گفتوگو با خشايار اعتمادی درباره آلبوم جديدش؛
«بايد به تو برگردم»؛ بازگشت به خوبها و خوبیهاست
موسيقي ما – راضيه غنجي: خشايار اعتمادي از فعالان عرصه موسيقي پاپ و از خوانندگاني است كه همواره دغدغه موسيقي درست در حوزه موسيقي پاپ را دارد ومعتقد است منزلت و شأن ايراني موسيقي وزين و با محتوا ميطلبد. براي او اين مسئله اهميت دارد كه دنيا موسيقي روز كشورمان را به درستي بشناسد. او بعد از گذشت 4 سال آلبوم تازه خود با نام «بايد به تو برگردم» را توسط مؤسسه فرهنگي هنري نهاله رودكي وارد بازار موسيقي كرده است و احتمال ميدهد اين آخرين آلبوماش در دنياي موسيقي باشد. اين اتفاق تازه فرصتي را فراهم كرد تا با اين خواننده با سابقه به آسيبشناسي فضاي موسيقي پاپ بپردازيم.
آقاي اعتمادي دليل اين سكوت 4ساله چيست؟ و چرا اين وفقه طولاني در حضور شما در عرصه موسيقي بهوجود آمد؟
هيچ پس زمينه فكري خاصي پشت سر عدم حضور من در عرصه موسيقي وجود نداشت. وجود انگيزههايي من را به اين فكر ميبرد كه چه كاري بايد انجام دهم كه تنها حضور نداشته باشم،چراكه معتقدم تنها براي بودن حضور پيدا نكنم و در كار فرهنگي هيچ وقت نبايد نگران سكوت بود بلكه نگراني آنجا ايجاد ميشود كه بدون تأثيرگذاري حضور پيدا كرد. من هم از خودم توقعاتي دارم مخاطب نيز توقعات خاصي دارد و توجه به اينها بسيار حائز اهميت است، دليل ديگر اينكه به نظر من بازار موسيقي در شرايط فعلي بيمار است و اين دلايل متعددي دارد.
منظورتان از بيمار بودن فضاي موسيقي چيست؟ اخيراً نيز گفته بوديد فضاي موسيقي پاپ غبارآلود و همرا با معضلات است.
فضاي موسيقي غبارآلود و در عين حال بيمار است كه از نظر من اول به شرايط عرضه و تقاضا برميگردد، مخاطب حرفهاي موسيقي كاهش يافته و اين مخاطب حرفهاي است كه تقاضاي اثر حرفهاي ميكند اينكه چرا مخاطب حرفهاي به حاشيه رفته و يا تعدادش كم شده بايد مورد آسيب شناسي واقع شود.تهيه كننده نيز وقتي تقاضاي اثر خوب را نبيند به سمت تهيه آثار با محتوا نميرود و ترجيح ميدهد كه اثري توليد كند كه بازگشت سرمايه داشته باشد، در اين شرايط كه مخاطبان عام حضور پررنگتري دارند و آنچه كه ميخواهند از جنس من و همكاران همفكر من نيست اما من به اين فكر كردم كه اگرچه مخاطب در من انگيزه لازم را براي ساخت اثر فكري ايجاد نكرد،شايد من بتوانم در او انگيزه لازم را ايجاد كنم. گرچه در اين مرحله هنرمند بعد از لطف پروردگار كه نقطه اتكاي اصلي است، نياز به ابزار تبليغ براي اثر خود را دارد و زماني كه در جامعه شرايط تبليغ براي اثر هنري وزين فراهم نباشد هم هنرمند، هم تهيهكننده و هم مخاطب ضرر ميكنند. مشكل اينجاست كه رسانه ملي به عنوان مهمترين ابزار تبليغ پيچ را بر روي خوانندگان مجاز محدود ميكند و از طرف ديگر هيچ چارهاي هم براي راهاندازي يك شبكه مجاز داخلي انديشيده نشود بستر براي حضور خوانندگان غير مجاز و غربي از سوي شبكههاي ماهوارهاي فراهم ميشود و اينجا اتفاق ناخوشايندي براي موسيقي خواهد افتاد. مسئله ديگر اينكه قانون كپي رايت در كشور رعايت نميشود. تهيهكننده سرمايه هنگفتي را براي ساخت اثر هنري خود ميگذارد ولي اين مخاطب غير حرفهاي از طريق كپي غيرقانوني و يا دانلود موسيقي از طريق اينترنت اقدام به تهيه غيرقانوني اثر ميكند و حاضر نيست بهاي اندكي به اثر مورد علاقه خود بپردازد، تهيه كننده هم متضرر ميشود. موضوع ديگر اينكه حضور موسيقي پاپ در جشنواره موسيقي فجر احترام خاصي به اهالي اين حوزه بود كه مسئولان براي فعالان اين موسيقي قائل شدند و همانطور كه ميبينيد كنسرتهاي متعددي در اين حوزه در كشور برگزار ميشود و اين توجه و حضور جاي خوش بيني و قدرداني از وزارت ارشاد دارد اما هنوز چارچوبها مشخص و متعارف نيست و حيطه فعاليت هنرمندان حوزه موسيقي پاپ تعريف مشخصي ندارد و خطوط قرمز و مرزها مشخص نيست. شما اين حرفها را از زبان كسي ميشنويد كه همواره مورد حمايت و لطف وزارت ارشاد قرار گرفته چون همواره قانونمدار و به قانون احترام گذاشته و اگراختلاف نظري هم داشته در مسير تعامل و گمانه زني و آسيب شناسي بوده است. حالا در اين فضاي غبارآلود عدهاي به صورت غير مجاز و غيرقانوني آثار خود را به راحتي و با كمترين هزينه توليد ميكنند و در اختيار مخاطبان خود قرار ميدهند، آن هم در كشوري ارزشي چه به لحاظ شرعي و چه به لحاظ مسائل اخلاقي اشعاري ميشنويم كه به دور از منزلت اجتماعي جامعه ماست و متأسفانه به عنوان موسيقي پاپ كشورمان به دنيا معرفي ميشود.
براي برطرف كردن اين مشكلات، چهنظري داريد؟
من معتقدم موسيقي و هر كار هنري ديگري درآمد بسياري ندارد و جواني كه سراغ هنر ميرود جوياي نام است و اين خصلت ناگزير هنر و جواني است حالا مسئولان فرهنگي بهتر است در وهله اول از جواناني حمايت كنند كه جوياي نام در هنر يا ورزش هستند تا راه خطا، بعد از حمايت او را هدايت كنند و مسير درست را به جوان نشان دهند بعد از هدايت و شروع فعاليت هنري بايد بر نوع عملكردش نظارت صورت گيرد و اگر خطايي صورت گرفت بحث مميزي به ميان ميآيد بايد خطوط و فضاي فعاليت مشخص شود و دولت براي آثار با ارزش و با محتوا هزينه كند حالا اين هزينه تنها به لحاظ مادي نيست بلكه حمايتهاي معنوي را در برميگيرد و همانطور كه گفتم بايد بستر لازم براي تبليغات آثار با منزلت فراهم شود تا آثاري كه غيرقانوني است و اشعارشان پر از افكار منفي است در جامعه جايي پيدا نكند.
اما همين عدم حضور فعالاني همچون شما كه از بلندگوهاي موسيقي پاپ بودهايد و هميشه نگاه فكري به اين موسيقي داشتيدو 4 سال سكوت ميكنيد و اثري ارائه نميدهيد، بستر براي عدهاي كه حضورشان براي نسل جوان مخرب است فراهم نميشود؟
حضور و موفقيت يك هنرمند هميشه به خودش بر نميگردد و گاهي آماده نبودن بستر لازم براي حضور مثبت، كار را براي هنرمند دشوار ميكند، هنرمند اين توقع را دارد كه از نوع نگاهش حمايت شود البته من در اين چهار سال گرچه آلبومي منتشر نكردم اما در اين عرصه حضور داشتم و 2 سال گذشته در جشنواره موسيقي فجر به عنوان آغازگر بخش پاپ در جشنواره موسيقي فجر با يك اركستر 70 نفره به روي سن رفتم و همين طور در سال بعد به عنوان يكي از اعضاي هيئت داوران جشنواره موسيقي فجر آثار را بررسي ميكردم و بشدت درگير كانون موسيقي امروز ايرانيان بودم كه در اين كانون نشستهاي تخصصي برگزار ميشد و با حضور پيشكسوتان حدود يك سال و نيم مشغول تنظيم اساسنامه اين كانون با كمك حقوقدانان بوديم. اين كانون كميتههاي مختلفي دارد و مسائل مهمي چون بيمه هنرمندان، ايجاد انگيزه براي هنرمندان جوان و... از فعاليتهاي ما در اين كانون است كه خوشبختانه تاكنون نتايج اثر بخشي هم داشته است.
آقاي اعتمادي، نام آلبوم را«بايد به تو برگردم» گذاشتيد، احساس ميكنم . نام نوعي بازگشت به خويشتن را نشان ميدهد! چرا اين نام را انتخاب كرديد؟
«بايد به تو برگردم» بازگشت به خوبها و خوبيهاست، بازگشت به خاطرات زيبا، اشخاص خوب، خصلتهاي خوب و پسنديده و هر آنچه و هر آنكه زيباست و شما گاهي دلتان براي اين خوبها و خوبيها تنگ ميشود و احساس ميكنيد جايشان در زندگي شما خاليست و بايد به آنها برگرديد.
چه اتفاقي در اين آلبوم ميافتد و اين آلبوم چه تفاوتهايي با آثار قبلي شما در نوع نگاه و خواندنتان دارد؟
كلام در اين آلبوم مثبت و زيباست و از دريچهاي زيبا به هستي و آدمها نگريسته شده است، مثلاً ما وقتي از دست كسي ناراحت ميشويم ميتوانيم بگوييم «برو وقتي رفتي ميفهمي من كي بودم» اما در اين آلبوم حتي اين كنايهها ديده نميشود. وقتي جايي و اينطور به داستان، نگاه ميشود كه «باعشق برو وقتي با عشق نميموني» يعني اين نگاه همراه با احترام وجود دارد. مهمترين اتفاق اين آلبوم تفاوت محتوايي كلام است كه بسيار موقرانه است و در من انگيزه توليد يك اثر را ايجاد كرد و احساس ميكنم خداوند اين جرقه را در من به جود آورد كه ضمن اينكه نگاه ديگري به زندگي داشته باشم بلكه بتوانم مبلغ آن هم باشم.
خيلي از خوانندگان جوان موسيقي پاپ با بهروز صفاريان همكاري ميكنند و اتفاقاً اين آهنگساز تاكنون موفق عمل كرده است اما فكر نميكنيد اين همكاريهاي گسترده آثار را از آن جهت كه آهنگساز يك نفر است شبيه به هم ميكند ؟
بهروز صفاريان آهنگساز بسيار خوشذوق و باهوشي است و ذائقه مخاطب را به خوبي ميشناسد، ايشان در اين آلبوم زحمت آهنگسازي و تنظيم 3 قطعه را كشيدند كه نهتنها متنوع هستند بلكه معتقدم با هيچ كدام از آثار بهروز صفاريان شباهت ندارد. او ميداند براي چه جنس صدايي چه آهنگي بسازد و همين طور ديگر آهنگساز اين آلبوم رسول رسولي مستعد و تواناست.
فكر ميكنيد استقبال از آلبوم تازهتان چقدر باشد؟
من تاكنون 98 ترانه خواندهام و 70 شب اجرا داشتهام. از تيراژ بالاي يك ميليون داشتهام تاكمتر از 100 هزار تا، شاهد تمام اتفاقها و فراز و نشيبهاي حوزه موسيقي بودهام. هيچ وقت به تيراژ فكر نكردهام وتعداد مخاطب برايم در اولويت نبوده بلكه آنچه برايم اهميت دارد اين است كه همان تعداد افرادي كه مخاطب صداي من هستند اين آلبوم را هم دوست داشته باشند و اگر آن را گوش دادند لذت ببرند و از آن رضايت داشته باشند اين از همه چيز برايم مهمتر است.
براي اجراي كنسرت برنامهاي داريد؟
تهيه كننده اين آلبوم مؤسسه فرهنگي هنري نهاله رودكي است كه نگاه محترمانهاي به اثر من داشتند و قرار است براي اجراي كنسرتها برنامههايي نيز در تهران وشهرستانها و شايد خارج از كشور داشته باشند كه فكر ميكنم از پائيز برنامههايي در نظر گرفته باشند.
آقاي اعتمادي دليل اين سكوت 4ساله چيست؟ و چرا اين وفقه طولاني در حضور شما در عرصه موسيقي بهوجود آمد؟
هيچ پس زمينه فكري خاصي پشت سر عدم حضور من در عرصه موسيقي وجود نداشت. وجود انگيزههايي من را به اين فكر ميبرد كه چه كاري بايد انجام دهم كه تنها حضور نداشته باشم،چراكه معتقدم تنها براي بودن حضور پيدا نكنم و در كار فرهنگي هيچ وقت نبايد نگران سكوت بود بلكه نگراني آنجا ايجاد ميشود كه بدون تأثيرگذاري حضور پيدا كرد. من هم از خودم توقعاتي دارم مخاطب نيز توقعات خاصي دارد و توجه به اينها بسيار حائز اهميت است، دليل ديگر اينكه به نظر من بازار موسيقي در شرايط فعلي بيمار است و اين دلايل متعددي دارد.
منظورتان از بيمار بودن فضاي موسيقي چيست؟ اخيراً نيز گفته بوديد فضاي موسيقي پاپ غبارآلود و همرا با معضلات است.
فضاي موسيقي غبارآلود و در عين حال بيمار است كه از نظر من اول به شرايط عرضه و تقاضا برميگردد، مخاطب حرفهاي موسيقي كاهش يافته و اين مخاطب حرفهاي است كه تقاضاي اثر حرفهاي ميكند اينكه چرا مخاطب حرفهاي به حاشيه رفته و يا تعدادش كم شده بايد مورد آسيب شناسي واقع شود.تهيه كننده نيز وقتي تقاضاي اثر خوب را نبيند به سمت تهيه آثار با محتوا نميرود و ترجيح ميدهد كه اثري توليد كند كه بازگشت سرمايه داشته باشد، در اين شرايط كه مخاطبان عام حضور پررنگتري دارند و آنچه كه ميخواهند از جنس من و همكاران همفكر من نيست اما من به اين فكر كردم كه اگرچه مخاطب در من انگيزه لازم را براي ساخت اثر فكري ايجاد نكرد،شايد من بتوانم در او انگيزه لازم را ايجاد كنم. گرچه در اين مرحله هنرمند بعد از لطف پروردگار كه نقطه اتكاي اصلي است، نياز به ابزار تبليغ براي اثر خود را دارد و زماني كه در جامعه شرايط تبليغ براي اثر هنري وزين فراهم نباشد هم هنرمند، هم تهيهكننده و هم مخاطب ضرر ميكنند. مشكل اينجاست كه رسانه ملي به عنوان مهمترين ابزار تبليغ پيچ را بر روي خوانندگان مجاز محدود ميكند و از طرف ديگر هيچ چارهاي هم براي راهاندازي يك شبكه مجاز داخلي انديشيده نشود بستر براي حضور خوانندگان غير مجاز و غربي از سوي شبكههاي ماهوارهاي فراهم ميشود و اينجا اتفاق ناخوشايندي براي موسيقي خواهد افتاد. مسئله ديگر اينكه قانون كپي رايت در كشور رعايت نميشود. تهيهكننده سرمايه هنگفتي را براي ساخت اثر هنري خود ميگذارد ولي اين مخاطب غير حرفهاي از طريق كپي غيرقانوني و يا دانلود موسيقي از طريق اينترنت اقدام به تهيه غيرقانوني اثر ميكند و حاضر نيست بهاي اندكي به اثر مورد علاقه خود بپردازد، تهيه كننده هم متضرر ميشود. موضوع ديگر اينكه حضور موسيقي پاپ در جشنواره موسيقي فجر احترام خاصي به اهالي اين حوزه بود كه مسئولان براي فعالان اين موسيقي قائل شدند و همانطور كه ميبينيد كنسرتهاي متعددي در اين حوزه در كشور برگزار ميشود و اين توجه و حضور جاي خوش بيني و قدرداني از وزارت ارشاد دارد اما هنوز چارچوبها مشخص و متعارف نيست و حيطه فعاليت هنرمندان حوزه موسيقي پاپ تعريف مشخصي ندارد و خطوط قرمز و مرزها مشخص نيست. شما اين حرفها را از زبان كسي ميشنويد كه همواره مورد حمايت و لطف وزارت ارشاد قرار گرفته چون همواره قانونمدار و به قانون احترام گذاشته و اگراختلاف نظري هم داشته در مسير تعامل و گمانه زني و آسيب شناسي بوده است. حالا در اين فضاي غبارآلود عدهاي به صورت غير مجاز و غيرقانوني آثار خود را به راحتي و با كمترين هزينه توليد ميكنند و در اختيار مخاطبان خود قرار ميدهند، آن هم در كشوري ارزشي چه به لحاظ شرعي و چه به لحاظ مسائل اخلاقي اشعاري ميشنويم كه به دور از منزلت اجتماعي جامعه ماست و متأسفانه به عنوان موسيقي پاپ كشورمان به دنيا معرفي ميشود.
براي برطرف كردن اين مشكلات، چهنظري داريد؟
من معتقدم موسيقي و هر كار هنري ديگري درآمد بسياري ندارد و جواني كه سراغ هنر ميرود جوياي نام است و اين خصلت ناگزير هنر و جواني است حالا مسئولان فرهنگي بهتر است در وهله اول از جواناني حمايت كنند كه جوياي نام در هنر يا ورزش هستند تا راه خطا، بعد از حمايت او را هدايت كنند و مسير درست را به جوان نشان دهند بعد از هدايت و شروع فعاليت هنري بايد بر نوع عملكردش نظارت صورت گيرد و اگر خطايي صورت گرفت بحث مميزي به ميان ميآيد بايد خطوط و فضاي فعاليت مشخص شود و دولت براي آثار با ارزش و با محتوا هزينه كند حالا اين هزينه تنها به لحاظ مادي نيست بلكه حمايتهاي معنوي را در برميگيرد و همانطور كه گفتم بايد بستر لازم براي تبليغات آثار با منزلت فراهم شود تا آثاري كه غيرقانوني است و اشعارشان پر از افكار منفي است در جامعه جايي پيدا نكند.
اما همين عدم حضور فعالاني همچون شما كه از بلندگوهاي موسيقي پاپ بودهايد و هميشه نگاه فكري به اين موسيقي داشتيدو 4 سال سكوت ميكنيد و اثري ارائه نميدهيد، بستر براي عدهاي كه حضورشان براي نسل جوان مخرب است فراهم نميشود؟
حضور و موفقيت يك هنرمند هميشه به خودش بر نميگردد و گاهي آماده نبودن بستر لازم براي حضور مثبت، كار را براي هنرمند دشوار ميكند، هنرمند اين توقع را دارد كه از نوع نگاهش حمايت شود البته من در اين چهار سال گرچه آلبومي منتشر نكردم اما در اين عرصه حضور داشتم و 2 سال گذشته در جشنواره موسيقي فجر به عنوان آغازگر بخش پاپ در جشنواره موسيقي فجر با يك اركستر 70 نفره به روي سن رفتم و همين طور در سال بعد به عنوان يكي از اعضاي هيئت داوران جشنواره موسيقي فجر آثار را بررسي ميكردم و بشدت درگير كانون موسيقي امروز ايرانيان بودم كه در اين كانون نشستهاي تخصصي برگزار ميشد و با حضور پيشكسوتان حدود يك سال و نيم مشغول تنظيم اساسنامه اين كانون با كمك حقوقدانان بوديم. اين كانون كميتههاي مختلفي دارد و مسائل مهمي چون بيمه هنرمندان، ايجاد انگيزه براي هنرمندان جوان و... از فعاليتهاي ما در اين كانون است كه خوشبختانه تاكنون نتايج اثر بخشي هم داشته است.
آقاي اعتمادي، نام آلبوم را«بايد به تو برگردم» گذاشتيد، احساس ميكنم . نام نوعي بازگشت به خويشتن را نشان ميدهد! چرا اين نام را انتخاب كرديد؟
«بايد به تو برگردم» بازگشت به خوبها و خوبيهاست، بازگشت به خاطرات زيبا، اشخاص خوب، خصلتهاي خوب و پسنديده و هر آنچه و هر آنكه زيباست و شما گاهي دلتان براي اين خوبها و خوبيها تنگ ميشود و احساس ميكنيد جايشان در زندگي شما خاليست و بايد به آنها برگرديد.
چه اتفاقي در اين آلبوم ميافتد و اين آلبوم چه تفاوتهايي با آثار قبلي شما در نوع نگاه و خواندنتان دارد؟
كلام در اين آلبوم مثبت و زيباست و از دريچهاي زيبا به هستي و آدمها نگريسته شده است، مثلاً ما وقتي از دست كسي ناراحت ميشويم ميتوانيم بگوييم «برو وقتي رفتي ميفهمي من كي بودم» اما در اين آلبوم حتي اين كنايهها ديده نميشود. وقتي جايي و اينطور به داستان، نگاه ميشود كه «باعشق برو وقتي با عشق نميموني» يعني اين نگاه همراه با احترام وجود دارد. مهمترين اتفاق اين آلبوم تفاوت محتوايي كلام است كه بسيار موقرانه است و در من انگيزه توليد يك اثر را ايجاد كرد و احساس ميكنم خداوند اين جرقه را در من به جود آورد كه ضمن اينكه نگاه ديگري به زندگي داشته باشم بلكه بتوانم مبلغ آن هم باشم.
خيلي از خوانندگان جوان موسيقي پاپ با بهروز صفاريان همكاري ميكنند و اتفاقاً اين آهنگساز تاكنون موفق عمل كرده است اما فكر نميكنيد اين همكاريهاي گسترده آثار را از آن جهت كه آهنگساز يك نفر است شبيه به هم ميكند ؟
بهروز صفاريان آهنگساز بسيار خوشذوق و باهوشي است و ذائقه مخاطب را به خوبي ميشناسد، ايشان در اين آلبوم زحمت آهنگسازي و تنظيم 3 قطعه را كشيدند كه نهتنها متنوع هستند بلكه معتقدم با هيچ كدام از آثار بهروز صفاريان شباهت ندارد. او ميداند براي چه جنس صدايي چه آهنگي بسازد و همين طور ديگر آهنگساز اين آلبوم رسول رسولي مستعد و تواناست.
فكر ميكنيد استقبال از آلبوم تازهتان چقدر باشد؟
من تاكنون 98 ترانه خواندهام و 70 شب اجرا داشتهام. از تيراژ بالاي يك ميليون داشتهام تاكمتر از 100 هزار تا، شاهد تمام اتفاقها و فراز و نشيبهاي حوزه موسيقي بودهام. هيچ وقت به تيراژ فكر نكردهام وتعداد مخاطب برايم در اولويت نبوده بلكه آنچه برايم اهميت دارد اين است كه همان تعداد افرادي كه مخاطب صداي من هستند اين آلبوم را هم دوست داشته باشند و اگر آن را گوش دادند لذت ببرند و از آن رضايت داشته باشند اين از همه چيز برايم مهمتر است.
براي اجراي كنسرت برنامهاي داريد؟
تهيه كننده اين آلبوم مؤسسه فرهنگي هنري نهاله رودكي است كه نگاه محترمانهاي به اثر من داشتند و قرار است براي اجراي كنسرتها برنامههايي نيز در تهران وشهرستانها و شايد خارج از كشور داشته باشند كه فكر ميكنم از پائيز برنامههايي در نظر گرفته باشند.
منبع:
روزنامه ايران
تاریخ انتشار : چهارشنبه 13 مرداد 1389 - 00:00
دیدگاهها
کسی میدونه این البوم محمد علیزاده که توی سایت ها واسه دانلود گذاشته شده مجازه یا نه؟اگه مجازه پس چرا تو بازار نیومده هنوز؟
ای بابا ابن سحر خانومم ول کن نیستا!
حالا خوبه ترانه ش مال لهراسبی نیستش و روزبه گفته!
باز اگه طرفدارای بهروز صفاریان بگنکه ترانه ی "مثل ماه" رو خونده که البته یقینا با اجازه ی خود بهروز خونده باز یه چیزی!
انقدر لهراسبی لهراسبی نکن، حالا انگار چی شده!
خشایار جان عالی بودی مثل همیشه
بهتره به جای اینکه آقای اعتمادی شعار بدن
و از وضع موسیقی بگن ...
بهتره بدونن خود ایشونم وضع موسیقی رو غبار آلود کردن
این کاره خشایار اعتمادی که ترانه ء "قراره غرق هم باشیم"
آقــــای لهراســـبی رو خوند از همه بیشتر به موسیقی لطمه میزنه
چون اینجوری اثرهیچ هنرمندی امنیت نداره و ممکنه توسط چند نفر کپی برداری و خونده بشه .
متاســــــــــفم
خشایار اعتمادی عزیز بازگشت قدرتمندانه ای داشت . آلبومی سراسر تکنیک و احساس و علم .
موفق باشی
آلبوم محسن یگانه 16 مرداد پخش میشه
ایوووووووووول ایوووووووووول
دموی آلبومشم اومده
همین دموش آدمو دیوووووونه میکنه خیلی قشنگه
عالی بود.وقتی یه ترکشو دانلود کردم و گوش دادم دیگه نتونستم به خودم این اجازه رو بدم که بقیه رو هم دانلود کنم.فرداش البومو خریدم. مثل همیشه جاذبه ترانه های بمانی گرفتتم.آهنگا هم سنگین و دلنشین بودن.
سحر جان شما نمی خوای قبول کنی وقتی یک نفر یه ترانه رو دکلمه می کنه (تاکید میکنم: فقط دکلمه می کنه) مالک اون ترانه نیست؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!
albumew mohsen yeganew yeshanbew miad biroOn toO tehran.
musicema kew hamishew pishroew , havasesh has?!
tarafdarayew mohsen mikhan hamOOn roOozew aval record bezana
....................
خب چون مجاز نیست دیگه :)
یه ذره فکر میکردی به این نتیجه میرسیدی
رگ خواب محسن یگانه در راه است.تاریخ انتشار 16 مرداد در تمام شهرستان ها و 17 مرداد با تیراژ بالا در پایتخت.منتظر انفجار در موسیقی پاپ ایران باشید و برای حمایت از محسن یگانه عزیز که 2 سال از زندگیشو پای این آلبوم گذاشته اورجینال بخریدوممنون
چه فرقی میکنه آقای فرهاد
وقتی اون دکلمه رو آقــای لهراسـبی چندین ساله که دارن اجرا میکنن حالا چه فرقی میکنه که ایشون شعرشم گفته باشن یا نگفته باشن
مهم اینه که این اثر مال آقـــای لهراسـبی هستش
حالا فرقی نمیکنه شاعرش روزبه بمانی باشه یا هر شاعر دیگه ای
اتفـــاقــا من سرهر حرف خودم هستم سفت و سخت
خیلی هم چیزی شده
برای هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزارمین بار میگم آقای اعتمادی کار 100% اشتباهی کردن
که دکلمه ای که متعلق به آقــای لهراسبی هستشو خوندن
بعدشم شما که نمیدونی بدون
تراک باید به تو برگردم هم یه بار به صورت اجرای دو نفره
از آقای لهراسبی و خشایار اعتمادی از tvپخش شد
که شما طرفداری آقای اعتمادی اگه یکم دقت کنین تو تراک همین
آلبوم هم یه کلمه از صدای آقای لهراسبی شنیده میشه
------------------------------
نه شقایق جان نمیتونم قبول کنم
به خاطر اینکه شعر این دکلمه از اول برای آقای لهراسبی ساخته شده بوده و متعلق به خودشونه
مگه حتما باید میذاشتنش تو آلبومشون که قبول کنین متعلق به آقای لهراسبی هستش و خواهد بود
ای بابا سحر خانم!!! صرف اینکه آدم یه شعر رو دکلمه کرده دلیل مالکیت اون اثر نمیشه، حنما بارها اشعار حافظ ، سعدی و ..... رو شنیدید که بارها و بارها در آلبوم ها و کنسترت های مختلف توسط افراد مختلف دکلمه شدن ، اینجوری باشه گلپا ، زنده یاد هایده و خسرو شکیبایی رو هم باید زیر سوال برد.
من اگه روزی100 بار آهنگ دلت میخواد کی باشم رو گوش بدم بازم خسته نمیشم خیلی با احساسه
ببینم هر صفحه ای از نظرات آلبوم خشایار باز میشه سحر خانم نظر منفیشو داده همش هم تکراری
افزودن یک دیدگاه جدید