ما فراموشكاران، گناهكاريم
[ محمدرضا شجریان ]
من این یادداشت را از سر خشم و درد مینویسم. مهم نیست امروز چندمین سالگرد زلزله بم است. مهم نیست که آلودگی هوا در شهرهای ما کشنده شده است، مهم نیست که رودها و دریاچهها را نابود کردهایم، مهم نیست که محیط زندگی را با دستهای خود، حریصانه از بین بردهایم و هزار مساله مشابه دیگر، هیچ کدام مهم نیستند. مهم آن است که فراموش کردهایم. اگر کسی به تقویم نگاهی نیندازد، روز وقوع زلزله بم را به یاد نمیآورد. تالابهای خشک شده را فراموش کردهایم، دریاچه ارومیه را هم فراموش خواهیم کرد و هولناکتر از همه اینکه فراموش کردهایم در کدام سرزمین زندگی میکنیم. فراموش کردهایم که این سرزمین زلزلهخیز، خشک است و کمآب و فراموش کردهایم که نیاکان ما در همین سرزمین خشک، چه هوشمندانه، آب را نگه میداشتند. با طبیعت کنار میآمدند و یادشان بود که در چنین سرزمینی چگونه باید زیست. ما زیستن در این سرزمین را فراموش کردهایم و هولناکتر آنکه نمیخواهیم به یاد بیاوریم. نیاز داریم که نیشتریبرداریم و به جان وجدان و روح خود بیفتیم. ما در برابر زلزله بم، گناهکاریم. در برابر جانهای از دست رفته، گناهکاریم.
در پیش چشم میبینم که مردگان بم- و همه فاجعههای طبیعی دیگر- بر ما چشم دوختهاند و به ما میگویند ما قربانی خانههای سست شدیم و شما که بعد از ما زنده ماندید، چرا فرزندان به جا مانده ما را فراموش کردید؟ من از شرم، نگاهم را میدزدم و به زمین خیره میشوم. چه بگویم، بگویم هنوز زندگی بر همان مدار است که بود؟ بگویم «قهر طبیعت» است؟ آیا فراموشی ما «قهر طبیعت» است؟
آری مهم نیست که پنجم دی ماه ۱۳۸۲ در بم زلزله آمد. چه تفاوت دارد که یک سال گذشته باشد یا ۱۰ سال یا ۲۰ سال. مهم آن است که درد بم در خاطر نماند. وجدانها آسوده و همه سرگرم کار و بار خویش شدهاند. اگر هم در سالگرد زلزله، یادی از بم میشود، اشعار احساساتی و پرسوز و گداز خوانده میشود. بر خود نهیب میزنم. ما نیازمند نهیبی به خود هستیم.
منبع:
اعتماد
تاریخ انتشار : شنبه 7 دی 1392 - 09:16
دیدگاهها
با سلام.درد استاد قابل درک و حس کردن است. اما انگار که خروارها خاک در سوراخ گوشها نشسته و کسی نمیشنود...حتی اگر فریاد هم بزنیم انگار که در ظرف شیشه ایه در بسته ای هستیم و صدایمان به جایی درز نمیکند...همین روزهاست که دوباره در بمی دیگر غمی دیگر ببار آید و ما همچنان نشنویم و نبینیم . تا مگر این که این غم مستقیما بما برسد یا مگر که نهیب استاد و ازین دست کارساز شود....
باسلام
توجه بی نظیر استاد در همه مقوله ها قابل تقدیر است...
امید به آنکه با تلنگر این بزرگان بیدار شویم..
...من از زمانى كه قلب، خود را گم كرده است مى ترسم
من از تصور بيهودگى اين همه دست
و از تجسم بيگانگى اين همه صورت ميترسم
من مثل دانش آموزى كه درس هندسه اش را ديوانه وار دوست ميدارد تنها هستم
و فكر ميكنم كه باغچه را ميشود به بيمارستان برد
من فكر ميكنم...
من فكر ميكنم...
من فكر ميكنم...
و قلب باغچه در زير آفتاب ورم كرده
و ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تهى ميشود...
(( فروغ فرخزاد))
بزرگ ترین نظر سنجی موسیقی ایران هر شب ساعت 19:30 شبکه شما هفت ترانه از بهترین های پاپ -سنتی – فولکلر
از بچه ها کسی هفت ترانه میبینه واقعا ترکونده
باغ هنر بم چه شد استاد. خود شما که یک پروژه را شروع کردید نتوانستید آن را تمام کنید. از بقیه که هیچ امکاناتی ندارندو در فقر دست و پا می زنند چه انتظاری دارید؟
از اینکه در مراسم تجلیل استاد آواز ایران (ایرج) شرکت و متواضعانه سخنرانی کردین ازتون ممنونیم.
واقعا به داشتن چنین استادی افتخار باید کرد
نوشته دردناکی بود
به امید یه روز خوب
خود شما هم در زمره همین فراموشکارانید چرا که نوشته شما هم به جای آنکه در روز پنج شنبه و درست 5 مهر منتشر شود دو روز بعد منتشر شد و به گمان ما شما هم فراموش کرده بودید و از قرار یکی در ینگه دنیا به شما یاد آوری کرد که بابا بده تویی که روزی خودت باغ هنر بم را راه انداختی بالاخره یک متنی به این مناسبت بده و البته وظیفه این نوشته هم طبق معمول یکی از همراهان شما زحمتش را کشید تا شما هم یک سخنی و پیامی گفته باشید.
ما فراموشکاران گناهکاریم...
شاید گناه بزرگ انسان فراموشکاری باشد ولی فراموشی جزوی از ذات طبیعت انسان است. ناچار فراموش میکند که فراموشی نبود مرگ عزیزان غیر قابل تحمل مینمود. رنجهای دیگران بر ما تحمیل میکنند تحمل پذیر نبود.
اینها همه قابل تقدیرست.
دوست ندارم اینجا بحث گسترده کنم و اصل مطلب جناب شجریان را لوث کنم.
ولی در این ده سال چه تعداد منزل از سوی مردم ساخته شد؟ چه شمار انبوه سازی از سوی بساز و بفروشها صورت گرفت؟ که اخیرا اصطلاح بساز و بنداز میگویند!
خود مردم چقدر آگاهی یافته اند؟
خود مردمی که هزران خانه تاکنون از زمان زلزله های طبس و رودبار و بم و غیره ساخته اند، چقدر به این اندیشه و عمل کرده اند که مثلا با ده درصد بیشتر سرمایه گذاری کردن در ساختمان مقاومت زلزه افازیش دهند.
آری روزی که مردم بینوای سیتان و بوچستان از خشکسالی و فقر به دیگر جاهای میکوچیدند مردم آذربایجان چکار میکردند. وقتی دریاچه های هامون و بختگان خشک میشد آنها چکار میکردند؟ آیا یادی از مردم سیستانی و بلوچ و بشاگردی کردند.
هنوز در این گام اول تردید دارید که ما همگی انسانیم و وقتی مسئله رنج انسانی باشد ایرانی و غیر ایرانی مطرح نیست و فارسی زبان و ترک زبان مطرح نیست و بلکه زدودن رنجهای بشری لازمست.
درود بر خسرو آواز ایران
به عنوان یه مدرس دانشگاه من نیز به نوبه خود بخاطر اینکه در مراسم تقدیر استاد ایرج شرکت کردید از جنابعالی سپاسگزارم.
از دغدغه های خاطر شما نیز در باب مسائل زیست محیطی کشور تشکر می کنم.
حمید مرادی/استاد و دانشیار دانشگاه.
درود بر استاد ارجمند و حساسیت های به جای ایشان. قابل توجه کسانی که از نیمه کاره ماندن باغ بم میگویند: این پروژه در اثر کارشکنی ها و سنگ اندازی های متعدد مسئولان استان کرمان وشهر بم ناتمام ماند.
سلام
با تشکر از علاقمندان استاد ایرج.
و خطاب به آقای شجریان :
همونقدر که شما به صدای استاد ایرج علاقه دارین استاد هم شما رو دوست دارن ولی شرایط طوریه که نمیشه این علاقه رو نشون داد.
زنده باد اساتید آواز ایران ایرج و شجریان.
درود و صد درود بر صدای آواز ملت ایران استاد ایرج. هنرمندی که هرگز خود را ارزان نفروخت و قریب شصت سال در موسیقی اصیل ایران چون یگانه ستاره ای تابناک درخشید.
خسته نباشید
بنده هم به نوبه خود از استاد شجریان به علت شرکت و سخنرانی عالی در مراسم تجلیل استاد ایرج تشکر می کنم. زادروز خجسته ایرج بزرگ، استاد آواز ایران رو نیز تبریک میگم.
افزودن یک دیدگاه جدید