اثری از:
آهنگساز:
نوازنده:
اردشیر کامکار (سولیست)، ارکستر سمفونیک داکلندز لندن
موسیقی ما - ویدیویی از اجرای «کنسرتینو برای کمانچه و ارکستر» که «هوشنگ کامکار» آهنگساز برجستهی موسیقی ایران نوشته و توسط ارکستر سمفونیک «داکلندز» لندن به رهبری «سپنسر داون» و سولیستی «اردشیر کامکار» در سالن «باربیکن» به اجرا درآمده، از «موسیقی ما» منتشر شد.
چهره بزرگ موسیقی ایران، به دعوت «یونیسف» این اثر را به نفع کودکان آوارهای اجرا کرد که از سوریه به کردستان عراق پناه آورده بودند.
آن کنسرت در سال 1395 در دو بخش اجرا شد. بخش اول را ارکستر سمفونیک بر اساس آثاری از او اجرا کرد که همین کنسرتینو کمانچه و ارکستر به همراه آواز صلح (با خوانندگی صبا کامکار و یک خواننده از گروه کر) و پوئم سمفونی حلبچه، پوئم سمفونی بهاران آبیدر از جملهی آنان است و در بخش دوم گروه کامکارها با خوانندگی بیژن کامکار و صبا کامکار قطعاتی از موسیقی سنتی ایران و موسیقی کردی را اجرا کردند.
او خود دربارهی اجرای اجرای این قطعات توسط ارکستر «داکلندز» میگوید: «من نتها را برای ارکستر فرستاده بودم و آنان چند هفتهای تمرین کردند تا زمان برگزاری کنسرت. همانزمان این اجرا فیلمبرداری شد و در اختیار ما قرار گرفت، اما آن را منتشر نکردیم تا اکنون که فکر کردم به خاطر شرایط قرنطینهای که دچارش هستیم و مردم از شنیدن کنسرتها محروم هستند، فرصت خوبی باشد . البته در کنار آن، «کنسرتینو برای کمانچه و ارکستر» را تقدیم میکنم به تمام موسیقیدانان و موسیقیدوستان سرزمینام.»
اما این اثر نیز چون بسیاری دیگر از آثار این استاد آهنگساز در ایران اجرا نشده است. «دور تا نزدیک»، «پوئم سمفونی خرمشهر و حلبچه»، «منظومه سمفونیك مولانا»، «بهاران آبیدر»، «بالهی شهرزاد»، «كوچههای چوارباخ»، «باغهای پژمان»، «پوئم سمفونیک كردی» ، «هیچ در هیچ»، «شباهنگام» و دهها اثر دیگر در حالیکه توسط ارکسترهای خارجی به اجرا درآمدهاند؛ مخاطب داخل ایران هیچگاه فرصت شنیدن آن را نداشته است. برای مثال «آواز صلح» و سمفونی «مولانا» توسط بسیاری از ارکسترهای مشهور دنیا (تنها سه بار در کانادا) اجرا شده است. «بهاران آبیدر» نیز علاوه بر ارکستر «داکلندز» به همراه آثار دیگری چون کنسرتینو برای سنتور و ... توسط ارکسترهای معروف سوئد و دوسلدورف جهان به اجرا درآمده است و توسط ارکستر سمفونیک تهران نه. آهنگساز این آثار میگوید: «ارکستر سمفونیک تهران سالهاست که کارهایی تکراری، ساده و ابتدایی را اجرا میکند، البته زمانی که آقای «علی رهبری» مدیریت این ارکستر را برعهده داشتند؛ آثار مهمی از موسیقی کلاسیک اجرا میشد، ایشان یکی از رهبرانی است که میتواند سطح این ارکستر را تا حد زیادی ارتقا دهد؛ اما در این سالها تنها کارهایی عامهپسند روی صحنه رفتهاند.»
استاد برجستهی موسیقی ایران ادامه میدهد: «در تمام دوران فعالیت ارکستر سمفونیک تهران در بعد از انقلاب، هیچگاه به من پیشنهاد داده نشد تا آثارم توسط این ارکستر اجرا شود؛ حتی چندین سال پیش نتهای یک قطعه را به آنان دادم (که همچنان هم آن را دارند)، اما از آنجا که قطعهی مشکلی بود، اجرا نشد. متاسفم بگویم این ارکستر علاقهای به اجرای آثار آهنگسازان ایرانی ندارد.»
«کنسرتینو برای کمانچه و ارکستر» را «اردشیر کامکار» اجرا کرده است؛ اما آیا این انتخاب تنها بهخاطر پیوند خونی میان استاد آهنگساز و نوازندهی نامی کمانچه بوده است؟ وقتی این سوال را از «هوشنگ کامکار» میپرسیم، با قطعیت جواب میدهد: «اردشیر را همه میشناسند و نیازی به توضیحات من نیست، اما به شکل قطعی میگویم که او تنها نوازندهای است که میتوانست این اثر را اجرا کند. او برخلاف بسیاری دیگر از نوازندگان کمانچه آرتیست بازی در نمیآورد، با دستش روی پوست ساز نمیزند، کمانچه را برنمیگرداند. او در این سالها تکنیک این ساز را ارتقای بسیاری داده است. او پوزیسیونهای بالا را به راحتی اجرا میکند. به جرات میتوانم بگویم دیگر نوازندگان این ساز حتی یک جمله از این قطعه را نمیتوانند اجرا کنند.»
«هوشنگ کامکار» به این قابلیت برادرش اشاره دارد که با استفاده از تکنیکهای خاص، توانسته چهرهای دیگر از تواناییهای این ساز را بهنمایش بگذارد و با تکیه بر تواناییهای خود دست به ابتکارات بدیعی زده و از این رهگذر کمانچه را بهسازی فوقالعاده تأثیرگذار و وجدآور مبدل کردهاست. این استاد آهنگساز، البته تاکید میکند که با ساز جوانانی که در این حوزه مینوازند، آشنایی ندارد و تنها دربارهی کسانی حرف میزند که سازشان را شنیده و در جامعه معرفی شدهاند.
او این قطعه را اثری در حوزهی موسیقی ملی ایران میداند: « همانطور که بارها توضیح دادهام (برای مثال در سیدی در گلستانه) آهنگسازی که میخواهد در این حوزه اثری خلق کند، میتواند از تمام تکنیکهایی که در موسیقی جهان وجود دارد، استفاده کند؛ اما بر اساس نغمهها و ملودیها و ویژگیهای موسیقی سنتی یا محلی ایران بنویسد و هویت ملی داشته باشد. البته اثری که در این ژانر خلق میشود، باید به طریقی باشد که مخاطب نیز بتواند با آن ارتباط برقرار کند. امیدوارم علاوه بر مخاطبان خاص، بخشی از مخاطبان عام نیز با این قطعه ارتباط برقرار کنند.»
«هوشنگ کامکار» اما از آن دست موسیقیدانانی است که همچنان، مداوم به نوشتن قطعه میپردازد. وقتی از او میپرسیم که چه آثاری آمادهی انتشار دارد، میگوید: «پیش از این دوران، آلبوم «مشتاق گل» را برای دریافت مجوز به دفتر موسیقی فرستاده بودم که البته هنوز مجوز آن نیامده و من امیدوارم که پس از فروکش کردن التهابات بیماری کرونا این اتفاق انجام شود. علاوه بر آن، در دوران قرنطینه، چند قطعه بر روی اشعاری از شاعرانی چون سعدی، حافظ، بیژن جلالی و م.آزاد نوشتهام که هماکنون شرایط ضبط آن به خاطر این ویروس وجود ندارد و علاوه بر آن صادقانه میگویم از نظر مالی نیز ضبط آنان برایم دشوار است. در این سالها تمام آثارم را با هزینههای شخصیام اجرا کردم، از آغاز زندگی تا کنون و بسیاری از این آثار نیز هیچ بازگشت مالی برای من نداشته و حتی گاه هزینههای ضبط نوازندهها را جبران نکردهاند.»
چهره بزرگ موسیقی ایران، به دعوت «یونیسف» این اثر را به نفع کودکان آوارهای اجرا کرد که از سوریه به کردستان عراق پناه آورده بودند.
آن کنسرت در سال 1395 در دو بخش اجرا شد. بخش اول را ارکستر سمفونیک بر اساس آثاری از او اجرا کرد که همین کنسرتینو کمانچه و ارکستر به همراه آواز صلح (با خوانندگی صبا کامکار و یک خواننده از گروه کر) و پوئم سمفونی حلبچه، پوئم سمفونی بهاران آبیدر از جملهی آنان است و در بخش دوم گروه کامکارها با خوانندگی بیژن کامکار و صبا کامکار قطعاتی از موسیقی سنتی ایران و موسیقی کردی را اجرا کردند.
او خود دربارهی اجرای اجرای این قطعات توسط ارکستر «داکلندز» میگوید: «من نتها را برای ارکستر فرستاده بودم و آنان چند هفتهای تمرین کردند تا زمان برگزاری کنسرت. همانزمان این اجرا فیلمبرداری شد و در اختیار ما قرار گرفت، اما آن را منتشر نکردیم تا اکنون که فکر کردم به خاطر شرایط قرنطینهای که دچارش هستیم و مردم از شنیدن کنسرتها محروم هستند، فرصت خوبی باشد . البته در کنار آن، «کنسرتینو برای کمانچه و ارکستر» را تقدیم میکنم به تمام موسیقیدانان و موسیقیدوستان سرزمینام.»
اما این اثر نیز چون بسیاری دیگر از آثار این استاد آهنگساز در ایران اجرا نشده است. «دور تا نزدیک»، «پوئم سمفونی خرمشهر و حلبچه»، «منظومه سمفونیك مولانا»، «بهاران آبیدر»، «بالهی شهرزاد»، «كوچههای چوارباخ»، «باغهای پژمان»، «پوئم سمفونیک كردی» ، «هیچ در هیچ»، «شباهنگام» و دهها اثر دیگر در حالیکه توسط ارکسترهای خارجی به اجرا درآمدهاند؛ مخاطب داخل ایران هیچگاه فرصت شنیدن آن را نداشته است. برای مثال «آواز صلح» و سمفونی «مولانا» توسط بسیاری از ارکسترهای مشهور دنیا (تنها سه بار در کانادا) اجرا شده است. «بهاران آبیدر» نیز علاوه بر ارکستر «داکلندز» به همراه آثار دیگری چون کنسرتینو برای سنتور و ... توسط ارکسترهای معروف سوئد و دوسلدورف جهان به اجرا درآمده است و توسط ارکستر سمفونیک تهران نه. آهنگساز این آثار میگوید: «ارکستر سمفونیک تهران سالهاست که کارهایی تکراری، ساده و ابتدایی را اجرا میکند، البته زمانی که آقای «علی رهبری» مدیریت این ارکستر را برعهده داشتند؛ آثار مهمی از موسیقی کلاسیک اجرا میشد، ایشان یکی از رهبرانی است که میتواند سطح این ارکستر را تا حد زیادی ارتقا دهد؛ اما در این سالها تنها کارهایی عامهپسند روی صحنه رفتهاند.»
استاد برجستهی موسیقی ایران ادامه میدهد: «در تمام دوران فعالیت ارکستر سمفونیک تهران در بعد از انقلاب، هیچگاه به من پیشنهاد داده نشد تا آثارم توسط این ارکستر اجرا شود؛ حتی چندین سال پیش نتهای یک قطعه را به آنان دادم (که همچنان هم آن را دارند)، اما از آنجا که قطعهی مشکلی بود، اجرا نشد. متاسفم بگویم این ارکستر علاقهای به اجرای آثار آهنگسازان ایرانی ندارد.»
«کنسرتینو برای کمانچه و ارکستر» را «اردشیر کامکار» اجرا کرده است؛ اما آیا این انتخاب تنها بهخاطر پیوند خونی میان استاد آهنگساز و نوازندهی نامی کمانچه بوده است؟ وقتی این سوال را از «هوشنگ کامکار» میپرسیم، با قطعیت جواب میدهد: «اردشیر را همه میشناسند و نیازی به توضیحات من نیست، اما به شکل قطعی میگویم که او تنها نوازندهای است که میتوانست این اثر را اجرا کند. او برخلاف بسیاری دیگر از نوازندگان کمانچه آرتیست بازی در نمیآورد، با دستش روی پوست ساز نمیزند، کمانچه را برنمیگرداند. او در این سالها تکنیک این ساز را ارتقای بسیاری داده است. او پوزیسیونهای بالا را به راحتی اجرا میکند. به جرات میتوانم بگویم دیگر نوازندگان این ساز حتی یک جمله از این قطعه را نمیتوانند اجرا کنند.»
«هوشنگ کامکار» به این قابلیت برادرش اشاره دارد که با استفاده از تکنیکهای خاص، توانسته چهرهای دیگر از تواناییهای این ساز را بهنمایش بگذارد و با تکیه بر تواناییهای خود دست به ابتکارات بدیعی زده و از این رهگذر کمانچه را بهسازی فوقالعاده تأثیرگذار و وجدآور مبدل کردهاست. این استاد آهنگساز، البته تاکید میکند که با ساز جوانانی که در این حوزه مینوازند، آشنایی ندارد و تنها دربارهی کسانی حرف میزند که سازشان را شنیده و در جامعه معرفی شدهاند.
او این قطعه را اثری در حوزهی موسیقی ملی ایران میداند: « همانطور که بارها توضیح دادهام (برای مثال در سیدی در گلستانه) آهنگسازی که میخواهد در این حوزه اثری خلق کند، میتواند از تمام تکنیکهایی که در موسیقی جهان وجود دارد، استفاده کند؛ اما بر اساس نغمهها و ملودیها و ویژگیهای موسیقی سنتی یا محلی ایران بنویسد و هویت ملی داشته باشد. البته اثری که در این ژانر خلق میشود، باید به طریقی باشد که مخاطب نیز بتواند با آن ارتباط برقرار کند. امیدوارم علاوه بر مخاطبان خاص، بخشی از مخاطبان عام نیز با این قطعه ارتباط برقرار کنند.»
«هوشنگ کامکار» اما از آن دست موسیقیدانانی است که همچنان، مداوم به نوشتن قطعه میپردازد. وقتی از او میپرسیم که چه آثاری آمادهی انتشار دارد، میگوید: «پیش از این دوران، آلبوم «مشتاق گل» را برای دریافت مجوز به دفتر موسیقی فرستاده بودم که البته هنوز مجوز آن نیامده و من امیدوارم که پس از فروکش کردن التهابات بیماری کرونا این اتفاق انجام شود. علاوه بر آن، در دوران قرنطینه، چند قطعه بر روی اشعاری از شاعرانی چون سعدی، حافظ، بیژن جلالی و م.آزاد نوشتهام که هماکنون شرایط ضبط آن به خاطر این ویروس وجود ندارد و علاوه بر آن صادقانه میگویم از نظر مالی نیز ضبط آنان برایم دشوار است. در این سالها تمام آثارم را با هزینههای شخصیام اجرا کردم، از آغاز زندگی تا کنون و بسیاری از این آثار نیز هیچ بازگشت مالی برای من نداشته و حتی گاه هزینههای ضبط نوازندهها را جبران نکردهاند.»
دیدگاهها
در 1:34 فالش میزنه
افزودن یک دیدگاه جدید