دوشنبه، 25 آبان 1394
خواننده:
آهنگساز:
ترانهسرا:
تنظیمکننده:
همخوان:
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی
-
محسن چاوشی , سینا سرلک
-
محسن چاوشی
-
رضا صادقی , گروه سون , علی لهراسبی , علیرضا طلیسچی , امین حیایی , بابک مافی , احسان خواجه امیری , فرزاد فرزین , قاسم افشار , حمید هیراد , حجت اشرف زاده , هوروش , ماکان بند , مسعود صادقلو , مهدی جهانی , مهدی یغمایی , محمد علیزاده , محمد اصفهانی , محمد معتمدی , محسن چاوشی , محسن ابراهیم زاده , امید حاجیلی , رستاک حلاج , رضا بهرام , روزبه بمانی , روزبه نعمتالهی , سینا شعبانخانی , سیروان خسروی
-
علی زند وکیلی , علی یاسینی , علیرضا قربانی , امیرعباس گلاب , آرون افشار , گروه چارتار , احسان خواجه امیری , عماد طالبزاده , فرزاد فرزین , حمید عسکری , حجت اشرف زاده , گروه ژوان , مهدی احمدوند , مهرزاد امیرخانی , محسن چاوشی , محسن یگانه , رضا یزدانی , روزبه نعمتالهی , روزبه بمانی , سالار عقیلی , سامان جلیلی , شهاب مظفری , شهاب رمضان , سینا سرلک , نیما مسیحا
-
علیرضا قربانی , احسان خواجه امیری , رضا صادقی , محمد اصفهانی , محسن چاوشی , امیرعباس گلاب , علی لهراسبی , محسن ابراهیم زاده , حامد همایون , مسیح و آرش , بنیامین بهادری , سهراب پاکزاد , علی عبدالمالکی , امیر توسلی
-
علی زند وکیلی , علیرضا طلیسچی , رضا صادقی , بابک جهانبخش , امیر عظیمی , ایوان بند , محسن چاوشی , سینا سرلک , سهیل رحمانی , مسیح و آرش , بابک مافی , سیامک عباسی , حامد همایون , امید افخم , بهنام بانی , فرزاد فرخ , محمد علیزاده , رستاک حلاج , ایهام , حجت اشرف زاده , مهدی یراحی , امین بانی , محسن یگانه , رضا بهرام
-
محسن ابراهیم زاده , هوروش , امیرعباس گلاب , مهدی یغمایی , بابک جهانبخش , گروه سون , حمید هیراد , محمد علیزاده , آرون افشار , علیرضا طلیسچی , ماکان بند , مسعود صادقلو , شهاب مظفری , علی یاسینی , مهدی یراحی , امید حاجیلی , سینا شعبانخانی , روزبه نعمتالهی , محسن یگانه , بهنام بانی , محسن چاوشی
-
فریبرز لاچینی
-
محمد رضایی
-
محمد رضایی
متن ترانه
یه پاییز زرد و زمستون سرد و
یه زندون تنگ و یه زخم قشنگ و
غم جمعه عصر و غریبی حصر و
یه دنیا سوالو تو سینم گذاشتی
جهانی دروغ و یه دنیا غروب و
یه درد عمیق و یه تیزی تیغ و
یه قلب مریض و یه آه غلیض و
یه دنیا محالو تو سینم گذاشتی
رفیقم کجایی؟ دقیقا کجایی؟
کجایی تو بی من، تو بی من کجایی؟
یه دنیا غریبم
کجایی عزیزم
بیا تا چشامو تو چشمات بریزم
نگو دل بریدی
خدایی نکرده
ببین خواب چشمات با چشمام چه کرده
همه جا رو گشتم
کجایی عزیزم
بیا تا رگامو تو خونت بریزم
بیا روتو رو کن
منو زیر و رو کن
بیا زخمامو یه جوری رفو کن
عزیزم کجایی؟ دقیقا کجایی؟
کجایی تو بی من، تو بی من کجایی؟
یه زندون تنگ و یه زخم قشنگ و
غم جمعه عصر و غریبی حصر و
یه دنیا سوالو تو سینم گذاشتی
جهانی دروغ و یه دنیا غروب و
یه درد عمیق و یه تیزی تیغ و
یه قلب مریض و یه آه غلیض و
یه دنیا محالو تو سینم گذاشتی
رفیقم کجایی؟ دقیقا کجایی؟
کجایی تو بی من، تو بی من کجایی؟
یه دنیا غریبم
کجایی عزیزم
بیا تا چشامو تو چشمات بریزم
نگو دل بریدی
خدایی نکرده
ببین خواب چشمات با چشمام چه کرده
همه جا رو گشتم
کجایی عزیزم
بیا تا رگامو تو خونت بریزم
بیا روتو رو کن
منو زیر و رو کن
بیا زخمامو یه جوری رفو کن
عزیزم کجایی؟ دقیقا کجایی؟
کجایی تو بی من، تو بی من کجایی؟
دیدگاهها
خوب نبود
منظور آقای چاوشی تو این بیت که میگن بیا تا رگهامو تو خونت بریزم. منظورشون از رگ، رگ جان هستش به معنی شریان و آن رگی که به دل تعلق دارد. دوستانی که براشون مبهم هست یه سر به لغتنامه دهخدا بزنن چون همه فکر میکنن رگ فقط یک معنی داره، نه دوستان رگ معانی مختلفی داره و آقای چاوشی به زیبایی این ترانه رو گفتن
تاحالا شنیدید که میگن رگمو حاضرم برات بزنم؟ اینو میگیم چون(رگ=جانِ) و (خون=زندگیِ)
اینکه میگه رگمو تو خونت بریزم یعنی حاضرم جونمو واسه زندگیت بدم درواقع یعنی جونمو فدات کنم
یه سلامی هم بکنیم به بی سوادایی که به یه شعری که هیچی ازش نمیدونن ایراد میگیرن.
چطوری فیلسوف؟
حالا اگه این شعرو حسین صفا یه روزبه مینوشتن...!آقای واژه ها در ترکیب کلمات و چینش آرایه ها در کنار هم مهارت خاصی دارن!!!
بیا تا رگامو تو خونت بریزم...
رگ مجاز از جانه؟؟؟
اونایی که اینو میگن و به منتقدی که به اون زیبایی نقد کرد توهین میکنن باید ارجاعشون بدم به یک استاد ادبیات. همین و بس.
در فضا و جامعه ای که تعصب جلوی منطق رو میگیره و بعضیا به سادی توهین میکنن، نمیشه حرف زد!!!!!
بابا شعرش خیلیم خوبه شما اگه بلدین خودتون یه بیت شعر بگید!!آهنگ چهارمشم توو راهه!!
دوستان همیشه منتقد اینکه رگ معانی مختلفی داره کاملا درسته اینو میتونید از تو لغت نامه بخونید درضمن حتی اگه معنی دیگه رگ رو هم درنظر نگیریم بازم این بیت درسته چون یه جا به جایی ساده صورت گرفته واسه جور شدن قافیه و این تو ترانه کار اشتباهی نیست و کاملا درسته
ترانه با شعر فرق میکنه و میشه از این فن واسه جور شدن قافیه استفاده کرد. اینو به عنوان یه ترانه سرا میگم
میتونید به پیج خانم عاملی هم سر بزنید که از این ترانه حمایت کردن و تو پیجشون گذاشتن
خون و رگ اصولا نشونه غیرت و مردونگییه و اینکه بخواد رگاشو تو خون کسی بریزه نشون دهنده اینه که دلش میخواد طرف مقابل متعلق به اون باشه یعنی میگه مال من شی!
هرکسی عقاید مختلفی داره راجب این بیت ولی اگه احیانا کسی درک نکرد و برداشتی از این بیت نداشت دلیل نمیشه شعر بی معنی باشه!!!!!
امار چی میگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سه اهنگ چاوشی در صدر...مگه داریممممممم
چهار اهنگ جديد چاوشي همراه با كليپ اهنگ شهرزاد در صدر هستن
اول اینکه تعصب من نسبت به ادبیات و احساس هست نه به شخص خواننده، بعد اینکه متاسفم برای کسانی که اسم خودشون رو منتقد ادبیات گذاشتن و بعنوان دکتر چنان نقدهایی توی شعر ارایه میدن و هرچی که نتونن بفهمن رو به سخره ، احتمالا مترجم گوگل هم میتونه برای ایشون شاعر باشه چون طبق قاعده و قانون جمله بندی می کنه! متاسفم که گویا ایشان اصلا نمیدانند که عشق چیه و تلخی، شیرینی، درد و غم فراق و سوز و گداز های عاشقانه و بی قراریهای یک عاشق و خلاصه همه زیباییهای عشق رو که هزاران شاعر رو به شعر آورده با جمله ای مثل این جمله به سخره گرفته: " بنابراین آن کسی که این چیزهای ناجور و خطرناک را در سینه خواننده و راوی ماجرا گذاشته و غیبش زده، نباید آدم خوبی باشد، اما این راوی آن قدر آدم خوبی است که آن آدم غایب را با این کلمات دوستانه و مهربان صدا میکند "
برادر من ادبیات و شعر به حسی است که منتقل میکنه،" بیا تا رگهامو تو خونت بریزم بسته به هر فردی میتونه معناهای مختلفی داشته باشه و هرکس که با احساس باشه میتونه یه برداشت زیبا ازش بکنه ، اول اینکه حود جمله بسیار زیباست، دوم اینکه یه کار غیر ممکنه که انگار شاعر برا معشوقش هرکار عجیب غریبی با حیاتی ترین داراییهای وجودش انجام میده، و این جمله یجور این حس رو به آدم میگه که شاعر میخواد به معشوقش بگه بیا تا همه کاری برات بکنم و دنیارو به پات بریزم، سوم اینکه شاعر انقد بی قراره که دیگه همه چی رو جابجا میگه (که برخلاف لحن توهین آمیز آقای امینی خیلی هم موضوع قشنگیه)، چهارم اینکه شاعر داره مدام از یکی شدنش با معشوقش حرف میزنه و میخواد رگهاشو تو خونش بریزه و چشماشو تو چشماش بریزه و باهاش یکی بشه و ..... وااااااااااای که همه زیبایی ادبیات به نوآوریه وگرنه اگه میگفت بیا تا چشمامو تو چشمات بدوزم تو دوره ما قشنگ نمیشد، اگه میگفت بیا تا خونمو تو رگهات بریزم مسخره میشد ، وااااااای که شماها همون آدمهایی هستید که به هرچیز جدید که از فوانین و درس و مدرستون خارج بشه ایراد میگیرید ، دنیای شما توی درسها و قوانین از بر کرده شما خلاصه شده و کوچک هست و متاسفم که لذتی از تغییر ات نمیبرید
همه اینهارو گفتم اما فقط در یک جمله تکراری خلاصه میکنم : زیبایی و ارزش یک شعر به حسی هست که منتقل میکنه و این شعر ب حس عشق و تمنای وصال و فداکاری عاشق رو بینهایت زیبا میرسونه و واقعا زیباست،
اجرای فوق العاده استاد چاوشی و استاد سرلک هم تکمیلش کرده،
آقای چاووشی دست شما درد نکنه که شعر رو متمایل به ترانه می کنی و میخونی نه اینکه ترانه های کوچه بازاری که مغزهای پوک برای درکش کافیه تحویل ملت بدی....
صفحهها
افزودن یک دیدگاه جدید