آوازخوانِ بزرگی است که در دنیا مشابهی ندارد
موسیقی ما- «ارگان اوگر» در تهران نواخت. موزیسینِ شناخته شدهی ترک در این اجرا با نغمههایش، مخاطبانش را به جایی دیگر برد. موسیقی او شبیه هیچکس نیست. او در این سالها چنان ممارست و تمرینی کرده است که حالا نوایی دارد که تماما برای خودِ اوست. نه موسیقی بومی است، نه سنتی و نه غربی. صدایی جدید که حاصلِ تاملات «ارگان اوگر» است. او سال 1954 در آنکارا متولد شد؛ اما در شهر الزیغ، شهری عموما کردنشین در شرق ترکیه بزرگ شد و از خردسالی موسیقی را فرا گرف اول ویولن نواخت و بعد از آن سراغ «باغلاما» رفت. او این ساز را به خوبی مینواخت تا در دوران دبیرستان با گیتار آشنا شد و آن وقت که به آلمان رفت تا فیزیک بخواند، گیتار را به شکلی جدیتر خلق کرد. او مهاجر بود و دلتنگ نغمههای سرزمینش و با گیتار نمیتوانست این کار را انجام دهد، پس پردههای گیتار را درآورد و اولین گیتار بیپردهی خود را ساخت. گیتاری که به آن «فرتلس» میگفت. بعد از بازگشتش به ترکیه، آثار متعددی نواخت و همکاری گستردهای با موزیسینهای غربی کرد؛ اما بعد از مدتی به دعوت «رابرت جانسون» به امریکا رفت تا موسیقی بلوز یاد بگیرد؛ با همهی اینها همچنان به موسیقی فولک خود وقادار ماند و در اجرایش در جشنوارهی موسیقی فجر نیز موسیقی بومی سرزمین خود را نواخت. موسیقی ای که انگار غمِ یک فرهنگ چند هزار ساله را به دوش میکشید. تجربهی گفتوگو با او، تجربهی بدیعی بود. حرف که میزد، ساز همچنان در دستانش بود و آرام مینواخت و با آرامشی حرف میزد که این روزها کمتر میتوان نمونهاش را دید:
- موسیقی ایران و ترکیه – موسیقی عثمانی- با هم مشابهتهای فراوانی دارند؛ با این وجود شما به عنوانِ یک موزیسینِ شهیرِ ترک تا به حال به ایران سفر نکرده بودید، حضورتان در جشنوارهی موسیقی فجر هیچ به این مساله و ارتباط فرهنگی میانِ دو کشور مربوط بود؟
- شما برای شرق ترکیه هستید و پس نزدیک به غربِ ایران. میدانید موسیقی تنبور در غرب ایران خیلی جریان دارد؛ تنبور برای ما مثل «باغلاما» برای شماست. در هر خانهای پیدا میشود. اصلا این موسیقی را شنیدهاید؟
- ما سازهایی داریم که میتوان آن را همخانوادهی سازهای ترکیه دانست؛ به خصوص سازی مثلِ «تار» که البته با ترکهای آذربایجان بسیار شبیه است و حالا متاسفانه آنها این ساز را به نامِ خودشان ثبت کردهاند. شما هیچ با سازهای ایرانی آشنا هستید؟
- شما دو وجه موسیقایی کاملا متفاوت دارید؛ از یک طرف موسیقی جز را با شیوهی خودتان کار کردید و گیتار «فرتلس» - fretless guitar را ابداع کردید؛ از آن طرف روی موسیقی بومی سرزمین خودتان کار کردید. این دو وجه موسیقایی شما کجا به یکدیگر وصل میشود؟
- اما این دو خیلی متفاوت از یکدیگر هستند. موسیقی مقام، بسیار کهن است.
- به نظر میرسد همین نگاه منجر به احیای بسیاری از مقامهای فراموش شده توسط شما شد. یعنی بسیاری از این مقامها با موسیقیای که شما خلق کردید زنده شدند و حتی توسط جوانترها پذیرفته شدند. «گیتار» سازِ جذابی است و گیتار فرتلس باعث میشود تا آنها موسیقی مقام را هم دنبال کنند. یعنی موسیقی کهن شما به وسیلهی این ساز حیاتی دوباره پیدا کرد.
- اصلا گیتار فرتلس بر اساس چه ضرورتی شکل گرفت و با آن همه اتفاقاتِ عجیبی که شما با این ساز خلق کردید؛ چرا میگویید که دغدغهتان موسیقی مقام – موسیقی ملی خودتان- بوده است؟
- چه عجیب.
- و خواندید؟
- چه سازی مینواختید؟
- شما عود هم مینوازید؛ عود جوابگوی نیازی که در آن زمان احساس میکردید، نبود؟
- این ایدهای است که بسیاری از موزیسینهای ایرانی نیز به دنبال آن هستند؛ اینکه موسیقی بومی سرزمین خودشان را با سازهایی مثل گیتار اجرا کنند. چه راهکاری به آنان پیشنهاد میکنید؟
- به نظر میرسد موسیقی ترکیه توانسته است نسبت به موسیقی ایران مرزهای جهانیتری را درنوردد؛ این به خاطر فعالیتهای انفرادی خود اهالی موسیقی بوده یا حمایت دولت در آن نقش داشته است و فکر میکنید ما چگونه میتوانیم موسیقی خود را بیش از پیش معرفی کنیم.
- تجربهی حضور در ایران چگونه بود؟
- در جشنواره فجر چه نواختید؟
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 دی 1396 - 11:58
دیدگاهها
کسی میتونه اطلاعاتی از ساز ایشون بده؟اسمش حداقل؟ ، شبیه تنبور هستش
افزودن یک دیدگاه جدید