مروری بر فعالیتهابی موسیقیایی مهران مدیری
ترانه كو ترانه كو؟ حرفاي عاشقانه كو؟
[ نویسنده: ميثم يوسفي ]
تشويق: نه ميموني نه ميري، چه كار اشتباهي!
شكي در اين نيست كه مهرانمديري هنرمند خلاق و تواناييست و يكي از چهرههاي محبوب فرهنگي و هنري ايران. همين محبوبيت هم باعث ميشود كه حتي وقتي در مقام خواننده با سه خواننده مطرح و تواناي ديگر اجراي زنده دارد، بيشتر از موسيقياش خود مهران مديري مورد توجه باشد، كسي كه تا ميخواست حرف بزند با تشويق مردم مواجه ميشد، بهطوري كه مجبور شد خواهش كند كه بگذارند سلام و احوالپرسي كند و دو كلمه بگويد و بعد تشويقها را ادامه بدهند. با اينهمه وجه رسانهاي/تصويري مهران مديري بسيار بيشتر از ديگر خصيصههاي فردي و هنرياش مورد توجه است، بسياري هنوز نميدانند كه او ميخواند، آلبوم دارد، تئاتر بازي كرده است، به حيوانات علاقه دارد، موزيكباز است و حتي اينكه قبل از شهرتش در مقام بازيگر و كارگردان يا همين چند وقت پيش دچار افسردگي شده بود، چيزي شبيه همان كه در مرد دوهزارچهره و مهران مديرياش ديديد. البته سه چهار سال پيش مدتي هم شايعاتي از قبيل اينكه يكي از خوانندگان لسآنجلسي برادر اوست در جامعه مطرح بود كه به زودي هم تب اين شايعات فروكش كرد. ميتوان گفت مديري از اولين بازيگراني بود كه سراغ موسيقي آمد، شايد هم موسيقي قبلترها سراغ او رفته بود.
ميهمانان: با من مسافريست!
در تابستان 79 آلبومي به بازار موسيقي آمد كه شايد نه آن سالها كسان زيادي از آمدنش باخبر شدند و نه بسياري از طرفداران اين هنرمند هنوز از وجود چنين آلبومي خبر دارند. گرچه بازار موسيقي ايران وضعيتي غيرقابل پيشبيني دارد و به سختي ميتوان گفت كه كدام آلبوم مورد پسند مردم قرار ميگيرد و كداميك نه، اما در اين آشفته بازار «از روي سادگي» آلبوم قابل تاملي بود، حتي اگر بر مدار بازار پاپ ما قرار نداشت و هنوز هم براي خيليها آلبومي خاص و متفاوتي است. مديري در اين آلبوم دو ملودي از بابك بيات خوانده است، شعرهاي آلبوم از سياوش كسرايي، علي باباچاهي، فرشته مومني، هاتف عليمرداني و افشين يداللهيست و مهرداد بلوچيان هم يك ملودي در آن دارد. بقيه ملوديها به همراه تنظيم قطعات بر عهده فردين خلعتبري بوده است، كسي كه شايد نگاه جدي مديري به موسيقي حاصل تشويقهاي او باشد. «از روي سادگي» قطعات دلنشيني مثل مسافر، پنجره، صبح عيد و ماهي نقرهاي دارد و سازبندي جالب آن در يكسري از قطعات، حال و هواي فيلمها و كافههاي دهه پنجاه اروپا را به آدمي منتقل ميكند. تك نوازيهاي آكاردئون و حضور فعال سازهايي مثل پيانو، ابوا، كلارينت و هورن حال و هواي عجيبي به آلبوم داده است. حتي در يكي از قطعات آندره آرزومانيان كلاوسن نواخته است.
تقديمنامهچه: از روي سادگي!
«ترانههايي خواندهام از سر دلتنگي، با اميدواري، از روي سادگي... تلاش كردهايم مجموعهاي از ترانه بسازيم، سرشار از متانت، سرشار از عشق. با جسارت و فروتني، اين مجموعه را به محمد نوري تقديم ميكنم.» اين يادداشتيست كه مديري در داخل بروشور آلبوم نوشته بود. اين تقديم كردن و شباهت لحن و رنگ صداي مديري به محمد نوري كافي بود كه تا مدتها همه فكر كنند كه مديري شاگرد نوري بوده است. چيزي كه او بعدها در مصاحبههاي مختلفاش تكذيب كرد و گفت كه فقط علاقهمند به صداي محمد نوري است.
پشت صحنه: تو منو اينجوري خواستي تك و تنها
خود مديري در بسياري از مصاحبهها دليل خواننده شدناش را تشويقهاي فردين خلعتبري ميداند. قصه از آنجا شروع ميشود كه يك روز در پشت صحنه برنامه نوروز 77 مهران مديري در حال خواندن آواز است و صداي او باعث جلب توجه خلعتبري ميشود و بحث همكاري و خواندن حرفهاي از همينجا شروع ميگردد. مديري علاوه بر آلبوم «از روي سادگي» دو همكاري ديگر هم با فردين خلعتبري داشت؛ ترانه تيتراژ سريال «مهر و ماه» و ترانه تيتراژ فيلم سينمايي «همنفس» به كارگرداني مهدي فخيمزاده كه هر دو بسيار بيشتر از آلبوماش مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفتند. خلعتبري هم در جاهاي مختلفي «همنفس» را موفقترين همكاري اش با مديري و موفقترين ترانه اجرا شده توسط او ميداند، هم از نظر موسيقيايي و هم از نظر استقبال مردم. نكته جالب اينجاست كه گويا مهران مديري اين ترانه را در استوديو در مدت بسيار كمتري از آنچه آهنگساز پيشبيني ميكرده خوانده است و اين مسئله با توجه به ملودي بسيار سخت كار و سلفژ نهچندان قوي مديري مسئله قابل توجهيست. شايد همان باهوش بودن اين هنرمند و البته گوش قوياش در بخش موسيقي سبب توفيق او در ارائه كارهايي از اين دست باشد.
پيشنهاد بيشرمانه: امشب از فاصله بين دو موج، ماهي نقرهاي ياد تو را ميگيرم...
«موسيقي را از خيلي سال قبلتر، هميشه كاركردم و شنيدم، بهخصوص موسيقي كلاسيك را بهخاطر فضايي كه در خانواده ام بود. برادرم پيانيست بود. از خيلي سال پيش هم همينجوري بيخودي ميخواندم. اما خواننده شدنم به پيشنهاد فردين خلعتري بود. گفت بيا و بخوان كه اين كار راكردم. اينكه چه بازتابي داشت، نميدانم، يكي از علاقههاي اصلي وايدهآلها در زندگيام همين است و خواندن را به شدت دوست دارم، چون مرا راضي ميكند. فكر ميكنم به شنونده حس خوبي منتقل ميكنم. چون سعي ميكنم به طبيعت نزديكتر باشد. حالا موسيقي به همان اندازه كار سينما و تلويزيون برايم مهم است.» البته مديري قبلترها هم تلاشي براي خواندن داشته است. او آلبومي را با شعرهاي هاتف عليمرداني دكلمه كرده و در چند قطعه از يك كار كودك به كارگرداني بهروز غريبپور خوانده بود. «خيلي كوه ميرفتم. دوستانم مرا مجبور ميكردند تا بخوانم و بعد سعي كردم كمي جدي اين كار را انجام دهم. بعد رفتم راديو و در كلاس شركت كردم تا تعليم موسيقي سنتي ببينم. 2 تا 3 جلسه رفتم. شايد اين موضوع به19-20 سال پيش بر گردد. بعد فرصت نكردم ادامه بدهم، يعني ميشود گفت كه تعليم نديدم.» مديري در مورد سبك كارهايش هم ميگويد: «مثل كار طنزم كه تعريفي ندارد. در كنسرتهايم هم كسي بالاخره نفهميد كه چه بود. كلاسيك بود يا سنتي. شايد هم پاپ بود چون پاپ يك تعريف لغوي دارد و يك تعريفي كه كارهايي كه نشر ميشوند وشاد و شنگول هستند رامي گويند. اما با اين تعاريف پاپ هم نبود. چون خيلي تلخ بود و تم كلاسيك داشت.» البته همانطور كه گفتيم «از روي سادگي» در فروش بازار به موفقيت نرسيد كه خود مديري در اين رابطه ميگويد: «كار نگرفت، به همان دليل كه در شروع پاورچين نگرفت. يك كمدي روشنفكرانه و آوانگارد بود. از روي سادگي هم شكل روشنفكرانه داشت. انتخاب اشعار، خود موزيك و ... عامه پسند نشد چون آلبوم بسيار تلخ و خاصي بود.»
والس سوييت ناكجاآبادي: بيا بريم كوه، كدوم كوه؟
از مجموعه شبهاي برره بود كه مديري براي ساخت موسيقي متن و تيتراژ سريالاش سراغ بهرام دهقانيار رفت و همكاري آنها تا سريال مرد هزار چهره ادامه پيدا كرد. بازسازي و بازخواني يكي از ترانههاي فولكلور ايراني توسط مديري و دهقانيار با استقبال كمنظير مردم مواجه شد و شايد اين ترانه معروفترين آهنگي باشد كه اين خواننده خوانده است. دهقانيار اجراي 35 سال پيش يك گروه خراساني از تم خراساني تيتراژ شبهاي برره را در تلويزيون ديده بود و بعدها با اجراي سيما بينا. مديري هم از اينكار خوشش آمده بود و قرار بر استفاده از آن شده بود. مديري در موسيقي سريالهايش نظرات مستقيمي ميداد و معمولا ماحصل كار حاصل همفكري او و بهرام دهقانيار بود. اين همكاري از «شبهاي برره» به «باغ مظفر» رسيد، بهرام دهقانيار در مورد همكارياش با مديري در «باغ مظفر» و فضاي موسيقي آن ميگويد: «فضاي داخل باغ مظفر بيشتر به اواخر دوره قاجار ميخورد، پس از تمي نزديك به آن زمانها استفاده كرديم تا در واقع يك جستجوي نوستالژيك را در ذهن مخاطب به وجود آوريم. ملودي تيتراژ از درويشخان است و شعر از ملكالشعراي بهار. اجرايي كه من از اين كار داشتم برميگشت به سي سال قبل با صداي استاد شجريان. اين نسخه را با سازبندي تازهتر براي صداي آقاي مديري تنظيم كردم. ملودي كار در ماهور بود و جاهايي از كار به گوشه شكسته ميرفت كه براي اين قسمت من از تار استفاده كردم، نوازندگي تار را هم آقاي علي رزمي به عهده داشتند. براي موسيقي متن هم چون تقابل فضاي سنتي باغ مظفر و فضاي امروزي كه در بيرون از باغ جريان دارد و كنتراست نسل قديمي و جديد، معياري براي پارامتر طنز ميشود، از همان سازبندي تيتراژ به علاوه ريتمهاي غيرايراني استفاده كرديم. در ضمن من يك سري افكتهاي خاص را هم براي اين حس انتقالي مورد استفاده قرار دادم. مثلا از سه تار با افكتي كه به الكتريك گيتار وصل ميكنند به اسم فيزر استفاده كردم كه صداي خاص و تازهاي به ما داد.» همكاريهاي ايندو در «شبهاي برره» و «باغ مظفر» بيشتر حول تلفيقي از موسيقي فولكلور ايران، موسيقي كلاسيك و موسيقي سنتي بود، اما در مرد هزار چهره اين روند متوقف شد. استفاده از يكي از كارهاي انيگما در تيتراژ ابتدايي مرد هزار چهره به اصرار مهران مديري صورت گرفت، در حالي كه دهقانيار با اين مسئله موافق نبود. بعدها هم بهخاطر بينظميهايي كه در رساندن قسمتهاي سريال براي ساخت موسيقي بود و استفاده مديري در برخي از قسمتها از يكسري موزيك ديگر كه ساخته دهقانيار نبودند (در حالي كه اسم او به عنوان آهنگساز در تيتراژ كار ميخورد) باعث بروز كدورتهايي بين اين دو و عدم همكاريشان در مرد دوهزار چهره شد. البته دهقانيار هم بارها اعلام كرده بود كه ديگر دوست ندارد كار كودك و طنز بكند و بابت اينكه همه او را بهخاطر موفقيت همكاريهايش با مهران مديري و مرضيه برومند به عنوان آهنگساز طنز و كودك ميشناسند، خرسند نيست. دهقانيار فعاليت موسيقيايياش را هم با ساخت موسيقي «خونه مادربزرگه» آغاز كرده بود. البته گويا قبل از شروع سريال مرد دوهزار چهره مديري سراغ اين آهنگساز رفته بود و عدم رضايت خودش را از اينكه بهخاطر نبود تهيهكننده مجبور است كه فقط كار طنز بكند اعلام كرده بود، اما افسردگي و ناراحتي اين دو از تكرار توليد محصولات طنز به ساخت مرد دوهزار چهره توسط مديري و بدون بهرام دهقانيار انجاميد. اينبار مهران مديري قطعاتي را از موسيقيهاي مختلف به انتخاب فرهاد مديري در سريالش استفاده كرد كه اين هم حاشيهساز شد. پخش بخشهايي از «والس سوييت آرارات» در اين سريال بدون نام سازنده اثر يعني لوريس چكنواريان در تيتراژ باعث شد تا اين آهنگساز مطرح نسبت به اين كار مهران مديري اعتراض كند. البته پس از اين رويداد، مهران مديري با چكناواريان تماس گرفت و پس از مذاكراتي قرار شد تا در قسمتهاي بعدي نام وي به تيتراژ اضافه شود و از 11 فروردين سريال تلويزيوني «مرد دوهزار چهره» با نام لوريس چكناواريان در تيتراژ به روي آنتن رفت. شايد اگر فروتني چكنواريان و علاقهاش به سريال مديري نبود و اگر بحث كپيرايت در ايران قانونيتر بود، مديري اينبار نميتوانست به راحتي از اين موضوع خلاص شود.
پايان: غصههامو بيصدا زمزمه كردم
فعاليت موسيقيايي مهران مديري با همه فراز و فرودهايش همچنان ادامه دارد. او كه در كنسرت مشترك يونيسف به همراه گروه داركوب به اجرا پرداخت منتظر كنسرتش با اين گروه است و بعد از آن هم شايد آلبومي تازه را به بازار عرضه كند. فردين خلعتبري سعي ميكند در مورد فعاليتهاي اخير مديري كه بهنظر ميرسد به مذاقش خوش نيامده سكوت كند، ميگويد «اگر قرار باشد چيزي بگويم بايد از اجراهاي صحنهاي و كارهاي اخيرش بگويم كه ترجيح ميدهم اين كار براي بعد باشد. فكر ميكنم هنوز ميشود با مهران يك حركت موفق موسيقيايي انجام داد. بگذاراگر چنين شد بيشتر باهم صحبت كنيم.» پس منتظر فعاليتهاي مهران مديري در موسيقي ميمانيم. اگر مثل «از روي سادگي» باشد شايد جاييست كه بيشتر از فعاليتهاي تصويرياش به خودش شبيه است. تلخ و غمگين، هوشيار و بيدار، دلچسب و غمناك. «قصه غربت و سرگردونيهامو، براي پنجرهها زمزمه كردم، همنفس با شباي ابري و دلتنگ، غصههامو بيصدا زمزمه كردم، دنبال يه نيمه گمشده بودم، كه باهم يه سيب كاملو بسازيم، دنبال حريفي بودم كه من و ما، زندگيمونو به پاي هم ببازيم، يه ستارهم يه ستاره غريبه؛ گوشه يه كهكشون بينهايت، راهو گم كردمو سرگردون و تنهام، وسط يه آسمون بينهايت...»پينوشت: تيترها و شعرها قسمتهايي از ترانههاي اجرا شده توسط مهران مديري هستند.
تشويق: نه ميموني نه ميري، چه كار اشتباهي!
شكي در اين نيست كه مهرانمديري هنرمند خلاق و تواناييست و يكي از چهرههاي محبوب فرهنگي و هنري ايران. همين محبوبيت هم باعث ميشود كه حتي وقتي در مقام خواننده با سه خواننده مطرح و تواناي ديگر اجراي زنده دارد، بيشتر از موسيقياش خود مهران مديري مورد توجه باشد، كسي كه تا ميخواست حرف بزند با تشويق مردم مواجه ميشد، بهطوري كه مجبور شد خواهش كند كه بگذارند سلام و احوالپرسي كند و دو كلمه بگويد و بعد تشويقها را ادامه بدهند. با اينهمه وجه رسانهاي/تصويري مهران مديري بسيار بيشتر از ديگر خصيصههاي فردي و هنرياش مورد توجه است، بسياري هنوز نميدانند كه او ميخواند، آلبوم دارد، تئاتر بازي كرده است، به حيوانات علاقه دارد، موزيكباز است و حتي اينكه قبل از شهرتش در مقام بازيگر و كارگردان يا همين چند وقت پيش دچار افسردگي شده بود، چيزي شبيه همان كه در مرد دوهزارچهره و مهران مديرياش ديديد. البته سه چهار سال پيش مدتي هم شايعاتي از قبيل اينكه يكي از خوانندگان لسآنجلسي برادر اوست در جامعه مطرح بود كه به زودي هم تب اين شايعات فروكش كرد. ميتوان گفت مديري از اولين بازيگراني بود كه سراغ موسيقي آمد، شايد هم موسيقي قبلترها سراغ او رفته بود.
ميهمانان: با من مسافريست!
در تابستان 79 آلبومي به بازار موسيقي آمد كه شايد نه آن سالها كسان زيادي از آمدنش باخبر شدند و نه بسياري از طرفداران اين هنرمند هنوز از وجود چنين آلبومي خبر دارند. گرچه بازار موسيقي ايران وضعيتي غيرقابل پيشبيني دارد و به سختي ميتوان گفت كه كدام آلبوم مورد پسند مردم قرار ميگيرد و كداميك نه، اما در اين آشفته بازار «از روي سادگي» آلبوم قابل تاملي بود، حتي اگر بر مدار بازار پاپ ما قرار نداشت و هنوز هم براي خيليها آلبومي خاص و متفاوتي است. مديري در اين آلبوم دو ملودي از بابك بيات خوانده است، شعرهاي آلبوم از سياوش كسرايي، علي باباچاهي، فرشته مومني، هاتف عليمرداني و افشين يداللهيست و مهرداد بلوچيان هم يك ملودي در آن دارد. بقيه ملوديها به همراه تنظيم قطعات بر عهده فردين خلعتبري بوده است، كسي كه شايد نگاه جدي مديري به موسيقي حاصل تشويقهاي او باشد. «از روي سادگي» قطعات دلنشيني مثل مسافر، پنجره، صبح عيد و ماهي نقرهاي دارد و سازبندي جالب آن در يكسري از قطعات، حال و هواي فيلمها و كافههاي دهه پنجاه اروپا را به آدمي منتقل ميكند. تك نوازيهاي آكاردئون و حضور فعال سازهايي مثل پيانو، ابوا، كلارينت و هورن حال و هواي عجيبي به آلبوم داده است. حتي در يكي از قطعات آندره آرزومانيان كلاوسن نواخته است.
تقديمنامهچه: از روي سادگي!
«ترانههايي خواندهام از سر دلتنگي، با اميدواري، از روي سادگي... تلاش كردهايم مجموعهاي از ترانه بسازيم، سرشار از متانت، سرشار از عشق. با جسارت و فروتني، اين مجموعه را به محمد نوري تقديم ميكنم.» اين يادداشتيست كه مديري در داخل بروشور آلبوم نوشته بود. اين تقديم كردن و شباهت لحن و رنگ صداي مديري به محمد نوري كافي بود كه تا مدتها همه فكر كنند كه مديري شاگرد نوري بوده است. چيزي كه او بعدها در مصاحبههاي مختلفاش تكذيب كرد و گفت كه فقط علاقهمند به صداي محمد نوري است.
پشت صحنه: تو منو اينجوري خواستي تك و تنها
خود مديري در بسياري از مصاحبهها دليل خواننده شدناش را تشويقهاي فردين خلعتبري ميداند. قصه از آنجا شروع ميشود كه يك روز در پشت صحنه برنامه نوروز 77 مهران مديري در حال خواندن آواز است و صداي او باعث جلب توجه خلعتبري ميشود و بحث همكاري و خواندن حرفهاي از همينجا شروع ميگردد. مديري علاوه بر آلبوم «از روي سادگي» دو همكاري ديگر هم با فردين خلعتبري داشت؛ ترانه تيتراژ سريال «مهر و ماه» و ترانه تيتراژ فيلم سينمايي «همنفس» به كارگرداني مهدي فخيمزاده كه هر دو بسيار بيشتر از آلبوماش مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفتند. خلعتبري هم در جاهاي مختلفي «همنفس» را موفقترين همكاري اش با مديري و موفقترين ترانه اجرا شده توسط او ميداند، هم از نظر موسيقيايي و هم از نظر استقبال مردم. نكته جالب اينجاست كه گويا مهران مديري اين ترانه را در استوديو در مدت بسيار كمتري از آنچه آهنگساز پيشبيني ميكرده خوانده است و اين مسئله با توجه به ملودي بسيار سخت كار و سلفژ نهچندان قوي مديري مسئله قابل توجهيست. شايد همان باهوش بودن اين هنرمند و البته گوش قوياش در بخش موسيقي سبب توفيق او در ارائه كارهايي از اين دست باشد.
پيشنهاد بيشرمانه: امشب از فاصله بين دو موج، ماهي نقرهاي ياد تو را ميگيرم...
«موسيقي را از خيلي سال قبلتر، هميشه كاركردم و شنيدم، بهخصوص موسيقي كلاسيك را بهخاطر فضايي كه در خانواده ام بود. برادرم پيانيست بود. از خيلي سال پيش هم همينجوري بيخودي ميخواندم. اما خواننده شدنم به پيشنهاد فردين خلعتري بود. گفت بيا و بخوان كه اين كار راكردم. اينكه چه بازتابي داشت، نميدانم، يكي از علاقههاي اصلي وايدهآلها در زندگيام همين است و خواندن را به شدت دوست دارم، چون مرا راضي ميكند. فكر ميكنم به شنونده حس خوبي منتقل ميكنم. چون سعي ميكنم به طبيعت نزديكتر باشد. حالا موسيقي به همان اندازه كار سينما و تلويزيون برايم مهم است.» البته مديري قبلترها هم تلاشي براي خواندن داشته است. او آلبومي را با شعرهاي هاتف عليمرداني دكلمه كرده و در چند قطعه از يك كار كودك به كارگرداني بهروز غريبپور خوانده بود. «خيلي كوه ميرفتم. دوستانم مرا مجبور ميكردند تا بخوانم و بعد سعي كردم كمي جدي اين كار را انجام دهم. بعد رفتم راديو و در كلاس شركت كردم تا تعليم موسيقي سنتي ببينم. 2 تا 3 جلسه رفتم. شايد اين موضوع به19-20 سال پيش بر گردد. بعد فرصت نكردم ادامه بدهم، يعني ميشود گفت كه تعليم نديدم.» مديري در مورد سبك كارهايش هم ميگويد: «مثل كار طنزم كه تعريفي ندارد. در كنسرتهايم هم كسي بالاخره نفهميد كه چه بود. كلاسيك بود يا سنتي. شايد هم پاپ بود چون پاپ يك تعريف لغوي دارد و يك تعريفي كه كارهايي كه نشر ميشوند وشاد و شنگول هستند رامي گويند. اما با اين تعاريف پاپ هم نبود. چون خيلي تلخ بود و تم كلاسيك داشت.» البته همانطور كه گفتيم «از روي سادگي» در فروش بازار به موفقيت نرسيد كه خود مديري در اين رابطه ميگويد: «كار نگرفت، به همان دليل كه در شروع پاورچين نگرفت. يك كمدي روشنفكرانه و آوانگارد بود. از روي سادگي هم شكل روشنفكرانه داشت. انتخاب اشعار، خود موزيك و ... عامه پسند نشد چون آلبوم بسيار تلخ و خاصي بود.»
والس سوييت ناكجاآبادي: بيا بريم كوه، كدوم كوه؟
از مجموعه شبهاي برره بود كه مديري براي ساخت موسيقي متن و تيتراژ سريالاش سراغ بهرام دهقانيار رفت و همكاري آنها تا سريال مرد هزار چهره ادامه پيدا كرد. بازسازي و بازخواني يكي از ترانههاي فولكلور ايراني توسط مديري و دهقانيار با استقبال كمنظير مردم مواجه شد و شايد اين ترانه معروفترين آهنگي باشد كه اين خواننده خوانده است. دهقانيار اجراي 35 سال پيش يك گروه خراساني از تم خراساني تيتراژ شبهاي برره را در تلويزيون ديده بود و بعدها با اجراي سيما بينا. مديري هم از اينكار خوشش آمده بود و قرار بر استفاده از آن شده بود. مديري در موسيقي سريالهايش نظرات مستقيمي ميداد و معمولا ماحصل كار حاصل همفكري او و بهرام دهقانيار بود. اين همكاري از «شبهاي برره» به «باغ مظفر» رسيد، بهرام دهقانيار در مورد همكارياش با مديري در «باغ مظفر» و فضاي موسيقي آن ميگويد: «فضاي داخل باغ مظفر بيشتر به اواخر دوره قاجار ميخورد، پس از تمي نزديك به آن زمانها استفاده كرديم تا در واقع يك جستجوي نوستالژيك را در ذهن مخاطب به وجود آوريم. ملودي تيتراژ از درويشخان است و شعر از ملكالشعراي بهار. اجرايي كه من از اين كار داشتم برميگشت به سي سال قبل با صداي استاد شجريان. اين نسخه را با سازبندي تازهتر براي صداي آقاي مديري تنظيم كردم. ملودي كار در ماهور بود و جاهايي از كار به گوشه شكسته ميرفت كه براي اين قسمت من از تار استفاده كردم، نوازندگي تار را هم آقاي علي رزمي به عهده داشتند. براي موسيقي متن هم چون تقابل فضاي سنتي باغ مظفر و فضاي امروزي كه در بيرون از باغ جريان دارد و كنتراست نسل قديمي و جديد، معياري براي پارامتر طنز ميشود، از همان سازبندي تيتراژ به علاوه ريتمهاي غيرايراني استفاده كرديم. در ضمن من يك سري افكتهاي خاص را هم براي اين حس انتقالي مورد استفاده قرار دادم. مثلا از سه تار با افكتي كه به الكتريك گيتار وصل ميكنند به اسم فيزر استفاده كردم كه صداي خاص و تازهاي به ما داد.» همكاريهاي ايندو در «شبهاي برره» و «باغ مظفر» بيشتر حول تلفيقي از موسيقي فولكلور ايران، موسيقي كلاسيك و موسيقي سنتي بود، اما در مرد هزار چهره اين روند متوقف شد. استفاده از يكي از كارهاي انيگما در تيتراژ ابتدايي مرد هزار چهره به اصرار مهران مديري صورت گرفت، در حالي كه دهقانيار با اين مسئله موافق نبود. بعدها هم بهخاطر بينظميهايي كه در رساندن قسمتهاي سريال براي ساخت موسيقي بود و استفاده مديري در برخي از قسمتها از يكسري موزيك ديگر كه ساخته دهقانيار نبودند (در حالي كه اسم او به عنوان آهنگساز در تيتراژ كار ميخورد) باعث بروز كدورتهايي بين اين دو و عدم همكاريشان در مرد دوهزار چهره شد. البته دهقانيار هم بارها اعلام كرده بود كه ديگر دوست ندارد كار كودك و طنز بكند و بابت اينكه همه او را بهخاطر موفقيت همكاريهايش با مهران مديري و مرضيه برومند به عنوان آهنگساز طنز و كودك ميشناسند، خرسند نيست. دهقانيار فعاليت موسيقيايياش را هم با ساخت موسيقي «خونه مادربزرگه» آغاز كرده بود. البته گويا قبل از شروع سريال مرد دوهزار چهره مديري سراغ اين آهنگساز رفته بود و عدم رضايت خودش را از اينكه بهخاطر نبود تهيهكننده مجبور است كه فقط كار طنز بكند اعلام كرده بود، اما افسردگي و ناراحتي اين دو از تكرار توليد محصولات طنز به ساخت مرد دوهزار چهره توسط مديري و بدون بهرام دهقانيار انجاميد. اينبار مهران مديري قطعاتي را از موسيقيهاي مختلف به انتخاب فرهاد مديري در سريالش استفاده كرد كه اين هم حاشيهساز شد. پخش بخشهايي از «والس سوييت آرارات» در اين سريال بدون نام سازنده اثر يعني لوريس چكنواريان در تيتراژ باعث شد تا اين آهنگساز مطرح نسبت به اين كار مهران مديري اعتراض كند. البته پس از اين رويداد، مهران مديري با چكناواريان تماس گرفت و پس از مذاكراتي قرار شد تا در قسمتهاي بعدي نام وي به تيتراژ اضافه شود و از 11 فروردين سريال تلويزيوني «مرد دوهزار چهره» با نام لوريس چكناواريان در تيتراژ به روي آنتن رفت. شايد اگر فروتني چكنواريان و علاقهاش به سريال مديري نبود و اگر بحث كپيرايت در ايران قانونيتر بود، مديري اينبار نميتوانست به راحتي از اين موضوع خلاص شود.
پايان: غصههامو بيصدا زمزمه كردم
فعاليت موسيقيايي مهران مديري با همه فراز و فرودهايش همچنان ادامه دارد. او كه در كنسرت مشترك يونيسف به همراه گروه داركوب به اجرا پرداخت منتظر كنسرتش با اين گروه است و بعد از آن هم شايد آلبومي تازه را به بازار عرضه كند. فردين خلعتبري سعي ميكند در مورد فعاليتهاي اخير مديري كه بهنظر ميرسد به مذاقش خوش نيامده سكوت كند، ميگويد «اگر قرار باشد چيزي بگويم بايد از اجراهاي صحنهاي و كارهاي اخيرش بگويم كه ترجيح ميدهم اين كار براي بعد باشد. فكر ميكنم هنوز ميشود با مهران يك حركت موفق موسيقيايي انجام داد. بگذاراگر چنين شد بيشتر باهم صحبت كنيم.» پس منتظر فعاليتهاي مهران مديري در موسيقي ميمانيم. اگر مثل «از روي سادگي» باشد شايد جاييست كه بيشتر از فعاليتهاي تصويرياش به خودش شبيه است. تلخ و غمگين، هوشيار و بيدار، دلچسب و غمناك. «قصه غربت و سرگردونيهامو، براي پنجرهها زمزمه كردم، همنفس با شباي ابري و دلتنگ، غصههامو بيصدا زمزمه كردم، دنبال يه نيمه گمشده بودم، كه باهم يه سيب كاملو بسازيم، دنبال حريفي بودم كه من و ما، زندگيمونو به پاي هم ببازيم، يه ستارهم يه ستاره غريبه؛ گوشه يه كهكشون بينهايت، راهو گم كردمو سرگردون و تنهام، وسط يه آسمون بينهايت...»پينوشت: تيترها و شعرها قسمتهايي از ترانههاي اجرا شده توسط مهران مديري هستند.
منبع:
نسیم هراز
تاریخ انتشار : یکشنبه 6 اردیبهشت 1388 - 00:00
دیدگاهها
ببخشید آقای مدیری کنسرت جدید ندارن؟ آلبوم تازه چه طور؟
merci :)
اصلا نمیشه ترانه رو دانلود کرد لطفا مشکل رو حل کنید
میشه موسقی متن سریال ( نه تیتراژ ) باغ مظفر رو واسه دانلود بزارین یا حداقل اسمشو بگین ممنون
افزودن یک دیدگاه جدید