شهرام صارمی و پیروز ارجمند در نشستِ مجازی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات مطرح کردند
کرونا، مشکلات موسیقی را عیان کرد
موسیقی ما- نشست مجازی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با موضوع «بازشناسی پیامدهای کرونا بر اقتصاد موسیقی ایران» صبح امروز سهشنبه ۲۵ خردادماه با حضور شهرام صارمی (موسیقیدان، نوازنده و مدیر هنری) و پیروز ارجمند (نوازنده، آهنگساز و مدیر اسبق دفتر موسیقی) به صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، پیروز ارجمند درباره تاثیر کرونا بر موسیقی کشور گفت: «باید ببینیم اقتصاد موسیقی با چه فاکتورهایی سنجیده میشود. در اقتصاد موسیقی دو بخش صنعت و هنر داریم. حوزه صنعت شرکتهای تولیدی آثار و برگزارکنندگان کنسرت را دربرمیگیرد. بخش آموزش نیز شامل آموزشگاههای آزاد و دانشگاهها و دیگر اماکن آموزشی آکادمیک است.»
بیشترین بهره اقتصاد موسیقی در برگزاری کنسرتهاست
به گزارش خبرگزاری ایلنا، ارجمند در این نشست ادامه داد: «تمامی صنایع و هنرمندان موسیقی با حضور کرونا لطمه خوردند و در ادامه نیز اقتصاد موسیقی دچار رکود شد. زمانی که امروزه گردش مالی موسیقی را میسنجیم، بیشترین بهره در کنسرتهاست. این مورد در دهههای شصت و هفتاد و هشتاد از تولید نوارکاست و سی دی حاصل میشده که در دهه نود با وجود سایر ابزار و ادوات اینترنتی و نرمافزاری این رویه تغییر کرده است.»
مدیر سابق دفتر موسیقی ادامه داد: «بر اساس آمار در سال1364 ده کنسرت برگزار شده و این روند تصاعدی تا به امروز ادامه یافته است. طی این سالها درآمد کنسرتها رشد بسیار یافته و این افزایش 200 برابر صنعت سینما بوده. در این میان اولین لطمه کرونا تعطیلی کنسرتها بوده است و هرآنچه بوده به صورت مجازی و لایو برگزار شده است. از سویی دیگر در بحران کرونا، آموزشگاهها ضربه بسیار خوردند، اما پس از شش ماه آموزش آنلاین مورد توجه قرار گرفت و ایرانیان خارج از کشور نیز از این وضعیت و روند جدید بهره بردند.»
باید خودمان را برای انقلابی دیگر در موسیقی آماده کنیم
پیروز ارجمند در ادامه گفت: «در میان دیگر بخشهای موسیقی نوازندگان و استودیوها بسیار لطمه خوردند. البته تولید آثار موسیقایی وجود داشته، اما چون درآمد مالی نداشتهاند، به چشم نیامده است. ارکسترها نیز تعطیل شدهاند و کنسرتی نداشتهاند. خوانندگان کارشان را ادامه دادهاند، اما برخی مواقع درآمد آنها نیز به صفر رسیده است. به نظرم همه اینها شروع جنبشی بزرگ در موسیقی است. در وهله بعد باید خودمان را برای انقلابی دیگر در موسیقی آماده کنیم که به زودی رخ میدهد.»
حدود سیصد آموزشگاه موسیقی تعطیل و کاملا جمع شدهاند
شهرام صارمی هم در ادامه گفت: «اگر جریان اقتصادی موسیقی را در سه حوزه آموزش، اجرا و تولید بررسی کنیم مواردی که آقای ارجمند گفتند، درست است. اولا در دوره اول کرونا و آغاز محدودیتها و لزوم رعایت دستورالعملها، حدود سیصد اموزشگاه موسیقی تعطیل شدهاند یعنی کاملا جمع کردهاند، زیرا نمیتوانند با وجود عدم هنرجو اجارههای سنگین بپردازند. پس از کرونا هم امکان راه افتادن آموزشگاههای مذکور تقریبا محال است. تعدادی از دوستان ملک متعلق به خودشان است و میتوانند با افت و خیز ادامه دهند. در زمینه اجرا، درآمدزایی کنسرتهای موسیقی نیز در شاخههای خاصی بوده و جز چند هنرمند معروف در موسیقی دستگاهی و نواحی، سایر افراد و کنسرتها درآمدی نداشتهاند. بیشترین گردش مالی در حوزه موسیقی پاپ است. در زمینه تولید هم فکر میکنم آخرین برخوردهایی که با تولید سی دسی و محصول فیزیکی داشتیم، سال گذشته یا اوائل امسال است. این یعتی اینکه عمر سیدی و دیویدی تمام شده و در ادامه جامعه موسیقی برای ارائه آثار به فضای مجازی و پلتفرمها روی خواهد آورد.»
شهرام صارمی با تاکید بر اینکه وضعیت موسیقی قبل از کرونا نیز جالب و بسامان نبوده، گفت: «کرونا لطمههای سنگینی به ما زد. شاید در حوزههای دیگر اینگونه نبوده و مثلا در پیکهای شدید بیماری گالریها باز بودند و مخاطبان محدود داشتند، اما فعال بودند. متاسفانه، در موسیقی همه چیز تعطیل شد و بحث اقتصاد آن نیز راکد شد. البته آموزش مجازی عمومیت یافته و اوضاع کمی بهتر شده است.»
بحرانها در جهان همیشه مایه توسعه و پیشرفت هستند
در ادامه پیروز ارجمند گفت: «اصولا آدم خوشبینی هستم. معتقدم که بحرانها در جهان همیشه مایه توسعه و پیشرفت هستند. اگر بخواهیم در ایران امروز کاری مثبت و خیر انجام دهیم به راحتی میتوانیم زیرا دچار بحران هستیم اما مثلا کشور سوئد اوضاع اجتماعی خوبی دارد و این کارها در چنین کشورهایی سخت است. پس از انقلاب بحران مشروعیت موسیقی را داشتیم و هنوز هم این اشکال وجود دارد. پس از انقلاب اسلامی، موسیقی سنتی و سرود و گاه کلاسیک داشتیم. زمانی که به دانشگاه رفتم کل کتابهای آموزشی ما نهایت ده جلد بود؛ در حالی که امروزه هزار عنوان کتاب آکادمیک داریم. یعنی وارد فرایند آکادمیک در موسیقی شدهایم که اتفاق خوبی است. در بخش آموزش بالای یک میلیون هنرجو داریم که در این زمینه نسبت به چین و کره و برخی دیگر کشورها ارجحیت داریم. در بخش تولید نیز تولیدات بالایی داشتیم، در حالی که وزارت ارشاد محدودیتهایی در این زمینه ایجاد می کند اما بازهم تولیدات خوبی داشتهایم. کار ارشاد هم همین است.»
برای اهالی موسیقی سنتی و نواحی و محلی سالن نداریم
ارجمند با اشاره به اینکه مسیر تولید و عرضه در ایران ساده نیست، گفت: «علیرغم همه مسائل سهم تولید خوبی داریم. در کشورهای دیگر موزیسینها امنیست شغلی دارند و در ایران اینگونه نیست. ما برای اهالی موسیقی سنتی و نواحی و محلی سالن نداریم، درحالیکه این هنر در شهرهای دیگر کشور زنده است و به نظرم این مبنایی برای انقلاب بعدی در موسیقی ماست. به نظرم انقلاب بعدی تغییر مدیای در موسیقی است تغییر میکند. از سال 1392 ارائه مجوز به تکآهنگها اجرایی شد. در صورتیکه قبل اینطور نبود و تولید کننده باید حداقل 45 دقیقه موسیقی میساخت و ارائه میکرد تا پس از بررسی مجوز بگیرد. از زمانی که تکآهنگها مجوز گرفتند، هنرمندان فعالتر شدند. در ادامه هم تولید تکآهنگ بالا رفت و از طرفی موسیقی در دنیا به شکل کوتاه و مینیمال ساخته میشود. این کمحوصلگی انسان در دنیای مدرن باعث میشود ذائقه مخاطبان تغییر کند.»
پیروز ارجمند ادامه داد: «در دنیای امروز شیوه عرضه مهم است. مثلا ساخت کلیپ یکی از اتفاقات مورد توجه در عرضه آثار است. این را هم در نظر داشته باشیم که نسل جوان مشتریهای بعدی موسیقی ما هستند. موضوع جالب اینکه سهم ما در کنسرت نسبت به خیلی از کشورها، من جمله بریتانیا ده برابری است. پس یعنی مشتری وجود دارد و مردم ما به دلیل کمبود کالاهای فرهنگی در بخشهای دیگر به موسیقی روی آواردهاند، اینها روزنههای روشنی است. دانشگاهها دانشجویان خوبی تربیت کردهاند. پدیدههایی چون علی قمصری و آقای کیهان کلهر از مسیر سنت گذر کردهاند و این یعنی خروجی خوبی داریم. توجه بسیار به گردشگری موسیقی بیشتر شده است که اتفاق مثبتی است. موضوع دیگر اینکه، طی دوسال گذشته با وجود بحران کرونا و اهمیت یافتن فعالیتهای مجازی، هنرمندان ایرانی و خارجی تعامل بیشتری داشتهاند. در همین فضای محدود. اینها مدلها و نشانههایی از یک تحول و انقلاب است. اما همه اینها برنامه و زیر ساخت میخواهد.»
چه کسی گفته دفتر موسیقی را باید یک شاعر یا نویسنده مدیریت کند!
ارجمند توضیح داد: «موسیقی ما قائم به افراد و تفکرات فردی در مدیریت شده است. چه کسی گفته دفتر موسیقی را باید یک شاعر یا نویسنده مدیریت کند. زیرا موسیقی مقولهای تخصصی است. دولت باید نگاه صدقهای به توسعه پایدار را تغییر دهد و از موسیقی حمایت کند. مثلا تالار وحدت قرار بود رایگان به اهالی موسیقی داده شود، اما حال اجاره سنگینی دارد. سهم اقتصاد موسیقی در شهرستانها بالای 70 درصد است و هنوز برخی آلبوم میخرند و کنسرت میروند و ما اینها را نادیده گرفتهایم.
در ادامه برنامه شهرام صارمی درباره تعطیلی کنسرتها در بحران کرونا و تاثیرات این اتفاق گفت: «در دورهای تعدادی برنامه تحت عنوان کنسرت آنلاین برگزار شد و بسیاری از آنها رایگان بودند و تعدادی بلیت فروشی داشتند، اما این دو شیوه اشکالاتی داشت، زیرا زیرساختهای مناسبی نداریم. همین الان هم در همین برنامه اینترنت مشکل دارد و این یکی از ایرادات زیر ساختی ماست.»
چه اشکالی داشت کنسرتها به جای تعطیلی با ظرفیت یک سوم برگزار شوند؟!
صارمی با اشاره به اینکه برگزاری کنسرتهای آنلاین در شرایط خاص اتفاق مثبتی است، گفت: «اما در واقع اجرای موسیقی یعنی مواجهه مستقیم گروه و هنرمند روی صحنه با مخاطب و در غیر این صورت هر رویه دیگر مصنوعی و غیرواقعی است. موضوع این است که در مدت کرونا اگر کنسرتها با یک سوم ظرفیت شروع میشد، چه اشکالی داشت؟ اما انجام نشد. ما گفتیم سالنها حمایت کنند یا با یک سوم هزینه، کار کنند، اما ستاد کرونا و نهادهای مسئول در این زمینه کاری نکردند. من سالها خوشبین بودم حال گاه بدبینم و احساسم این است عدهای از تعطیلی کنسرتها و موسیقی خوشحال هستند. برگزاری کنسرت با یک سوم ظرفیت امکان پذیر بود و اما حرف مسئولان مربوطه این بود که پشت صحنه برنامهها قابل کنترل نیست، اما این مسئله نیز راهکارهای داشت. به نظرم مسئولان باید هرچه زودتر کنسرتها را راه بیندازند.»
میتوانستند کنسرتها در سالنهای کوچک برگزار کنند
ارجمند در ادامه برنامه گفت: «در پرفورمنس نمیتوان حس را به مخاطب انتقال داد و موسیقی هم همینطور است. کنسرت حضوری آدابی دارد و نظرم این است که کنسرتهای آنلاین ناموفقترین برنامههایی بودند که در ایران برگزار شدند. ضعفها مربوط به نت و صدابرداریهاست. فیلم برداریها بیروح و صداوسیمایی بوده و حتی در کنسرت شهرام ناظری سازها را نشان نداند! آقای کلهر در آبگینه سهتار نواخت و کنسرتش نسبت به برنامههای تالار وحدت بسیار موفقتر بود. من نیز موافقم کنسرتها برگزار شوند. حتی میتوانستند کنسرتها در سالن های کوچک برگزار شوند و میتوانستیم از ارکسترهای کم تعداد بهره ببریم و به نظرم تهیهکنندگان در این زمینه کج سلیقهگی کردند. همانطور که آقای صارمی گفت برخی از افت موسیقی خوشحال هستند و اما آنها نمیتوانند عامل بازدارنده باشند.»
ارجمند اذعان داشت: «سهم دولت در پیشرفت موسیقی نه تنها پیش برنده نبوده، بلکه بازدارنده بوده است. نگاههای ما اجازه نداده موسیقی ما توسعهای پایدار داشته باشد. موسیقی پاپ صدها میلیارد درآمد و سهم دارد و موسیقی سنتی ما به همایون شجریان و چند خواننده دیگر محدود است. این مسائل باید حل شود. امیدوارم مدیران این حرفها را بشنود هرچند می دانند چه خبر است. کنسرتهای آنلاین اتفاقی شکست خورده است تا اینکه از پلتفرهای روز استفاده کنیم.
هیچ اتفاق هنری نباید توسط دولت رقم بخورد
شهرام صارمی در تکمیل صحبتهای ارجمند گفت: «اعتقاد من این است که اساسا هیچ اتفاق هنری نباید توسط دولت رقم بخورد. دولت صرفا باید حمایت کند و بخش خصوصی مدیریت کند. دولت باید زیرساختها را مهیا کند. من نیز می گویم کنسرتهای آنلاین شکست خورده است. حتی جشنواره ها نیز اینگونه برگزار شدند، اما استقبال لازم صورت نگرفت. ما در کنسرتهای آنلاین ضعف فنی داریم. اجرای موسیقی ادابی دارد که بسیار مهم هستند. استقبال از یک برنامه موسیقی به حضور فیزیکی مخاطب بستگی دارد و در کنسرتهای آنلاین این رویه وجود ندارد. به همین دلیل است که مورد استقبال قرار نمیگیرند. لذا اگر قرار است کنسرتهای آنلاین ادامه داشته باشند، باید تدبیر و تمهیداتی به کار گرفته شود.»
ارجمند بیان کرد: «در شبکه تولید، موسیقی زیر زمینی و خانگی داریم که گاه حرفهای هستند. استودیوی خانگی هم یک سیستم ارزان است، اما حرفهای نیست که مزایایی آن ارزان بودن تولید است و مضرات آن کیفیت پایین آثار است. موسیقی زیرزمینی نیز سهمی در اقتصاد دارد اما این رویه باید در موسیقی قانونی و دائمی وجود داشته باشد. دولتها تکالیفی دارند که یک بخش آن به هویت فرهنگی برمیگردد. امروز اگر دولت بخواهد کاری کند باید سالنهای استاندارد موسیقی بسازد. دولت میتوان توسط صندوقها از هنرمندان حمایت کند نه اینکه صدقه دهد. وجود صندوقهای بازنشستگی نیز بسیار لازم است زیرا هنرمندان موسیقی نیز بازنشسته میشود. طرح تکریم پیشکسوتان توهینآمیز است زیرا مبلغ ماهانه آن 180 هزارتومان است. در بخش بینالمللی نیز باید فعالیتهای جدی داشته باشیم. مهمترین بحث آموزش است. دولتها میتوانند آموزشهای پایه که هزینهبر هستند را حمایت کنند. در حوزه برندسازی نیز باید گروهی داشته باشیم که اعضای آن متخصص برندینگ باشند.»
صداوسیما ملزم به پرداخت دستمزد هنرمندان است
ارجمند با بیان اینکه الزام صداوسیما به کپی رایت است، توضیح داد: «از نظر عرفی و قانونی و دینی صداوسیما ملزم به پرداخت دستمزد هنرمندان است اما این رویه وجود ندارد. ما باید صنفی پیش رویم تا صداوسیما ملزم به پرداخت حقوق هنرمندان باشد. کپی رایت داخلی یکی دیگر از موضوعات است. میتوانیم حداقل کپی رایت داخلی را رعایت کنیم. مثلا نیروی انتظامی با سایتهای غیرقانونی برخورد قانونی کند. اپراتورهای تلفن همراه نیز باید حق و حقوق هنرمندان موسیقی را رعایت کنند. این مسائل باید توسط دولت دارای لایحه شود. در تبلیغات نوین سهم ناچیزی داریم. هنوز فکر میکنیم تبلیغات یعنی بیلبورد. ورود به بازار جهانی مسئله دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. موسیقی قابلیت ورود به مارکت جهانی را دارد، اما در این زمینه کاری انجام نشده است. کره و چین اینگونه وارد بازار جهانی شدند و سالانه صادرات قابل توجه دارند. موضوع دیگر استفاده از تجهیرات استودیو و سازندگان فیلم است. نهادهای موسیقی که مرجعیت صنفی دارند باید آرام آرام از دولتها جدا شوند. عرصه موسیقی ایران عاری از آثار خوب است و مانند قبل نیست. بعد به جوان ایرانی میگویم چرا موسیقی دوست نداری و او میگوید چون موسیقی ایرانی غمگین است در صورتیکه آثار هنرمندانی چون مشکاتیان اینگونه نیستند. به نظرم ما زیر دو سال میتوانیم، مسیر را هموار کنیم. زمانی که یک هتل دو ساله ساخته میشود، میتوانیم در این مدت سالن کنسرت بسازیم؛ به شرطی که نهادهای صنفی مطالبهگر باشند.»
نگاه دولت باید از امنیتی به تعاملی و حمایتی تغییر کند
او گفت: «صندوق حمایت از هنرمندان کافی نیست. در بسیاری انقلابها هنرمندان نقش کاتالیزور دارند. خواهشم از اهالی موسیقی این است که نگاه دولت را از امنیتی و صدقهای به حمایت تغییر دهیم. نمیخواهیم دولت به ما صدقه بدهد، زیرا توانمند هستیم و بهترین مشتریها را داریم، اما با 180 هزارتومان ما را تضعیف میکنند. این مبلغ باید حذف شود یا افزایش یابد چون به کرامت هنرمندان دارد توهین میشود. در قانون ده درصد کنسرتها نیز بحثمان این بود این مبلغ از درآمد پاپ در صندوقی جمع شود تا از آن به واسطه هیئت امنا خرج هنرمندان شود. مانند ساخت مسکن یا وارادات ساز و هر آنچه صنعت موسیقی هنری را زنده نگاه میدارد. اما ده درصد را به خزانه دولت ریختند و هدف من از ارائه این طرح این نبود. اگر دولت 50 میلیارد تومان به موسیقی اختصاص دهد میشود با آن کارهایی کرد. واقعا دولتها برای ما کاری نمی کنند و نگاهها باید از امنیتی به تعاملات و حمایت تغییر کند.»
صداوسیما جلوی طرح قانون کپی رایت در کمیسیون فرهنگی مجلس را گرفته است
شهرام صارمی نیز گفت: «در کمیسیون فرهنگی مجلس در سالهای گذشته طرح کپی رایت طرح شده اما صداوسیما جلوی آن را گرفته است، زیرا به هنرمندان بسیار بدهکار است و این لابی برای کنار گذاشتن طرح در مجلس از سوی صداوسیما انجام شده است. بخشی از تحریمها باعث شده آثار ایرانیها که در سایتهای خارجی به فروش گذاشته شده، فروخته نشود. در همه این سالها میگویند موسیقی سنتی ضعیف شده اما سوال این است که صداوسیما برای ارتقای سلیقه مخاطب به موسیقی دستگاهی و کلاسیک و نواحی به اندازه پاپ پرداخته است؟! در تمام شهرها موسیقی عالی داریم و باید در آنها سالن کنسرت بسازیم. موضوع دیگر ارائه مجوز است و در نتیجه وجود سالن بیشتر لازم است. در حال حاضر وضعیت ده درصد کنسرتها اوضاع مبهمی دارد. به نظرم ممیزی نباید باشد ، بلکه باید برای آثار با کیفیت امتیازهایی را درنظر بگیریم. نکته دیگردرباره اجراها در کرونا است. با توجه به اینکه کنسرتهای آنلاین از قوانین پخش تصویری تبعیت میکند در نتیجه ممیزیهای صداوسیما در کنسرتهای آنلاین وجود دارد. مانند نشان نداندن سازها. جز کنسرت کلهر البته که تکنوازی ایشان نمایش داده شد و سازشان را سانسور نکردند.»
موسیقی ما جراحی جدی میخواهد وگرنه شاهد عواقب بدی خواهیم بود
پیروز ارجمند گفت: «بسیاری از نهادها درباره افزایش بودجه حرف میزنند اما نوبت موسیقی که میشود، حرف بودجه نیست. دولتها نسبت به موسیقی بسیار کم کاری کردهاند و دولت فعلی نیز همین رویه را رفته و نمرهاش صفر است. کرونا تمام میشود و من همچنان نگران اوضاع موسیقی هستم. به نظرم موسیقی ما جراحی جدی میخواهد در غیر این صورت شاهد عواقب بدی خواهیم بود. آموزش موسیقی برای هنرجویی مستعد که از تمرینات خوب و هوش نسبی 5 شش سال تا نتایج ابتدایی طول میکشد و خود ساختار موسقی نیز غیر از این نیست. موسیقی در کشور ما موضوع نیست.»
کرونا باعث شد مشکلات موسیقی عیان شود
صارمی ادامه داد: «زحمات حاصل هرچه بوده فردی بوده است. اقتصاد موسیقی ما نیز به همین ترتیب است. در صداوسیما بودجه به موسیقی اختصاص دارد اما حرف را خودشان میگویند و افرادی هستند که میگویند چه کسی باشد چه کسی نباشد. در جامعه عده زیادی وموزیسین داریم که اغلب آثار خوبی میسازند اما هیچکدام به صداوسیما راه پیدا نمیکنند. در یک سال اخیر که اپیدمی کرونا شایع شد آنچه در این سالها به صورت موردی میدیدیم، خیلی عیان شد. کرونا نشان داد موسیقی اصلا شرایط خوبی ندارد و هرچه هست آسیب پذیر است. یا اینکه ارشاد سایتی را اعلام کرد که برای جبران خسارتهای کرونا وام میدهد و تعداد زیادی در سایت ثبتنام کردند و حال میگویند آن بودجه از بین رفته است. متاسفانه ساختار خوبی وجود ندارد تا موسیقی اقتصاد خوبی داشته باشد. امیدوارم بازنگریهای ریشهای و اساسی به موسیقی داشته باشیم و افراد مسئول نیز باید بازنگری شوند تا موسیقی کمی از شرایط فعلی خارج شود.»
سهم پژوهش در اقتصاد موسیقی صفر است
ارجمند گفت: «موسیقی نیز مانند دیگر کارها و مشاغل، اقتصاد محور و عرضه محور است. یعنی موسیقی با کیفیت تقاضا ارتباط مستقیم دارد. ایجاد فرهنگ موسیقی نیاز به برنامه دارد. صداوسیما باید روزی یکی دو ساعت برنامه موسیقی محور داشته باشد. اصولا اقتصاد موسیقی در ایران با بخش خصوصی تعریف میشود و دولتها عملکردی مخرب داشتهاند. سهم پژوهش در اقتصاد موسیقی صفر است. تاحدودی در آموزش موسیقی سهم داریم که آن هم در حد نگه داشت است. و بازهم هنرمند معلم باید شغل دوم داشته باشد. تهیهکنندگان و خوانندگان پاپ بیش از هشتاد درصد سهم دارند و خواننده و او کلی پول از کنسرت درمیآورند و سهم نوازنده بسیار کم است. عدالتی در این زمینه وجود ندارد و نهاد مربوطه باید اشلهای مبلغی تعیین کند، مانند اتفاقی که در تئاتر افتاده و خانه تئاتر مسبب آن بوده است. خانه موسیقی نیز باید چنین کاری کند. فردی که قبل از انقلاب نوار میفروخته با دریافتی که داشته خانه خریده است. یعنی اقتصاد در موسیقی چنین وضعیتی داشته است. در حال حاضر بیشتر درآمد اهالی موسیقی از آموزش است که آنهم کافی نیست. رونق موسیقی در سالهای پیش از انقلاب بسیار از الان بوده است. در ادامه بحران کرونا مانند ابتدای آن هیچ اتفاقی نیفتاده و حالا هم نمیدانیم چقدر دیگر درگیر بیماری خواهیم بود. چارهای برای هیچ کاری اندیشیده نشده است. درباره آموزش موسیقی گفتیم مسئولان به ستاد بحران نامه بنویسند که کلاسهای موسیقی یک نفره است. چندین بار نامه مربوط به این درخواست رد و بدل شد و رسانهای شد و در نهایت حدود 5 ماه پیش بود که گفتند آموزشگاهها فعالیت خود را ادامه دهند. کنسرتها باید برگزار شوند. صرفا بحث موسیقی نیست. شرایط کلی کشور در حال بحران است و موسیقی بخشی از آن است. یعنی اینکه اقتصاد کلی ما مشکل دارد. شرایط موسیقی ما به لحاظ اقتصادی با اوضاع کارخانهای در شرایط بحرانی یکی است.»
ارجمند نیز در پایان گفت: «امیداروم مدیر موسیقی را به برنامه دعوت کنید و سوالهایی که از ما پرسیدید را از ایشان بپرسید و اگر این برنامه شنیده شود شاید اتفاقات مثبتی رخ دهد. امیدوارم شایسته سالاری در انتخاب مدیران مورد توجه قرار گیرد و به دنبال شعرا و نویسندگان نرویم. و اینکه به امید اینکه وضعیت ارائه مجوزها توسط ارشاد و دفتر موسیقی ساماندهی شود.»
در ابتدای این نشست، پیروز ارجمند درباره تاثیر کرونا بر موسیقی کشور گفت: «باید ببینیم اقتصاد موسیقی با چه فاکتورهایی سنجیده میشود. در اقتصاد موسیقی دو بخش صنعت و هنر داریم. حوزه صنعت شرکتهای تولیدی آثار و برگزارکنندگان کنسرت را دربرمیگیرد. بخش آموزش نیز شامل آموزشگاههای آزاد و دانشگاهها و دیگر اماکن آموزشی آکادمیک است.»
بیشترین بهره اقتصاد موسیقی در برگزاری کنسرتهاست
به گزارش خبرگزاری ایلنا، ارجمند در این نشست ادامه داد: «تمامی صنایع و هنرمندان موسیقی با حضور کرونا لطمه خوردند و در ادامه نیز اقتصاد موسیقی دچار رکود شد. زمانی که امروزه گردش مالی موسیقی را میسنجیم، بیشترین بهره در کنسرتهاست. این مورد در دهههای شصت و هفتاد و هشتاد از تولید نوارکاست و سی دی حاصل میشده که در دهه نود با وجود سایر ابزار و ادوات اینترنتی و نرمافزاری این رویه تغییر کرده است.»
مدیر سابق دفتر موسیقی ادامه داد: «بر اساس آمار در سال1364 ده کنسرت برگزار شده و این روند تصاعدی تا به امروز ادامه یافته است. طی این سالها درآمد کنسرتها رشد بسیار یافته و این افزایش 200 برابر صنعت سینما بوده. در این میان اولین لطمه کرونا تعطیلی کنسرتها بوده است و هرآنچه بوده به صورت مجازی و لایو برگزار شده است. از سویی دیگر در بحران کرونا، آموزشگاهها ضربه بسیار خوردند، اما پس از شش ماه آموزش آنلاین مورد توجه قرار گرفت و ایرانیان خارج از کشور نیز از این وضعیت و روند جدید بهره بردند.»
باید خودمان را برای انقلابی دیگر در موسیقی آماده کنیم
پیروز ارجمند در ادامه گفت: «در میان دیگر بخشهای موسیقی نوازندگان و استودیوها بسیار لطمه خوردند. البته تولید آثار موسیقایی وجود داشته، اما چون درآمد مالی نداشتهاند، به چشم نیامده است. ارکسترها نیز تعطیل شدهاند و کنسرتی نداشتهاند. خوانندگان کارشان را ادامه دادهاند، اما برخی مواقع درآمد آنها نیز به صفر رسیده است. به نظرم همه اینها شروع جنبشی بزرگ در موسیقی است. در وهله بعد باید خودمان را برای انقلابی دیگر در موسیقی آماده کنیم که به زودی رخ میدهد.»
حدود سیصد آموزشگاه موسیقی تعطیل و کاملا جمع شدهاند
شهرام صارمی هم در ادامه گفت: «اگر جریان اقتصادی موسیقی را در سه حوزه آموزش، اجرا و تولید بررسی کنیم مواردی که آقای ارجمند گفتند، درست است. اولا در دوره اول کرونا و آغاز محدودیتها و لزوم رعایت دستورالعملها، حدود سیصد اموزشگاه موسیقی تعطیل شدهاند یعنی کاملا جمع کردهاند، زیرا نمیتوانند با وجود عدم هنرجو اجارههای سنگین بپردازند. پس از کرونا هم امکان راه افتادن آموزشگاههای مذکور تقریبا محال است. تعدادی از دوستان ملک متعلق به خودشان است و میتوانند با افت و خیز ادامه دهند. در زمینه اجرا، درآمدزایی کنسرتهای موسیقی نیز در شاخههای خاصی بوده و جز چند هنرمند معروف در موسیقی دستگاهی و نواحی، سایر افراد و کنسرتها درآمدی نداشتهاند. بیشترین گردش مالی در حوزه موسیقی پاپ است. در زمینه تولید هم فکر میکنم آخرین برخوردهایی که با تولید سی دسی و محصول فیزیکی داشتیم، سال گذشته یا اوائل امسال است. این یعتی اینکه عمر سیدی و دیویدی تمام شده و در ادامه جامعه موسیقی برای ارائه آثار به فضای مجازی و پلتفرمها روی خواهد آورد.»
شهرام صارمی با تاکید بر اینکه وضعیت موسیقی قبل از کرونا نیز جالب و بسامان نبوده، گفت: «کرونا لطمههای سنگینی به ما زد. شاید در حوزههای دیگر اینگونه نبوده و مثلا در پیکهای شدید بیماری گالریها باز بودند و مخاطبان محدود داشتند، اما فعال بودند. متاسفانه، در موسیقی همه چیز تعطیل شد و بحث اقتصاد آن نیز راکد شد. البته آموزش مجازی عمومیت یافته و اوضاع کمی بهتر شده است.»
بحرانها در جهان همیشه مایه توسعه و پیشرفت هستند
در ادامه پیروز ارجمند گفت: «اصولا آدم خوشبینی هستم. معتقدم که بحرانها در جهان همیشه مایه توسعه و پیشرفت هستند. اگر بخواهیم در ایران امروز کاری مثبت و خیر انجام دهیم به راحتی میتوانیم زیرا دچار بحران هستیم اما مثلا کشور سوئد اوضاع اجتماعی خوبی دارد و این کارها در چنین کشورهایی سخت است. پس از انقلاب بحران مشروعیت موسیقی را داشتیم و هنوز هم این اشکال وجود دارد. پس از انقلاب اسلامی، موسیقی سنتی و سرود و گاه کلاسیک داشتیم. زمانی که به دانشگاه رفتم کل کتابهای آموزشی ما نهایت ده جلد بود؛ در حالی که امروزه هزار عنوان کتاب آکادمیک داریم. یعنی وارد فرایند آکادمیک در موسیقی شدهایم که اتفاق خوبی است. در بخش آموزش بالای یک میلیون هنرجو داریم که در این زمینه نسبت به چین و کره و برخی دیگر کشورها ارجحیت داریم. در بخش تولید نیز تولیدات بالایی داشتیم، در حالی که وزارت ارشاد محدودیتهایی در این زمینه ایجاد می کند اما بازهم تولیدات خوبی داشتهایم. کار ارشاد هم همین است.»
برای اهالی موسیقی سنتی و نواحی و محلی سالن نداریم
ارجمند با اشاره به اینکه مسیر تولید و عرضه در ایران ساده نیست، گفت: «علیرغم همه مسائل سهم تولید خوبی داریم. در کشورهای دیگر موزیسینها امنیست شغلی دارند و در ایران اینگونه نیست. ما برای اهالی موسیقی سنتی و نواحی و محلی سالن نداریم، درحالیکه این هنر در شهرهای دیگر کشور زنده است و به نظرم این مبنایی برای انقلاب بعدی در موسیقی ماست. به نظرم انقلاب بعدی تغییر مدیای در موسیقی است تغییر میکند. از سال 1392 ارائه مجوز به تکآهنگها اجرایی شد. در صورتیکه قبل اینطور نبود و تولید کننده باید حداقل 45 دقیقه موسیقی میساخت و ارائه میکرد تا پس از بررسی مجوز بگیرد. از زمانی که تکآهنگها مجوز گرفتند، هنرمندان فعالتر شدند. در ادامه هم تولید تکآهنگ بالا رفت و از طرفی موسیقی در دنیا به شکل کوتاه و مینیمال ساخته میشود. این کمحوصلگی انسان در دنیای مدرن باعث میشود ذائقه مخاطبان تغییر کند.»
پیروز ارجمند ادامه داد: «در دنیای امروز شیوه عرضه مهم است. مثلا ساخت کلیپ یکی از اتفاقات مورد توجه در عرضه آثار است. این را هم در نظر داشته باشیم که نسل جوان مشتریهای بعدی موسیقی ما هستند. موضوع جالب اینکه سهم ما در کنسرت نسبت به خیلی از کشورها، من جمله بریتانیا ده برابری است. پس یعنی مشتری وجود دارد و مردم ما به دلیل کمبود کالاهای فرهنگی در بخشهای دیگر به موسیقی روی آواردهاند، اینها روزنههای روشنی است. دانشگاهها دانشجویان خوبی تربیت کردهاند. پدیدههایی چون علی قمصری و آقای کیهان کلهر از مسیر سنت گذر کردهاند و این یعنی خروجی خوبی داریم. توجه بسیار به گردشگری موسیقی بیشتر شده است که اتفاق مثبتی است. موضوع دیگر اینکه، طی دوسال گذشته با وجود بحران کرونا و اهمیت یافتن فعالیتهای مجازی، هنرمندان ایرانی و خارجی تعامل بیشتری داشتهاند. در همین فضای محدود. اینها مدلها و نشانههایی از یک تحول و انقلاب است. اما همه اینها برنامه و زیر ساخت میخواهد.»
چه کسی گفته دفتر موسیقی را باید یک شاعر یا نویسنده مدیریت کند!
ارجمند توضیح داد: «موسیقی ما قائم به افراد و تفکرات فردی در مدیریت شده است. چه کسی گفته دفتر موسیقی را باید یک شاعر یا نویسنده مدیریت کند. زیرا موسیقی مقولهای تخصصی است. دولت باید نگاه صدقهای به توسعه پایدار را تغییر دهد و از موسیقی حمایت کند. مثلا تالار وحدت قرار بود رایگان به اهالی موسیقی داده شود، اما حال اجاره سنگینی دارد. سهم اقتصاد موسیقی در شهرستانها بالای 70 درصد است و هنوز برخی آلبوم میخرند و کنسرت میروند و ما اینها را نادیده گرفتهایم.
در ادامه برنامه شهرام صارمی درباره تعطیلی کنسرتها در بحران کرونا و تاثیرات این اتفاق گفت: «در دورهای تعدادی برنامه تحت عنوان کنسرت آنلاین برگزار شد و بسیاری از آنها رایگان بودند و تعدادی بلیت فروشی داشتند، اما این دو شیوه اشکالاتی داشت، زیرا زیرساختهای مناسبی نداریم. همین الان هم در همین برنامه اینترنت مشکل دارد و این یکی از ایرادات زیر ساختی ماست.»
چه اشکالی داشت کنسرتها به جای تعطیلی با ظرفیت یک سوم برگزار شوند؟!
صارمی با اشاره به اینکه برگزاری کنسرتهای آنلاین در شرایط خاص اتفاق مثبتی است، گفت: «اما در واقع اجرای موسیقی یعنی مواجهه مستقیم گروه و هنرمند روی صحنه با مخاطب و در غیر این صورت هر رویه دیگر مصنوعی و غیرواقعی است. موضوع این است که در مدت کرونا اگر کنسرتها با یک سوم ظرفیت شروع میشد، چه اشکالی داشت؟ اما انجام نشد. ما گفتیم سالنها حمایت کنند یا با یک سوم هزینه، کار کنند، اما ستاد کرونا و نهادهای مسئول در این زمینه کاری نکردند. من سالها خوشبین بودم حال گاه بدبینم و احساسم این است عدهای از تعطیلی کنسرتها و موسیقی خوشحال هستند. برگزاری کنسرت با یک سوم ظرفیت امکان پذیر بود و اما حرف مسئولان مربوطه این بود که پشت صحنه برنامهها قابل کنترل نیست، اما این مسئله نیز راهکارهای داشت. به نظرم مسئولان باید هرچه زودتر کنسرتها را راه بیندازند.»
میتوانستند کنسرتها در سالنهای کوچک برگزار کنند
ارجمند در ادامه برنامه گفت: «در پرفورمنس نمیتوان حس را به مخاطب انتقال داد و موسیقی هم همینطور است. کنسرت حضوری آدابی دارد و نظرم این است که کنسرتهای آنلاین ناموفقترین برنامههایی بودند که در ایران برگزار شدند. ضعفها مربوط به نت و صدابرداریهاست. فیلم برداریها بیروح و صداوسیمایی بوده و حتی در کنسرت شهرام ناظری سازها را نشان نداند! آقای کلهر در آبگینه سهتار نواخت و کنسرتش نسبت به برنامههای تالار وحدت بسیار موفقتر بود. من نیز موافقم کنسرتها برگزار شوند. حتی میتوانستند کنسرتها در سالن های کوچک برگزار شوند و میتوانستیم از ارکسترهای کم تعداد بهره ببریم و به نظرم تهیهکنندگان در این زمینه کج سلیقهگی کردند. همانطور که آقای صارمی گفت برخی از افت موسیقی خوشحال هستند و اما آنها نمیتوانند عامل بازدارنده باشند.»
ارجمند اذعان داشت: «سهم دولت در پیشرفت موسیقی نه تنها پیش برنده نبوده، بلکه بازدارنده بوده است. نگاههای ما اجازه نداده موسیقی ما توسعهای پایدار داشته باشد. موسیقی پاپ صدها میلیارد درآمد و سهم دارد و موسیقی سنتی ما به همایون شجریان و چند خواننده دیگر محدود است. این مسائل باید حل شود. امیدوارم مدیران این حرفها را بشنود هرچند می دانند چه خبر است. کنسرتهای آنلاین اتفاقی شکست خورده است تا اینکه از پلتفرهای روز استفاده کنیم.
هیچ اتفاق هنری نباید توسط دولت رقم بخورد
شهرام صارمی در تکمیل صحبتهای ارجمند گفت: «اعتقاد من این است که اساسا هیچ اتفاق هنری نباید توسط دولت رقم بخورد. دولت صرفا باید حمایت کند و بخش خصوصی مدیریت کند. دولت باید زیرساختها را مهیا کند. من نیز می گویم کنسرتهای آنلاین شکست خورده است. حتی جشنواره ها نیز اینگونه برگزار شدند، اما استقبال لازم صورت نگرفت. ما در کنسرتهای آنلاین ضعف فنی داریم. اجرای موسیقی ادابی دارد که بسیار مهم هستند. استقبال از یک برنامه موسیقی به حضور فیزیکی مخاطب بستگی دارد و در کنسرتهای آنلاین این رویه وجود ندارد. به همین دلیل است که مورد استقبال قرار نمیگیرند. لذا اگر قرار است کنسرتهای آنلاین ادامه داشته باشند، باید تدبیر و تمهیداتی به کار گرفته شود.»
ارجمند بیان کرد: «در شبکه تولید، موسیقی زیر زمینی و خانگی داریم که گاه حرفهای هستند. استودیوی خانگی هم یک سیستم ارزان است، اما حرفهای نیست که مزایایی آن ارزان بودن تولید است و مضرات آن کیفیت پایین آثار است. موسیقی زیرزمینی نیز سهمی در اقتصاد دارد اما این رویه باید در موسیقی قانونی و دائمی وجود داشته باشد. دولتها تکالیفی دارند که یک بخش آن به هویت فرهنگی برمیگردد. امروز اگر دولت بخواهد کاری کند باید سالنهای استاندارد موسیقی بسازد. دولت میتوان توسط صندوقها از هنرمندان حمایت کند نه اینکه صدقه دهد. وجود صندوقهای بازنشستگی نیز بسیار لازم است زیرا هنرمندان موسیقی نیز بازنشسته میشود. طرح تکریم پیشکسوتان توهینآمیز است زیرا مبلغ ماهانه آن 180 هزارتومان است. در بخش بینالمللی نیز باید فعالیتهای جدی داشته باشیم. مهمترین بحث آموزش است. دولتها میتوانند آموزشهای پایه که هزینهبر هستند را حمایت کنند. در حوزه برندسازی نیز باید گروهی داشته باشیم که اعضای آن متخصص برندینگ باشند.»
صداوسیما ملزم به پرداخت دستمزد هنرمندان است
ارجمند با بیان اینکه الزام صداوسیما به کپی رایت است، توضیح داد: «از نظر عرفی و قانونی و دینی صداوسیما ملزم به پرداخت دستمزد هنرمندان است اما این رویه وجود ندارد. ما باید صنفی پیش رویم تا صداوسیما ملزم به پرداخت حقوق هنرمندان باشد. کپی رایت داخلی یکی دیگر از موضوعات است. میتوانیم حداقل کپی رایت داخلی را رعایت کنیم. مثلا نیروی انتظامی با سایتهای غیرقانونی برخورد قانونی کند. اپراتورهای تلفن همراه نیز باید حق و حقوق هنرمندان موسیقی را رعایت کنند. این مسائل باید توسط دولت دارای لایحه شود. در تبلیغات نوین سهم ناچیزی داریم. هنوز فکر میکنیم تبلیغات یعنی بیلبورد. ورود به بازار جهانی مسئله دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. موسیقی قابلیت ورود به مارکت جهانی را دارد، اما در این زمینه کاری انجام نشده است. کره و چین اینگونه وارد بازار جهانی شدند و سالانه صادرات قابل توجه دارند. موضوع دیگر استفاده از تجهیرات استودیو و سازندگان فیلم است. نهادهای موسیقی که مرجعیت صنفی دارند باید آرام آرام از دولتها جدا شوند. عرصه موسیقی ایران عاری از آثار خوب است و مانند قبل نیست. بعد به جوان ایرانی میگویم چرا موسیقی دوست نداری و او میگوید چون موسیقی ایرانی غمگین است در صورتیکه آثار هنرمندانی چون مشکاتیان اینگونه نیستند. به نظرم ما زیر دو سال میتوانیم، مسیر را هموار کنیم. زمانی که یک هتل دو ساله ساخته میشود، میتوانیم در این مدت سالن کنسرت بسازیم؛ به شرطی که نهادهای صنفی مطالبهگر باشند.»
نگاه دولت باید از امنیتی به تعاملی و حمایتی تغییر کند
او گفت: «صندوق حمایت از هنرمندان کافی نیست. در بسیاری انقلابها هنرمندان نقش کاتالیزور دارند. خواهشم از اهالی موسیقی این است که نگاه دولت را از امنیتی و صدقهای به حمایت تغییر دهیم. نمیخواهیم دولت به ما صدقه بدهد، زیرا توانمند هستیم و بهترین مشتریها را داریم، اما با 180 هزارتومان ما را تضعیف میکنند. این مبلغ باید حذف شود یا افزایش یابد چون به کرامت هنرمندان دارد توهین میشود. در قانون ده درصد کنسرتها نیز بحثمان این بود این مبلغ از درآمد پاپ در صندوقی جمع شود تا از آن به واسطه هیئت امنا خرج هنرمندان شود. مانند ساخت مسکن یا وارادات ساز و هر آنچه صنعت موسیقی هنری را زنده نگاه میدارد. اما ده درصد را به خزانه دولت ریختند و هدف من از ارائه این طرح این نبود. اگر دولت 50 میلیارد تومان به موسیقی اختصاص دهد میشود با آن کارهایی کرد. واقعا دولتها برای ما کاری نمی کنند و نگاهها باید از امنیتی به تعاملات و حمایت تغییر کند.»
صداوسیما جلوی طرح قانون کپی رایت در کمیسیون فرهنگی مجلس را گرفته است
شهرام صارمی نیز گفت: «در کمیسیون فرهنگی مجلس در سالهای گذشته طرح کپی رایت طرح شده اما صداوسیما جلوی آن را گرفته است، زیرا به هنرمندان بسیار بدهکار است و این لابی برای کنار گذاشتن طرح در مجلس از سوی صداوسیما انجام شده است. بخشی از تحریمها باعث شده آثار ایرانیها که در سایتهای خارجی به فروش گذاشته شده، فروخته نشود. در همه این سالها میگویند موسیقی سنتی ضعیف شده اما سوال این است که صداوسیما برای ارتقای سلیقه مخاطب به موسیقی دستگاهی و کلاسیک و نواحی به اندازه پاپ پرداخته است؟! در تمام شهرها موسیقی عالی داریم و باید در آنها سالن کنسرت بسازیم. موضوع دیگر ارائه مجوز است و در نتیجه وجود سالن بیشتر لازم است. در حال حاضر وضعیت ده درصد کنسرتها اوضاع مبهمی دارد. به نظرم ممیزی نباید باشد ، بلکه باید برای آثار با کیفیت امتیازهایی را درنظر بگیریم. نکته دیگردرباره اجراها در کرونا است. با توجه به اینکه کنسرتهای آنلاین از قوانین پخش تصویری تبعیت میکند در نتیجه ممیزیهای صداوسیما در کنسرتهای آنلاین وجود دارد. مانند نشان نداندن سازها. جز کنسرت کلهر البته که تکنوازی ایشان نمایش داده شد و سازشان را سانسور نکردند.»
موسیقی ما جراحی جدی میخواهد وگرنه شاهد عواقب بدی خواهیم بود
پیروز ارجمند گفت: «بسیاری از نهادها درباره افزایش بودجه حرف میزنند اما نوبت موسیقی که میشود، حرف بودجه نیست. دولتها نسبت به موسیقی بسیار کم کاری کردهاند و دولت فعلی نیز همین رویه را رفته و نمرهاش صفر است. کرونا تمام میشود و من همچنان نگران اوضاع موسیقی هستم. به نظرم موسیقی ما جراحی جدی میخواهد در غیر این صورت شاهد عواقب بدی خواهیم بود. آموزش موسیقی برای هنرجویی مستعد که از تمرینات خوب و هوش نسبی 5 شش سال تا نتایج ابتدایی طول میکشد و خود ساختار موسقی نیز غیر از این نیست. موسیقی در کشور ما موضوع نیست.»
کرونا باعث شد مشکلات موسیقی عیان شود
صارمی ادامه داد: «زحمات حاصل هرچه بوده فردی بوده است. اقتصاد موسیقی ما نیز به همین ترتیب است. در صداوسیما بودجه به موسیقی اختصاص دارد اما حرف را خودشان میگویند و افرادی هستند که میگویند چه کسی باشد چه کسی نباشد. در جامعه عده زیادی وموزیسین داریم که اغلب آثار خوبی میسازند اما هیچکدام به صداوسیما راه پیدا نمیکنند. در یک سال اخیر که اپیدمی کرونا شایع شد آنچه در این سالها به صورت موردی میدیدیم، خیلی عیان شد. کرونا نشان داد موسیقی اصلا شرایط خوبی ندارد و هرچه هست آسیب پذیر است. یا اینکه ارشاد سایتی را اعلام کرد که برای جبران خسارتهای کرونا وام میدهد و تعداد زیادی در سایت ثبتنام کردند و حال میگویند آن بودجه از بین رفته است. متاسفانه ساختار خوبی وجود ندارد تا موسیقی اقتصاد خوبی داشته باشد. امیدوارم بازنگریهای ریشهای و اساسی به موسیقی داشته باشیم و افراد مسئول نیز باید بازنگری شوند تا موسیقی کمی از شرایط فعلی خارج شود.»
سهم پژوهش در اقتصاد موسیقی صفر است
ارجمند گفت: «موسیقی نیز مانند دیگر کارها و مشاغل، اقتصاد محور و عرضه محور است. یعنی موسیقی با کیفیت تقاضا ارتباط مستقیم دارد. ایجاد فرهنگ موسیقی نیاز به برنامه دارد. صداوسیما باید روزی یکی دو ساعت برنامه موسیقی محور داشته باشد. اصولا اقتصاد موسیقی در ایران با بخش خصوصی تعریف میشود و دولتها عملکردی مخرب داشتهاند. سهم پژوهش در اقتصاد موسیقی صفر است. تاحدودی در آموزش موسیقی سهم داریم که آن هم در حد نگه داشت است. و بازهم هنرمند معلم باید شغل دوم داشته باشد. تهیهکنندگان و خوانندگان پاپ بیش از هشتاد درصد سهم دارند و خواننده و او کلی پول از کنسرت درمیآورند و سهم نوازنده بسیار کم است. عدالتی در این زمینه وجود ندارد و نهاد مربوطه باید اشلهای مبلغی تعیین کند، مانند اتفاقی که در تئاتر افتاده و خانه تئاتر مسبب آن بوده است. خانه موسیقی نیز باید چنین کاری کند. فردی که قبل از انقلاب نوار میفروخته با دریافتی که داشته خانه خریده است. یعنی اقتصاد در موسیقی چنین وضعیتی داشته است. در حال حاضر بیشتر درآمد اهالی موسیقی از آموزش است که آنهم کافی نیست. رونق موسیقی در سالهای پیش از انقلاب بسیار از الان بوده است. در ادامه بحران کرونا مانند ابتدای آن هیچ اتفاقی نیفتاده و حالا هم نمیدانیم چقدر دیگر درگیر بیماری خواهیم بود. چارهای برای هیچ کاری اندیشیده نشده است. درباره آموزش موسیقی گفتیم مسئولان به ستاد بحران نامه بنویسند که کلاسهای موسیقی یک نفره است. چندین بار نامه مربوط به این درخواست رد و بدل شد و رسانهای شد و در نهایت حدود 5 ماه پیش بود که گفتند آموزشگاهها فعالیت خود را ادامه دهند. کنسرتها باید برگزار شوند. صرفا بحث موسیقی نیست. شرایط کلی کشور در حال بحران است و موسیقی بخشی از آن است. یعنی اینکه اقتصاد کلی ما مشکل دارد. شرایط موسیقی ما به لحاظ اقتصادی با اوضاع کارخانهای در شرایط بحرانی یکی است.»
ارجمند نیز در پایان گفت: «امیداروم مدیر موسیقی را به برنامه دعوت کنید و سوالهایی که از ما پرسیدید را از ایشان بپرسید و اگر این برنامه شنیده شود شاید اتفاقات مثبتی رخ دهد. امیدوارم شایسته سالاری در انتخاب مدیران مورد توجه قرار گیرد و به دنبال شعرا و نویسندگان نرویم. و اینکه به امید اینکه وضعیت ارائه مجوزها توسط ارشاد و دفتر موسیقی ساماندهی شود.»
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 خرداد 1400 - 17:45
افزودن یک دیدگاه جدید