در گفتوگوی سایت موسیقی ما با مصباح قمصری مطرح شد:
با ورود مخاطب به اتمسفر «لمس»، تفکر خاموش میشود
موسیقی ما - اولین تجربههای مصباح قمصری با آلبومهای نقش خیال، آب نان آواز، سرو روان، صدا سخن عشق، جام الست، تنیده در خطوط موازی، شور پریشانی شکل گرفت. حالا اما «لمس» بیانی است کاملا مستقل که مصباح با ارائه آن در مسیری کمتر رفته و البته جذاب برای مخاطب ایرانی گام بر میدارد. بنا بر گفته خودش «موسیقی ملانکالیک شما را از درون دچار تناقض میکند». ژانری که لمس مصباح در حال ارائه آن است برای مخاطب ایرانی خیلی آشنا جلوه نمیکند و بنابراین گفتوگو با مصنف این آلبوم، ما را به نکات واضح تری که قمصری در حال طی کردن آن است رهنمون خواهد کرد. در ادامه گفتوگوی ما با این هنرمند خوش ذوق را بخوانید:..
در دسته اول ژانرهایی وجود دارند که حامل یک تعریف موسیقایی هستند. مثلا به شما میگویند موسیقی جاز فلان موسیقی است که فلان سازها در آن استفاده میشود و نحوه نوازندگی در آنها به فلان صورت است. به گونه میتوان گفت در این دسته بندی خط کشیهای هارمونیکال، نوازندگی و آهنگسازی وجود دارد.
دسته بندی دیگر به گونهای است که ژانرهایی که تحت آن قرار میگیرند فقط تعریف احساسی دارند. مثلا موسیقی ملانکالیک تعریف موسیقایی ندارد. وقتی شما این نوع موسیقی را گوش میدهید به نوعی حواس تلفیق شده را احساس میکنید. مثل حضور شادی و غم یا خشم و شهوت در آن واحد. تخصص ملانکالیک همین است. مثلا «مونلایت سرناد بتهوون» یک فضای ملانکالیک دارد. در سینما هم برای این مقوله مثالهایی وجود دارد. در فیلمهای غیر حرفهای یک غم ساده و یا یک شادی خیلی ساده را منتقل میکند اما در یک شات یا سکانس از یک فیلم حرفهای به شما احساس توامان شادی و غم وعصبانیت و بچگانگی منتقل میشود. موسیقی ملانکالیک شما را از درون دچار تناقض میکند.
خاموش کردن تفکر از طریق لمس کردن حواس اتفاق میافتد. یعنی من حواسی که میخواهم را باید در شما لمس کنم. یک سری از آنها را سرکوب کنم و برخی از آنها را تحریک کنم. از نظر من موسیقی توانا آن موسیقی است که این قدرت را داشته باشد.
امروز هدف نود درصد آلبومهایی که در بازار هستند را نمیفهمم. از آلبوم اساتید بگیرید تا آلبوم تازه کارها. نمیفهمم مردم چرا باید برای این آلبوم هزینه کنند تا آن را بخرند. از نظر من اینکه صرفا یک تکنوازی کنم یا با ارکستر کاری را بسازم کافی نیست. این تنها باید به عنوان ابزار مد نظر قرار بگیرد. آیندگان این دیدگاه را مد نظر قرار خواهند داد. اینکه آلبومهای بیهدف در بازار فراوان است نتیجهاش شرایطی است که امروز دچارش شدهایم. در شهر کتابها روز به روز فروش سی دیها کمتر میشود و مخاطبان خریدار کارها کمتر میشوند. شما پرفروشترین آلبومهای امسال را با پنج سال پیش مقایسه کنید.
قطعه «RA»
نوازنده: مصباح قمصری
صدابرداری و میکس: مصباح قمصری
گرافیک: وحید میرزایی
- - پرسش کنونیام مربوط به مصباح قمصری نیست. مربوط به کسی است که نماینده نوع خاصی ار موسیقی است که در کشور ما غریب و ناآشنا مینماید. موسیقی ملانکالیک تازه آغاز به کار کرده و شاید مراحل ابتدایی تکوین خود را با آلبومی مثل لمس به تازگی آغاز کرده است. از سوی دیگر مالیخوالیا در تعبیر عرفی خود معنایی دارد. منظور از این نوع موسیقی چیست؟
در دسته اول ژانرهایی وجود دارند که حامل یک تعریف موسیقایی هستند. مثلا به شما میگویند موسیقی جاز فلان موسیقی است که فلان سازها در آن استفاده میشود و نحوه نوازندگی در آنها به فلان صورت است. به گونه میتوان گفت در این دسته بندی خط کشیهای هارمونیکال، نوازندگی و آهنگسازی وجود دارد.
دسته بندی دیگر به گونهای است که ژانرهایی که تحت آن قرار میگیرند فقط تعریف احساسی دارند. مثلا موسیقی ملانکالیک تعریف موسیقایی ندارد. وقتی شما این نوع موسیقی را گوش میدهید به نوعی حواس تلفیق شده را احساس میکنید. مثل حضور شادی و غم یا خشم و شهوت در آن واحد. تخصص ملانکالیک همین است. مثلا «مونلایت سرناد بتهوون» یک فضای ملانکالیک دارد. در سینما هم برای این مقوله مثالهایی وجود دارد. در فیلمهای غیر حرفهای یک غم ساده و یا یک شادی خیلی ساده را منتقل میکند اما در یک شات یا سکانس از یک فیلم حرفهای به شما احساس توامان شادی و غم وعصبانیت و بچگانگی منتقل میشود. موسیقی ملانکالیک شما را از درون دچار تناقض میکند.
- - موسیقی آلبوم لمس بارقههایی از این فضا را خواهد داشت اما لزوما با تعریف بالا از موسیقی ملانکانیک مطابقت کامل ندارد. این فضا در موسیقی مصباح قمصری قرار است به چه نقطهای بیانجامد؟
خاموش کردن تفکر از طریق لمس کردن حواس اتفاق میافتد. یعنی من حواسی که میخواهم را باید در شما لمس کنم. یک سری از آنها را سرکوب کنم و برخی از آنها را تحریک کنم. از نظر من موسیقی توانا آن موسیقی است که این قدرت را داشته باشد.
- - کنترل تفکر مخاطب و خاموش کردن فکر حرف بزرگی است. ما در این موسیقی از ساخت شو گذر کردهایم و به همین خاطر اجازه دهید بدون تعارف سوالات جدیام از موسیقی جدی شما داشته باشم. اینکه من میخواهم کنترل تفکر کنم ادعای بزرگ و شاید سختی است. این ادعا از پس زمینه یک اتفاق غیر موسیقایی برآمده؟ (پروژه تحقیقی شما مطمئنا نمیتواند از تعاریف و حتی ابزار مرسوم در شرایط امروز موسیقی ما استفاده کند و وقتی ادبیات یا هدف جدیدی برای موسیقی تعریف میکنید عقل ظاهر بین قمصری ۲۸ ساله را برای این ادعا کم سن و سال ارزیابی میکند.). این غیر ممکن بودن از منظر بیرونی را چگونه پاسخ میدهید؟
امروز هدف نود درصد آلبومهایی که در بازار هستند را نمیفهمم. از آلبوم اساتید بگیرید تا آلبوم تازه کارها. نمیفهمم مردم چرا باید برای این آلبوم هزینه کنند تا آن را بخرند. از نظر من اینکه صرفا یک تکنوازی کنم یا با ارکستر کاری را بسازم کافی نیست. این تنها باید به عنوان ابزار مد نظر قرار بگیرد. آیندگان این دیدگاه را مد نظر قرار خواهند داد. اینکه آلبومهای بیهدف در بازار فراوان است نتیجهاش شرایطی است که امروز دچارش شدهایم. در شهر کتابها روز به روز فروش سی دیها کمتر میشود و مخاطبان خریدار کارها کمتر میشوند. شما پرفروشترین آلبومهای امسال را با پنج سال پیش مقایسه کنید.
- - لمس فروش خوبی داشت؟
- - یعنی فکر میکنید جامعه برای تغییر دیدگاهی که از آن صحبت کردید آماده است؟
- - اسمهای انتخاب شده برای قطعهای مثل سایه خورشید ایهام دارد. از منظر مخاطب میپرسم انتخاب اسامی تکمیل کننده خاموش کردن تفکر مخاطب است یا ما را به عرفان قمدا رهنمون میکند؟
- - آیا لمس در ساحت اجرای زنده هم تجربه خواهد شد؟
قطعه «RA»
نوازنده: مصباح قمصری
صدابرداری و میکس: مصباح قمصری
گرافیک: وحید میرزایی
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 11 اسفند 1392 - 15:21
دیدگاهها
واقعا قشنگ بود دمت گرم حال کردم
شهامتش مثل موسیقیش قابل تحسینه.
هنر باید هدف والاتری داشته یاشد. زنده باد. خیلی پر مغز. لذت بردم...
کم کم داریم استعداد های موسیقی رو میبینیم لذت میبریم
bayadam ghashang bashe...ostade dadashemun
افزودن یک دیدگاه جدید