به بهانه کنسرت آخر رضا یزدانی و اهمیت آرتیست بودن؛
آقای آرتیست
مجید توکلی*: شک نکنید که او یک «آرتیست» واقعی است. قبل از اینکه خواننده خوبی باشد که من خوشم بیاید، یا شما دوست داشته باشید و نداشته باشید، «رضا یزدانی» یک آرتیست واقعی در بین خواننده های این روزهای موسیقی ما است. کاری نداریم که سلیقه من و شما با موسیقی و صدای یزدانی جور است یا نه. این را همین اول کار میگویم که قرار نیست درباره صدای رضا یزدانی حرف بزنم. قرار نیست مثل طرفدار های دو آتیشه سینه چاک، برای خواننده محبوبم بنویسم. قرار است درباره خواننده ای بنویسم که قبل از همه، یک «آرتیست» است. عنصری که اصلا در بین خواننده های این روزهای ما یافت نمیشود. عنصری که اگر قرار باشد درباره اهمیت وجودش حرف بزنیم، مثالهای جهانی در موسیقی بین الملی وجود دارد که ثابت میکند، خوانندگی فقط صدای خوب و موسیقی خوب نیست. خواننده باید بلد باشد که چگونه زندگی کند و چگونه هنرنمایی کند.
این، در همه موسیقی دنیا و موسیقی روز وجود دارد. اینکه وقتی کمپانی موسیقی، میخواهد خواننده ای را تحویل بازار بدهد، از ماهها قبل برای او مربی میگیرد تا با او کار کند. حرکات بدن کار کند. با خواننده کار کند که چگونه روی استیج باایستد و میکروفون دست بگیرد. واکنشهای صورت خواننده را با او کار میکنند که در لحظه به لحظه اجرای موسیقی چگونه باشد. مربی میگیرند، آشنا به حرکات نمایشی که کنار خواننده هست و موقع برگزاری کنسرت، همه جور رفتاری را با او هماهنگ میکند. یک نگاه کوتاه به کنسرتهای جهانی بکنید. مثلا «راجر واترز» که تقریبا طرفدار های بسیاری در ایران دارد و کمتر طرفدار موسیقی را سراغ داریم که حداقل یک بار وجه نمایشی کنسرت او یا خیلیهای دیگر را ندیده باشند. از آمدن روی استیج شان، برنامه ریزی شده تا ایستادن و حرکات دست و واکنشهایشان به طرفداران سینه چاکی که آن پائین نشسته و ایستادهاند. اما در ایران از این خبرها نیست. شک نکنید که هیچ کدام از خواننده های ما کسی به عنوان «مربی نمایشی» یا کسی که به او بگوید از ابتدا تا پایان کنسرت چگونه باشد، نداریم. میگویم شک نکنید نداریم، به خاطر وضعیتی است که در کنسرتهایمان داریم. به خاطر آشفتگی هست که در اجراهای خواننده های مان داریم. همین جای کار، تکلیف را روشن کنم که این یک مورد، هیچ ربطی به امکانات و فلان و بهمان ندارد. فقط و فقط شعور بالا میخواهد و کمپانی درست و حسابی یا مدیر برنامه خوش فکر که خواننده را مجاب کند تا برای اجرا در کنسرت، «بزن بریم» جواب نمیدهد. البته که کمی اگر درون ماجرا را بشکافیم، به غرور کاذبی هم میرسیم که خواننده های ما دارند و فکر میکنند، هر کاری آن بالا میکنند خوب است و هر حرفی میزنند «با مزه» و شیرین است و حرف هیچ کسی را گوش نمیدهند و سراخر کار خوشان را میکنند.
اما درباره رضا یزدانی نوشتم و از کلمه «آرتیست» برای او استفاده کردم تا بگویم در بین خواننده های روز و پر طرفدار موسیقی ما، تنها بزدانی است که روز به روز پیشرفت کرده و بلد است چه طور کنسرت اجرا کند. بلد است چه طور روی استیج باایستد و چه طور با میکروفون بازی کند و بخواند. یا بهتر از همه چه طور شنونده و مخاطب اش را به هیجان بیاورد و راضی از سالن خارج کند. این پیشرفت روز به روز را میگویم چون از همان اولین کنسرتهای یزدانی پیگیر بودم و این آخری، یعنی همین چند شب پیش در برج میلاد ثابت کرد که «آرتیست» شده است و به خوبی دارد امتیاز های اجرای خوب را میگیرد. باز هم میگویم این چند خط و نوشته، درباره خوب بودن خواننده یا بد بودن و سلیقه فلان موسیقی خاص نیست و فقط و فقط، درباره نبودن روح «آرتیست بودن» در بین خواننده های ما است. اگر بی غرض نگاه کوتاهی به زندگی چند ساله رضا یزدانی داشته باشیم، مسیری که تا امروز طی کرده، حضور مدیر برنامه موفق و درک و فهم بالا از حضور در برنامه های سینمایی و آشناییاش با آرتیستهای سینما و علاقهاش به این حرفه، نشان میدهد این بهانه نوشتن درباره او، بی راه نیست. ای کاش خیلی از خواننده های موسیقی ما که این چند سطر را میخوانند، بدانند که وقتی آن بالا ایستادهاند و با ذوق و شوق حنجرهشان را میلرزانند و گاه و بی گاه خدا را شکر میکنند که امشب کنسرتشان، یک صندلی خالی ندارد، این پائین، طرفدرا هایشان از شلختگی روی صحنه و راه رفتنهای بی هدف خوانندهشان وشوخی های بی مزه آنها، حرص میخورند. همین!
----------------------------------------------------------------------
* کارگردان سینما
این، در همه موسیقی دنیا و موسیقی روز وجود دارد. اینکه وقتی کمپانی موسیقی، میخواهد خواننده ای را تحویل بازار بدهد، از ماهها قبل برای او مربی میگیرد تا با او کار کند. حرکات بدن کار کند. با خواننده کار کند که چگونه روی استیج باایستد و میکروفون دست بگیرد. واکنشهای صورت خواننده را با او کار میکنند که در لحظه به لحظه اجرای موسیقی چگونه باشد. مربی میگیرند، آشنا به حرکات نمایشی که کنار خواننده هست و موقع برگزاری کنسرت، همه جور رفتاری را با او هماهنگ میکند. یک نگاه کوتاه به کنسرتهای جهانی بکنید. مثلا «راجر واترز» که تقریبا طرفدار های بسیاری در ایران دارد و کمتر طرفدار موسیقی را سراغ داریم که حداقل یک بار وجه نمایشی کنسرت او یا خیلیهای دیگر را ندیده باشند. از آمدن روی استیج شان، برنامه ریزی شده تا ایستادن و حرکات دست و واکنشهایشان به طرفداران سینه چاکی که آن پائین نشسته و ایستادهاند. اما در ایران از این خبرها نیست. شک نکنید که هیچ کدام از خواننده های ما کسی به عنوان «مربی نمایشی» یا کسی که به او بگوید از ابتدا تا پایان کنسرت چگونه باشد، نداریم. میگویم شک نکنید نداریم، به خاطر وضعیتی است که در کنسرتهایمان داریم. به خاطر آشفتگی هست که در اجراهای خواننده های مان داریم. همین جای کار، تکلیف را روشن کنم که این یک مورد، هیچ ربطی به امکانات و فلان و بهمان ندارد. فقط و فقط شعور بالا میخواهد و کمپانی درست و حسابی یا مدیر برنامه خوش فکر که خواننده را مجاب کند تا برای اجرا در کنسرت، «بزن بریم» جواب نمیدهد. البته که کمی اگر درون ماجرا را بشکافیم، به غرور کاذبی هم میرسیم که خواننده های ما دارند و فکر میکنند، هر کاری آن بالا میکنند خوب است و هر حرفی میزنند «با مزه» و شیرین است و حرف هیچ کسی را گوش نمیدهند و سراخر کار خوشان را میکنند.
اما درباره رضا یزدانی نوشتم و از کلمه «آرتیست» برای او استفاده کردم تا بگویم در بین خواننده های روز و پر طرفدار موسیقی ما، تنها بزدانی است که روز به روز پیشرفت کرده و بلد است چه طور کنسرت اجرا کند. بلد است چه طور روی استیج باایستد و چه طور با میکروفون بازی کند و بخواند. یا بهتر از همه چه طور شنونده و مخاطب اش را به هیجان بیاورد و راضی از سالن خارج کند. این پیشرفت روز به روز را میگویم چون از همان اولین کنسرتهای یزدانی پیگیر بودم و این آخری، یعنی همین چند شب پیش در برج میلاد ثابت کرد که «آرتیست» شده است و به خوبی دارد امتیاز های اجرای خوب را میگیرد. باز هم میگویم این چند خط و نوشته، درباره خوب بودن خواننده یا بد بودن و سلیقه فلان موسیقی خاص نیست و فقط و فقط، درباره نبودن روح «آرتیست بودن» در بین خواننده های ما است. اگر بی غرض نگاه کوتاهی به زندگی چند ساله رضا یزدانی داشته باشیم، مسیری که تا امروز طی کرده، حضور مدیر برنامه موفق و درک و فهم بالا از حضور در برنامه های سینمایی و آشناییاش با آرتیستهای سینما و علاقهاش به این حرفه، نشان میدهد این بهانه نوشتن درباره او، بی راه نیست. ای کاش خیلی از خواننده های موسیقی ما که این چند سطر را میخوانند، بدانند که وقتی آن بالا ایستادهاند و با ذوق و شوق حنجرهشان را میلرزانند و گاه و بی گاه خدا را شکر میکنند که امشب کنسرتشان، یک صندلی خالی ندارد، این پائین، طرفدرا هایشان از شلختگی روی صحنه و راه رفتنهای بی هدف خوانندهشان وشوخی های بی مزه آنها، حرص میخورند. همین!
----------------------------------------------------------------------
* کارگردان سینما
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 28 مرداد 1392 - 11:11
دیدگاهها
واقـــــــــــــــــــــــعا قشنگ بود!!
جانا سخن از زبان ما میگویی...
خدا کنه خواننده هام اینو بخونن و یکم فقط یکم به خودشون بیان...:|
فوقالعاده بود
یزدانی رو نه بخاطر آرتیست بودنش بلکه باید به خاطر کارای پرمحتوا ازش تحسین کرد
من به این خاطر فقط دوستش دارم
دوست عزیزی که می گی "شک نکنید خواننده های ما مربی هنری ندارند " بد نیست یه خورده تحقیق و پرس و جو کنی بعد بپرسی . واسه شما که خبر نگار موسیقی هستی جالب نیست راجع به چیزی که نمی دونی این طوری قاطع اظهار نظر می کنی
اینو بدون که مازیار فلاحی . بابک جهانبخش . فرزاد فرزین و چند تا از خواننده های ما از همین مدیر هنری ها که شما می فرمایید دارند
گفتم که بدونید
آره واقعا!!!
هیجانی که رضا از رو استیج بهمون منتقل میکنه اصلا قابل توصیف نیست! :D
یه کنسرت نشده ما رو ناراضی بفرسته بیرون از سالن! :x
بدون شک سلطان راک ایرانه.
در مورد خواننده های دیگه ی ایران نمی تونم نظر بدم،چون جز رضا یزدانی به کنسرت کسی دیگه نمیرم
امّا در مورد رضا یزدانی باهاتون موافقم،واقعا" پیشرفت محسوسی رو توی اکت هایی که روی استیج داره مشاهده کردم
حرفه ای ترین خواننده ی پاپ و راک ایرانه و کنسرتاش یه سر و گردن از بقیه بالاتر
عالی بود اقای توکلی
هیچکس انقدر اکت های زیبا و هیجان انگیز توی کنسرت هاش نداره. و ایده های بکر و تازه. مثل کنسرت 22 مرداد که نوازنده ها سازهاشون رو عوض کردند. رضا یزدانی در حال حاضر بهترینه...
هر موقع بخش تماشاگران مثل کنسرتهای پینک فلوید شد، بخش آرتیست هم حل میشود مجید توکلی عزیز!
اتفاقا خوب گفتین خاستم همینو بگم که ایشون فقط پوزیشن رو آرتیستیک نشون میدم وگر نه کجای دنیا دیدید کسی با لباس تمام چرم که خودش رو منتسب به سبک راک هم میدونه وسط اجرا بزنه زیر آشک و آه!!
اصلا بی سابقس !موزیکاشم همین رو میگه ولی متاسفانه از شخصیت آرتیستیک برخوردار نیستن جز در ظاهر.
عاشق کارها وخوندن رضام فقط کاش یک بار یه کنسرت تو اصفهان میزاشت ولی متاسفانه هنوز مامحروم موندیم از این خواسته....
کاملا موافقم!
رضا تو کنسرتا حسِ خوبی رو از رو استیج به تماشاچیا منتقل میکنه! D
اصن یه بار نشد این بشر ما رو ناراضی از سالن بفرسته بیرون!:x
درود بر رضا یزدانی خواننده ی تک و تکرار نشدنی ایران.
رضا یزدانی...یکی از سه تا خواننده ای که من بهشون احترام زیاد میذارم.نه بخاطر صداش.که صداش بی نقصه ...بخاطر مغز شعرشاش .بخاطر اینکه میتونه با یه شعر انسان از یه جا به یه جای دیگه ببره..کاری میکنه که اآدم ها به تفکر فرو برن...
رضا ستارست تو راک ایران.ستاره .قدرشو بدونیم
دیگه موندین چی بگینا !!! آخه اینم شد حرف ؟ یعنی چی هر کی با توجه به روحیش و سبک کازش و استایلش یه جوره دیگه مگه میشه کسی رو با کسی مقایسه کرد ؟؟؟
اون وقت با اینکه یه نفر رو استیج خدا رو شکر کنه چه مشکلیه ؟ یه سری حرفاتون درمورد رضا درست اما اخه میشه گفت اینا به ضرس قاطع فقط درمورد رضای عزیز صدق میکنه ؟ خودتون متن هایی رو درباره کنسرت ونمایش با شکوه فرزاد فرزین و خیلیای دیگه منتشر کردید من خودم کنسرت فرزاد فرزین رو ندیدم ولی به گفته خود سایت دارم میگم الان میگید رضای عزیز فقط میدونه
افزودن یک دیدگاه جدید