یادداشتی از همایون خرم؛
ویلن و جایگاه آن در موسیقی ایرانی
موسیقی ما - همایون خرم که آثار ماندگاری مانند «رسوای زمانه» و «توای پری کجایی» را در حوزه آهنگسازی در خاطرهها ثبت کرده در زمینه نوازندگی ویلن نیز سابقه طولانی دارد. خرم درباره نقش و جایگاه ساز ویلن در موسیقی ایرانی یادداشتی نوشته که در ادامه میآید: همایون خرم در این یادداشت آورده است: ویلن برای اولین بار در اواخر دوران ناصرالدین شاه از غرب وارد ایران شد و از آن زمان پروسهای را طی که باعث شد این ساز به سازی در خدمت موسیقی ایرانی در بیاید.
در دورانی که ویلن تازه وارد ایران شده بود استاد برجستهای برای آموزش این ساز در کشورمان وجود نداشت و جسته و گریخته به واسطه افرادی چون برخی کشیشها و یا موسیو لومر و دیگر اشخاصی که آشنایی اندکی با ویلن داشتند تعلیماتی به علاقمندان داده میشد.
البته نوازندگان کمانچه به واسطه برخی شباهتهایی که در این دو ساز دیده بودند به ویلن پرداختند و در دوران خود به شهرتی هم رسیدند. از جمله این نوازندهها میتوان به افرادی چون اسماعیل خان کمانچه و یا «حسین خان ر» (که به واسطه مهارتش در ویبراسیونی که با انگشت سوم روی نت «ر» ویلن میداد این لقب را به او داده بودند) نام برد.
اما از جمله کسانی که تاثیر مهمی بر روی جایگاه ویلن در موسیقی ایرانی داشته علینقی وزیری است که در ابتدای راه خود، در سه تار نوازی محضر میرزا عبدالله و در نوازندگی تار محضر میرزا حسین قلی را درک کرده بود. علینقی وزیری با نت نیز آشنا شد که این اتفاق در جهت گیریهای فکری او برای خدمت به موسیقی ایران بسیار تاثیر گذاشت.
وزیری وقتی با موسیقی غرب آشنا شد احساس کرد میتوان از امکانات و ابزار موسیقی غرب برای خدمت و حرکت بیشتر موسیقی ایرانی بهره گرفت؛ از این رو به آلمان و فرانسه سفر کرد و ضمن آشنایی بیشتر با موسیقی غرب، نوازندگی ویلن را نیز فرا گرفت.
وزیری با توجه به پتانسیلهایی که در ویلن برای اجرای موسیقی ایرانی دیده بود تلاش کرد تا ویلن را ایرانیزه کند. بعدها صبا با وزیری مراوداتی پیدا کرد و از اطلاعات و دانش و دیدگاه این استاد موسیقی کشورمان بهره گرفت. در زمینه ویلن نیز صبا به این نتیجه رسید که استفاده بیشتری میتوان از ویلن در موسیقی ایرانی کرد و آن را به سازی کاملا ایرانی تبدیل کرد.
این بود که با تفکر و کار فراوان، ویلن این امکان را پیدا کرد تا در خدمت موسیقی ایرانی دربیاید. ویلن در موسیقی غرب تنها یک کوک دارد و آن نیز کوک «می- لا- ر- سل» است. اما این ساز با تلاشهایی که شد متناسب با هر یک از دستگاهها و آوازهای موسیقی ایرانی کوک مخصوصی پیدا کرد که تنها مختص موسیقی ایرانی است.
استاد صبا آثار مختلفی را به وسیله ویلن با کوکهای مختلف ضبط که برای مثال میتوان به سهگاه با کوک «ر- لا- سی کرن- سل» اشاره کرد. در واقع این ویلن غیر از آن ویلنی شد که در غرب استفاده میشود.
از سال ۱۳۲۴ به بعد ویلن جایگاه خود را در موسیقی ایرانی پیدا کرد و آهنگسازان مختلفی چون علی تجویدی، مهدی خالدی، پرویز یاحقی و خود من نیز آثار مختلفی با این ساز ضبط کردیم.
هر سازی ویژگیهای خاص خودش را دارد و آن را نمیتوان با هیچ ساز دیگری مقایسه کرد؛ اگر هم کسی بخواهد تلاش کند که با استفاده از یک ساز ساز دیگری را از دور خارج کند از این تلاش قطعا از روی خامی او بوده است. این در حالی است که اگر بتوان از امکان و ابزاری خارج از موسیقی ایرانی برای حرکت موسیقیمان استفاده کنیم و از این کار امتنا کنیم در حق هنر کشورمان جفا کردهایم.
ویلن و کمانچه هر کدام ویژگیهایی دارند که با یکدیگر متفاوت است و اگر هر کدام از این سازها در جای خودشان به درستی به کار گرفته شوند میتوانند بسیار زیبا جلوه کنند و زیباییهای موسیقی ایرانی را نیز بهتر نشان میدهند. اساتیدی که به سمت استفاده از ویلن در موسیقی ایرانی رفتند نیز به این نیت بوده که نتایج آن نشان میدهد تا حدود بسیاری موفق بودهاند.
ویلن ویژگیهایی دارد که مختص خود این ساز است. برای مثال ویلن در عین اینکه قابلیت بسیاری برای اجرای استکاتو و حرکتهای مقطع دارد، در حرکت آرشههای کشیده نیز همچون حرکت آرام و کشیده موج عمل میکند.
همچنین در فضاهایی که نیاز به اصطلاحا ناله ساز یا گلیساندو وجود دارد ویلن به قدری زیبا عمل میکند که نظیر ندارد. در نشان دادن حالتهای خشن نیز که با پاشنه آرشه ایجاد میشود ویلن کارکرد جالبی دارد.
با تمام این تفاسیر باید تاکید کرد که نقش و جایگاه ویلن نیاز به شاهد ندارد و این ساز جایگاه خود را در دل و ذهن مردم کشورمان باز کرده که این موضوع از هر نشانهای برای تاکید بر نقش آن میتواند ارزشمندتر باشد.
در دورانی که ویلن تازه وارد ایران شده بود استاد برجستهای برای آموزش این ساز در کشورمان وجود نداشت و جسته و گریخته به واسطه افرادی چون برخی کشیشها و یا موسیو لومر و دیگر اشخاصی که آشنایی اندکی با ویلن داشتند تعلیماتی به علاقمندان داده میشد.
البته نوازندگان کمانچه به واسطه برخی شباهتهایی که در این دو ساز دیده بودند به ویلن پرداختند و در دوران خود به شهرتی هم رسیدند. از جمله این نوازندهها میتوان به افرادی چون اسماعیل خان کمانچه و یا «حسین خان ر» (که به واسطه مهارتش در ویبراسیونی که با انگشت سوم روی نت «ر» ویلن میداد این لقب را به او داده بودند) نام برد.
اما از جمله کسانی که تاثیر مهمی بر روی جایگاه ویلن در موسیقی ایرانی داشته علینقی وزیری است که در ابتدای راه خود، در سه تار نوازی محضر میرزا عبدالله و در نوازندگی تار محضر میرزا حسین قلی را درک کرده بود. علینقی وزیری با نت نیز آشنا شد که این اتفاق در جهت گیریهای فکری او برای خدمت به موسیقی ایران بسیار تاثیر گذاشت.
وزیری وقتی با موسیقی غرب آشنا شد احساس کرد میتوان از امکانات و ابزار موسیقی غرب برای خدمت و حرکت بیشتر موسیقی ایرانی بهره گرفت؛ از این رو به آلمان و فرانسه سفر کرد و ضمن آشنایی بیشتر با موسیقی غرب، نوازندگی ویلن را نیز فرا گرفت.
وزیری با توجه به پتانسیلهایی که در ویلن برای اجرای موسیقی ایرانی دیده بود تلاش کرد تا ویلن را ایرانیزه کند. بعدها صبا با وزیری مراوداتی پیدا کرد و از اطلاعات و دانش و دیدگاه این استاد موسیقی کشورمان بهره گرفت. در زمینه ویلن نیز صبا به این نتیجه رسید که استفاده بیشتری میتوان از ویلن در موسیقی ایرانی کرد و آن را به سازی کاملا ایرانی تبدیل کرد.
این بود که با تفکر و کار فراوان، ویلن این امکان را پیدا کرد تا در خدمت موسیقی ایرانی دربیاید. ویلن در موسیقی غرب تنها یک کوک دارد و آن نیز کوک «می- لا- ر- سل» است. اما این ساز با تلاشهایی که شد متناسب با هر یک از دستگاهها و آوازهای موسیقی ایرانی کوک مخصوصی پیدا کرد که تنها مختص موسیقی ایرانی است.
استاد صبا آثار مختلفی را به وسیله ویلن با کوکهای مختلف ضبط که برای مثال میتوان به سهگاه با کوک «ر- لا- سی کرن- سل» اشاره کرد. در واقع این ویلن غیر از آن ویلنی شد که در غرب استفاده میشود.
از سال ۱۳۲۴ به بعد ویلن جایگاه خود را در موسیقی ایرانی پیدا کرد و آهنگسازان مختلفی چون علی تجویدی، مهدی خالدی، پرویز یاحقی و خود من نیز آثار مختلفی با این ساز ضبط کردیم.
هر سازی ویژگیهای خاص خودش را دارد و آن را نمیتوان با هیچ ساز دیگری مقایسه کرد؛ اگر هم کسی بخواهد تلاش کند که با استفاده از یک ساز ساز دیگری را از دور خارج کند از این تلاش قطعا از روی خامی او بوده است. این در حالی است که اگر بتوان از امکان و ابزاری خارج از موسیقی ایرانی برای حرکت موسیقیمان استفاده کنیم و از این کار امتنا کنیم در حق هنر کشورمان جفا کردهایم.
ویلن و کمانچه هر کدام ویژگیهایی دارند که با یکدیگر متفاوت است و اگر هر کدام از این سازها در جای خودشان به درستی به کار گرفته شوند میتوانند بسیار زیبا جلوه کنند و زیباییهای موسیقی ایرانی را نیز بهتر نشان میدهند. اساتیدی که به سمت استفاده از ویلن در موسیقی ایرانی رفتند نیز به این نیت بوده که نتایج آن نشان میدهد تا حدود بسیاری موفق بودهاند.
ویلن ویژگیهایی دارد که مختص خود این ساز است. برای مثال ویلن در عین اینکه قابلیت بسیاری برای اجرای استکاتو و حرکتهای مقطع دارد، در حرکت آرشههای کشیده نیز همچون حرکت آرام و کشیده موج عمل میکند.
همچنین در فضاهایی که نیاز به اصطلاحا ناله ساز یا گلیساندو وجود دارد ویلن به قدری زیبا عمل میکند که نظیر ندارد. در نشان دادن حالتهای خشن نیز که با پاشنه آرشه ایجاد میشود ویلن کارکرد جالبی دارد.
با تمام این تفاسیر باید تاکید کرد که نقش و جایگاه ویلن نیاز به شاهد ندارد و این ساز جایگاه خود را در دل و ذهن مردم کشورمان باز کرده که این موضوع از هر نشانهای برای تاکید بر نقش آن میتواند ارزشمندتر باشد.
منبع:
پایگاه اطلاع رسانی موسیقی ایران
تاریخ انتشار : یکشنبه 21 خرداد 1391 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید