گپی خواندنی با نيما وارسته دربارهی بنيامين، حميد عسکری، زير بارون و...
«زير بارون» سليقهی من بود
موسیقی ما- علی بحرینی: «استودیوى نیما وارسته»! این اولین عبارتى بود كه باعث شد اسم او را بشنویم؛ حدود ده سال پیش!
وقتى كنسرتهاى خارجى براى گروه آریان جدى شد، عدم همراهى سیامك خواهانى ویولنیست محبوب آنها همه را نگران كرد اما در همان زمان عنوان شد نیما وارسته جایگزین او خواهد شد. نیما به جاى سیامك روى صحنه رفت و جاى خالى خواهانى در این اجراها اصلاً احساس نشد؛ حدود هفت سال پیش!
«دنیا دیگه مث تو نداره» را نیما وارسته تنظیم كرده است؛ همان كسى كه استودیو دارد و در گروه آریان ویولن مىزند. آلبوم «بنیامین 85» كه منتشر شد، نام او در ماركت موسیقى پاپ ایران بیشتر از همیشه به گوش رسید با این وجود دو ضلع از مثلث بنیامین - فرید احمدى و نیما وارسته ترجیح دادند چندان مصاحبه نكنند؛ حدود چهار سال پیش!
نیما وارسته گرچه در موسیقى ایران هم پركار بوده و هم موفق اما تاكنون در گفتگوهاى رسانهاى حضور كمرنگى داشته است. انتشار همزمان آلبومهاى «زیر بارون» و «كما- 2» با تنظیمهاى او بهانهاى شد براى این گفتوگو. تردیدى نیست كه بسیارى از علاقمندان موسیقى دوست دارند از دیدگاههاى او مطلع شوند و از گذشته نیما وارسته بدانند. به همین دلیل فرصت را غنیمت شمردم و با او یك گفتوگوى طولانى انجام دادم. این توضیح را ضرورى مىدانم كه در طول مصاحبه اصلاً به دنبال «چالش» نبودم، چون نمىخواستم نیما وارسته چنین تصور كند كه دیدگاههاى منفى من نسبت به آلبوم «كما 2» او را وارد جریان جدیدى خواهد كرد. او به من اطمینان كرده بود و من باید به گونهاى از او مىپرسیدم كه هیچ خدشهاى به رابطه او با حمید عسكرى وارد نشود.
این چندمین مصاحبه رسمیات با مطبوعات است؟
فكر میكنم سومى باشد... نه چهارمى است!
چهار مصاحبه در ازاى انتشار چند قطعه؟
نمیدونم... خیلى... شاید پنجاه تا!
و چند كنسرت؟
آن هم پنجاه تا!
من فكر میكنم بیشتر از پنجاه بار در كنسرتها حضور داشتهاى!
... بله، بیشتر از گروه آریان شروع شد و در تمام كنسرتهاى خارجى آنها حضور داشتم. تازه قبل از آن هم با گروه «ساعت» كه عمرش طولانى نشد، كنسرت دادیم. با حمید عسكرى هم خیلى كنسرت داشتهایم. بله، تعداد كنسرتها خیلى بیشتر از پنجاه تا بوده!
در تنها كنسرت بنیامین كه خارج از كشور برگزار شد هم بودى؟
بله، رهبر اركستر بودم.
فكر نمىكنى كارهایى كه انجام دادهاى با تعداد مصاحبههایت تناسب ندارد؟!
آره، دقیقاً. همین الان متوجه شدم! تا حالا به این مسأله فكر نكرده بودم. تا حالا دوست داشتهام بیشتر كار كنم و وارد ماجراهاى حاشیهاى نشوم.
امروز كه جمعبندى مىكنی، به چه نتیجهاى مىرسى؟ فكر مىكنى استراتژىات درست بوده یا غلط؟
مثل اینكه اشتباه بوده. احساسم این است كه اشتباه بوده. كسانى بودهاند كه از نظر كارى، سطحشان پایینتر از من بوده اما خودشان را مطرح كردهاند.
این «نبودنها»یت فكر نمىكنى، حمله كردن به تو را هم راحتتر كرده است؟
بله، قبول دارم.
اولین قطعهاى كه با تنظیم تو منتشر شد، كدام بود؟
فكر مىكنم ده سال پیش بود كه یك قطعه را براى آقاى ثمین وطندوست تنظیم كردم و بعد هم با بنیامین همكارى كردم.
در فاصله این چند سال تنظیم نداشتى؟
بیشتر در استودیو فعال بودم و كار میكس و ریكورد و مسترینگ انجام مىدادم. نوازندگى هم قسمت دیگرى از فعالیتهاى من بود.
اگر بخواهیم خیلى به عقب برگردیم و بپرسیم اصلاً چرا به سمت موسیقى آمدى، چه جوابى مىدهى؟
تشویق مادربزرگم كه در هشت سالگى از من خواست تا ساز بزنم و پیشنهادش هم ویولن بود. از همان زمان ویولن زدم و وقتى به دبیرستان رفتم، اشتیاقم بیشتر شد تا كارهایم را ضبط كنم و از این بابت همیشه حسرت مىخورم چون امكانات زیادى در اختیارم نبود. از طرف دیگر امكان اینكه صداى سازها را روى هم بگذاریم و بشنویم وجود نداشت. دوست داشتم وقتى ویولن زدم، صدایش را كنار كیبورد یا پیانویى كه قبلاً با آنها آهنگى را زدهام بگذارم و تركیب آنها را بشنوم. این ذهنیت با من وجود داشت تا حدود دوازده سال پیش در منزل یكى از دوستانم امكانات اولیه براى آنچه سالهاى سال آرزویم بود را دیدم.
به خاطر همین «آرزو» بود كه وقتى موسیقى پاپ راه افتاد و تكنولوژى وارد ایران شد، جزو اولین كسانى بودى كه استودیو راه انداختى!
بله، من از اولین كسانى بودم كه یك استودیوى دیجیتال را تاسیس كردم، البته آن زمان فعالیت من و خیلىهاى دیگر رسمى نبود و فقط استودیوهایى مثل پاپ، بل و پژواك به صورت قانونى فعالیت مىكردند. من فعالیتم را با كامپیوتر در خانه شروع كردم و آن را تا افتتاح یك استودیو ادامه دادم.
فكر مىكنم اولین ضربهاى كه در موسیقى حرفهاى خوردى، به آلبوم بنیامین 85 برگردد. در این آلبوم تا جایى كه امكان داشت نادیده گرفته شدى! این آلبوم فقط با سه نفر (بنیامین، فرید احمدى و تو) شكل گرفت و بسیار سر و صدا كرد اما فكر مىكنم آن زمان هم استراتژىات این بود كه كنار باشى و وارد گود نشوى!
اگر موافق باشى قبل از هر چیز بگویم كه اصلاً همكارى من با این آلبوم چطورى شروع شد.
موافقم!
بنیامین با دو، سه تنظیمكننده حركتهاى اولیهاش را براى تولید آلبومش در استودیوهاى مختلف شروع كرده بود. یكى از این استودیوها هم استودیوى من بود. از من خواست تا كارهایش را ضبط كنم. تنظیمكنندهها كارهایشان را به استودیو مىآوردند و او از من درباره آهنگها و تنظیمها نظر مىخواست. یك خط در میان در مورد كارهایش نظر مىدادم چون قلباً دوست نداشتم در كار دیگران دخالت كنم. نظراتم براى بنیامین قابل قبول بود تا اینكه به من گفت: «تو كه نظرهایت اینقدر خوب است، چرا خودت تنظیم نمىكنى»! گفتم: «نیستم»! اصرار كرد و خلاصه یك آهنگ را برایش تنظیم كردم. كار را كه شنید، گفت: «هرچى تنظیم را تا حالا به استودیو آوردم، پاك كن»! گفتم: «یعنى چى»؟ گفت: «پول این كارها را من دادهام، همهشان را پاك كن»!
و همكارى شما شروع شد!
بله، به سرعت شروع كردیم و آهنگها یكىیكى جلو مىرفت. هرچه زمان گذشت، دقت و وسواس من هم شدیدتر شد. تمام ملودىهایى كه توسط او ساخته شده بود را اصلاح مىكردم و آنها را به شكل معقولى درمىآوردم. در نهایت هم حاصل كار ما آلبوم «بنیامین 85» بود. آن زمان قرار بود تمام منافع معنوى این آلبوم به صورت مساوى میان ما تقسیم شود اما به محض اینكه «مستر» را تحویل دادم، عملاً من حذف شدم. در مصاحبهها هم هیچ اسمى از من نیامد. خودش مىگفت: «من اسمت را مىگویم اما روزنامهها چاپش نمىكنند»! هرچه جلوتر رفتیم، دیدم كمرنگ و كمرنگتر مىشوم.
چرا فكرى به حال خودت نكردى؟
چكار مىتوانستم بكنم؟! دنبال این حرفها نبودم. به قول تو استراتژىام چیز دیگرى بود!
براى آلبوم بنیامین چقدر زمان گذاشتى؟
حدود دو سال.
بازتاب عمومى «بنیامین 85» به گونهاى بود كه حتى موسیقى این آلبوم هم به نام بنیامین تمام شد!
در این مرحله تكنیكهاى ظریفى به وجود آمد. شما اسم هیچ نوازندهاى را در این آلبوم نمىبینى! همان زمان كه طراحى اینسرت تمام شد به این مسأله اعتراض كردم و گفتم: «تمام سازها را در آلبوم من زدهام، چرا كسى نباید بفهمد من مثلاً ویولن زدهام؟» جواب داد: «وقتى من نوشتهام موسیقى این آلبوم مال نیما وارسته است، یعنى همه این كارها را تو انجام دادهاى»! از همان روزها بود كه ارتباط من «شُل» شد.
در بحبوحه همكارىات با فرید احمدى و بنیامین، قطعه «منو ببخش» را هم براى ناصر عبداللهى تنظیم كردى. موفقیت آن قطعه گواه این مسأله بود كه شما سه نفر مىتوانید یك «تیم» موفق باشید، حتى اگر خوانندهتان بنیامین نباشد. چرا این همكارى قطع شد؟
من از زاویه خودم مىتوانم به این سؤال جواب بدهم. اولین ملاكى كه براى همكارى با دیگران و حتى انتخاب دوستانم دارم، روراستى و صداقت است. اگر احساس كنم رابطه از صداقت دور مىشود، به هیچ عنوان ادامه نمىدهم. احساس مىكنم در اواخر رابطه ما یكرنگى وجود نداشت.
فكر مىكنى اگر همین اكیپ سه نفره، آلبوم دوم بنیامین را هم تولید مىكردند، چه اتفاقى مىافتاد؟
قطعاً مثل آلبوم اول نمىشد اما از این آلبوم كه امسال با صداى بنیامین بیرون آمد، خیلى بهتر مىشد!
فكر مىكنى اگر همكارى شما ادامه پیدا مىكرد، آلبوم دوم چقدر پایینتر از آلبوم اول قرار مىگرفت؟
شاید بیست درصد. در آلبوم اول، همه چیز با لطف خدا درست سرجایش قرار گرفته بود. من بعید مىدانم كه در آینده هم آلبومى مثل «بنیامین 85» منتشر شود. همچنان كه در سه چهار سال گذشته هم آلبومى در آن سطح بیرون نیامده است. در آن آلبوم تمام ترانهها، آهنگها و تنظیمها به خوبى با هم چفت شده بودند. آن زمان شرایط موسیقى هم به گونهاى بود كه مردم كارهاى داخلى را با فضاى آلبوم اول بنیامین تجربه نكرده بودند. من سبك جدیدى را ایجاد كردم كه خیلى خوب جواب داد. البته الان اسمش شده: «سبك بنیامینى»! گرچه همه كارهایش را من انجام دادم.
اگر قرار بود در آلبوم دوم بنیامین هم حضور داشته باشى، چه ویژگىهایى برایش به وجود مىآوردى؟
اگر اختیار آلبوم دست خودم بود، سعى مىكردم سبكها را باز هم مدرنتر كنم و كاملاً «بهروز» پیش برویم، روى ترانهها و ملودىها هم سختگیرى بیشترى داشته باشم و نظرهاى بهترى بدهم. مهمترین چیزى كه احساس مىكنم مىتوانستم نسبت به آلبومى كه امسال با صداى بنیامین منتشر شد، ایجاد كنم، چفت كردن صداى خواننده با موزیك بود. این اصل را در آلبوم اول به خوبى رعایت كردم. وقتى صداى بنیامین را مىشنوى كه مىخواند: «اگه یه وقت بغض مىكنم...» با تمام وجودت احساس مىكنى كه صداى خواننده با موزیك چفت شده است اما در آلبوم جدیدش من هیچ حسى از این بابت پیدا نمىكنم. از خیلىها هم پرسیدهام و با من موافق بودهاند. علتش هم برمىگردد به میكس كارها و هم دركى كه نسبت به فضاى آهنگ وجود نداشته است.
در آلبوم اول، بنیامین روى تنظیمها نظر مىداد؟
در حد كوتاه یا طولانى كردن زمان آهنگها بله، اما در مورد ساختار تنظیم خیر.
و گفتى كه تو ملودىهاى او را اصلاح مىكردى؟
بله، چون روى آكوردها تسلط نداشت و بعضاً مسیر را اشتباه مىرفت. تعداد موارد اصلاحى هم «كم» نبود. خیلى مواقع كلاً همه چیز آهنگ را درست مىكردم. مثلاً هیچكس نمىتواند آنطورى كه در این آلبوم شنیدیم «نه، نداره دنیا مثل تو» یك ملودى بسازد! این جور قسمتها، حاصل فضایى بود كه من در تلفیق موسیقى با ملودى اولیه او به دست آوردم.
در «بنیامین 85» چه آهنگى بیشتر از بقیه متعلق به نیما وارسته بود؟
«من امشب مىمیرم» را خیلى دوست داشتم و برایش تلاش زیادى داشتم. «دنیا دیگه مث تو نداره» هم در حقیقت «آرم» ما بود كه سبك آن را خودم درست كردم.
در كدام قطعه كمترین حضور را داشتى؟
در هیچكدام.
و ناگهان ارتباط شما قطع شد؟
بله، حدود دو ماه بعد از آلبوم، البته براى كنسرت باز هم با ترفندهاى اساسى به سراغم آمد. كسى نمىتوانست كارهاى كنسرت را انجام بدهد و به همین دلیل گفت: «من اشتباه كردم، بیا دوباره شروع كنیم»! از طرف دیگر به من وعده داد كه تعداد كنسرتها هم خیلى زیاد خواهد بود. گفت: «قرار است سالى سى كنسرت بگذاریم»! و بر همین اساس مرا مجاب كرد كه براى كنسرت اول هزار دلار دستمزد بگیرم. معلوم است اگر كسى قرار باشد فقط براى یك كنسرت، آهنگها را تنظیم كند، هفت، هشت هزار دلار دستمزد مىگیرد اما او بحث تعدد كنسرتها را پیش كشید و گفت: «براى هر اجرا، هزار دلار بگیر»! من هم قبول كردم اما در نهایت كنسرت اول ما، كنسرت آخرمان بود!
در همان یك كنسرت، تجربه خوبى را روى صحنه به دست آوردى؟
نه، كنسرت مهمى نبود! كنسرتهاى گروه آریان براى من تجربه و اهمیت بیشترى داشت.
آدمهایى مثل فرید احمدى یا محسن رجبپور، در آن زمان حركتى انجام ندادند تا همكارى تو با بنیامین قطع نشود؟
از طرف فرید احمدى نه، چون او با سیاستهاى خاصى عمل مىكند اما از طرف آقاى رجبپور تلاشهایى صورت گرفت، البته اگر رسماً پیشنهادى به من مىشد هم به شدت آن را رد مىكردم چون حالم خیلى بد بود!
حالت چرا بد بود؟
خودت را جاى من بگذار. اگر به اندازه من تلاش مىكردى و در هیچ جایى اسم خودت را نمىدیدى، حالت خوب مىشد؟ البته به نظر من این داستان «ریشهدار» بود. من نمىدانم چرا در بعضی از پروژه ها به من كم لطفی شد و از اینجور اتفاقات افتاد! واضحترین گواه من هم مربوط مىشود به گروه آریان. در تمام كنسرتهاى خارجى گروه آریان، من ویولن زدم اما در سىدى تصویرى آریان كه اخیراً منتشر شده فقط یك پلان از من وجود دارد. در آن پلان هم روی صحنه دیده نمی شوم! اما بارها و بارها در همین سىدى، سیامك را نشان مىدهند تا او بگوید در تكتك كنسرتهاى خارجى غایب بوده، اما یك بار از او نپرسیدند: «وقتى تو نبودى، چه كسى به جایت ویولن زد؟» همین یك ماه پیش براى این گروه در آهنگى كه براى یونیسف ساخته بودند، میكس را انجام دادم و آهنگ را با تغییراتى كه انجام دادم، به نقطه قابل قبولى رساندم اما باز هم اسمى از من برده نشد! براى آهنگى كه براى نوروز منتشر كردند هم در غیاب نینف امیرخاص، من زحمات زیادى كشیدم اما... بگذریم!
به كنسرتى كه براى دهمین سال تاسیس گروه آریان برگزار شد، دعوت شدى؟
بله!
رفتى؟
بله، با سهراب پاكزاد و امیر طبرى رفتم. ردیف جلو هم نشستیم اما به تماشاگران معرفى نشدیم! در حالى كه تا حالا به هر كنسرتى رفتهام، حتى اگر در پرتترین جاى سالن هم نشسته باشم، معرفىام كردهاند. همین چند شب پیش فقط 15 دقیقه به كنسرت بهنام ابطحى رفتم و بعد از آن به خاطر مشكل شخصى از برج میلاد بیرون آمدم اما در همان زمان كوتاه معرفى شدم. نمىدانم چرا در كنسرت گروه آریان، اسمى از من برده نشد و باز هم به من گفتند: «این كار به خاطر سیاست خاصى صورت گرفته» و از این جور حرفها!
فكر نمىكنى اشكالى در تو وجود دارد كه بر اساس آن نتوانى رابطه درازمدتى با همكارانت داشته باشى و آنها بخواهند تو را كمرنگ كنند. الان دو، سه سال است با حمید عسكرى همكارى مىكنى و نباید از حق بگذریم كه همیشه برایت سنگ تمام گذاشته است.
دوستان صمیمى من بیشتر از سه، چهار نفر نیستند و با هیچ كدام از آنها به اندازه حمید عسكرى صمیمى نیستم. همیشه آدم روراستى بوده و همه جا سعى كرده مرا «بالا» ببرد، چه در كنسرتها و چه در مصاحبهها. او تنها آدمى است كه احساس مىكنم در موسیقى حق مرا ادا كرده است.
با توجه به اینكه بنیامین و حمید عسكرى با آلبومهاى اولشان در سالهاى 84 و 85 در حقیقت آخرین آلبومهاى پرفروش و پرطرفدار پاپ را در فضاى «تینایجرى» ثبت كردند مىخواهم بدانم چقدر برایت مهم بود كه وقتى با یكى از آنها (بنیامین) كات مىكنى، به سمت دیگرى (حمید عسكرى) بروى؟
همكارى با حمید هیچ ربطى به مسأله عدم همكارى من با بنیامین نداشت. حمید قبل از اینكه آلبوم اولش منتشر شود به استودیوى من آمد. حتى میكس كارهایش هم همانجا انجام شد. ما از همان زمان با هم دوست شدیم. وقتى هم قرار شد با یكدیگر همكارى كنیم، چند ماه از آغاز دوستى ما گذشته بود.
اگر با بنیامین ادامه مىدادى، باز هم با حمید عسكرى همكارى مىكردى؟
بله.
به مشكل زمان برنمىخوردى، خصوصاً از این جهت كه عسكرى كنسرتهاى زیادى هم دارد؟
نه اصلاً، چون بلدم زمان را مدیریت كنم.
احتمال دارد در آینده هم با بنیامین كار كنى و هم با عسكرى؟
نه، هیچ وقت حاضر نمىشوم دوباره با بنیامین كار كنم اما جریان حمید كاملاً فرق مىكند. حمید روراستترین آدمى است كه دیدهام. ممكن است در جایى برخورد تندى داشته باشد اما به قول معروف «تو دلش هیچى نیست».
از نظر تو آلبوم اول عسكرى موفقتر بود یا آلبوم دومش؟
آلبوم اولش از نظر حسى بهتر بود اما از نظر «كوالیتى» و حتى تنظیم، «كما- 2» را آلبوم بهترى مىدانم.
درباره آلبومهاى بنیامین، نظر جالبى دادى و گفتى اگر آلبوم دوم او را هم خودت تنظیم میكردى، باز هم نسبت به آلبوم اول بیست درصد ضعیفتر مىشد. من این فرضیه را در مورد آلبومهاى حمید عسكرى هم صادق مىدانم و فكر مىكنم حتى اگر میلاد ترابى براى آلبوم دوم او حفظ مىشد، آلبوم دوم آنها هم با مقدارى افت مواجه مىشد. چون فضاى كارشان لو رفته بود اما سوالم این است: فكر نمىكنى آلبوم دوم عسكرى، نسبت به آلبوم اولش، بیشتر از حد تصور افت كرده است؟
حرف تو را قبول دارم. در اینترنت هم نظرها، مثل نظر توست اما در كنسرتها همه چیز فرق مىكند. نمىدانم معیار انتخاب را باید چه چیزى دانست. آمار فروش نشان مىدهد كه مردم استقبال كردهاند. ما یك هفته بعد از انتشار «كما - 2» در برج میلاد كنسرت داشتیم. مردم، آهنگهاى آلبوم جدید را حفظ بودند. این مسأله براى من خیلى عجیب بود. حتى آهنگ «فرشته» كه خیلىها در مطبوعات و اینترنت به آن اعتراض دارند، آهنگى بود كه تماشاگران یكصدا تقاضاى اجرایش را داشتند. حتى خودم با استفاده از «فرشته» در آلبوم حداقل به عنوان سرآلبومى مخالف بودم اما تماشاگران دوستش دارند!
تو با بنیامین به نتیجه ایدهآل رسیدهاى اما از او جدا مىشوى و با حمید عسكرى همكارى مىكنى كه قبلاً با میلاد ترابى به نتیجه مطلوب رسیده بود! در نهایت هم بنیامین و هم عسكرى به گفته خودت در كارهاى جدیدشان از نظر حسى افت مىكنند. سوالم این است: چرا این اكیپها باید در اوج موفقیت از هم بپاشند؟ آیا نباید در موسیقى پاپ ما آدمهایى «بزرگى» كنند و اجازه ندهند این همكارىهاى موفق قطع شود؟
وقتى تشكیلات وجود ندارد، نتیجهاش همین مىشود. ما حتى یك اتحادیه مفید و مختصر هم نداریم كه در آن دور هم جمع شویم و حرفهایمان را بزنیم.
روزى كه اختلاف تو با بنیامین شروع شد، آیا مىشد جلوى رشد آن را گرفت؟
شاید مىشد، چون این اختلاف از اول بزرگ نبود، اگر حق من ادا مىشد و كارى كه انجام داده بودم، «بىاجر» نمىماند، شاید الان من اینجورى حرف نمىزدم!
چرا همكارىات با سهیل تهرانى در آلبوم «باورم كن» كه تنظیمكننده تمام قطعات آن بودى، به نتیجه خوبى نرسید؟
به نظر من آلبوم سهیل تهرانى اصلاً منتشر نشد...
نمىفهمم! پارسال منتشر شد!
فكر مىكنم تیراژش آنقدر پایین بود كه بهتر است بگوییم اصلاً منتشر نشد! من حتى در میلاد نور هم اثرى از «باورم كن» ندیدم و این در حالى بود كه آلبوم سهیل از تمام آلبومهاى همردیف و همزمانش بهتر بود. نمىدانم چه سیاستى بود كه این آلبوم به دست كسى نرسد. من به «باورم كن» نمره بیست نمىدهم اما از آن دفاع مىكنم. آلبوم فوقالعاده منسجمى بود، كیفیت داشت و نباید سرنوشتش این مىشد كه هیچ كس آن را نشنود...
با سهیل تهرانى در مورد وضعیت این آلبوم حرف زدى؟
بله، حتى جر و بحثمان هم شد. به او گفتم: «مسأله را جدى بگیر»، گفت: «چه كار كنم»...
جز «بنیامین 85» و «باورم كن» كه در سالهاى قبل بیرون آمدند و «كما- 2» و «زیر بارون» كه امسال منتشر شدند، باز هم «كمپلت كاست» داشتهاى؟
بله، یك آلبوم را هم به صورت كامل براى سعید قاسمى تنظیم كردهام كه البته هنوز منتشر نشده است.
برویم سراغ «زیر بارون».
«زیر بارون» بهترین آلبومى است كه در عمرم تولید كردهام. از هر لحاظ این آلبوم را دوست دارم. فضاى تمام تنظیمها، دقیقاً مطابق با سلیقه خودم است. هر چیزى كه سهراب و امیر در طول تولید مىگفتند، دقیقاً همان چیزى بود كه خودم به آن اعتقاد داشتم. در مرحله پخش هم این آلبوم شرایط فوقالعادهاى دارد. براى اولین بار خودم براى پخش آلبومى كه تولید كرده بودم، پیشقدم شدم چون نمىخواستم تجربه «باورم كن» تكرار شود. «زیر بارون» فقط یك كمبود دارد و آن هم اینكه تا امروز به درستى و به صورت كامل به مردم معرفى نشده است.
مثل اینكه تمام اتفاقها برایت «دیر» مىافتد! چون حمید عسكرى به جاى بنیامین از تو تعریف مىكند و «زیر بارون» چند ماه بعد از «باورم كن» از پخش خوبى برخوردار مىشود!
البته تمام انعكاسى كه بابت همكارى «كما- 2» به وجود آمده فقط و فقط به حمید عسكرى مربوط مىشود وگرنه اگر قرار باشد به قسمت تهیهكننده فكر كنیم، باز هم هیچ اتفاقى نیفتاد!
بیشتر توضیح مىدهى!
هر تهیهكنندهاى كه تا حالا با او همكارى كردهام، حداقل در روز انتشار آلبوم، یك دسته گل و بیست سىدى برایم فرستاده و بعد هم تماس گرفته و گفته: «دستت درد نكند»! اما در مورد «كما- 2» حتى این اتفاق هم نیفتاده! دریغ از حتى یك تماس! این وسط فقط حمید بوده كه تلاش كرده موقعیت من تثبیت شود. در مورد «زیر بارون» به سهراب و امیر كه مشتركاً هم آهنگساز و هم خواننده بودند، پیشنهاد دادم كه اساساً با یك سیستم جدید براى پخش همكارى كنیم یعنى سیستمى كه علم و تخصص داشته باشد.
و چه كار كردید؟
با موسسه آهنگ پارسیان مذاكره كردیم كه تا حالا اصلاً تهیه و پخش آلبومهاى پاپ را انجام نداده بود و صرفاً در موسیقى «كلاسیك» فعالیت داشت. مدیریت این موسسه، براى «زیر بارون» هم از نظر پخش و هم از نظر رفتار حرفهاى فوقالعاده عمل كرده، به هم احترام مىگذاریم و ما كه از این همكارى بسیار راضى هستیم. الحمدالله فروش آلبوم هم خوب بوده و خدا را شكر آلبوم در همه مناطق در دسترس است.
در «زیر بارون» براى اولین بار با دو خواننده در یك آلبوم همكارى كردى. این وضعیت با آنچه در آلبومهایى كه یك خواننده دارند، فرق داشت؟
نه، صداى سهراب و امیر شباهتهاى زیادى به هم داشت. البته تمام قطعات را یك بار سهراب خواند و یك بار امیر. سپس به اتفاق همكار خوبم على حسینزاده با حوصله اجراى هر دوى آنها را بررسى كردیم و سعى كردیم براى تقسیم صداى آنها در آلبوم بهترین تصمیم را بگیریم.
خوانندههاى «زیر بارون» از همان روز اول آهنگساز بودند یا تو پیشنهاد دادى كه براى خودشان آهنگ بسازند؟
سهراب و امیر را اساساً به عنوان آهنگساز مىشناختم. آنها براى ضبط یك قطعه به استویو آمده بودند كه با هم آشنا شدیم. قطعه «زیر بارون» را حدود سه سال پیش دوست عزیزم صدرالدین طاهرى برایشان تنظیم كرده بود. اتفاقاً این قطعه با همان تنظیم بیرون آمد و مورد توجه هم قرار گرفت اما وقتى قرار شد در آلبوم هم از آن استفاده كنیم، تصمیم گرفتیم تنظیمش را عوض كنیم. به این ترتیب تنظیم آن را از «اسلو» به «ریمیكس» تغییر دادم. آلبوم «زیر بارون» انرژى زیادى از من گرفت و اگر مخاطب آن را با دقت گوش كند، متوجه خواهد شد كه جزئیات زیادى در آن وجود دارد كه نشان مىدهد چقدر براى تك تك آنها تلاش كردهایم.
خودت فكر مىكردى كه دو آلبوم با تنظیمهاى تو قرار است همزمان منتشر شود؟
بله، حدس مىزدم.
الان چه بازتابى بابت این دو آلبوم و انتشار همزمانشان گرفتهاى؟
در مورد هردو بازتاب های مثبتی گرفتهام.
از حرفهایت اینطورى برداشت مىكنم كه رابطه دوستانه و صمیمانه برایت از همه چیز مهمتر است!
دقیقاً همینطور است!
مىشود گفت براى نیما وارسته، شور و احساس موسیقى بر همه چیز مقدم است؟
بله!
به همین دلیل است كه راما مىگوید آهنگ «ذكر زندگى» را بدون دریافت دستمزد برایش تنظیم كردهاى؟
بله، چون از راما و آهنگش حس خوبى گرفته بودم. تقریباً تا حالا پیش نیامده در موسیقى كارى را كه دوست نداشته باشم، انجام بدهم!
در «زیر بارون» دوباره یكسرى اتفاقهاى ویژه و كاملاً جدید از تو مىشنویم. قبلاً با «بنیامین 85» فضاى تازهاى را به وجود آورده بودى. در «باورم كن» و «كما- 2» این تازگى وجود نداشت اما در «زیر بارون» دوباره آدم متفاوتى شدهاى و انگار دوباره پوست انداختهاى.
در «زیر بارون» كاملاً سبك را عوض كردم. نظرات سهراب و امیر هم خیلى به دردم خورد. چون هر دوى آنها موسیقى روز جهان را تعقیب مىكنند و نظراتشان «یكى» بود.
فكر مىكنم شاخصترین و متفاوتترین قطعه «زیر بارون» قطعه سوم این آلبوم باشد.
بله، «این چه حسیه» را بسیار دوست دارم، آماده كردن این قطعه زمان زیادى برد. میكس «این چه حسیه» و فضاسازى براى آن بسیار سخت بود. بارها و بارها تنظیم این آهنگ را تغییر دادم. تا حالا بیشترین جواب مثبت را هم از همین قطعه و همینطور آهنگ «زیر بارون» گرفتهام. «زیر بارون» اولین آلبومى است كه از تمام جزئیات آن راضىام و وقتى آن را گوش مىدهم، در هیچ لحظهاى به خودم نمىگویم كه اى كاش آن را جور دیگرى تنظیم مىكردم!
كسى كه هم «كما- 2» و هم «زیر بارون» را مىشنود، نمىتواند تصور كند كه هر دو آلبوم را یك نفر تنظیم كرده است. با این حرف موافقى؟
بله.
این مسأله خوب است یا بد؟
به نظر من خوب است. در «كما- 2» باید ملودى حمید، حس او و ترانههاى آلبوم را در نظر مىگرفتم. اگر مىخواستم «كما- 2» را مثل «زیر بارون» تنظیم كنم، قطعاً به آلبوم لطمه مىخورد. در «كما- 2» حسها و نظرات حمید لحاظ شده است.
گفتى در آلبوم «كما- 2» با «فرشته» موافق نبودى اما مردم آن را پسندیدهاند، حالا نظرت عوض نشده؟
هنوز هم علاقه خاصى به «فرشته» ندارم. به قرار گرفتن این آهنگ به عنوان اولین قطعه كاملاً مخالف بودم و هستم. چیدمانى كه من از آلبوم در ذهنم داشتم، این بود كه «گل من» قطعه اول باشد و «تقصیر» قطعه دوم. «تقصیر» جزو قطعاتى است كه كاملاً با سلیقه شخصى من تولید شد اما متأسفانه در بدترین جاى آلبوم قرار داده شد. یعنى در تراك شش تا اصلاً شنیده نشود! و واقعاً هم شنیده نشد!
از حمید عسكرى هم گلایه كردى؟
بله ولى او گفت: «تهیهكننده اینطورى صلاح دانسته»!
فكر مىكنى واقعیت داشته باشد؟
بله، چون جلوى خودم هم این حرفها مطرح شد!
در چیدمان «زیر بارون» خودت تصمیم گرفتى؟
من، سهراب و امیر با هم توافق كامل داشتیم و خوشبختانه تهیهكننده «زیر بارون» برخلاف تهیهكننده «كما- 2» دستمان را باز گذاشت و گفت: «شما خودتان آلبوم را تولید كردهاید، پس در مورد همه چیزش تصمیم بگیرید»!
اینكه سهراب و امیر، هر كدام یكى از قطعات آلبوم را به صورت مستقل بخوانند، پیشنهاد چه كسى بود؟
من چنین نظرى داشتم و فكر نمىكنم اشتباه كرده باشم!
با سهراب و امیر ادامه همكارى مىدهى؟
بله، الان چهار قطعه را آماده كردهایم. بعد از انتشار آلبوم دوم هم به سراغ كنسرت خواهیم رفت. تجربه بنیامین باعث شد براى ادامه همكارى با خوانندههاى دیگر محتاط شوم اما الان به تداوم همكارى با حمید عسكرى و «سهراب و امیر» اطمینان دارم. البته این اطمینان با گذشت زمان به دست آمده است.
در ماههاى اخیر، تعداد كنسرتها افزایش چشمگیرى داشته و از دغدغههاى همیشگى اهالى موسیقى پاپ كم كرده، در مورد كنسرتها حرفى نمىزنى؟
كنسرت در موسیقى پاپ، مقوله بسیار مهمى است و خوشحالم كه شخصیت خوانندهها و نوازندهها، ظرفیت تماشاگران و هدایت مسئولان باعث شده تعداد كنسرتها بیشتر و بیشتر شود. خدا را شكر كنسرتهاى حمید در سراسر ایران با استقبال خوبى مواجه مىشود.
اخیراً با فرهاد جواهركلام هم براى كنسرتهایش همكارى مىكنى. با این حجم كار، فكر نمىكنى دچار مشكل بشوى چون به هر حال تنظیمهاى آلبوم چند خواننده را هم انجام مىدهى.
تا اینجا مشكلى ندارم اما فكر نمىكنم امكان همكارى با خوانندههاى دیگر براى كنسرت وجود داشته باشد. راستى این روزها تنظیم یك آلبوم را هم براى پیام صالحى تقریباً به مراحل آخرش رساندهام كه حمید عسكرى هم در آن ملودى دارد.
یعنى پیام صالحى از آریان جدا شده؟
نه، پیام در آریان هست و این آلبوم هم اولین آلبوم مستقل اوست.
با تنظیمكنندههاى دیگر ارتباط تنگاتنگى ندارى؟
ارتباطاتم با تنظیمكنندهها محدود است و فقط با دو سه نفر از آنها رابطه دارم از جمله با بهروز صفاریان.
اینكه هم تنظیم مىكنى و هم استودیو دارى باعث نمىشود تنظیمكنندهها ترجیح بدهند براى ضبط كارهایشان به استودیوى تو نیایند؟
شنیدهام كه بعضى از تنظیمكنندهها علاقهاى ندارند به استودیویى كه یك تنظیمكننده مدیر آن است بروند.
8 ماه و چند روز از سال 88 گذشته و امسال آلبومهاى زیادى منتشر شدهاند.، كدامشان را بیشتر دوست داشتهاى؟
تقریباً آلبوم خوبى نشنیدهام!
قطعه خوب چطور؟
قطعه خاصى هم به نظرم نمىرسد!
وقتى كنسرتهاى خارجى براى گروه آریان جدى شد، عدم همراهى سیامك خواهانى ویولنیست محبوب آنها همه را نگران كرد اما در همان زمان عنوان شد نیما وارسته جایگزین او خواهد شد. نیما به جاى سیامك روى صحنه رفت و جاى خالى خواهانى در این اجراها اصلاً احساس نشد؛ حدود هفت سال پیش!
«دنیا دیگه مث تو نداره» را نیما وارسته تنظیم كرده است؛ همان كسى كه استودیو دارد و در گروه آریان ویولن مىزند. آلبوم «بنیامین 85» كه منتشر شد، نام او در ماركت موسیقى پاپ ایران بیشتر از همیشه به گوش رسید با این وجود دو ضلع از مثلث بنیامین - فرید احمدى و نیما وارسته ترجیح دادند چندان مصاحبه نكنند؛ حدود چهار سال پیش!
نیما وارسته گرچه در موسیقى ایران هم پركار بوده و هم موفق اما تاكنون در گفتگوهاى رسانهاى حضور كمرنگى داشته است. انتشار همزمان آلبومهاى «زیر بارون» و «كما- 2» با تنظیمهاى او بهانهاى شد براى این گفتوگو. تردیدى نیست كه بسیارى از علاقمندان موسیقى دوست دارند از دیدگاههاى او مطلع شوند و از گذشته نیما وارسته بدانند. به همین دلیل فرصت را غنیمت شمردم و با او یك گفتوگوى طولانى انجام دادم. این توضیح را ضرورى مىدانم كه در طول مصاحبه اصلاً به دنبال «چالش» نبودم، چون نمىخواستم نیما وارسته چنین تصور كند كه دیدگاههاى منفى من نسبت به آلبوم «كما 2» او را وارد جریان جدیدى خواهد كرد. او به من اطمینان كرده بود و من باید به گونهاى از او مىپرسیدم كه هیچ خدشهاى به رابطه او با حمید عسكرى وارد نشود.
این چندمین مصاحبه رسمیات با مطبوعات است؟
فكر میكنم سومى باشد... نه چهارمى است!
چهار مصاحبه در ازاى انتشار چند قطعه؟
نمیدونم... خیلى... شاید پنجاه تا!
و چند كنسرت؟
آن هم پنجاه تا!
من فكر میكنم بیشتر از پنجاه بار در كنسرتها حضور داشتهاى!
... بله، بیشتر از گروه آریان شروع شد و در تمام كنسرتهاى خارجى آنها حضور داشتم. تازه قبل از آن هم با گروه «ساعت» كه عمرش طولانى نشد، كنسرت دادیم. با حمید عسكرى هم خیلى كنسرت داشتهایم. بله، تعداد كنسرتها خیلى بیشتر از پنجاه تا بوده!
در تنها كنسرت بنیامین كه خارج از كشور برگزار شد هم بودى؟
بله، رهبر اركستر بودم.
فكر نمىكنى كارهایى كه انجام دادهاى با تعداد مصاحبههایت تناسب ندارد؟!
آره، دقیقاً. همین الان متوجه شدم! تا حالا به این مسأله فكر نكرده بودم. تا حالا دوست داشتهام بیشتر كار كنم و وارد ماجراهاى حاشیهاى نشوم.
امروز كه جمعبندى مىكنی، به چه نتیجهاى مىرسى؟ فكر مىكنى استراتژىات درست بوده یا غلط؟
مثل اینكه اشتباه بوده. احساسم این است كه اشتباه بوده. كسانى بودهاند كه از نظر كارى، سطحشان پایینتر از من بوده اما خودشان را مطرح كردهاند.
این «نبودنها»یت فكر نمىكنى، حمله كردن به تو را هم راحتتر كرده است؟
بله، قبول دارم.
اولین قطعهاى كه با تنظیم تو منتشر شد، كدام بود؟
فكر مىكنم ده سال پیش بود كه یك قطعه را براى آقاى ثمین وطندوست تنظیم كردم و بعد هم با بنیامین همكارى كردم.
در فاصله این چند سال تنظیم نداشتى؟
بیشتر در استودیو فعال بودم و كار میكس و ریكورد و مسترینگ انجام مىدادم. نوازندگى هم قسمت دیگرى از فعالیتهاى من بود.
اگر بخواهیم خیلى به عقب برگردیم و بپرسیم اصلاً چرا به سمت موسیقى آمدى، چه جوابى مىدهى؟
تشویق مادربزرگم كه در هشت سالگى از من خواست تا ساز بزنم و پیشنهادش هم ویولن بود. از همان زمان ویولن زدم و وقتى به دبیرستان رفتم، اشتیاقم بیشتر شد تا كارهایم را ضبط كنم و از این بابت همیشه حسرت مىخورم چون امكانات زیادى در اختیارم نبود. از طرف دیگر امكان اینكه صداى سازها را روى هم بگذاریم و بشنویم وجود نداشت. دوست داشتم وقتى ویولن زدم، صدایش را كنار كیبورد یا پیانویى كه قبلاً با آنها آهنگى را زدهام بگذارم و تركیب آنها را بشنوم. این ذهنیت با من وجود داشت تا حدود دوازده سال پیش در منزل یكى از دوستانم امكانات اولیه براى آنچه سالهاى سال آرزویم بود را دیدم.
به خاطر همین «آرزو» بود كه وقتى موسیقى پاپ راه افتاد و تكنولوژى وارد ایران شد، جزو اولین كسانى بودى كه استودیو راه انداختى!
بله، من از اولین كسانى بودم كه یك استودیوى دیجیتال را تاسیس كردم، البته آن زمان فعالیت من و خیلىهاى دیگر رسمى نبود و فقط استودیوهایى مثل پاپ، بل و پژواك به صورت قانونى فعالیت مىكردند. من فعالیتم را با كامپیوتر در خانه شروع كردم و آن را تا افتتاح یك استودیو ادامه دادم.
فكر مىكنم اولین ضربهاى كه در موسیقى حرفهاى خوردى، به آلبوم بنیامین 85 برگردد. در این آلبوم تا جایى كه امكان داشت نادیده گرفته شدى! این آلبوم فقط با سه نفر (بنیامین، فرید احمدى و تو) شكل گرفت و بسیار سر و صدا كرد اما فكر مىكنم آن زمان هم استراتژىات این بود كه كنار باشى و وارد گود نشوى!
اگر موافق باشى قبل از هر چیز بگویم كه اصلاً همكارى من با این آلبوم چطورى شروع شد.
موافقم!
بنیامین با دو، سه تنظیمكننده حركتهاى اولیهاش را براى تولید آلبومش در استودیوهاى مختلف شروع كرده بود. یكى از این استودیوها هم استودیوى من بود. از من خواست تا كارهایش را ضبط كنم. تنظیمكنندهها كارهایشان را به استودیو مىآوردند و او از من درباره آهنگها و تنظیمها نظر مىخواست. یك خط در میان در مورد كارهایش نظر مىدادم چون قلباً دوست نداشتم در كار دیگران دخالت كنم. نظراتم براى بنیامین قابل قبول بود تا اینكه به من گفت: «تو كه نظرهایت اینقدر خوب است، چرا خودت تنظیم نمىكنى»! گفتم: «نیستم»! اصرار كرد و خلاصه یك آهنگ را برایش تنظیم كردم. كار را كه شنید، گفت: «هرچى تنظیم را تا حالا به استودیو آوردم، پاك كن»! گفتم: «یعنى چى»؟ گفت: «پول این كارها را من دادهام، همهشان را پاك كن»!
و همكارى شما شروع شد!
بله، به سرعت شروع كردیم و آهنگها یكىیكى جلو مىرفت. هرچه زمان گذشت، دقت و وسواس من هم شدیدتر شد. تمام ملودىهایى كه توسط او ساخته شده بود را اصلاح مىكردم و آنها را به شكل معقولى درمىآوردم. در نهایت هم حاصل كار ما آلبوم «بنیامین 85» بود. آن زمان قرار بود تمام منافع معنوى این آلبوم به صورت مساوى میان ما تقسیم شود اما به محض اینكه «مستر» را تحویل دادم، عملاً من حذف شدم. در مصاحبهها هم هیچ اسمى از من نیامد. خودش مىگفت: «من اسمت را مىگویم اما روزنامهها چاپش نمىكنند»! هرچه جلوتر رفتیم، دیدم كمرنگ و كمرنگتر مىشوم.
چرا فكرى به حال خودت نكردى؟
چكار مىتوانستم بكنم؟! دنبال این حرفها نبودم. به قول تو استراتژىام چیز دیگرى بود!
براى آلبوم بنیامین چقدر زمان گذاشتى؟
حدود دو سال.
بازتاب عمومى «بنیامین 85» به گونهاى بود كه حتى موسیقى این آلبوم هم به نام بنیامین تمام شد!
در این مرحله تكنیكهاى ظریفى به وجود آمد. شما اسم هیچ نوازندهاى را در این آلبوم نمىبینى! همان زمان كه طراحى اینسرت تمام شد به این مسأله اعتراض كردم و گفتم: «تمام سازها را در آلبوم من زدهام، چرا كسى نباید بفهمد من مثلاً ویولن زدهام؟» جواب داد: «وقتى من نوشتهام موسیقى این آلبوم مال نیما وارسته است، یعنى همه این كارها را تو انجام دادهاى»! از همان روزها بود كه ارتباط من «شُل» شد.
در بحبوحه همكارىات با فرید احمدى و بنیامین، قطعه «منو ببخش» را هم براى ناصر عبداللهى تنظیم كردى. موفقیت آن قطعه گواه این مسأله بود كه شما سه نفر مىتوانید یك «تیم» موفق باشید، حتى اگر خوانندهتان بنیامین نباشد. چرا این همكارى قطع شد؟
من از زاویه خودم مىتوانم به این سؤال جواب بدهم. اولین ملاكى كه براى همكارى با دیگران و حتى انتخاب دوستانم دارم، روراستى و صداقت است. اگر احساس كنم رابطه از صداقت دور مىشود، به هیچ عنوان ادامه نمىدهم. احساس مىكنم در اواخر رابطه ما یكرنگى وجود نداشت.
فكر مىكنى اگر همین اكیپ سه نفره، آلبوم دوم بنیامین را هم تولید مىكردند، چه اتفاقى مىافتاد؟
قطعاً مثل آلبوم اول نمىشد اما از این آلبوم كه امسال با صداى بنیامین بیرون آمد، خیلى بهتر مىشد!
فكر مىكنى اگر همكارى شما ادامه پیدا مىكرد، آلبوم دوم چقدر پایینتر از آلبوم اول قرار مىگرفت؟
شاید بیست درصد. در آلبوم اول، همه چیز با لطف خدا درست سرجایش قرار گرفته بود. من بعید مىدانم كه در آینده هم آلبومى مثل «بنیامین 85» منتشر شود. همچنان كه در سه چهار سال گذشته هم آلبومى در آن سطح بیرون نیامده است. در آن آلبوم تمام ترانهها، آهنگها و تنظیمها به خوبى با هم چفت شده بودند. آن زمان شرایط موسیقى هم به گونهاى بود كه مردم كارهاى داخلى را با فضاى آلبوم اول بنیامین تجربه نكرده بودند. من سبك جدیدى را ایجاد كردم كه خیلى خوب جواب داد. البته الان اسمش شده: «سبك بنیامینى»! گرچه همه كارهایش را من انجام دادم.
اگر قرار بود در آلبوم دوم بنیامین هم حضور داشته باشى، چه ویژگىهایى برایش به وجود مىآوردى؟
اگر اختیار آلبوم دست خودم بود، سعى مىكردم سبكها را باز هم مدرنتر كنم و كاملاً «بهروز» پیش برویم، روى ترانهها و ملودىها هم سختگیرى بیشترى داشته باشم و نظرهاى بهترى بدهم. مهمترین چیزى كه احساس مىكنم مىتوانستم نسبت به آلبومى كه امسال با صداى بنیامین منتشر شد، ایجاد كنم، چفت كردن صداى خواننده با موزیك بود. این اصل را در آلبوم اول به خوبى رعایت كردم. وقتى صداى بنیامین را مىشنوى كه مىخواند: «اگه یه وقت بغض مىكنم...» با تمام وجودت احساس مىكنى كه صداى خواننده با موزیك چفت شده است اما در آلبوم جدیدش من هیچ حسى از این بابت پیدا نمىكنم. از خیلىها هم پرسیدهام و با من موافق بودهاند. علتش هم برمىگردد به میكس كارها و هم دركى كه نسبت به فضاى آهنگ وجود نداشته است.
در آلبوم اول، بنیامین روى تنظیمها نظر مىداد؟
در حد كوتاه یا طولانى كردن زمان آهنگها بله، اما در مورد ساختار تنظیم خیر.
و گفتى كه تو ملودىهاى او را اصلاح مىكردى؟
بله، چون روى آكوردها تسلط نداشت و بعضاً مسیر را اشتباه مىرفت. تعداد موارد اصلاحى هم «كم» نبود. خیلى مواقع كلاً همه چیز آهنگ را درست مىكردم. مثلاً هیچكس نمىتواند آنطورى كه در این آلبوم شنیدیم «نه، نداره دنیا مثل تو» یك ملودى بسازد! این جور قسمتها، حاصل فضایى بود كه من در تلفیق موسیقى با ملودى اولیه او به دست آوردم.
در «بنیامین 85» چه آهنگى بیشتر از بقیه متعلق به نیما وارسته بود؟
«من امشب مىمیرم» را خیلى دوست داشتم و برایش تلاش زیادى داشتم. «دنیا دیگه مث تو نداره» هم در حقیقت «آرم» ما بود كه سبك آن را خودم درست كردم.
در كدام قطعه كمترین حضور را داشتى؟
در هیچكدام.
و ناگهان ارتباط شما قطع شد؟
بله، حدود دو ماه بعد از آلبوم، البته براى كنسرت باز هم با ترفندهاى اساسى به سراغم آمد. كسى نمىتوانست كارهاى كنسرت را انجام بدهد و به همین دلیل گفت: «من اشتباه كردم، بیا دوباره شروع كنیم»! از طرف دیگر به من وعده داد كه تعداد كنسرتها هم خیلى زیاد خواهد بود. گفت: «قرار است سالى سى كنسرت بگذاریم»! و بر همین اساس مرا مجاب كرد كه براى كنسرت اول هزار دلار دستمزد بگیرم. معلوم است اگر كسى قرار باشد فقط براى یك كنسرت، آهنگها را تنظیم كند، هفت، هشت هزار دلار دستمزد مىگیرد اما او بحث تعدد كنسرتها را پیش كشید و گفت: «براى هر اجرا، هزار دلار بگیر»! من هم قبول كردم اما در نهایت كنسرت اول ما، كنسرت آخرمان بود!
در همان یك كنسرت، تجربه خوبى را روى صحنه به دست آوردى؟
نه، كنسرت مهمى نبود! كنسرتهاى گروه آریان براى من تجربه و اهمیت بیشترى داشت.
آدمهایى مثل فرید احمدى یا محسن رجبپور، در آن زمان حركتى انجام ندادند تا همكارى تو با بنیامین قطع نشود؟
از طرف فرید احمدى نه، چون او با سیاستهاى خاصى عمل مىكند اما از طرف آقاى رجبپور تلاشهایى صورت گرفت، البته اگر رسماً پیشنهادى به من مىشد هم به شدت آن را رد مىكردم چون حالم خیلى بد بود!
حالت چرا بد بود؟
خودت را جاى من بگذار. اگر به اندازه من تلاش مىكردى و در هیچ جایى اسم خودت را نمىدیدى، حالت خوب مىشد؟ البته به نظر من این داستان «ریشهدار» بود. من نمىدانم چرا در بعضی از پروژه ها به من كم لطفی شد و از اینجور اتفاقات افتاد! واضحترین گواه من هم مربوط مىشود به گروه آریان. در تمام كنسرتهاى خارجى گروه آریان، من ویولن زدم اما در سىدى تصویرى آریان كه اخیراً منتشر شده فقط یك پلان از من وجود دارد. در آن پلان هم روی صحنه دیده نمی شوم! اما بارها و بارها در همین سىدى، سیامك را نشان مىدهند تا او بگوید در تكتك كنسرتهاى خارجى غایب بوده، اما یك بار از او نپرسیدند: «وقتى تو نبودى، چه كسى به جایت ویولن زد؟» همین یك ماه پیش براى این گروه در آهنگى كه براى یونیسف ساخته بودند، میكس را انجام دادم و آهنگ را با تغییراتى كه انجام دادم، به نقطه قابل قبولى رساندم اما باز هم اسمى از من برده نشد! براى آهنگى كه براى نوروز منتشر كردند هم در غیاب نینف امیرخاص، من زحمات زیادى كشیدم اما... بگذریم!
به كنسرتى كه براى دهمین سال تاسیس گروه آریان برگزار شد، دعوت شدى؟
بله!
رفتى؟
بله، با سهراب پاكزاد و امیر طبرى رفتم. ردیف جلو هم نشستیم اما به تماشاگران معرفى نشدیم! در حالى كه تا حالا به هر كنسرتى رفتهام، حتى اگر در پرتترین جاى سالن هم نشسته باشم، معرفىام كردهاند. همین چند شب پیش فقط 15 دقیقه به كنسرت بهنام ابطحى رفتم و بعد از آن به خاطر مشكل شخصى از برج میلاد بیرون آمدم اما در همان زمان كوتاه معرفى شدم. نمىدانم چرا در كنسرت گروه آریان، اسمى از من برده نشد و باز هم به من گفتند: «این كار به خاطر سیاست خاصى صورت گرفته» و از این جور حرفها!
فكر نمىكنى اشكالى در تو وجود دارد كه بر اساس آن نتوانى رابطه درازمدتى با همكارانت داشته باشى و آنها بخواهند تو را كمرنگ كنند. الان دو، سه سال است با حمید عسكرى همكارى مىكنى و نباید از حق بگذریم كه همیشه برایت سنگ تمام گذاشته است.
دوستان صمیمى من بیشتر از سه، چهار نفر نیستند و با هیچ كدام از آنها به اندازه حمید عسكرى صمیمى نیستم. همیشه آدم روراستى بوده و همه جا سعى كرده مرا «بالا» ببرد، چه در كنسرتها و چه در مصاحبهها. او تنها آدمى است كه احساس مىكنم در موسیقى حق مرا ادا كرده است.
با توجه به اینكه بنیامین و حمید عسكرى با آلبومهاى اولشان در سالهاى 84 و 85 در حقیقت آخرین آلبومهاى پرفروش و پرطرفدار پاپ را در فضاى «تینایجرى» ثبت كردند مىخواهم بدانم چقدر برایت مهم بود كه وقتى با یكى از آنها (بنیامین) كات مىكنى، به سمت دیگرى (حمید عسكرى) بروى؟
همكارى با حمید هیچ ربطى به مسأله عدم همكارى من با بنیامین نداشت. حمید قبل از اینكه آلبوم اولش منتشر شود به استودیوى من آمد. حتى میكس كارهایش هم همانجا انجام شد. ما از همان زمان با هم دوست شدیم. وقتى هم قرار شد با یكدیگر همكارى كنیم، چند ماه از آغاز دوستى ما گذشته بود.
اگر با بنیامین ادامه مىدادى، باز هم با حمید عسكرى همكارى مىكردى؟
بله.
به مشكل زمان برنمىخوردى، خصوصاً از این جهت كه عسكرى كنسرتهاى زیادى هم دارد؟
نه اصلاً، چون بلدم زمان را مدیریت كنم.
احتمال دارد در آینده هم با بنیامین كار كنى و هم با عسكرى؟
نه، هیچ وقت حاضر نمىشوم دوباره با بنیامین كار كنم اما جریان حمید كاملاً فرق مىكند. حمید روراستترین آدمى است كه دیدهام. ممكن است در جایى برخورد تندى داشته باشد اما به قول معروف «تو دلش هیچى نیست».
از نظر تو آلبوم اول عسكرى موفقتر بود یا آلبوم دومش؟
آلبوم اولش از نظر حسى بهتر بود اما از نظر «كوالیتى» و حتى تنظیم، «كما- 2» را آلبوم بهترى مىدانم.
درباره آلبومهاى بنیامین، نظر جالبى دادى و گفتى اگر آلبوم دوم او را هم خودت تنظیم میكردى، باز هم نسبت به آلبوم اول بیست درصد ضعیفتر مىشد. من این فرضیه را در مورد آلبومهاى حمید عسكرى هم صادق مىدانم و فكر مىكنم حتى اگر میلاد ترابى براى آلبوم دوم او حفظ مىشد، آلبوم دوم آنها هم با مقدارى افت مواجه مىشد. چون فضاى كارشان لو رفته بود اما سوالم این است: فكر نمىكنى آلبوم دوم عسكرى، نسبت به آلبوم اولش، بیشتر از حد تصور افت كرده است؟
حرف تو را قبول دارم. در اینترنت هم نظرها، مثل نظر توست اما در كنسرتها همه چیز فرق مىكند. نمىدانم معیار انتخاب را باید چه چیزى دانست. آمار فروش نشان مىدهد كه مردم استقبال كردهاند. ما یك هفته بعد از انتشار «كما - 2» در برج میلاد كنسرت داشتیم. مردم، آهنگهاى آلبوم جدید را حفظ بودند. این مسأله براى من خیلى عجیب بود. حتى آهنگ «فرشته» كه خیلىها در مطبوعات و اینترنت به آن اعتراض دارند، آهنگى بود كه تماشاگران یكصدا تقاضاى اجرایش را داشتند. حتى خودم با استفاده از «فرشته» در آلبوم حداقل به عنوان سرآلبومى مخالف بودم اما تماشاگران دوستش دارند!
تو با بنیامین به نتیجه ایدهآل رسیدهاى اما از او جدا مىشوى و با حمید عسكرى همكارى مىكنى كه قبلاً با میلاد ترابى به نتیجه مطلوب رسیده بود! در نهایت هم بنیامین و هم عسكرى به گفته خودت در كارهاى جدیدشان از نظر حسى افت مىكنند. سوالم این است: چرا این اكیپها باید در اوج موفقیت از هم بپاشند؟ آیا نباید در موسیقى پاپ ما آدمهایى «بزرگى» كنند و اجازه ندهند این همكارىهاى موفق قطع شود؟
وقتى تشكیلات وجود ندارد، نتیجهاش همین مىشود. ما حتى یك اتحادیه مفید و مختصر هم نداریم كه در آن دور هم جمع شویم و حرفهایمان را بزنیم.
روزى كه اختلاف تو با بنیامین شروع شد، آیا مىشد جلوى رشد آن را گرفت؟
شاید مىشد، چون این اختلاف از اول بزرگ نبود، اگر حق من ادا مىشد و كارى كه انجام داده بودم، «بىاجر» نمىماند، شاید الان من اینجورى حرف نمىزدم!
چرا همكارىات با سهیل تهرانى در آلبوم «باورم كن» كه تنظیمكننده تمام قطعات آن بودى، به نتیجه خوبى نرسید؟
به نظر من آلبوم سهیل تهرانى اصلاً منتشر نشد...
نمىفهمم! پارسال منتشر شد!
فكر مىكنم تیراژش آنقدر پایین بود كه بهتر است بگوییم اصلاً منتشر نشد! من حتى در میلاد نور هم اثرى از «باورم كن» ندیدم و این در حالى بود كه آلبوم سهیل از تمام آلبومهاى همردیف و همزمانش بهتر بود. نمىدانم چه سیاستى بود كه این آلبوم به دست كسى نرسد. من به «باورم كن» نمره بیست نمىدهم اما از آن دفاع مىكنم. آلبوم فوقالعاده منسجمى بود، كیفیت داشت و نباید سرنوشتش این مىشد كه هیچ كس آن را نشنود...
با سهیل تهرانى در مورد وضعیت این آلبوم حرف زدى؟
بله، حتى جر و بحثمان هم شد. به او گفتم: «مسأله را جدى بگیر»، گفت: «چه كار كنم»...
جز «بنیامین 85» و «باورم كن» كه در سالهاى قبل بیرون آمدند و «كما- 2» و «زیر بارون» كه امسال منتشر شدند، باز هم «كمپلت كاست» داشتهاى؟
بله، یك آلبوم را هم به صورت كامل براى سعید قاسمى تنظیم كردهام كه البته هنوز منتشر نشده است.
برویم سراغ «زیر بارون».
«زیر بارون» بهترین آلبومى است كه در عمرم تولید كردهام. از هر لحاظ این آلبوم را دوست دارم. فضاى تمام تنظیمها، دقیقاً مطابق با سلیقه خودم است. هر چیزى كه سهراب و امیر در طول تولید مىگفتند، دقیقاً همان چیزى بود كه خودم به آن اعتقاد داشتم. در مرحله پخش هم این آلبوم شرایط فوقالعادهاى دارد. براى اولین بار خودم براى پخش آلبومى كه تولید كرده بودم، پیشقدم شدم چون نمىخواستم تجربه «باورم كن» تكرار شود. «زیر بارون» فقط یك كمبود دارد و آن هم اینكه تا امروز به درستى و به صورت كامل به مردم معرفى نشده است.
مثل اینكه تمام اتفاقها برایت «دیر» مىافتد! چون حمید عسكرى به جاى بنیامین از تو تعریف مىكند و «زیر بارون» چند ماه بعد از «باورم كن» از پخش خوبى برخوردار مىشود!
البته تمام انعكاسى كه بابت همكارى «كما- 2» به وجود آمده فقط و فقط به حمید عسكرى مربوط مىشود وگرنه اگر قرار باشد به قسمت تهیهكننده فكر كنیم، باز هم هیچ اتفاقى نیفتاد!
بیشتر توضیح مىدهى!
هر تهیهكنندهاى كه تا حالا با او همكارى كردهام، حداقل در روز انتشار آلبوم، یك دسته گل و بیست سىدى برایم فرستاده و بعد هم تماس گرفته و گفته: «دستت درد نكند»! اما در مورد «كما- 2» حتى این اتفاق هم نیفتاده! دریغ از حتى یك تماس! این وسط فقط حمید بوده كه تلاش كرده موقعیت من تثبیت شود. در مورد «زیر بارون» به سهراب و امیر كه مشتركاً هم آهنگساز و هم خواننده بودند، پیشنهاد دادم كه اساساً با یك سیستم جدید براى پخش همكارى كنیم یعنى سیستمى كه علم و تخصص داشته باشد.
و چه كار كردید؟
با موسسه آهنگ پارسیان مذاكره كردیم كه تا حالا اصلاً تهیه و پخش آلبومهاى پاپ را انجام نداده بود و صرفاً در موسیقى «كلاسیك» فعالیت داشت. مدیریت این موسسه، براى «زیر بارون» هم از نظر پخش و هم از نظر رفتار حرفهاى فوقالعاده عمل كرده، به هم احترام مىگذاریم و ما كه از این همكارى بسیار راضى هستیم. الحمدالله فروش آلبوم هم خوب بوده و خدا را شكر آلبوم در همه مناطق در دسترس است.
در «زیر بارون» براى اولین بار با دو خواننده در یك آلبوم همكارى كردى. این وضعیت با آنچه در آلبومهایى كه یك خواننده دارند، فرق داشت؟
نه، صداى سهراب و امیر شباهتهاى زیادى به هم داشت. البته تمام قطعات را یك بار سهراب خواند و یك بار امیر. سپس به اتفاق همكار خوبم على حسینزاده با حوصله اجراى هر دوى آنها را بررسى كردیم و سعى كردیم براى تقسیم صداى آنها در آلبوم بهترین تصمیم را بگیریم.
خوانندههاى «زیر بارون» از همان روز اول آهنگساز بودند یا تو پیشنهاد دادى كه براى خودشان آهنگ بسازند؟
سهراب و امیر را اساساً به عنوان آهنگساز مىشناختم. آنها براى ضبط یك قطعه به استویو آمده بودند كه با هم آشنا شدیم. قطعه «زیر بارون» را حدود سه سال پیش دوست عزیزم صدرالدین طاهرى برایشان تنظیم كرده بود. اتفاقاً این قطعه با همان تنظیم بیرون آمد و مورد توجه هم قرار گرفت اما وقتى قرار شد در آلبوم هم از آن استفاده كنیم، تصمیم گرفتیم تنظیمش را عوض كنیم. به این ترتیب تنظیم آن را از «اسلو» به «ریمیكس» تغییر دادم. آلبوم «زیر بارون» انرژى زیادى از من گرفت و اگر مخاطب آن را با دقت گوش كند، متوجه خواهد شد كه جزئیات زیادى در آن وجود دارد كه نشان مىدهد چقدر براى تك تك آنها تلاش كردهایم.
خودت فكر مىكردى كه دو آلبوم با تنظیمهاى تو قرار است همزمان منتشر شود؟
بله، حدس مىزدم.
الان چه بازتابى بابت این دو آلبوم و انتشار همزمانشان گرفتهاى؟
در مورد هردو بازتاب های مثبتی گرفتهام.
از حرفهایت اینطورى برداشت مىكنم كه رابطه دوستانه و صمیمانه برایت از همه چیز مهمتر است!
دقیقاً همینطور است!
مىشود گفت براى نیما وارسته، شور و احساس موسیقى بر همه چیز مقدم است؟
بله!
به همین دلیل است كه راما مىگوید آهنگ «ذكر زندگى» را بدون دریافت دستمزد برایش تنظیم كردهاى؟
بله، چون از راما و آهنگش حس خوبى گرفته بودم. تقریباً تا حالا پیش نیامده در موسیقى كارى را كه دوست نداشته باشم، انجام بدهم!
در «زیر بارون» دوباره یكسرى اتفاقهاى ویژه و كاملاً جدید از تو مىشنویم. قبلاً با «بنیامین 85» فضاى تازهاى را به وجود آورده بودى. در «باورم كن» و «كما- 2» این تازگى وجود نداشت اما در «زیر بارون» دوباره آدم متفاوتى شدهاى و انگار دوباره پوست انداختهاى.
در «زیر بارون» كاملاً سبك را عوض كردم. نظرات سهراب و امیر هم خیلى به دردم خورد. چون هر دوى آنها موسیقى روز جهان را تعقیب مىكنند و نظراتشان «یكى» بود.
فكر مىكنم شاخصترین و متفاوتترین قطعه «زیر بارون» قطعه سوم این آلبوم باشد.
بله، «این چه حسیه» را بسیار دوست دارم، آماده كردن این قطعه زمان زیادى برد. میكس «این چه حسیه» و فضاسازى براى آن بسیار سخت بود. بارها و بارها تنظیم این آهنگ را تغییر دادم. تا حالا بیشترین جواب مثبت را هم از همین قطعه و همینطور آهنگ «زیر بارون» گرفتهام. «زیر بارون» اولین آلبومى است كه از تمام جزئیات آن راضىام و وقتى آن را گوش مىدهم، در هیچ لحظهاى به خودم نمىگویم كه اى كاش آن را جور دیگرى تنظیم مىكردم!
كسى كه هم «كما- 2» و هم «زیر بارون» را مىشنود، نمىتواند تصور كند كه هر دو آلبوم را یك نفر تنظیم كرده است. با این حرف موافقى؟
بله.
این مسأله خوب است یا بد؟
به نظر من خوب است. در «كما- 2» باید ملودى حمید، حس او و ترانههاى آلبوم را در نظر مىگرفتم. اگر مىخواستم «كما- 2» را مثل «زیر بارون» تنظیم كنم، قطعاً به آلبوم لطمه مىخورد. در «كما- 2» حسها و نظرات حمید لحاظ شده است.
گفتى در آلبوم «كما- 2» با «فرشته» موافق نبودى اما مردم آن را پسندیدهاند، حالا نظرت عوض نشده؟
هنوز هم علاقه خاصى به «فرشته» ندارم. به قرار گرفتن این آهنگ به عنوان اولین قطعه كاملاً مخالف بودم و هستم. چیدمانى كه من از آلبوم در ذهنم داشتم، این بود كه «گل من» قطعه اول باشد و «تقصیر» قطعه دوم. «تقصیر» جزو قطعاتى است كه كاملاً با سلیقه شخصى من تولید شد اما متأسفانه در بدترین جاى آلبوم قرار داده شد. یعنى در تراك شش تا اصلاً شنیده نشود! و واقعاً هم شنیده نشد!
از حمید عسكرى هم گلایه كردى؟
بله ولى او گفت: «تهیهكننده اینطورى صلاح دانسته»!
فكر مىكنى واقعیت داشته باشد؟
بله، چون جلوى خودم هم این حرفها مطرح شد!
در چیدمان «زیر بارون» خودت تصمیم گرفتى؟
من، سهراب و امیر با هم توافق كامل داشتیم و خوشبختانه تهیهكننده «زیر بارون» برخلاف تهیهكننده «كما- 2» دستمان را باز گذاشت و گفت: «شما خودتان آلبوم را تولید كردهاید، پس در مورد همه چیزش تصمیم بگیرید»!
اینكه سهراب و امیر، هر كدام یكى از قطعات آلبوم را به صورت مستقل بخوانند، پیشنهاد چه كسى بود؟
من چنین نظرى داشتم و فكر نمىكنم اشتباه كرده باشم!
با سهراب و امیر ادامه همكارى مىدهى؟
بله، الان چهار قطعه را آماده كردهایم. بعد از انتشار آلبوم دوم هم به سراغ كنسرت خواهیم رفت. تجربه بنیامین باعث شد براى ادامه همكارى با خوانندههاى دیگر محتاط شوم اما الان به تداوم همكارى با حمید عسكرى و «سهراب و امیر» اطمینان دارم. البته این اطمینان با گذشت زمان به دست آمده است.
در ماههاى اخیر، تعداد كنسرتها افزایش چشمگیرى داشته و از دغدغههاى همیشگى اهالى موسیقى پاپ كم كرده، در مورد كنسرتها حرفى نمىزنى؟
كنسرت در موسیقى پاپ، مقوله بسیار مهمى است و خوشحالم كه شخصیت خوانندهها و نوازندهها، ظرفیت تماشاگران و هدایت مسئولان باعث شده تعداد كنسرتها بیشتر و بیشتر شود. خدا را شكر كنسرتهاى حمید در سراسر ایران با استقبال خوبى مواجه مىشود.
اخیراً با فرهاد جواهركلام هم براى كنسرتهایش همكارى مىكنى. با این حجم كار، فكر نمىكنى دچار مشكل بشوى چون به هر حال تنظیمهاى آلبوم چند خواننده را هم انجام مىدهى.
تا اینجا مشكلى ندارم اما فكر نمىكنم امكان همكارى با خوانندههاى دیگر براى كنسرت وجود داشته باشد. راستى این روزها تنظیم یك آلبوم را هم براى پیام صالحى تقریباً به مراحل آخرش رساندهام كه حمید عسكرى هم در آن ملودى دارد.
یعنى پیام صالحى از آریان جدا شده؟
نه، پیام در آریان هست و این آلبوم هم اولین آلبوم مستقل اوست.
با تنظیمكنندههاى دیگر ارتباط تنگاتنگى ندارى؟
ارتباطاتم با تنظیمكنندهها محدود است و فقط با دو سه نفر از آنها رابطه دارم از جمله با بهروز صفاریان.
اینكه هم تنظیم مىكنى و هم استودیو دارى باعث نمىشود تنظیمكنندهها ترجیح بدهند براى ضبط كارهایشان به استودیوى تو نیایند؟
شنیدهام كه بعضى از تنظیمكنندهها علاقهاى ندارند به استودیویى كه یك تنظیمكننده مدیر آن است بروند.
8 ماه و چند روز از سال 88 گذشته و امسال آلبومهاى زیادى منتشر شدهاند.، كدامشان را بیشتر دوست داشتهاى؟
تقریباً آلبوم خوبى نشنیدهام!
قطعه خوب چطور؟
قطعه خاصى هم به نظرم نمىرسد!
منبع:
اتفاق نو
تاریخ انتشار : چهارشنبه 2 دی 1388 - 00:00
دیدگاهها
جالب بود
بابا با پیام شمس بدبخت چیکار دارید این وسط. هردوشون خوب کار میکنن. عجبا...
khoshhalam ke dar nahayat dalile hame chizo fahmidam,mosahebeye khobi bood,merci
مرسی مصاحبه جالبی بود
من که با تنظیم های نیما وارسته خیلی حال میکنم هم آلبوم کما 2 توب بود و هم مخصوصا آلبوم زیر بارزون
mosahebeye khoobi bood , mamnoon , enghadr poshte nima harf zadan ke .. inam majboor shod biad mosahebe kone , kash adabiatemoono avaz konim .. mamnoon az nima varaste
یعنی خودشم میگه تقلید کردیم دیگه بعد حمید عسکری رد میکنه این قضیه رو
البته حمید عسکری هم عالمی داره برای خودش بذارید خوش باشه
خوب حال بنیامین رو گرفته.......
اینکه گفته مردم تو کنسرت از اهنگا استقبال کردن خب معلومه ملت تو کنسرت جو گیر میشن دیگه!!
sabke Nima Varasteh ee na sabke benyamini
تنظیم ها در دو آلبوم زیر بارون و کما2 بسیار عالی بود و اگر ضعفی در البوم کما 2 دیده می شود بر می گرده ب آهنگ سازی ضعیف حمید عسکری که هرجوری که تنظیمش می کردی بهتر از این نمی شد .....؟؟؟؟
بهروز صفاریان و نیما وارسته از بهترین تنظیم کننده های کشور ما هستند.
وقتی می شنوم که بعضی از خواننده ها بعد از رسیدن به اوج فراموش می کنند که با چه ابزاری به اوج رسیدن حسابی ناراحت می شم.
این مصاحبه ها باعث می شه که بفهمیم جریان از چه قراره.
واقعا واسه همچین خواننده ای متاسفم.
ممنون از مصاحبه
in agha nima ta alan koja bude...hame harfash ye tarafeo az herseshe..albume dovomesh kheili ghashang taram hast o payam shams chizi kam nazashte...
یکی نیست بهش بگه اخه تو که اگه بنیامین بهت پیشنهاد کار نداده بود که الان باید تو استودیوت سماق می مکیده انگار یادت رفته کی اسم تو رو سر زبون ها انداخت وگرنه تا قبل از 85 کی تو رو میشناخت بنیامین باعث شد تو به این جا برسی چند مصاحبه بهت بگم که بنیامین از تو تعریف کرد چرا نمی گی چقد ر دستمزد به خاطر 85 از بنیامین گرفتی دل بستی به 4تا تعریف عسگری اون راست گو میدونی اره اگر به نظر تو کسی که تو روز روشتن از ملودی بقیه کپی برداری می کنه حالا قضیه سامان اراسته دیگه همه می دونند و... راست گو میدونی همون که بنیامین روراست نباشه همون که بنیامین دیگه باهات همکاری نکرد شمس کجا تو کجا
جالب بود....
جرات نکرد اسمی از پیام شمس ببره !!!
خودشم میدونه در برابر پیام شمس عددی نیست !
امیدوارم همکاری نیما وارسته و حمید عسکری تا اخر ادامه داشته باشه.یه ویولونی که وارسته تو کنسرت حمید جان میزنه با کل فعالیت هنری پیام شمس برابری میکنه.
به امید کما 100
az zire barooni ke nima varasteh sakhte neshoon dade ke too iran hich kas nazdikesham nist
سیما جون حق با شماست.
گرچه برای آدم هایی که با خوندن این مصاحبه فکر میکنن که به اصل جریان پی بردن متاسفم چون به نظر من بد نیست که آدم یه طرفه پیش قاضی نره و حرف های طرف مقابل رو هم بشنوه
از سایت موسیقی ما میخام با امید حجت مصاحبه ای داشته باشن
راستی یکی این وسطا گفته به امید کما 100 ! واویلا ! خدا نکنه
omid hojjat dige kie darim raje be tanzim konandeye herfe ee sohbat mikonim faghat NIMA VARASTEH
سلام خیلی متشکرم از مصاحبه خوبتان ،از شما در خواستی داشتم من فرزندم در حال آموزش ساز ویولون است و در کنسرت نواختن ساز آقای نیما وارسته را به خوبی دیده ام ،می خواستم امکان برقراری ارتباط با جناب آقای نیما وارسته را بفرمایید.
با کمال تشکر
ولی واقعا کارش درسته...
کما 2 رو شبیه بنیامین 85 تنظیم کرده، حرکت قشنگیه تا نشون بده که اگر بنیامین 85 موفق شده فقط به خاطر تنظیم اون بوده.
کارش خیلی قشنگه...
به نظر هم آدم جالب و روراستی میاد.
آقای وارسته خیلی کارش درسته
من کاملا با ایشون موافقم - سبک کار هنری ایشون هنوز کامل در ایران شناخته شده نیست و باید هنوز زمان بره تا مردم بدونن تنظیم واقعی چیه.
ممنون از این مصاحبه قشنگتون
افزودن یک دیدگاه جدید