چهارشنبه، 5 اسفند 1394
متن ترانه
يه نفس مونده به بايان
يه قدم فاصله تا من
بزار اين قصه تموم شه
بيا با من بيا با من
تو مي خواستي شب بايان
شيون و مرثية باشه
تو نزاشتي دم اخر
بغض اين ترانه باشه
تو نفهميدي جرا من
دل به اين اينه بستم
تو نميخاستي بدوني
جرا اينه رو شكستم
كاش همون اول قصه
خنده هاتو كم ميكردم
كاش نميرسيدم اينجا
رد باًتوً كم ميكردم
من به انتها رسيدم
تو هنوز اول راهي
ولي تو دفتر عشقم
تو يه وازه سياهي
هميشه قصه همينه
نه سياهي نه سبيدي
ولي اين بار بد اوردي
اخر قصه رسيدي
اخر قصه رسيدي
افزودن یک دیدگاه جدید