مجوز: 00403/ق/95/12 - کتابخانه ملی: 17944و
ميان خورشيدهاى هميشه
زيبايى تو لنگريست
چشمانت با من گفتند
فردا روز ديگريست
اى روياى كودكانه
پنهان پر نشانه
با تو ابرهاى خاكسترى مى گذرند
فردا آفتابيست
اينك مهر تو نبردافزارى
تا با تقدير خويش پنجه در پنجه كنم
گيرم خداى خويش به پايم فدا كنند
مرا چه سود
ميخواستم تو ببينى چه ميكنم
اينك مهر تو نبردافزارى
تا با تقدير خويش پنجه در پنجه كنم
حرمت گذارى بيگانگان چه فايده
ميخواهم تو ببينى چه ميكنم
كار من اين است يا ببينمت
يا روزها شمارم تا دوباره ديدنت
هر بار كه ناگزيريم از هم جدا شويم
ناممكن ها را ممكن سازم براى بودنت
اينك مهر تو نبردافزارى
تا با تقدير خويش پنجه در پنجه كنم
گيرم خداى خويش به پايم فدا كنند
مرا چه سود
ميخواستم تو ببينى چه ميكنم
اينك مهر تو نبردافزارى
تا با تقدير خويش پنجه در پنجه كنم
حرمت گذارى بيگانگان چه فايده
ميخواهم تو ببينى چه ميكنم
دیدگاهها
عالییییی بود
مثل همیشه
داریوش خان آذر میدرخشید
واقعا داریوش آذر فوق العادست. تمام آهنگایی که خونده، آبی خاکستری، آوازم را میرقصیدی، اینک مهر تو اینجا شهر من نیست...همه فوق العاده
افزودن یک دیدگاه جدید