در نشست رونمایی و نقد و بررسی «رقص انگشتان» مطرح شد:
خالق یک اثر باید به اثرش اعتقاد داشته باشد
موسیقی ما- لیلا رضایی: نشست رونمایی، نقد و بررسی آلبوم «رقص انگشتان» کیوان ساکت با حضور اندیشه جاوید (کارشناس مجری برنامه) و سپهر سعیدی از مدیران رهگذر هفت اقلیم برگزار شد و طی آن به جزییات تولید آلبوم «رقص انگشتان» در حضور خبرنگاران پرداختند.
کیوان ساکت در ابتدای این نشست به تحلیل سفر مسکوی خود که در ایام عید اتفاق افتاده بود، پرداخت و با اشاره به اینکه این آلبوم در واقع یادگاراین سفر اوست، در ابتدای نشست اعلام داشت: در سفری که در ایام عید به مسکو داشتم طی آشنایی با مسوول امور بین الملل کنسراوتوار چایکوفسکی «رقص انگشتان» به صورت بداهه شکل گرفت. حضور من در این کشور بر اساس دعوت مسوول امور بین الملل کنسرواتوار چایکوفسکی به جهت اجرای کنسرت و نیز ضبط برنامه صورت گرفت و آنچه امروز در قالب آلبوم «رقص انگشتان» میشنویم ماحصل برنامهای است که به صورت بداهه در یکی از گرانترین استودیوهای این کشور شکل گرفت.
وی ادامه داد: در این استودیو تجربهای کسب کردم که تاکنون نداشتم. چرا که این استودیو بر خلاف استودیوهای ایران، شبیه یک سن اجرا بود که حتی من با لباس اجرا برای ضبط آماده شدم و تماشاچیانی هم بداهه نوازیهای من را همراهی میکردند. من در استودیوهای خوب ایران بارها برنامه اجرا و ضبط کردهام، اما تجربه این استودیو را هرگز نداشتهام. برای من جالب بود چون فضای احساسی خوبی داشت و اصلا فضایی مصنوعی نبود که نوازنده در آن معذب باشد.
این نوازنده تار در ادامه یادآور شد: عدهای به این اجرا دعوت شده بودند که در واقع بیش از اینکه یک برنامه ضبط باشد، یک اجرای زنده بود. ضمن اینکه صدابرداری آن نیز بسیار با کیفیت و مطلوب بود که بدون استفاده از هدفون و... چنین ضبطی در نوع خود بینظیر است.
وی همچنین گفت: دو ساعت در این استودیو نوازندگی کردم که با توجه به ساعتی ۵۰۰ دلار یکی از گرانترین استودیوهای این کشور است. سازی که در این استودیو نواختم، احساس خوبی به من میداد که ماحصل این حس خوب آن چیزی است که امروز در آلبوم «رقص انگشتان» میشنوید.
ساکت همچنین خاطرنشان کرد: نهایتا وقتی با وجود تمامی اینها اثر ضبط شدهام را درقالب یک سی دی به من ارائه کردند، گفتند این متعلق به شماست و حتی میتوانید آن را منتشر کنید. این آلبوم همان بداهههای ضبط شده در مسکو است که در آرشیو کنسوارتوار مسکو نیز نگهداری میشود.
وی از برنامههای دیگر خود در مسکو خبر داد و در این باره اظهار داشت: یک زمان ۴ ساعته در استودیو فوق دارم که قرار است برای ضبط امشب به مسکو سفر کنم. ضمن اینکه کنسرتی نیز تدارک دیده شده که در یکی از سالنهای خوب این کشور برگزار خواهد شد. به دلیل علاقهای که مردم روسیه به موسیقی و نیز زبان فارسی و ایرانی دارند، این برنامهها در مسکو برگزار خواهد شد. علاقهای که من در آنها دیدم وصف ناشدنی بوده و یافت نشدنی است. ضمن اینکه تاثیر موسیقی ایران بر روی مردم این کشور را نمیشود نادیده گرفت به طوری که وقتی من ساز میزدم مسوول روابط بین الملل کنسرواتوار اشک میریخت. او میگفت: کاش میشد دوباره متولد شد و این بار در ایران به دنیا آمد و به تحصیل موسیقی پرداخت. این تاثیر موسیقی ایران در فرهنگهای مختلف است.
در ادامه اندیشه جاوید که اجرای برنامه را به همراه کارشناسیهای خود به عهده داشت به طرح سوالاتی در خصوص آلبوم پرداخت. وی قبل از هر چیز آلبوم را معرفی کرد و در این باره گفت: «وقتی در این آلبوم صدای تشویق دستها را میشنویم متوجه میشویم که یک اجرای زنده و صحنهای است، اما کیفیت صدابرداری آن به قدری بالاست که باور نکردنی است که حین اجرا ضبط شده باشد. در هر صورت کار درخور و قابل توجهی است.
وی ادامه داد: آلبوم «رقص انگشتان» شامل ۳ قطعه ۱۲، ۲۲ و ۸ دقیقهای است. سوال من از آقای ساکت این است که حس و حالی که در این سه قطعه وجود دارد، چه فضایی دارد؟
ساکت در پاسخ به این سوال با اشاره به اینکه این قطعات به صورت بداهه ضبط شده است، گفت: در قطعه اول کوک سازدر سهگاه کوک بوده و به «افشاری لا» تغییر مییابد.
در این بخش نگاه من بیش از هر چیزی به نوازندگی استادانی چون احمد عبادی و صبا متوجه است و ترکیبی از نوازندگی این دو را درنظر داشتهام.
من مردد بودم که در بداهه قرار است چه چیزی را بنوازم اما با بهره از ترکیب نوازندگی این دو استاد و تکنیک خودم، در نوازندگی انها اسیر نشدم و بداشت خودم را اجرا کردهام.
این مدرس دانشگاه همچنین گفت: من به استادان صبا و عبادی به عنوان دو نوازنده تاثیر گذار که در تاریخ موسیقی ایران نقطه درخشانی محسوب میشوند، نگاه میکنم. ما تار و سه تار را مدیون نوازندگی این عزیزان هستیم. من خیلی سازهای ایشان را گوش کردم و نهایتا سعی کردم از تکنیک خودم نیز استفاده کنم تا چیزی جدید به مخاطب برسانم. نهایتا سعیام بر این بوده که به ریتم وفادار بمانم اما در عین حال اجازه ندهم که دست و پایم را در اجرا ببندد. احساس کردم اگر بدون اینها کار کنم، کارم عقیم خواهد ماند.
وی در خصوص تعلق به اجرای ردیف دستگاهی در قطعه اول در پاسخ به سوال جاوید در همین راستا و نیز استفاده از کوک لا در این اجرا از آواز افشاری گفت: در نگاه اول اینگونه که شما گفتید به نظر میرسد؛ اما در مجموع از نظر نوع نگاه شخص من به موسیقی، قطعه دوم بیشتر به دیدگاهم نزدیک است. من بخش دوم را در دستگاه راست پنجگاه اجرا کردهام. در قطعه دوم ابتدا از درآمد راست پنجگاه کارم را آغاز کردم؛ سپس گوشه نغمه، قطعه نگاه و فرود به راک و اصفهان، سپس ورود به دشتی و اجرای گوشه دیلمان، اجرای گوشه عاشق کش، و در پایان چهار مضراب ۷ ضربی «راز مهتاب» را اجرا کردهام.
وی با اشاره به اینکه قطعه سوم بر موومان دوم «کاپریچیو اسپانول» اثر کورساکوف نواخته شده، ادامه داد: در واقع اجرای زنده ارکستر فیلارمونیک برلین را از این قطعه برای من فرستادند و من پیش از ورود به استودیو یکبار آن را گوش کردم و پس از ورود به استودیو آنچه در هنگام پخش قطعه به ذهنم میرسید را اجرا کردم. ساکت ادامه داد: این برنامه طوری بود که به نظر میرسید کورساکف این اثر را برای تار و سه تار نوشته و ساخته است.
وی در دامه گفت: در کل، فراز و فرودهای موجود در اثر را میپسندم و اگر بخواهم قطعهای را به عنوان شناسنامه یک موسیقی ملی ایران معرفی کنم، معتقدم که هر دوی این قطعات معرف موسیقی ایران هستند اما تعلق خاطر من به قطعه دوم بیشتر مشهود است. اگر اینطور نبود اجازه نمیدادم منتشر شوند و به دست مخاطب برسند. چرا که خالق یک اثر قبل از هر چیز باید خودش به کارش ایمان و اعتقاد داشته باشد. قطعه دو بیشتر از قطعه اول حاوی نگاه کیوان ساکت است.
وی در پایان در پاسخ به این سوال جاوید که آیا جای سازی دیگر نظیر یک ساز ضربی مثل تنبک را خالی نمیبینید، پاسخ داد: همیشه بهترین حالت را نهایی میکنم. در یکی از اجراهای تکنوازیام، دوستی اصرار داشت که همراه من تنیبک بنوازد اما من موافقت نکردم. بعداز پایان کنسرت نزد من آمدو تایید کرد که اجرا بدون تنبک زیباتر و شنیدنیتر شده است. من از پیش ذهنیتم را برای اجرا آماده میکنم و فکر میکنم چه جوری ساز بنوازم که به تنهایی کافی باشد و نیاز به ساز دیگر نداشته باشد. در این اثر هم احساس نکردم به ساز دیگری نیاز دارم. هیچ چیز نباید دست و پای من را ببندد. من جز بیان بهتر احساسات از طریق موسیقی رسالت دیگری را برای این هنر نمیبینم و انتظار دیگری از آن ندارم.
وی در پایان گفت: در حالی دنیا برای موسیقی ایرانی ارزش قائل است و به آن احترام میگذارد که متولیان این هنر در ایران ارزشی برای آن قائل نبوده و برای ارتقای آن کاری انجام نمیدهند. موسیقی ایران در دنیا شناخته شده است و همه آن را دوست دارند. تنها در ایران است که نسبت به آن بیتوجهاند و برای پیشرفت آن کار بخصوصی انجام داده نمیشود. امیدوارم از این بیتوجهی دست برداریم.
کیوان ساکت در ابتدای این نشست به تحلیل سفر مسکوی خود که در ایام عید اتفاق افتاده بود، پرداخت و با اشاره به اینکه این آلبوم در واقع یادگاراین سفر اوست، در ابتدای نشست اعلام داشت: در سفری که در ایام عید به مسکو داشتم طی آشنایی با مسوول امور بین الملل کنسراوتوار چایکوفسکی «رقص انگشتان» به صورت بداهه شکل گرفت. حضور من در این کشور بر اساس دعوت مسوول امور بین الملل کنسرواتوار چایکوفسکی به جهت اجرای کنسرت و نیز ضبط برنامه صورت گرفت و آنچه امروز در قالب آلبوم «رقص انگشتان» میشنویم ماحصل برنامهای است که به صورت بداهه در یکی از گرانترین استودیوهای این کشور شکل گرفت.
وی ادامه داد: در این استودیو تجربهای کسب کردم که تاکنون نداشتم. چرا که این استودیو بر خلاف استودیوهای ایران، شبیه یک سن اجرا بود که حتی من با لباس اجرا برای ضبط آماده شدم و تماشاچیانی هم بداهه نوازیهای من را همراهی میکردند. من در استودیوهای خوب ایران بارها برنامه اجرا و ضبط کردهام، اما تجربه این استودیو را هرگز نداشتهام. برای من جالب بود چون فضای احساسی خوبی داشت و اصلا فضایی مصنوعی نبود که نوازنده در آن معذب باشد.
این نوازنده تار در ادامه یادآور شد: عدهای به این اجرا دعوت شده بودند که در واقع بیش از اینکه یک برنامه ضبط باشد، یک اجرای زنده بود. ضمن اینکه صدابرداری آن نیز بسیار با کیفیت و مطلوب بود که بدون استفاده از هدفون و... چنین ضبطی در نوع خود بینظیر است.
وی همچنین گفت: دو ساعت در این استودیو نوازندگی کردم که با توجه به ساعتی ۵۰۰ دلار یکی از گرانترین استودیوهای این کشور است. سازی که در این استودیو نواختم، احساس خوبی به من میداد که ماحصل این حس خوب آن چیزی است که امروز در آلبوم «رقص انگشتان» میشنوید.
ساکت همچنین خاطرنشان کرد: نهایتا وقتی با وجود تمامی اینها اثر ضبط شدهام را درقالب یک سی دی به من ارائه کردند، گفتند این متعلق به شماست و حتی میتوانید آن را منتشر کنید. این آلبوم همان بداهههای ضبط شده در مسکو است که در آرشیو کنسوارتوار مسکو نیز نگهداری میشود.
وی از برنامههای دیگر خود در مسکو خبر داد و در این باره اظهار داشت: یک زمان ۴ ساعته در استودیو فوق دارم که قرار است برای ضبط امشب به مسکو سفر کنم. ضمن اینکه کنسرتی نیز تدارک دیده شده که در یکی از سالنهای خوب این کشور برگزار خواهد شد. به دلیل علاقهای که مردم روسیه به موسیقی و نیز زبان فارسی و ایرانی دارند، این برنامهها در مسکو برگزار خواهد شد. علاقهای که من در آنها دیدم وصف ناشدنی بوده و یافت نشدنی است. ضمن اینکه تاثیر موسیقی ایران بر روی مردم این کشور را نمیشود نادیده گرفت به طوری که وقتی من ساز میزدم مسوول روابط بین الملل کنسرواتوار اشک میریخت. او میگفت: کاش میشد دوباره متولد شد و این بار در ایران به دنیا آمد و به تحصیل موسیقی پرداخت. این تاثیر موسیقی ایران در فرهنگهای مختلف است.
در ادامه اندیشه جاوید که اجرای برنامه را به همراه کارشناسیهای خود به عهده داشت به طرح سوالاتی در خصوص آلبوم پرداخت. وی قبل از هر چیز آلبوم را معرفی کرد و در این باره گفت: «وقتی در این آلبوم صدای تشویق دستها را میشنویم متوجه میشویم که یک اجرای زنده و صحنهای است، اما کیفیت صدابرداری آن به قدری بالاست که باور نکردنی است که حین اجرا ضبط شده باشد. در هر صورت کار درخور و قابل توجهی است.
وی ادامه داد: آلبوم «رقص انگشتان» شامل ۳ قطعه ۱۲، ۲۲ و ۸ دقیقهای است. سوال من از آقای ساکت این است که حس و حالی که در این سه قطعه وجود دارد، چه فضایی دارد؟
ساکت در پاسخ به این سوال با اشاره به اینکه این قطعات به صورت بداهه ضبط شده است، گفت: در قطعه اول کوک سازدر سهگاه کوک بوده و به «افشاری لا» تغییر مییابد.
در این بخش نگاه من بیش از هر چیزی به نوازندگی استادانی چون احمد عبادی و صبا متوجه است و ترکیبی از نوازندگی این دو را درنظر داشتهام.
من مردد بودم که در بداهه قرار است چه چیزی را بنوازم اما با بهره از ترکیب نوازندگی این دو استاد و تکنیک خودم، در نوازندگی انها اسیر نشدم و بداشت خودم را اجرا کردهام.
این مدرس دانشگاه همچنین گفت: من به استادان صبا و عبادی به عنوان دو نوازنده تاثیر گذار که در تاریخ موسیقی ایران نقطه درخشانی محسوب میشوند، نگاه میکنم. ما تار و سه تار را مدیون نوازندگی این عزیزان هستیم. من خیلی سازهای ایشان را گوش کردم و نهایتا سعی کردم از تکنیک خودم نیز استفاده کنم تا چیزی جدید به مخاطب برسانم. نهایتا سعیام بر این بوده که به ریتم وفادار بمانم اما در عین حال اجازه ندهم که دست و پایم را در اجرا ببندد. احساس کردم اگر بدون اینها کار کنم، کارم عقیم خواهد ماند.
وی در خصوص تعلق به اجرای ردیف دستگاهی در قطعه اول در پاسخ به سوال جاوید در همین راستا و نیز استفاده از کوک لا در این اجرا از آواز افشاری گفت: در نگاه اول اینگونه که شما گفتید به نظر میرسد؛ اما در مجموع از نظر نوع نگاه شخص من به موسیقی، قطعه دوم بیشتر به دیدگاهم نزدیک است. من بخش دوم را در دستگاه راست پنجگاه اجرا کردهام. در قطعه دوم ابتدا از درآمد راست پنجگاه کارم را آغاز کردم؛ سپس گوشه نغمه، قطعه نگاه و فرود به راک و اصفهان، سپس ورود به دشتی و اجرای گوشه دیلمان، اجرای گوشه عاشق کش، و در پایان چهار مضراب ۷ ضربی «راز مهتاب» را اجرا کردهام.
وی با اشاره به اینکه قطعه سوم بر موومان دوم «کاپریچیو اسپانول» اثر کورساکوف نواخته شده، ادامه داد: در واقع اجرای زنده ارکستر فیلارمونیک برلین را از این قطعه برای من فرستادند و من پیش از ورود به استودیو یکبار آن را گوش کردم و پس از ورود به استودیو آنچه در هنگام پخش قطعه به ذهنم میرسید را اجرا کردم. ساکت ادامه داد: این برنامه طوری بود که به نظر میرسید کورساکف این اثر را برای تار و سه تار نوشته و ساخته است.
وی در دامه گفت: در کل، فراز و فرودهای موجود در اثر را میپسندم و اگر بخواهم قطعهای را به عنوان شناسنامه یک موسیقی ملی ایران معرفی کنم، معتقدم که هر دوی این قطعات معرف موسیقی ایران هستند اما تعلق خاطر من به قطعه دوم بیشتر مشهود است. اگر اینطور نبود اجازه نمیدادم منتشر شوند و به دست مخاطب برسند. چرا که خالق یک اثر قبل از هر چیز باید خودش به کارش ایمان و اعتقاد داشته باشد. قطعه دو بیشتر از قطعه اول حاوی نگاه کیوان ساکت است.
وی در پایان در پاسخ به این سوال جاوید که آیا جای سازی دیگر نظیر یک ساز ضربی مثل تنبک را خالی نمیبینید، پاسخ داد: همیشه بهترین حالت را نهایی میکنم. در یکی از اجراهای تکنوازیام، دوستی اصرار داشت که همراه من تنیبک بنوازد اما من موافقت نکردم. بعداز پایان کنسرت نزد من آمدو تایید کرد که اجرا بدون تنبک زیباتر و شنیدنیتر شده است. من از پیش ذهنیتم را برای اجرا آماده میکنم و فکر میکنم چه جوری ساز بنوازم که به تنهایی کافی باشد و نیاز به ساز دیگر نداشته باشد. در این اثر هم احساس نکردم به ساز دیگری نیاز دارم. هیچ چیز نباید دست و پای من را ببندد. من جز بیان بهتر احساسات از طریق موسیقی رسالت دیگری را برای این هنر نمیبینم و انتظار دیگری از آن ندارم.
وی در پایان گفت: در حالی دنیا برای موسیقی ایرانی ارزش قائل است و به آن احترام میگذارد که متولیان این هنر در ایران ارزشی برای آن قائل نبوده و برای ارتقای آن کاری انجام نمیدهند. موسیقی ایران در دنیا شناخته شده است و همه آن را دوست دارند. تنها در ایران است که نسبت به آن بیتوجهاند و برای پیشرفت آن کار بخصوصی انجام داده نمیشود. امیدوارم از این بیتوجهی دست برداریم.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 20 تیر 1390 - 00:00
دیدگاهها
d shoma va amsale shoma maye eftekhare in jmae hastid
افزودن یک دیدگاه جدید