دوشنبه، 20 مهر 1394
شماره مجوز: 2350/24591 به تاریخ 23/7/94 - دفتر موسیقی صدا و سیما
متن ترانه
راوي :
هر گل تازه رويد به هر سو
عطر خون تو دارد به گيسو
اي سر بي تن از تو خبر نيست
اي تن بي سر انگشترت كو؟
جان نشد سوي جانان نيايد
کس نمانده به ميدان نيايد
چون شفق تا به خونت نبينند
روز دنيا به پايان نيايد
عزا داران :
تشنگانيم و آب آوري نيست
جز سر نيزه بر تن سري نيست
راوي:
آفتاب از تماشا نگويد
شب از آن ماه زيبا نگويد
بگذرد باد ازينجا چه حاصل
شرح اين قصه با ما نگويد
يا تقلاي جان كندني نيست
يا برآن كشتگان شيوني نيست
يا همه غرق در خاك و خونند
يا كه او هست و جان در تني نيست
يك به يك چون كه افتد علم ها
كي نشان ماند از خيمه فردا
باغ بي برگم از باد پاييز
بيد مجنونم از داغ ليلا
اي به فرياد طفلان رسيده
تشنگي بر لب آب ديده
راز عشق تو را تيغ و شمشير
بر لب آرد بريده بريده
لحظه ي سرخ اعجازت آمد
ماندي و وقت پروازت آمد
اي گلوي به تاراج رفته
بر سر نيزه آوازت آمد
عزا داران :
تشنگانيم و آب آوري نيست
جز سر نيزه بر تن سري نيست
هر گل تازه رويد به هر سو
عطر خون تو دارد به گيسو
اي سر بي تن از تو خبر نيست
اي تن بي سر انگشترت كو؟
جان نشد سوي جانان نيايد
کس نمانده به ميدان نيايد
چون شفق تا به خونت نبينند
روز دنيا به پايان نيايد
عزا داران :
تشنگانيم و آب آوري نيست
جز سر نيزه بر تن سري نيست
راوي:
آفتاب از تماشا نگويد
شب از آن ماه زيبا نگويد
بگذرد باد ازينجا چه حاصل
شرح اين قصه با ما نگويد
يا تقلاي جان كندني نيست
يا برآن كشتگان شيوني نيست
يا همه غرق در خاك و خونند
يا كه او هست و جان در تني نيست
يك به يك چون كه افتد علم ها
كي نشان ماند از خيمه فردا
باغ بي برگم از باد پاييز
بيد مجنونم از داغ ليلا
اي به فرياد طفلان رسيده
تشنگي بر لب آب ديده
راز عشق تو را تيغ و شمشير
بر لب آرد بريده بريده
لحظه ي سرخ اعجازت آمد
ماندي و وقت پروازت آمد
اي گلوي به تاراج رفته
بر سر نيزه آوازت آمد
عزا داران :
تشنگانيم و آب آوري نيست
جز سر نيزه بر تن سري نيست
دیدگاهها
عالیه
افزودن یک دیدگاه جدید