ياران موافق همه از دست شدند
[ محمدرضا درویشی - آهنگساز ]
در سالهایی که من در دانشگاه تحصیل میکردم همواره با موزیسینهایی چون حسین علیزاده، داریوش طلایی، مجید کیانی، پرویز مشکاتیان، علیاکبر شکارچی، ناصر فرهنگفر و محمدرضا لطفی که آن زمان تازه فارغالتحصیل شده بودند مثل یاران دبستانی، همراه بودم. با شنیدن خبر فوت محمدرضا لطفی آنچه بیش از همه مرا آزرده میکند این است که این یاران یک به یک از دست شدند.
استاد لطفی در دوره پنجاه ساله اخیر موسیقی ایران یکی از تابناکترین و مرتفعترین قلههای موسیقی دستگاهی ایران بود. او هم در نوازندگی تار و سه تار و هم در آهنگسازی - در فرمهای ایرانی- از هنرمندان صاحب سبک و بنام موسیقی ایرانی بود اگرچه شرایط تلخ و نابسامان جامعه ایران در چند دهه اخیر باعث شد ایشان به مدت ۲۰ سال جلای وطن کنند و زندگی در غرب را به زندگی در وطن ترجیح دهند که این خود باعث کاهش حضور پرثمر ایشان در عرصه موسیقی ایران بود. به هر روی ما از ۱۰ سال پیش که ایشان به میهن بازگشتند بسیار خوشحال بودیم و ایشان نیز سعی کردند با تلاش و فعالیت خود، این غیبت ۲۰ ساله را جبران کنند و تا حد زیادی نیز موفق شدند.
استاد محمدرضا لطفی پیش از انقلاب با کمک شاعر بزرگ و معاصر ایران، هوشنگ ابتهاج، در رادیو با جمع کردن گروهی از نوازندگان جوان، گروه شیدا را پایهریزی کرد و این حرکت با توجه با مرام نامهیی که این گروه برای خود تعیین کرده بود، اساسی شد برای رجعت به سنتهای در حال فراموشی موسیقی سنتی و دستگاهی ایران. پس از انقلاب با تشکیل گروه عارف به سرپرستی هنرمندان بزرگی چون پرویز مشکاتیان و حسین علیزاده در کنار گروه شیدا کانون موسیقی چاووش پایهریزی شد و همه این اتفاقات به رهبری و هماهنگی شخصیت بزرگی چون محمدرضا لطفی شکل گرفت.
اگر چه بعد از سالها کانون چاووش فرو ریخت و گروه شیدا و عارف نیز به سیاق سابق عمل نکردند اما نام و گذشته استاد محمدرضا لطفی و سابقه درخشان او تا تاریخ، تاریخ است بر تارک موسیقی ایرانی درخشان خواهد بود.
منبع:
اعتماد
تاریخ انتشار : شنبه 13 اردیبهشت 1393 - 12:21
افزودن یک دیدگاه جدید