گزارش متنی و تصویری از این نشست را اینجا ببینید؛
هفتاد و هشتمین نشست عصر شعر و ترانه برگزار شد
موسیقی ما - سحر همتیان: هفتاد و هشتمین برنامه از سری نشست های مشترک اهالی شعر و موسیقی، پنج شنبه چهارم مهر ماه در سالن هنر فرهنگسرای ارسباران تهران، با اجرای «عبدالجبار کاکایی» برگزار گردید.
بعد از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید، پخش سرود جمهوری اسلامی ایران و کلیپی از خلاصه نشست ماه گذشته، اولین عصر شعر و ترانه پاییزی در سال نود و دو آغاز شد.
این برنامه به دلیل همزمانی با هفته ی دفاع مقدس، حال و هوای جنگ و یادی از فداکاری های آن دوران را داشت. به همین بهانه، در آغاز برنامه «امیر حسین سمیعی» قطعات «ترانه ای برای جنگ» اثر احمد امیرخلیلی و «صلح» اثر محمدعلی بهمنی را به همراه تکنوازی پیانو توسط «مرتضی صیاد» به صورت زنده اجرا کرد.
در این نشست به دعوت عبدالجبارکاکایی، در بخشی از برنامه علی مرادخانی معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آقای مشفق حضور داشتند.
چهره های شاخص ادبیات و موسیقی کشور حاضر در نشست مهرماه افرادی چون هرمز علیپور، محمدعلی بهمنی، محمدرضا عبدالملکیان، اهورا ایمان، محمدرضا چراغعلی، پدرام کشتکار، محسن کریمی راهجردی، کارن زیاری، مهرداد نصرتی، ایلیا منفرد، امیر حسین سمیعی، کامران رسول زاده، شاهین آرین، بهنام کریمی، حمیدرضا گلشن، محمدرضا طاهری، حسین جنتی، حامد عسگری و میلاد نصرتی بودند.
در بخش شعر و ترانه خوانی از آثار هنرمندانی چون نازنین مولایی، ریحانه پریزاد، بهزاد نجفی، کاوه نصیری، محمدرضا عبدالملکیان، هرمز علیپور، علی منصوری، شهاب لواسانی، محمدعلی بهمنی، ساجد فاضلی، وحیده میرهادی، موسوی زاده، حامد عسگری، محمدرضا طاهری، حسین جنتی، محمد ماشلی، سابیر هاکا، محمد بکرانی و حسین متولیان استفاده شد.
عبدالجبار کاکایی به مناسبت بزرگداشت هفته دفاع مقدس اجرای نشست عصر شعر و ترانه را با شعری از سید حسن حسینی شروع کرد:
دلا دیدی آن عاشقان را؟
جهانی رهایی در آوازشان بود
و در بند حتی
قفس شرمگین از شکوفایی شوق پروازشان بود:
پیام آورانی که در قتلگاه ترنم
سرودن -علی رغم زنجیر-
اعجازشان بود!
به سرسبزی نخل ایثار
به این آیه های تناور
دلا گر نه ای سنگ٬
ایمان بیاور!
کاکایی ضمن خوشامدگویی به میهمانان برنامه و همه ی حاضران علاقه مند به شعر و موسیقی، از محمد علی بهمنی، هرمز علیپور و محمدرضا عبدالملکیان دعوت کرد که به عنوان کارشناسان برنامه، او را در نقد کارگاهی آثار یاری کنند.
عبدالجبار کاکایی بخشی از شعر معروف عبدالملکیان را خواند:
"تو چرا می جنگی؟ " پسرم می پرسد
من تفنگم در مشت
کوله بارم بر پشت / بند پوتینم را می بندم
پسرم بار دگر می پرسد: تو چرا می جنگی؟!
با تمام دل خود می گویم: تا چراغ از تو نگیرد دشمن
...
و در ادامه گفت: «این شعر یک مانیفست از دفاع قهرمانانه مردم ماست و به اعتقاد من شعر هایی که از این جنسند بیشتر شعر صلح هستند تا شعر جنگ. آنچه در آثار شاعران از جمله هرمز علیپور، محمدعلی بهمنی و محمدرضا عبدالملکیان که سه چهره شاخص شعر معاصرند، می بینیم چیزی نیست جز فریاد صلح».
با شروع بخش کارگاهی برنامه، کاکایی در نقد یکی از آثار خوانده شده گفت: «همانطور که در جلسات پیش هم اشاره کردیم، ترانه باید توان پالایش زبان را داشته باشد، شاعر باید با استفاده از قدرت های شاعرانه خود کلمات را به جملات تأثیر گذار تبدیل کند. ولی دیده می شود که در برخی ترانه ها بیشتر با یک متن ساده پر از شکوه و گلایه مواجهیم».
بهمنی با اشاره به این نکته که البته در نقد شعر باید از کارنامه ی کاری شاعر هم یک پیش زمینه ذهنی داشت، گفت: «در برخی اشعار به وضوح دیده می شود که جای شاعرانگی و ترانگی در آثار خالی ست و درگیر حرف های تکراری روزمره شدن از نقاط ضعف شعر یا ترانه محسوب می شود. باید به دنبال مضمون سازی های نو و وسعت دادن به دید و اندیشه خود باشیم».
در ادامه هرمز علیپور گفت: «در برخی اشعار سپید این نکته به چشم می آید که شاعر با سهل انگاری تصویرهای ذهنی خود را بدون اینکه به شکلی شاعرانه پرداخت کند، به روی کاغذ می آورد و مخاطب با سطرهایی ساده و خالی از شاعرانگی رو به رو خواهد بود و طبیعتاً ارتباطی با مفهوم ذهنی شاعر برقرار نخواهد کرد».
محمدعلی بهمنی اشاره کرد: «وقتی ما می گوییم یک ترانه یا شعر حرف معاصری ندارد یا تکراریست، منظورمان این نیست که به عشق اندیشیده نشود، هدف ما این است که شاعر حرف های ناگفته یا حداقل کم تر پرداخته شده را با خلق تصاویر نو عرضه کند».
کاکایی سوالی مطرح کرد: اینکه در ترانه ها می بینیم ترانه سرا از تصویرهای شاعرانه استفاده می کند و وفور استعارات و تشبیهات در ترانه های امروز، از نقاط ضعف است یا قوتی برای ترانه سرا محسوب می شود؟
هرمز علیپور در پاسخ به این سوال گفت: به اعتقاد من به دلیل اینکه ترانه امروز مانند خیلی از مسائل دیگر در جامعه، به اشباع رسیده است، وجود جوهری که شعریت ترانه را بیشتر بکند به نفع ترانه امروز ماست.
کاکایی افزود: این نظر شایعی ست که شاعران نسبت به ترانه سرایان دارند ، به اعتقاد من ازدحام تصویر و رفتن به سمت تصویرسازی در ترانه گاهی اوقات مانع ایجاد ارتباط می شود. چون ترانه قالبی است برای اجرای موسیقایی باید تصاویری به کار رود که تأثیرگذاری آنی بر شنونده داشته باشند.
علیپور ادامه داد: ترانه بخشی از شعر است و به همین خاطر ترانه بخشی از فرهنگ شعری و معرفتی ماست. اگر ترانه سرایی شاعرانگی بالایی داشته باشد هم مسلمن نقطه قوت است. صرفن توجه به مخاطب عام ضربه می زند به اثر، به اعتقاد من ترانه سرا باید مخاطب خاص را هم مد نظر داشته باشد.
در ادامه ی بخش شعرخوانی، محمدرضا عبدالملکیان گفت: نقد شعر یک تخصص است و هر شاعری لزومن منتقد شعر هم قلمداد نمی شود. همچنین با یک بار شنیدن اثر نمی توان در مورد آن قضاوت کرد. زیبایی دنیای هنر به تفاوت هاست نه شباهت ها. وقتی از چهره های شاخص شعر همچون: شاملو، فروغ، اخوان ثالث و ... نام می بریم، می دانیم اگرچه همه شاگرد نیما هستند ولی زیبایی آثارشان در تفاوت های آن هاست. خواننده ی امروز به راحتی می تواند زبان شعری اخوان را از زبان شعری فروغ تشخیص دهد. هر شاعر باید ابتدا با خودش صادق باشد و هرچه که در ذهن دارد بنویسد و بعد از آن دانشی ست که باید در این زمینه بیاموزد و آثارش را پالایش دهد. از طرفی شاعر باید کشف های شاعرانه ای مختص خود داشته باشد.
در نقد یکی از آثار، کاکایی اشاره کرد که یکی از دستاوردهای غزل در سال های اخیر پیوند خوردن با مفاهیم عرفانی و کارکردی کردن شان در زمینه موضوعات اجتماعی ست. و یکی از تجربه های محتوایی ارزشمند شعر دهه شصت همین به خدمت گرفتن و بازتولید ادبیات عارفانه است.
در ادامه برنامه کاکایی ضمن خوشامد گویی ویژه به علی مرادخانی معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: برخی مسائل و نکته هایی وجود دارد که همیشه در فضای هنر امروز سوال بوده است. فرصت را غنیمت میشماریم و در حضور جناب مرادخانی به آن ها اشاره می کنیم.
کاکایی افزود: در این سال ها متأسفانه زمینه شعر اجتماعی مان از بین رفته است. یعنی ترانه به لحاظ اینکه گردش اقتصادی دارد و تولیدش هزینه بر است، به هیچ وجه شرکت ها و تهیه کننده ها جرأت این را نداشته اند که خلاف قرائت رسمی در خصوص موضوعاتی مثل جنگ، به نگاه های غیر متعارف و حتی برخی نگاه های انتقادی، اجازه حضور دهند و ما شاهد انتشار آلبوم های اجتماعی باشیم. متأسفانه موسیقی اجتماعی ما فرسوده شده و آنچه در رسانه ها پخش می شود در واقع موسیقی سفارش شده ایست که از فیلترینگ رسمی گذشته و پذیرفته شده است. اما حقیقت این است که حرف ها و نگاه های دیگری هم هست که واقعن سر عناد با قرائت رسمی دهه شصت ندارند. متأسفانه ترانه اجتماعی با وجود اینکه کارکردهای مؤثری در روان جامعه دارد فتیله اش این روزها پایین است. این ترانه ها نیاز به حمایت دارند. این درخواستی ست از طرف صنف ترانه و موسیقی که در شورای وزارت ارشاد این امنیت برای هنرمندان باشد به شکلی که هنرشان در تنگناها نماند و عرصه برای بروزش وجود داشته باشد و بیش از این فضای ترانه و موسیقی ما خدشه دار نشود.
بهمنی که خود از اعضای شورای ترانه هم هست در تأیید حرف کاکایی گفت: دقیقن این مسئله حرف دل ما هم هست و من فکر نمی کنم جناب مرادخانی از این مقوله ها بی خبر باشند. شورا هم چشم امیدش به عزیزان مسئول است که بیش از پیش دقت لازم را در تصمیم گیری در حوزه ترانه و موسیقی داشته باشند.
واقعیت این است که گاهی حتی مجوز اثری صادر می شود ولی باز نگرانی هایی از سوی هنرمند هست که مبادا بلایی بر سر شعر بیاید و یا عکس این قضیه که اثری مجوز نمی گیرد ولی ما می شنویم که این اثر پخش شده است. واقعن ما هم که در شورا فعالیت داریم با مشکلاتی از این دست مواجهیم و مداوم باید پاسخگوی این برگشت ها باشیم. این وضعیتی است که وجود دارد و این درخواست را ما با وجود اینکه می دانیم خود جناب مرادخانی هم خواستار رفع اینگونه مشکلات هستند، از مسئولان در حوزه تصمیم گیری داریم.
سپس در ادامه کاکایی از علی مرادخانی معاون وزارت ارشاد دعوت کرد به روی سن برود. مرادخانی ضمن ابراز خوشنودی از بابت برگزاری چنین جلساتی که زمینه ای ست برای فعالیت هنرمندان جوان و با انگیزه و همچنین تشکر از عبدالجبار کاکایی، گفت: در خصوص نکات مطرح شده در حوزه موسیقی به خصوص اگر بخواهیم موسیقی پاپ را بررسی کنیم، بحث های مفصلی وجود دارد.
سال هفتاد و شش بود که تصمیم گرفتیم فعالیت موسیقی پاپ را در کشور گسترش دهیم. آن زمان خیلی از اساتید در حوزه های دیگر اعتراض داشتند که شاید به بخش های دیگر موسیقی ضربه وارد شود. ولی من تصور دیگری داشتم که ما با داشتن انواع موسیقی مخاطبی را از دست نمی دهیم بلکه مخاطبان بیشتری هم جذب خواهیم کرد. به هر حال با موفقیت شروع شد. اما نکته ای وجود داشت که من این مسئله را تهدیدی جدی برای جامعه موسیقی می دانستم که اگر ما در فضای اجتماعی به درستی نتوانیم وارد شویم، کلن موسیقی ما کشیده می شود به فضاهای عاشقانه کوچه و خیابانی که شاید امروز هم تا حدی درگیر این قضیه هستیم و باید این موضوع را از یک زاویه و نگاه متفاوتی بررسی کرد.
فکر می کنم اینگونه تهدیدها به دلیل بعضی مسائلی هست که صرفن نمی توان گفت برمی گردد به حوزه تصمیم گیری و مدیریت موسیقی. تصور من این است که هرچقدر ما در این زمینه راحت تر به موضوع نگاه کنیم، به همان اندازه هم ظرفیت ها در بخش اجتماعی بالا می رود و آستانه صبر و تحمل ها هم بیشتر خواهد شد.
مرادخانی افزود: اگر ما تفاوت مینیاتور و کاریکاتور و کارهای کلاسیک را بررسی کنیم، به عنوان مثال اگر بخواهیم در مینیاتور حرفی انتقادی بزنیم حتمن باید چند لایه کار شود، اما همین حرف در کاریکاتور زده می شود و به راحتی با تصویرها ما را در جریان یک واقعیت و نماد قرار می دهد. جامعه امروز ما به این نماد ها نیاز دارد. ما باید بتوانیم از این منظر در موسیقی پیش رویم که موسیقی هم بتواند راه خود را پیدا کند.
معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه گفت: گاهی دیده می شود که برخی موضوعات خودشان مشکلی ندارند اما تمام مشکل با حاشیه هایی ست که آن موضوعات ایجاد می کنند.
ولی در کل به اعتقاد من هرچقدر ما سخت بگیریم فضای هنری و فرهنگی مان تنگ تر خواهد شد و خود به خود لغزش ها افزایش پیدا می کند. باید بدانیم مردم چه می خواهند و هرچقدر مسئولین و مردم نزدیک باشند و خواسته هایشان از هم جدا نباشد فضای صمیمیت افزایش می یابد و جامعه ای که نیاز به پویایی دارد به سمت و سوی پیشرفت حرکت می کند.
عبدالجبار کاکایی از علی مرادخانی درخواست کرد که قبل از ترک جلسه، برای شعرخوانی یکی دیگر از شاعران حضور داشته باشد و از حسین جنتی دعوت کرد که پشت تریبون برود. حسین جنتی دو غزل خواند :
نشان لکه ی می مانده بر عبای تو هستم
مرا قبول کن این شیخ من خطای تو هستم
به مستی آمده ای خانه دیشب از سر مستی
نهان چه می کنی از من که رد پای تو هستم
"جهان تجسم رفتار ماست"، خود تو نگفتی؟!
مرنج از من و خوش باش من ریای تو هستم...
...
کاکایی با تشکر مجدد از علی مرادخانی معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: امیدواریم در آینده با فعالیت های مثبت و مفید جناب مرادخانی در وازت ارشاد، شاهد روزهای خوب و آرامی در فضای هنر و فرهنگ مان باشیم.
و در ادامه برنامه از هرمز علیپور خواست که برای حاضران علاقه مند در سالن شعرخوانی داشته باشد.
علیپور ابتدا به نکته ای مهم اشاره کرد که هیچ وقت منتقدی نداشتیم و نخواهیم داشت که شاعر بزرگی بوده باشد و همچنین هیچگاه یک شاعر نمی تواد منتقد بزرگی باشد چراکه دو حوزه کاملن تخصصی و جدا هستند.
سپس در بخش موسیقی میانی از شاهین آرین دعوت شد که به روی سن برود. آرین قطعه «با تو باشم» با ترانه ای از عبدالجبار کاکایی را به همراه تکنوازی پیانو توسط سهیل میرزاده اجرا کرد.
در بخش دیگری علاقه مندان شاهد شعر خوانی عبدالملکیان بودند و بعد از آن، هرمز علیپور و محمدرضا عبدلملکیان با عذرخواهی از علاقه مندان حاضر در سالن، جلسه را ترک کردند.
در ادامه، اهورا ایمان به همراه محمدعلی بهمنی کارشناسی برنامه و نقد آثار را بر عهده گرفت.
در بخش موسیقی جهان محسن کریمی راهجردی قطعه " هتل کالیفرنیا " از گروه ایگلز را معرفی کرد که متن ترانه را به همراه بی بی سمانه رضایی ترجمه کرده اند. سپس این قطعه همراه با متن ترجمه شده، در سالن پخش شد.
اهورا ایمان در نقد یکی از آثار گفت: از یک منظر رفتن به سمت و سوی تمثیل و فاصله گرفتن از ترانه هایی که امروزه کم هم نیستند و صرفن مخاطب با گلایه ها و شبه داداخواست های طلاق مواجه می شود، نکته مثبتی است. ولی بهتر است که شاعر بعضی جاها اجازه دهد خود مخاطب هم شاعرانگی کند. همچنین در بررسی فنی انتظار می رود که ترانه سرا وسواس بیشتری به خرج دهد ایرادهایی مثل حشوهای واضح در اثر به چشم نخورد.
ایمان در خصوص هایکو اشاره کرد که وقتی طرح های کسی مثل بیژن جلالی را می خوانیم، می بینیم که گویا تعمد شاعر بر این است که مکاشفه جدیدی صورت نگیرد و یا مخاطب شگفت زده نشود، می خواهد همان طور که شعر کوتاه است کشف هم کوتاه و تأثیرگذار باشد. اما امروزه بسیار دیده می شود بین شاعران جوان که مفهوم ها و حرفهایی فربه را در پایه ای کوچک می گنجانند و طبیعتن این ضعفی ست که مخاطب هم نمی تواند هدف شاعر را دریافت کند و ارتباط نمی گیرد با سطرها.
دربخش بعدی موسیقی، حاضران در سالن شاهد اجرای زنده ایلیا منفرد بودند که یکی از قطعات خاطره انگیز خود به نام "گل ارکیده" را همراه با نواختن گیتار خواند و سپس قطعه دیگری به مناسبت هفته دفاع مقدس اجرا کرد.
در ادامه به دلیل کمبود وقت، بخش شعرخوانی بدون نقد ادامه پیدا کرد و سپس میلاد نصرتی قطعه «بمون» با ترانه ای از حمید خلف بیگی را اجرا کرد. تک نوازی پیانو را خود نصرتی بر عهده داشت.
در انتها کاکایی برگزیدگان نشست مهرماه عصر شعر و ترانه را از سوی کارشناسان اعلام کرد که آثار سابیر هاکا و ریحانه پریزاد در حوزه شعر و ترانه برگزیده شدند.
اجرای پایانی عصر شعر و ترانه بر عهده کامران رسول زاده بود که قطعاتی را به همراه آرمان مهربان، سارا سقایی و اعلا استاد برای علاقه مندان حاضر در سالن اجرا کرد و نشست پاییزی عصر شعر و ترانه پایان یافت.
بعد از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید، پخش سرود جمهوری اسلامی ایران و کلیپی از خلاصه نشست ماه گذشته، اولین عصر شعر و ترانه پاییزی در سال نود و دو آغاز شد.
این برنامه به دلیل همزمانی با هفته ی دفاع مقدس، حال و هوای جنگ و یادی از فداکاری های آن دوران را داشت. به همین بهانه، در آغاز برنامه «امیر حسین سمیعی» قطعات «ترانه ای برای جنگ» اثر احمد امیرخلیلی و «صلح» اثر محمدعلی بهمنی را به همراه تکنوازی پیانو توسط «مرتضی صیاد» به صورت زنده اجرا کرد.
در این نشست به دعوت عبدالجبارکاکایی، در بخشی از برنامه علی مرادخانی معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آقای مشفق حضور داشتند.
چهره های شاخص ادبیات و موسیقی کشور حاضر در نشست مهرماه افرادی چون هرمز علیپور، محمدعلی بهمنی، محمدرضا عبدالملکیان، اهورا ایمان، محمدرضا چراغعلی، پدرام کشتکار، محسن کریمی راهجردی، کارن زیاری، مهرداد نصرتی، ایلیا منفرد، امیر حسین سمیعی، کامران رسول زاده، شاهین آرین، بهنام کریمی، حمیدرضا گلشن، محمدرضا طاهری، حسین جنتی، حامد عسگری و میلاد نصرتی بودند.
در بخش شعر و ترانه خوانی از آثار هنرمندانی چون نازنین مولایی، ریحانه پریزاد، بهزاد نجفی، کاوه نصیری، محمدرضا عبدالملکیان، هرمز علیپور، علی منصوری، شهاب لواسانی، محمدعلی بهمنی، ساجد فاضلی، وحیده میرهادی، موسوی زاده، حامد عسگری، محمدرضا طاهری، حسین جنتی، محمد ماشلی، سابیر هاکا، محمد بکرانی و حسین متولیان استفاده شد.
عبدالجبار کاکایی به مناسبت بزرگداشت هفته دفاع مقدس اجرای نشست عصر شعر و ترانه را با شعری از سید حسن حسینی شروع کرد:
دلا دیدی آن عاشقان را؟
جهانی رهایی در آوازشان بود
و در بند حتی
قفس شرمگین از شکوفایی شوق پروازشان بود:
پیام آورانی که در قتلگاه ترنم
سرودن -علی رغم زنجیر-
اعجازشان بود!
به سرسبزی نخل ایثار
به این آیه های تناور
دلا گر نه ای سنگ٬
ایمان بیاور!
کاکایی ضمن خوشامدگویی به میهمانان برنامه و همه ی حاضران علاقه مند به شعر و موسیقی، از محمد علی بهمنی، هرمز علیپور و محمدرضا عبدالملکیان دعوت کرد که به عنوان کارشناسان برنامه، او را در نقد کارگاهی آثار یاری کنند.
عبدالجبار کاکایی بخشی از شعر معروف عبدالملکیان را خواند:
"تو چرا می جنگی؟ " پسرم می پرسد
من تفنگم در مشت
کوله بارم بر پشت / بند پوتینم را می بندم
پسرم بار دگر می پرسد: تو چرا می جنگی؟!
با تمام دل خود می گویم: تا چراغ از تو نگیرد دشمن
...
و در ادامه گفت: «این شعر یک مانیفست از دفاع قهرمانانه مردم ماست و به اعتقاد من شعر هایی که از این جنسند بیشتر شعر صلح هستند تا شعر جنگ. آنچه در آثار شاعران از جمله هرمز علیپور، محمدعلی بهمنی و محمدرضا عبدالملکیان که سه چهره شاخص شعر معاصرند، می بینیم چیزی نیست جز فریاد صلح».
با شروع بخش کارگاهی برنامه، کاکایی در نقد یکی از آثار خوانده شده گفت: «همانطور که در جلسات پیش هم اشاره کردیم، ترانه باید توان پالایش زبان را داشته باشد، شاعر باید با استفاده از قدرت های شاعرانه خود کلمات را به جملات تأثیر گذار تبدیل کند. ولی دیده می شود که در برخی ترانه ها بیشتر با یک متن ساده پر از شکوه و گلایه مواجهیم».
بهمنی با اشاره به این نکته که البته در نقد شعر باید از کارنامه ی کاری شاعر هم یک پیش زمینه ذهنی داشت، گفت: «در برخی اشعار به وضوح دیده می شود که جای شاعرانگی و ترانگی در آثار خالی ست و درگیر حرف های تکراری روزمره شدن از نقاط ضعف شعر یا ترانه محسوب می شود. باید به دنبال مضمون سازی های نو و وسعت دادن به دید و اندیشه خود باشیم».
در ادامه هرمز علیپور گفت: «در برخی اشعار سپید این نکته به چشم می آید که شاعر با سهل انگاری تصویرهای ذهنی خود را بدون اینکه به شکلی شاعرانه پرداخت کند، به روی کاغذ می آورد و مخاطب با سطرهایی ساده و خالی از شاعرانگی رو به رو خواهد بود و طبیعتاً ارتباطی با مفهوم ذهنی شاعر برقرار نخواهد کرد».
محمدعلی بهمنی اشاره کرد: «وقتی ما می گوییم یک ترانه یا شعر حرف معاصری ندارد یا تکراریست، منظورمان این نیست که به عشق اندیشیده نشود، هدف ما این است که شاعر حرف های ناگفته یا حداقل کم تر پرداخته شده را با خلق تصاویر نو عرضه کند».
کاکایی سوالی مطرح کرد: اینکه در ترانه ها می بینیم ترانه سرا از تصویرهای شاعرانه استفاده می کند و وفور استعارات و تشبیهات در ترانه های امروز، از نقاط ضعف است یا قوتی برای ترانه سرا محسوب می شود؟
هرمز علیپور در پاسخ به این سوال گفت: به اعتقاد من به دلیل اینکه ترانه امروز مانند خیلی از مسائل دیگر در جامعه، به اشباع رسیده است، وجود جوهری که شعریت ترانه را بیشتر بکند به نفع ترانه امروز ماست.
کاکایی افزود: این نظر شایعی ست که شاعران نسبت به ترانه سرایان دارند ، به اعتقاد من ازدحام تصویر و رفتن به سمت تصویرسازی در ترانه گاهی اوقات مانع ایجاد ارتباط می شود. چون ترانه قالبی است برای اجرای موسیقایی باید تصاویری به کار رود که تأثیرگذاری آنی بر شنونده داشته باشند.
علیپور ادامه داد: ترانه بخشی از شعر است و به همین خاطر ترانه بخشی از فرهنگ شعری و معرفتی ماست. اگر ترانه سرایی شاعرانگی بالایی داشته باشد هم مسلمن نقطه قوت است. صرفن توجه به مخاطب عام ضربه می زند به اثر، به اعتقاد من ترانه سرا باید مخاطب خاص را هم مد نظر داشته باشد.
در ادامه ی بخش شعرخوانی، محمدرضا عبدالملکیان گفت: نقد شعر یک تخصص است و هر شاعری لزومن منتقد شعر هم قلمداد نمی شود. همچنین با یک بار شنیدن اثر نمی توان در مورد آن قضاوت کرد. زیبایی دنیای هنر به تفاوت هاست نه شباهت ها. وقتی از چهره های شاخص شعر همچون: شاملو، فروغ، اخوان ثالث و ... نام می بریم، می دانیم اگرچه همه شاگرد نیما هستند ولی زیبایی آثارشان در تفاوت های آن هاست. خواننده ی امروز به راحتی می تواند زبان شعری اخوان را از زبان شعری فروغ تشخیص دهد. هر شاعر باید ابتدا با خودش صادق باشد و هرچه که در ذهن دارد بنویسد و بعد از آن دانشی ست که باید در این زمینه بیاموزد و آثارش را پالایش دهد. از طرفی شاعر باید کشف های شاعرانه ای مختص خود داشته باشد.
در نقد یکی از آثار، کاکایی اشاره کرد که یکی از دستاوردهای غزل در سال های اخیر پیوند خوردن با مفاهیم عرفانی و کارکردی کردن شان در زمینه موضوعات اجتماعی ست. و یکی از تجربه های محتوایی ارزشمند شعر دهه شصت همین به خدمت گرفتن و بازتولید ادبیات عارفانه است.
در ادامه برنامه کاکایی ضمن خوشامد گویی ویژه به علی مرادخانی معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: برخی مسائل و نکته هایی وجود دارد که همیشه در فضای هنر امروز سوال بوده است. فرصت را غنیمت میشماریم و در حضور جناب مرادخانی به آن ها اشاره می کنیم.
کاکایی افزود: در این سال ها متأسفانه زمینه شعر اجتماعی مان از بین رفته است. یعنی ترانه به لحاظ اینکه گردش اقتصادی دارد و تولیدش هزینه بر است، به هیچ وجه شرکت ها و تهیه کننده ها جرأت این را نداشته اند که خلاف قرائت رسمی در خصوص موضوعاتی مثل جنگ، به نگاه های غیر متعارف و حتی برخی نگاه های انتقادی، اجازه حضور دهند و ما شاهد انتشار آلبوم های اجتماعی باشیم. متأسفانه موسیقی اجتماعی ما فرسوده شده و آنچه در رسانه ها پخش می شود در واقع موسیقی سفارش شده ایست که از فیلترینگ رسمی گذشته و پذیرفته شده است. اما حقیقت این است که حرف ها و نگاه های دیگری هم هست که واقعن سر عناد با قرائت رسمی دهه شصت ندارند. متأسفانه ترانه اجتماعی با وجود اینکه کارکردهای مؤثری در روان جامعه دارد فتیله اش این روزها پایین است. این ترانه ها نیاز به حمایت دارند. این درخواستی ست از طرف صنف ترانه و موسیقی که در شورای وزارت ارشاد این امنیت برای هنرمندان باشد به شکلی که هنرشان در تنگناها نماند و عرصه برای بروزش وجود داشته باشد و بیش از این فضای ترانه و موسیقی ما خدشه دار نشود.
بهمنی که خود از اعضای شورای ترانه هم هست در تأیید حرف کاکایی گفت: دقیقن این مسئله حرف دل ما هم هست و من فکر نمی کنم جناب مرادخانی از این مقوله ها بی خبر باشند. شورا هم چشم امیدش به عزیزان مسئول است که بیش از پیش دقت لازم را در تصمیم گیری در حوزه ترانه و موسیقی داشته باشند.
واقعیت این است که گاهی حتی مجوز اثری صادر می شود ولی باز نگرانی هایی از سوی هنرمند هست که مبادا بلایی بر سر شعر بیاید و یا عکس این قضیه که اثری مجوز نمی گیرد ولی ما می شنویم که این اثر پخش شده است. واقعن ما هم که در شورا فعالیت داریم با مشکلاتی از این دست مواجهیم و مداوم باید پاسخگوی این برگشت ها باشیم. این وضعیتی است که وجود دارد و این درخواست را ما با وجود اینکه می دانیم خود جناب مرادخانی هم خواستار رفع اینگونه مشکلات هستند، از مسئولان در حوزه تصمیم گیری داریم.
سپس در ادامه کاکایی از علی مرادخانی معاون وزارت ارشاد دعوت کرد به روی سن برود. مرادخانی ضمن ابراز خوشنودی از بابت برگزاری چنین جلساتی که زمینه ای ست برای فعالیت هنرمندان جوان و با انگیزه و همچنین تشکر از عبدالجبار کاکایی، گفت: در خصوص نکات مطرح شده در حوزه موسیقی به خصوص اگر بخواهیم موسیقی پاپ را بررسی کنیم، بحث های مفصلی وجود دارد.
سال هفتاد و شش بود که تصمیم گرفتیم فعالیت موسیقی پاپ را در کشور گسترش دهیم. آن زمان خیلی از اساتید در حوزه های دیگر اعتراض داشتند که شاید به بخش های دیگر موسیقی ضربه وارد شود. ولی من تصور دیگری داشتم که ما با داشتن انواع موسیقی مخاطبی را از دست نمی دهیم بلکه مخاطبان بیشتری هم جذب خواهیم کرد. به هر حال با موفقیت شروع شد. اما نکته ای وجود داشت که من این مسئله را تهدیدی جدی برای جامعه موسیقی می دانستم که اگر ما در فضای اجتماعی به درستی نتوانیم وارد شویم، کلن موسیقی ما کشیده می شود به فضاهای عاشقانه کوچه و خیابانی که شاید امروز هم تا حدی درگیر این قضیه هستیم و باید این موضوع را از یک زاویه و نگاه متفاوتی بررسی کرد.
فکر می کنم اینگونه تهدیدها به دلیل بعضی مسائلی هست که صرفن نمی توان گفت برمی گردد به حوزه تصمیم گیری و مدیریت موسیقی. تصور من این است که هرچقدر ما در این زمینه راحت تر به موضوع نگاه کنیم، به همان اندازه هم ظرفیت ها در بخش اجتماعی بالا می رود و آستانه صبر و تحمل ها هم بیشتر خواهد شد.
مرادخانی افزود: اگر ما تفاوت مینیاتور و کاریکاتور و کارهای کلاسیک را بررسی کنیم، به عنوان مثال اگر بخواهیم در مینیاتور حرفی انتقادی بزنیم حتمن باید چند لایه کار شود، اما همین حرف در کاریکاتور زده می شود و به راحتی با تصویرها ما را در جریان یک واقعیت و نماد قرار می دهد. جامعه امروز ما به این نماد ها نیاز دارد. ما باید بتوانیم از این منظر در موسیقی پیش رویم که موسیقی هم بتواند راه خود را پیدا کند.
معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه گفت: گاهی دیده می شود که برخی موضوعات خودشان مشکلی ندارند اما تمام مشکل با حاشیه هایی ست که آن موضوعات ایجاد می کنند.
ولی در کل به اعتقاد من هرچقدر ما سخت بگیریم فضای هنری و فرهنگی مان تنگ تر خواهد شد و خود به خود لغزش ها افزایش پیدا می کند. باید بدانیم مردم چه می خواهند و هرچقدر مسئولین و مردم نزدیک باشند و خواسته هایشان از هم جدا نباشد فضای صمیمیت افزایش می یابد و جامعه ای که نیاز به پویایی دارد به سمت و سوی پیشرفت حرکت می کند.
عبدالجبار کاکایی از علی مرادخانی درخواست کرد که قبل از ترک جلسه، برای شعرخوانی یکی دیگر از شاعران حضور داشته باشد و از حسین جنتی دعوت کرد که پشت تریبون برود. حسین جنتی دو غزل خواند :
نشان لکه ی می مانده بر عبای تو هستم
مرا قبول کن این شیخ من خطای تو هستم
به مستی آمده ای خانه دیشب از سر مستی
نهان چه می کنی از من که رد پای تو هستم
"جهان تجسم رفتار ماست"، خود تو نگفتی؟!
مرنج از من و خوش باش من ریای تو هستم...
...
کاکایی با تشکر مجدد از علی مرادخانی معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: امیدواریم در آینده با فعالیت های مثبت و مفید جناب مرادخانی در وازت ارشاد، شاهد روزهای خوب و آرامی در فضای هنر و فرهنگ مان باشیم.
و در ادامه برنامه از هرمز علیپور خواست که برای حاضران علاقه مند در سالن شعرخوانی داشته باشد.
علیپور ابتدا به نکته ای مهم اشاره کرد که هیچ وقت منتقدی نداشتیم و نخواهیم داشت که شاعر بزرگی بوده باشد و همچنین هیچگاه یک شاعر نمی تواد منتقد بزرگی باشد چراکه دو حوزه کاملن تخصصی و جدا هستند.
سپس در بخش موسیقی میانی از شاهین آرین دعوت شد که به روی سن برود. آرین قطعه «با تو باشم» با ترانه ای از عبدالجبار کاکایی را به همراه تکنوازی پیانو توسط سهیل میرزاده اجرا کرد.
در بخش دیگری علاقه مندان شاهد شعر خوانی عبدالملکیان بودند و بعد از آن، هرمز علیپور و محمدرضا عبدلملکیان با عذرخواهی از علاقه مندان حاضر در سالن، جلسه را ترک کردند.
در ادامه، اهورا ایمان به همراه محمدعلی بهمنی کارشناسی برنامه و نقد آثار را بر عهده گرفت.
در بخش موسیقی جهان محسن کریمی راهجردی قطعه " هتل کالیفرنیا " از گروه ایگلز را معرفی کرد که متن ترانه را به همراه بی بی سمانه رضایی ترجمه کرده اند. سپس این قطعه همراه با متن ترجمه شده، در سالن پخش شد.
اهورا ایمان در نقد یکی از آثار گفت: از یک منظر رفتن به سمت و سوی تمثیل و فاصله گرفتن از ترانه هایی که امروزه کم هم نیستند و صرفن مخاطب با گلایه ها و شبه داداخواست های طلاق مواجه می شود، نکته مثبتی است. ولی بهتر است که شاعر بعضی جاها اجازه دهد خود مخاطب هم شاعرانگی کند. همچنین در بررسی فنی انتظار می رود که ترانه سرا وسواس بیشتری به خرج دهد ایرادهایی مثل حشوهای واضح در اثر به چشم نخورد.
ایمان در خصوص هایکو اشاره کرد که وقتی طرح های کسی مثل بیژن جلالی را می خوانیم، می بینیم که گویا تعمد شاعر بر این است که مکاشفه جدیدی صورت نگیرد و یا مخاطب شگفت زده نشود، می خواهد همان طور که شعر کوتاه است کشف هم کوتاه و تأثیرگذار باشد. اما امروزه بسیار دیده می شود بین شاعران جوان که مفهوم ها و حرفهایی فربه را در پایه ای کوچک می گنجانند و طبیعتن این ضعفی ست که مخاطب هم نمی تواند هدف شاعر را دریافت کند و ارتباط نمی گیرد با سطرها.
دربخش بعدی موسیقی، حاضران در سالن شاهد اجرای زنده ایلیا منفرد بودند که یکی از قطعات خاطره انگیز خود به نام "گل ارکیده" را همراه با نواختن گیتار خواند و سپس قطعه دیگری به مناسبت هفته دفاع مقدس اجرا کرد.
در ادامه به دلیل کمبود وقت، بخش شعرخوانی بدون نقد ادامه پیدا کرد و سپس میلاد نصرتی قطعه «بمون» با ترانه ای از حمید خلف بیگی را اجرا کرد. تک نوازی پیانو را خود نصرتی بر عهده داشت.
در انتها کاکایی برگزیدگان نشست مهرماه عصر شعر و ترانه را از سوی کارشناسان اعلام کرد که آثار سابیر هاکا و ریحانه پریزاد در حوزه شعر و ترانه برگزیده شدند.
اجرای پایانی عصر شعر و ترانه بر عهده کامران رسول زاده بود که قطعاتی را به همراه آرمان مهربان، سارا سقایی و اعلا استاد برای علاقه مندان حاضر در سالن اجرا کرد و نشست پاییزی عصر شعر و ترانه پایان یافت.
در ادامه عکس های «علیرضا راد» از این برنامه را ببینید:
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 11 مهر 1392 - 04:35
افزودن یک دیدگاه جدید